eitaa logo
مجتمعنا
416 دنبال‌کننده
95 عکس
15 ویدیو
11 فایل
@qaeminik64 برخی یادداشت ها و درس گفتارهای محمدرضا قائمی نیک در اینجا، به عنوان شخص حقیقی می نویسم
مشاهده در ایتا
دانلود
لینک حضور https://vc.isu.ac.ir/ch/pth
نشست امروز، یکشنبه ساعت 17 با نشست روز سه شنبه ساعت 17 جابجا شده و سخنرانی دکتر سلطانی به روز سه شنبه منتقل شده و سخنرانی، محمدرضا قائمی نیک به امروز، ساعت 17 منتقل شده است.
@Habibollah_Babai حاشیه ای بر فرمایش دکتر بابایی: یکی از دلایل زنده بودن شهرهای سنتیِ ایران، نزدیکی قبرستان ها به محل زندگی شهرها بود. این قرابت همواره یاد مرگ را در انسان زنده نگه می داشت و همین زنده نگه داشتن باعث می شد انسان به نحوۀ حشر خود در جهان معاد به عنوان یک موضوع اندیشه ای، فکر کند. اصل تفکر به اینکه اعمال و جوارح و جوانح انسان، چه سرنوشتی در آن دنیا خواهد داشت، منجر به تامل و توجه و عنایت و التفات به زندگی می شد. این در حالی است که با به حاشیه رفتن مظاهر مرگ در زندگی شهری مدرن، تفکر دربارۀ سرنوشت انسان در معاد نیز به حاشیه رفت و به تبع آن، التفات و توجه به اعمال و جوارح و جوانح، محدود و مقید به زمان و مکان مضیق این دنیایی شد. به تعبیر دیگر، عمر حیات انسان، کوتاه شد. https://eitaa.com/mojtamaona
لینک مجموعه سخنرانی های «الاهیات زیارت و هنر» و «الاهیات زیارت و علوم اجتماعی» در این لینک قابل دسترسی است. https://theopilgconf.ir/news
و اما عُرف و ما ادرک ما العُرف 1. فرصتی شد تا با چندی از دوستانِ جان، گپ و گفتی دربارۀ کتاب «اسطورۀ خشونت مذهبی: ایدئولوژی عُرفی و ریشه‌های تعارض مدرن» از ویلیام کاوانا و ترجمۀ رفیق شفیق، دکتر سجاد صفارهرندی داشته باشیم. فارغ از مباحث متنوعی که گفتیم و شنیدیم، در پایان جلسه، پرسشی مطرح شد مبنی بر اینکه این کتاب را به چه مخاطبینی پیشنهاد می‌کنیم؟ من، مخاطب این کتاب را بیش از هر طبقه و قشری، علمای دینی، مخصوصاً فقها دانستم. https://eitaa.com/mojtamaona
2. همانطور که کتاب ارزشمند حجت‌الاسلام علیدوست نشان می‌دهد، فقه به‌عنوان مهمترین وموثرترین دانشی که با زندگی روزمرۀ انسان‌های مکلف سروکار دارد و به‌تعبیر امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، دانش ادارۀ فرد و جامعه است، همواره با سه مقولۀ «عقل»، «عرف» و «مصلحت» درگیر بوده است. بسیاری از موضوع‌شناسی‌های فقهی با نظرِ عرف تعریف می‌شود. 3. با این‌حال کتاب کاوانا، مخصوصاً همانطور که زیرعنوانش نشان می‌دهد، خنثی و بی‌طرف‌بودنِ عرف را زیر سوال می‌برد و از ایدئولوژیک بودنِ عرف سخن به میان آورد. اگرچه واژۀ عرفی در این کتاب، معادل سکولار گذاشته شده، اما تدقیق در مفهوم سکولار، در دورۀ معاصر، نشان می‌دهد که زندگی عرفی، هیچ‌گاه خنثی نیست و همواره و همواره در ذیل یک نظریه یا پیش‌فرض‌های هستی‌شناختی رقم می‌خورد. اساساً از یک منظر، کلِ علوم اجتماعی کاری جز صورت‌بندیِ این پیش‌فرض‌های حاکم بر عُرف اجتماعی ندارد و هر نظریه‌ای وجهی از زندگی اجتماعی عُرفی را صورت‌بندی کرده است. 4. مشهور است که سید جمال الدین اسدآبادی در نامه‌ای تاریخی به میرزای شیرازی گفته است: «و اما بانک و ما ادراک ما البانک! بانک یعنی زمام ملت را یکجا به دست دشمنان اسلامی دادن و مسلمانان را بنده کردن و پذیرش سلطه و آقایی کفار!». سیدمرتضی آوینی نیز در دهۀ هفتاد، دوباره این تذکر را در مقاله‌ای یادآور شد. با این‌حال به‌نظر می‌رسد مسئلۀ «عرف» در علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی، چیزی از جنس بانک یا بازار در اقتصاد است. شاید وقت آن است که به فقها عظیم‌الشان شیعی بگوییم: «و اما عُرف، و ما ادراک ما العُرف». https://eitaa.com/mojtamaona
شهادت نامۀ حضرت سید الشهدا، ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) در نهم ذی الحجه، روز عرفه، خود روضه یا مقتلی است که حضرت، از پیش برای خود خوانده اند: وَأَنَا أَشْهَدُ یَا إِلٰهِى بِحَقِیقَةِ إِیمانِى وَعَقْدِ عَزَماتِ یَقِینِى، وَخالِصِ صَرِیحِ تَوْحِیدِى، وَباطِنِ مَکْنُونِ ضَمِیرِى، وَعَلائِقِ مَجارِى نُورِ بَصَرِى، وَأَسارِیرِ صَفْحَةِ جَبِینِى، وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسِى، وَخَذارِیفِ مارِنِ عِرْنِینِى، وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعِى، وَمَا ضُمَّتْ وَأَطْبَقَتْ عَلَیْهِ شَفَتاىَ، وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانِى، وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمِى وَفَکِّى وَمَنابِتِ أَضْراسِى؛ وَمَساغِ مَطْعَمِى وَمَشْرَبِى، وَحِمالَةِ أُمِّ رَأْسِى، وَبُلُوعِ فارِغِ حَبائِلِ عُنُقِى، وَمَا اشْتَمَلَ عَلَیْهِ تامُورُ صَدْرِى، وَحَمائِلِ حَبْلِ وَتِینِى، وَ نِیاطِ حِجابِ قَلْبِى، وَأَفْلاذِ حَواشِى کَبِدِى، وَمَا حَوَتْهُ شَراسِیفُ أَضْلاعِى، وَحِقاقُ مَفاصِلِى، وَقَبْضُ عَوامِلِى، وَأَطْرافُ أَنامِلِى، وَلَحْمِى وَدَمِى وَشَعْرِى وَبَشَرِى وَعَصَبِى وَقَصَبِى وَعِظامِى وَمُخِّى وَعُرُوقِى وَجَمِیعُ جَوارِحِى وَمَا انْتَسَجَ عَلَىٰ ذٰلِکَ أَیَّامَ رِضاعِى، وَمَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّى وَنَوْمِى وَیَقْظَتِى وَسُکُونِى، وَحَرَکاتِ رُکُوعِى وَسُجُودِى؛
معبودا، من گواهی می‌دهم به حقیقت ایمانم؛ و باور تصمیمات یقینم و یکتاپرستی بی‌شائبه روشن و صادقانه‌ام و اندیشه‌ها و خیالات پنهان درونم و آویزه‌های راه‌های نور چشمم و چین‌های صفحه پیشانی‌ام و روزنه‌های راه‌های نَفَسم و پرّه‌های نرمه تیغه بینی‌ام و حفره‌های پرده شنوایی‌ام و آنچه ضمیمه شده و بر آن دو لبم بر هم نهاده و حرکت‌های سخن زبانم و جای فرو رفتگی سقف دهان و آرواره‌ام و محل روییدن دندان‌هایم؛ و جای گوارایی خوراک و آشامیدنی‌ام و بار بر مغز سرم و رسایی رگ‌های طولانی گردنم و آنچه را قفسه سینه‌ام در برگرفته و پی‌های شاهرگم و آویخته‌های پرده دلم و قطعات کناره‌های کبدم و آنچه را در برگرفته غضروف‌های دنده‌هایم و جایگاه‌های مفاصلم و پیوستگی پاهایم و اطراف انگشتانم و گوشتم و خونم و مویم و پوستم و عصبم و نایم و استخوانم و مغزم و رگ‌هایم و تمام اعضایم و آنچه در ایام شیرخوارگی بر آن‌ها بافته شد و آنچه زمین از سنگینی من برداشته و خوابم و بیداری‌ام و سکونم و حرکات رکوع و سجودم؛
درنگی دربارۀ وجه تبلیغی بازبودنِ دائمی مساجد «نباید مساجد فقط وقت نماز باز باشد بلکه مسجد باید محل رفت و آمد دائم مردم باشد»(مقام معظم رهبری،21/4/1402) [قسمت اول] 1. این بخش از بیانات رهبری در توجه گسترده رسانه ها به مباحث ایشان دربارۀ تبلیغ (21/4/1402) به طور کلی فراموش شد. در حالی که اغلب تاملات مبلغین به موضوع «سفر» و «مسافرت» و «منبر» و «خطابه» و «ارسال مخاطب» معطوف است، ایشان در این دیدار بیشتر بر «پشت صحنه های تبلیغ» دست گذاشته و بر آن تاکید کردند. با این حال اشاره به مساجد و بازبودنِ دائمی و محل رفت و آمد بودن آنها نیز از این جهت بی ارتباط با تبلیغ نیست. مکان تبلیغ و سناریوهایی که برای طراحی آن نوشته می شود، قطعاً بخش بسیار مهمی از فرایند تبلیغ است. 2. سکولاریسم علیرغم آنکه در فضای عمومی به مثابه جدایی دین از سیاست یا دین از دیگر ساحت های زندگی فهم می شود، اما مبتنی بر تفکیک و دوگانه انگاری است که در جهان غرب، ریشه در تفکیک شهرخدا از شهر انسان سنت آگوستین دارد. از این منظر، همۀ مظاهر سکولاریسم از علم سکولار تا اقتصاد سکولار و سرمایه داری، همگی محصول تفکیک میان رهبانیت از جهان زندگی روزمره است. از قضا سکولاریسم، چندان برای رهبانیت ناخوشایند نیست، زیرا جهان سکولار، همواره روایتی رهبانی و منزوی از دیانت را پذیرا است و حتی در تقویت و حفظ آن می کوشد، زیرا مشروعیتِ جهان سکولار از روایت رهبانی از دین تامین می شود. در بی معنایی زندگی سکولار، این دین رهبانی است که می تواند معنای زندگی را آنگونه که جهان سکولار می خواهد تامین کند.از این منظر رهبانیت و سکولاریسم، دو روی یک سکه اند.
درنگی دربارۀ وجه تبلیغی بازبودنِ دائمی مساجد [قسمت دوم] 3. شاید یکی از بهترین مظاهر دوگانگی رهبانیت-سکولاریسم در ایران بعد از انقلاب اسلامی، استقبال توامان «جریان های سکولار» (اعم از سرمایه داران، تکنوکرات ها و نظایر آنها) و «زاهدان و عابدان مسجدی» از تعطیلی فعالیت های فرهنگی، ورزشی، علمی، اقتصادی و سیاسی در مساجد (خواه در قالب بسیج مجلات و خواه در قالب فعالیت در خود مساجد) بوده است. این تفکیک ودوگانه انگاری برای هر دو سویه، منافعی داشت. تعطیلی مساجد بجز در وقت اذان و نماز و حداکثر برگزاری مجالس ختم از یک سو و انتقال فعالیت های ورزشی، فرهنگی، سیاسی، هنری، اقتصادی و شهری و نظایر آنها به مکان های دور از مسجد و ایجاد فاصله میان اهالی بازار، اهالی فرهنگ، اهالی ورزش، اهالی هنر و موسیقی و نظایر آنها با اهالی مسجد از سوی دیگر، فرایند سکولاریسمی را در دو دهۀ اخیر رقم زده است که معضلات اجتماعی آن را امروز شاهد هستیم. در این دوگانه، هم عابدان و راهبان مسجدی، به عبادت یومیۀ مختصرشان بهتر می پردازند و هم اهل بازار و ورزش و هنر و سیاست، فارغ از تقیدات شرعی و مذهبی، به امور دنیایی شان مشغول می شوند، اما آنچه از میان می رود، پیوند و گره خوردگی عقبی و اخری و دین و دنیا است. با ایجاد این «گسست» و «فاصله» و «تفکیک»، بعد از مدتی، دیگر تبلیغِ دین بی معنا و بی اثر می شود. این اهل دنیای بریده از آخرت هستند که مشروعیتِ بی توجهی به دین و احکام دینی را از این جهت می یابند که دین، پاسخگوی نیازهای انسانیِ جدید (مدرن) نیست و لذا اهل دنیا، خود مشروعیت وضع قوانین و قواعد و احکام و شرایع را می یابند؛ این مسیر به همین جا ختم نمی شود. اهل دنیای بریده از عقبی، برای دین و مبلغ دینی هم تعیین تکلیف خواهند کرد. در اینجاست که مبلغ دینی، عبد و بندۀ اهل دنیای بریده از عقبی می شود و تنظیمِ سخنرانی و وعظ و تبلیغش، وابسته به میزان بودجه و پول و پرداخت و پاکت خواهد شد. 4. از نکات عجیب و جالب توجه در بافت های قدیمی شهرهای مذهبی، از جمله شهر مشهد و به طور خاص، بافت پیرامون حرم رضوی (منطقۀ ثامن)، وجود و حضور تعداد کثیری از مساجد بوده است. پرسش اجتماعی دربارۀ این حضور متکثر این است که چرا ساکنین این محلات که در نزدیکی حرم مطهر رضوی بوده اند و می توانستند برای انجام اقامۀ نمازهای یومیه به حرم مراجعه کنند، این تعداد مسجد در این منطقه می ساختند؟ به نظر می رسد پاسخ این پرسش را باید در کارکردهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و هنری و نظایر آن در مسجد دنبال کرد. بنابراین هرچند منبر و وعظ، بخشی از تبلیغ محسوب می شونند، اما خودِ این کارکردهای چندگانۀ مساجد، یک نوع تبلیغ عینی و بدون کلام، گره خورده با زندگی روزمرۀ آحاد جامعه محسوب می شده است. شاید بتوان این نوع از تبلیغ که با زندگی روزمره گره می خورد را مصداق «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ‌ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ» دانست.
. سلسله نشست‌های" الهیات تاریخ و مهدویت" 🔸نشست دوم: «جریان عاشورا و الهیات تاریخ» 🔹اساتید: ۱) حجت‌الاسلام دکتر حبیب الله بابایی ۲) حجت‌الاسلام دکتر احمد رهدار زمان: سه‌شنبه ۱۴۰۲/۰۵/۱۷ ساعت ۱۷:۳۰ مکان: دورشهر، کوچه ۲۸، پلاک ۶ 🆔 @etm313