eitaa logo
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه
1.7هزار دنبال‌کننده
163 عکس
1.5هزار ویدیو
3 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) @masabiholhoda_77652134
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📍 پذیرش عبادت به سبب پیوند ولایتی با امام‌علی(ع) است❗️ 📌حفص بن غیاث‏ می‏گوید: امام صادق(ع) ‏فرمود: «لَا خَيْرَ فِي الدُّنْيَا إِلَّا لِرَجُلَيْنِ رَجُلٍ يَزْدَادُ فِي كُلِّ يَوْمٍ إِحْسَاناً»؛ در دنیا خوبی و خیر برای کسی نیست مگر برای دو گروه: اوّل، کسی که در هر روز برعمل نیکش بیفزاید. خوب دقّت کنید: این‌هایی که گفته می‌شود ظریف است. اینجا در روایت، بحث عمل است و بحث عامل نیست. راجع‌به احسان است. دوّم «وَ رَجُلٍ يَتَدَارَكُ ذَنْبَهُ بِالتَّوْبَةِ»؛ انسان عمل نیک انجام می‌دهد و هم مبتلا به گناه می‌شود. کسی اگر مبتلا به گناه و خطا شد، با توبه تدارک کند؛ یعنی توبه کند. والّا اگر توبه نکند و بخواهد همراه خودش در برزخ ببرد، وا مصیبت است. اینجا شست‌و شویش آسان تر است. «وَ أَنَّى لَهُ بِالتَّوْبَةِ»؛ بحث تطهیر است. کجا می‏تواند توبه ‏ای کند که مورد پذیرش باشد؟ شست‌و شویی بکند که بعد از آن، طهارت حاصل بشود. «وَ اللَّهِ»! به خدا سوگند! «لَوْ سَجَدَ حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ»؛ اگر سجده کند تا اینکه گردنش از خستگی قطع بشود، تعبیر خیلی بالایی است؛ خدا از او نمی‏پذیرد، «إِلَّا بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ»1️⃣؛ مگر پیوند ولایت با امام علی(ع) داشته باشد. نقش طاعات و عبادات در امتحان الهی جلد 6 جلسۀ 6 1️⃣وسائل‌الشیعه، ج 16، ص76 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه ششم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 قبولی توبه به سبب پذیرش ولایت امام علی(ع) است. ❗️ 📌البته نه شعار ولایت ؛ بلکه حقیقت ولایت. چون زیاد شعار ولایت می‏دهند و بعد هم بر ضد ولایت عمل می‏کنند. منظور از ولایت محلّه، روستا، شهر، وطن و جنبه‌های مادّی نیست. ولایت، پیوندی درونی است که عملاً تابع ساز است. گفتیم که ولایت به معنای محبّت و محبّت، پیرو ساز است. حتّی محبّت، انسان را عملاً دنباله‏ رو می‏کند. اگر این پیوند نباشد، تطهیر حاصل نمی‏شود. در نتیجه بخش دوّم هم نمی ‏آید . «الطَّهُورُ نِصْفُ الْإِيمَان»1️⃣؛ طهارت، بی‏ولایت حاصل نشد. نصف اوّل نیست و از نصف دوّم هم خبری نیست. نصف اوّل پیراستن و نصف دوّم آراستن است. اوّل، تخلیه بعد تحلیه است . وقتی اوّلی بدون ولایت است، از دوّمی خبری نیست؛ لذا در این بُعد نسبت‏به عامل اگر بخواهد خودش را در این مراتب سه گانۀ تطهیر کند.، توبه‏ای از گناهان از رذایل اخلاقی و از محبّت غیر خدا تطهیر کند، محبت غیر خدا توبه دارد. بدون ولایت انجام نمی‏شود. 1️⃣مستدرک‌الوسائل، ج 1، ص357 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه ششم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 خداوند برای یک شخص دو دل قرار نداده❗️ 📌دو چیز با هم متضاد هستند و با هم سر ناسازگاری دارند. این می گوید یا من یا آن و دیگری هم می گوید یا من یا او. آیا می شود دلی که یک محبّت بیشتر نمی تواند بپذیرد، ظرف دو محبوب متضاد باشد؟ می گوید: نه. این شخص دو دل لازم دارد. خدا هم به هر نفری دو دل نداده؛ بلکه یک دل داده است. روایات هم زیاد داریم.روایت از امام صادق(ع) است: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ يُحِبُّ بِهَذَا قَوْماً وَ يُحِبُّ بِهَذَا أَعْدَاءَهُمْ»1️⃣؛ حضرت فرمودند: خداوند برای یک شخص دو دل قرار نداده است تا با یک دل، کسی را دوست بدارد و با دل دیگرش، دشمن او را دوست بدارد که بین آنها تضاد است. 1️⃣بحارالأنوار، ج 65، ص39 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه هفتم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 دوستی امام علی(ع) و دوستی دشمنانش در یک دل قرار نمی‌گیرد. ❗️ 📌امام باقر(ع) از امام علی(ع) نقل می فرمایند که حضرت فرمود: «لَا يَجْتَمِعُ حُبُّنَا وَ حُبُّ عَدُوِّنَا فِي جَوْفِ إِنْسَانٍ»؛ دوستی ما و دوستی دشمنان ما در درون یک انسان قرار نمی‌گیرد. «إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ- فَيُحِبُّ هَذَا وَ يُبْغِضُ هَذَا»؛ (خداوند براى هيچ مردى در درونش، دو دل ننهاده است كه با اين يكى دوست بدارد و با آن يكى دشمن بدارد.). خدا دو دل در درون قرار نداده است. تمام فرض این است که نمی شود انسان با یک دل با دو نفر، دوستی داشته باشد. دوستی به یک شئ که در مقابلش شئ دیگری متضاد، با اوست. نمی شود به او هم محبّت بورزد. هم امام حسین(ع) را دوست داشته باشد، هم شمر را. هم امام علی(ع) را دوست داشته باشد، هم معاویه لعنة الله علیه را. همین طور بیاید جلو، هم خدا را دوست داشته باشد، هم شیطان را. دو شیء متضاد نمی‌شود. بعد حضرت فرمودند: «فَمَنْ أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ حُبَّنَا فَلْيَمْتَحِنْ قَلْبَهُ»؛ اگر کسی می خواهد بداند ما را دوست دارد یا نه، دلش را آزمایش کند. «فَإِنْ شَارَكَهُ فِي حُبِّنَا حُبُّ عَدُوِّنَا- فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ»1️⃣؛ اگر دید هم ما را دوست دارد و هم دشمنان ما را _اینجا شرکت را تسامحی می دانیم_ از ما نیست و ما هم از او نیستیم. ممکن است انسان با تسامح یا به تعبیر دیگر با ظاهر سازی کسی را دوست داشته باشد، زبانی می‌شود امّا بحث ما واقعی و دوستی خالص حقیقی است. اینکه دوستی خالص حقیقی نسبت به دو شیء متضاد محال است، بدیهی است. 1️⃣تفسیرالقمی، ج2، ص172 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه هفتم @mojtabatehrani_ir
🌸ولادت امام جواد علیه السلام مبارک باد.🌸 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 خداوند امام علی(ع) و ائمه (ع) را در محل انبیا قرار داده❗️ 📌امام‌باقر(ع) در ذیل همین آیه شریفه «أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ»1️⃣ می‌فرماید: «قَالَ‏ هِيَ‏ فِي‏ عَلِيٍّ‏ وَ فِي‏ الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِيَاءِ»2️⃣ این آیه مربوط‌به امام‌علی(ع) و ائمه(ع) است. خداوند آنان را جایگزین و در محل انبیا(ع) قرار داده است. انبیا(ع) در جامعه چه محلی و چه موضعی دارند؟ در این موضع در ارتباط با جامعه اطاعتشان واجب است زیرا اطاعت آن‌ها اطاعت الله است. یک دسته از روایات با صراحت مطرح می‌فرماید که اطاعت از امام‌علی(ع) اطاعت از پیغمبر‌اکرم(ص) است و این اطاعت یکی است. می‌فرماید همان‌گونه که اطاعت از پیغمبر‌اکرم(ص) اطاعت از خداست، اطاعت از امام‌علی(ع) هم اطاعت از پیغمبر‌اکرم(ص) است. 1️⃣سورۀ مبارکۀ نساء، آیۀ 59 2️⃣بحار الأنوار، ج‏23، ص 293 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه هفتم @mojtabatehrani_ir
﷽ رُوِیَ عَنِ مُحَمَّدِ ابن ِعَلِیٍّ الجَوادِ صَلَواتُ اللهُ عَلَیهما قالَ: «... غِنَى الْمُؤْمِنِ غِنَاهُ عَنِ النَّاسِ- نِعْمَةٌ لَا تُشْكَرُ كَسَيِّئَةٍ لَا تُغْفَر ُ...» 1️⃣ ترجمه: بی نیازی و غنای مؤمن این است که از مردم بی نیاز باشد؛ اگر نعمتی از طرف خداوند به انسان رسید و شکر و سپاس گزاری نکند، مانند گناهی است که انجام شده و آمرزیده نشود. شرح: در روایتی از امام جواد صلوات الله علیه، هست که حضرت جملاتی را فرمودند. دو تا از این جملات این بود که من بهش الآن اشاره کردم. اوّل: حضرت فرمودند: «غِنَى الْمُؤْمِنِ غِنَاهُ عَنِ النَّاسِ»؛ بی نیازی مؤمن این است که از مردم بی نیاز باشد. حالا ما در تعبیراتی که داریم، این جوری است که این غنی را گاهی به قول ما، از نظر ادبی، با «با» ما متعدّیش می کنیم، گاهی با«عن» که در این جا آمده، چکار کنم مجبور می شوم این ها را بگویم. که باء سببیّت است. یک وقت هست بی نیازی به سبب مردم است، که می گویند: غنای بالنّاس، این را تعبیر می‌کنند. غنی بالنّاس که می‌گویند: بی نیازیش به سبب مردم است. یک وقت می‌گویند: نه؛ غِنَا عَنِ النَّاسِ؛ یعنی نه؛ از مردم به طور کلّی بی نیاز است، نه بی نیازیش را از آن ها کسب کرده است. مؤمن این جوری است، خودش را به مردم نیازمند و محتاج نمی‌بیند. فهمیدی؟ این جمله که حضرت فرموده این است: «غِنَى الْمُؤْمِنِ غِنَاهُ عَنِ النَّاسِ» بی نیاز مؤمن این است که خودش را محتاج به مردم نمی بیند. اما این جا یک نکته بگویم. یک چیزی از به اصطلاح ما، می گوییم: امور به اصطلاح، فطریۀ انسان است. و او این است که انسان فطرتا این طوراست، خودش را نیازمند می‌بیند، بی نیاز هان؟! نمی بیند. من این را بگویم بهتان، حالا یک کم طول بکشد، خُب چیز یاد بگیرید، این ها خوب است. چه بگویم من؟! اگر کسی بگوید: من در زندگی احساس احتیاج نمی‌کنم، دروغ می‌گوید. شد؟! چون از فطریات انسان است اصلاً این که خودش را محتاج می‌بیند؛ یعنی انسان در زندگی تکیه گاه می خواهد اصلاً. نمی تواند بگوید من احساس به تکیه گاه نمی‌کنم؛ این خودش دارد به خودش، دروغ می‌گوید. همچین صریح بگویم من. اما بحث در این است که این احساس احتیاجی که می‌کنم، نیازی که می‌کنم باید نیاز من را یکی برطرف کند. به کی؟ بحث این‌جاست. به کی؟ شد؟! مؤمن، خودش را به امثال خودش، مخلوق، نیازمند نمی‌بیند؛ امّا این جور نیستش که اصلا احساس نیاز نکند،احتیاج نکند،ها! نه، خودش را محتاج به آن موجودی می‌بیند که او غنی مطلق است. او نیازمند به هیچ کس نیست. فهمیدید؟! این را می‌خواستم بگویم. اون هم مثل من است. او یک گدا، من هم یک گدا، جفتمان گداییم. رسیدید شما به عرض بنده؟ همچین صریح بگویم. جفتمان گداییم.درست است یا نه؟ لذا هیچ وقت گدا به گدا خودش را محتاج نمی بیند. به کی محتاج می بیند؟ به آنی که نیازمند نیست. لذا این را خوب دقّت کنید. مؤمن، همین تعبیری که حضرت می فرمایند، مؤمن چه جوری است؟ این جوری است به این که غنای عن النّاس دارد؛ اما بهت بگویم،ها! خدا را فرامومش نکرده، این جهتش این است؛ چون او خودش را محتاج به چی؟ خدا می بیند. غنای بالله دارد لذا غنی عن الناس دارد. این دو تا می آید کنار هم. مؤمن، غنیِّ بالله است. یعنی چی؟ خودش را به سبب خدا بی نیاز می کند. این بی نیازی است که خودش را نیازمند به امثال خودش نمی بیند. مؤمن ثروتش از خداست، نه از مخلوق؛ چون از این طرف دستش پُر است دیگر چیه؟ به این طرف نگاه نمی‌کند اصلاً. «الْمُؤْمِنِ» چی؟ غنایش چیه؟ غنی است؛ اما غَنَی عَنِ النَّاس است، «غِنَاهُ عَنِ النَّاسِ» ، خودش را از مردم بی‌نیاز می بیند، مؤمن این جوری است، هیچ وقت نیازمند به غیر نمی بیند. نیازش را به خدا می بیند، غنای بالله دارد و غنای عن النّاس دارد. نگاه کنید! از این طرف چیه؟ به سبب او، غنی شده است، بی نیاز، لذا چیه؟ از این بی نیاز است. دو تا عکس هم هستند. حالا بعد، جملۀ بعدی، گفتم جملات کوتاه؛ خیلی ... «نِعْمَةٌ لَا تُشْكَرُ كَسَيِّئَةٍ لَا تُغْفَر» یک تشبیه می‌کند حضرت، می‌گوید: آن نعمتی که از خدا به دست تو رسید و سپاس نکردی خدا را، شد؟! سپاس گزار خدا نبودی، این مثل گناهی است، بکنی که آمرزیده نشود. حالا تشبیه، چه ارتباطی این دو تا با هم دارند؟ به قول ما، مُشَبَّه و مُشَبَّهٌ بِه. باید یک آثاری مُشَبَّهٌ بِه ، به قول ما طلبه‌ها داشته باشد که توی مُشَبَّهَت بیاوری. حالا می گویم. دو تا چیزش را من، بهش اشاره می‌کنم.