eitaa logo
مجتمعنا
724 دنبال‌کننده
129 عکس
20 ویدیو
17 فایل
برخی یادداشت ها و درس گفتارهای محمدرضا قائمی نیک در اینجا، به عنوان شخص حقیقی می نویسم @MRghaeminik
مشاهده در ایتا
دانلود
انتخابات 1403 و فرایند بزرگ جهانیِ جبهۀ انقلاب اسلامی جامعۀ ایرانی در کشاکش دو نظم جهانی 5 از 5 10. با ظهور دولتِ شهید رئیسی، آزمون و خطایِ نیروهای انقلابی، برای طرحِ جهانی متناسب با انقلاب اسلامی با به تعبیری، ایجاد سازگاری میان آرمان‌های جهانیِ اسلامی-شیعی-ایرانی با ابزارهای جهانیِ غربیِ معاصر، پخته‌تر شده بود. در این دوره این درک تحقق یافته بود که ما درگیر این دو جهانِ متضادیم و باید راهی جدید بگشاییم. آن حضورِ مردمیِ متاثر از آرمان‌های اسلامی-ایرانی-شیعی دیگر منحصر به حوادثِ هیجانی تشییع شهدای جنگ یا حاج قاسم نشد، بلکه این‌بار، شهادت شهید رئیسی، رئیس جمهور، این رویدادها را رقم زد. گویی فاصلۀ میانِ ابزارهای جهانیِ غربی که اوج آنها در دولت تحقق می‌یابد با آرمان‌های اسلامی-ایرانی-شیعی، در شخص رئیس جمهور، تلائمی نسبی می‌یافتند. او هم دولت‌مرد بود، هم انقلابی؛ هم نمایندۀ آرمان‌های اسلامی-ایرانی-شیعی بود و هم امکان کار با ابزارهای جهانی را داشت. ما رئیس‌جهوری داشتیم که هم امام‌رضایی بود و هم با ابزارهای جهانی، کار می‌کرد. هم قرآن و عکس حاج قاسم سلیمانی را در سازمان ملل بلند می‌کرد و هم بر توسعۀ شبکۀ اجتماعی و دیگر ابزارهای جهانی تاکید داشت. با این‌حال انتخاباتِ 1403 و ناکامیِ سعید جلیلی در کسب اعتماد از مردم برای ریاست جمهوری و در مقابل، پیروزیِ مسعود پزشکیان با طرح ایدۀ احیاء برجام، رفع تحریم و رفع فیلترینگ، نشان می‌دهد که گویی سوختِ وجه ایجابیِ نیروهای حزب‌اللهی در مواجهه با سوخت جهانی‌بودنِ غربی، به پایان رسیده و بایستی احیا شود. 11. بر اساس این تحلیل، اگرچه وجه ایجابیِ نیروهای انقلابی، در جمع میانِ آرمان‌های اسلامی-ایرانی-شیعی متاثر از انقلاب، مهمترین عامل تمایز ایران و انقلاب اسلامی در مواجهه با جهانِ معاصر غربی است، اما همچنان قوت و قدرت کافی برای یک طرح جهانی را ندارد. این طرح‌ها برای مدتی موقت، کشور را به پیش می‌راند، اما در مواجهه با موج جهانیِ توسعه‌یافتگیِ غربی، دوباره کم می‌آورد. با این‌حال ضعف این وجه ایجابی، در مقایسه با فقدان آن در کشورهایی نظیر ترکیه، عربستان، کویت، امارات و دیگر کشورهای اسلامی که نظم نوین جهانی را پذیرفته‌اند، ارزشی به قیمتِ حیات و زندگیِ انسانِ ایرانی در جهان دارد. روشن است که چنین کشورهایی، مادام که این منطقِ جهانی را پذیرفته‌اند هیچ‌گاه نمی‌توانند سودای رقم‌زدنِ نظمی دیگر را در سر بپرورانند. جامعۀ ایرانی، همچنان درگیرِ آرمان‌های جهانیِ اسلامی-شیعی-ایرانی خود و ابزارهای جهانیِ غربی در دسترسش است. او نمی‌خواهد تن به طرح‌های منطقه‌ای و محدود بدهد؛ او نمی‌تواند فیلترینگ شبکه‌های خارجی را تحمل کند؛ و نمی‌تواند نادیده گرفته شدن در جهان را بپذیرد. او می‌خواهد در جهان، زندگی کند و جهانی باشد؛ هرچند ابزارهای این شیوۀ زندگی، غربی و سکولار باشد. با این‌حال برخلاف کشورهای عربی یا اسلامی مذکور، در اعماق وجودش، مولفه‌های اسلامی-شیعی و ایرانی جهانی‌بودن را دارد. شاید حتی دوباره به آنها برگردد و زیر میزِ تمام ابزارهای غربی جهانی بزند. اما در این میان، هر انتخاباتی، آزمونی برای ملت ایران است که دریابد ورودش در فرایند بزرگ جهانی، تا چه اندازه توانسته او را در این کشاکش، به پیش براند و الگوهای جدیدِ جهانی را ارائه کند. ما از یک‌سو وارد فرایند بزرگ جهانی‌ شده‌ایم و از سوی دیگر، با تقید به انقلاب اسلامی، سودای رقم‌زدنِ نظمی جهانی، اما غیر از نظم جهانیِ موجود را داریم. وجه ایجابیِ ما، اگرچه در مقایسه با کشورهای عربی یا اسلامی مذکور، وجه ممیزۀ ماست، اما به همان میزان که جهانی باشد، می‌تواند در این منازعۀ جهانی، کارآمد و پیروز، و برای جامعۀ ایرانی، اقناع‌کننده باشد. جامعۀ ایرانی، نمی تواند ایده های متمایز اسلامی-ایرانی-شیعی اش را فراموش کند، اما در ایده های ایجابی اش، نمی تواند جهانی نباشد. https://eitaa.com/mojtamaona/426
هدایت شده از ملت ابراهیم
آیین اختتامیه سلسله نشست‌های ملت ابراهیم به همراه رونمایی از یادنامه اصحاب علوم انسانی و اجتماعی در نکوداشت شهید جمهور و شهدای پرواز اردیبهشت ۱۴۰۳ سخنران‌ها: آیت الله محسن اراکی آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری آیت الله احمد مروی آیت الله محمود رجبی بانو مجتهده گلگیری حجت الاسلام والمسلمین مجتبی فاضل حجت الاسلام و المسلمین حمید پارسانیا با حضور خانواده مکرم شهید حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی 🗓زمان: شنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۹:۳۰ صبح 🕌 آدرس: قم، چهار راه شهدا، ابتدای خیابان صفائیه،سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی، سالن شیخ طوسی 🔗 لینک ورود به جلسه مجازی: https://www.skyroom.online/ch/scoaqr/qom 〰〰〰〰〰〰〰 📱https://ble.ir/mellate_ebrahim 📱https://eitaa.com/mellate_ebrahim
به مناسبت 21 تیرماه، روز عفاف و حجاب ایران، سرزمین زیستِ عفیفانه 1 از 3 1. ماجراهای حداقل دو سال گذشته به‌خوبی نشان می‌دهد که نهادهای مختلف جمهوری اسلامی، مخصوصاً نهادهای فرهنگیِ آن در حوزۀ حجاب، دچار کاستی‌های فراوانی هستند. جمهوری اسلامی از یک سو، به‌دلیل گره‌خوردنِ حجاب شرعی با احکام شریعت اسلام و پذیرفتنِ اسلامی سیاسی و آموزۀ امر به‌معروف و نهی از منکر و به‌تبع، قانونی‌بودنِ حجاب شرعی در ایران، نمی‌تواند از این حرام سیاسی و شرعی دست برداشته و تن به کنارگذاشتنِ قانون حجاب بدهد. اما از سوی دیگر، دستگاه‌ها و ایده‌های فرهنگیِ او به‌وضوح نتوانسته‌اند در مقابل بارِ سنگین فرهنگیِ بی‌حجابیِ معاصر غربی و اکنون، جهانی‌شده، مقاومت کنند. عرفی‌شدن و نرمالیزه‌شدن یا طبیعی‌انگاشتنِ این مسئله نیز نمی‌تواند مخصوصاً در درازمدت، تنش و چالش مسئله را مرتفع سازد، چه آنکه بدنۀ مذهبیِ جامعه، مخصوصاً در ایام محرم و صفر و ماه رمضان، نمی‌تواند این بدنۀ خاصِ بی‌حجاب یا شل‌حجاب را تاب بیاورد. https://eitaa.com/mojtamaona/440
ایران، سرزمین زیستِ عفیفانه 2 از 3 با این‌حال، تقید به حجاب شرعی و عدم تن‌دادن به بی‌حجابی یا شل‌حجابیِ معاصر، یک خواست صرفاً سیاسی متعلق به بخشی از جامعه نیست، بلکه عمق تاریخیِ خاص خود را داشته و تن‌دادن به جواز بی‌حجابی، نه تنها پاگذاشتنِ بر احکام شرعیِ اسلامی و نفیِ حکم شارع مقدس است، بلکه پا گذاشتنِ بر روی تمام زحمات، تلاش‌ها و همت‌هایی است که زنان و مردان ایرانی، حداقل پس از ورود اسلام به ایران (و بلکه قبل از آن)، بر سر این مهم نهاده‌اند. از این‌جهت تن دادن به این جواز، به‌معنای تغییر مسیر تاریخی و هویتی حداقل هزار سالۀ این مرزوبوم و تخریب ساخت‌های آن است. اما پرسش اساس این است که این ساختارهای هویتی که توانسته‌اند در این تاریخ طولانی، در مواجهه با بی‌شمار عناصر و مولفه‌های هویتی، تاب آورده و علیرغم تجربه‌های متعددِ جهانی، بر سر موازین خود بماند، چگونه شکل گرفته‌اند؟ 2. اگر از مباحث نظریِ دربارۀ هویت اسلامی-ایرانی چشم بپوشیم و بخواهیم مستقیماً به سراغ مصداق مورد بحث برویم، به‌نظر می‌رسد بررسی پوشش زنان ایرانی در طول تاریخ بتواند پاسخ اولیه‌ای به این پرسش بدهد. با مروری بر سبک‌های متنوع پوشش در ایران، مخصوصاً از دورۀ حضور اسلام به بعد، درمی‌یابیم که این پوشش‌ها علیرغم تنوعات و تکثرات بی‌شماری که از حیث تنوع رنگ، سبک‌های دوخت، تزئینات و نظایر آنها برخوردارند، اما دستکم در بخش قابل توجهی از آنها، مسئلۀ حفظ حدود شرعی حجاب، به‌عنوان عنصر مشترک لحاظ می‌شده است. به‌تعبیر دیگر، در این بررسی تاریخی با تنوع حیرت‌انگیزی از پوشاک زنانه‌‌ای روبرو می‌شویم که اگر نگوییم همگی، اما اغلبِ آنها به رعایت حدودِ شرعی مقید بوده و برای تامینِ سهل و آسان، طراحی شده‌اند. این تنوعات رنگ، طرح، سبک و نظایر آنها، فارغ از تامین حسِ زیبایی‌شناسانۀ انسان که عموماً در زن‌ها بیش از مردها فعال است، با عناصر هویتی اقوام و قومیت‌ها یا دیگر اجتماعات انسانی گره می‌خورده‌اند. زنی که از این پوشاک استفاده می‌کرده است، هم امکان فعلیت‌بخشیدن به قوۀ زیبایی‌شناسی خود را می‌یافته و هم احساس هویت، تشخص، ترقی و اعتمادبه‌نفس داشته است و در عین حال، با حدودِ شرعی حجاب، به حفظ عفت عمومی جامعه کمک می‌کرده است. 3. بی‌تردید در بی‌حجابیِ دورۀ معاصر که عمدتاً از دورۀ رضاخان و با اقدام قره‌العین آغاز شد، وجوه قابل توجهی از تهاجم فرهنگی، دسیسۀ دشمن یا حتی تلاش برای بهره‌گیری از این مسئله در قالب ایجاد تهدید امنیت ملی (مانند آنچه در سال 1401 رقم خورد)، قابل کتمان نیست؛ اما مسئلۀ این یادداشت، یافتنِ راهکاری برای مواجهه با این شرایط از حیث فرهنگی است. از این منظر، فارغ از وجوه مخاطرات جنسی و بی‌عفتی و بی‌اخلاقی یا نظایر آنها که دربارۀ بی‌حجابی قابل طرح است، اما حداقل در طرح رضاخانی برای کشف حجاب در ایران، دالِ اصلیِ گفتمان بی‌حجابی یا حتی بی‌عفتی، ایجاد حس ترقی و پیشرفت در سطح جهانی است. رضاخان در 1314، پس از سفر ترکیه، خطاب به محمود جم، چارچوب نظری‌اش برای اقدام برای کشف حجاب را چنین توصیف کرده است: «نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن‌های آن‌ها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهای‌شان در کارهای مملکت به آن‌ها کمک می‌کنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد». این چارچوب تحلیلی، پس از رضاخان در دورۀ پهلوی دوم، البته نه با باتوم و چماق، بلکه از طرق سازوکارهای فرهنگی، در جامعۀ ایران، نهادینه شد (جزئیات مختلفی از این سازوکارهای فرهنگی را می‌توانید در مقالات اشاره شده در ذیل، دنبال کنید). اما بهرحال دالِ اصلیِ گفتمانِ بی‌حجابیِ جامعۀ ایرانی، تلقیِ حجاب و رعایت حدودِ شرعی آن به‌عنوان عاملِ عقب‌ماندگی و ایجاد این باور در جامعۀ ایرانی بوده است که بی‌حجابی، بدن‌نمایی و مشخصاً عدول از حدود شرعی حجاب، نمادِ ترقی و پیشرفت و توسعه و به‌تبع، از حیث فردی، موجدِ حس اعتمادبه‌نفس و کمال است. https://eitaa.com/mojtamaona/441
ایران، سرزمین زیستِ عفیفانه 3 از 3 4. بنابراین ما در دورۀ معاصر، در ارتباط با مسئلۀ حجاب و عفاف، با دو الگو مواجه بوده‌ایم؛ الگویی که با حفظ تنوعات زیبایی‌شناختی و هویتی، هزاران‌سال، رعایت حدودِ شرعی حجاب و عفت عمومی را در تاروپودِ پوشاک زنانۀ زیبا و متنوع حفظ می‌کرده و در عینِ توجه به اقتضائات هویتی، حسِ اعتمادبه‌نفس، ترقی و تکامل انسانی، مخصوصاً متناسب با روحیات زنانه، گرفتارِ خروج از حدود شرعی و نفیِ عفت عمومی نمی‌شده است و در مقابل، با الگویِ رضاخانی مواجهیم که اساساً ترقی و پیشرفت را مساوی با تبعیت از الگویِ غربی پوشش زنانه و نفیِ حدود شرعی حجاب و عفت عمومی می‌دانسته است. 5. با این‌حال مسئلۀ اصلیِ این یادداشت، فقدان چنین تحلیلی از مسئلۀ حجاب شرعی و ترویج گفتمانی از حجاب است که عمدتاً امکان فعلیت‌یافتنِ عناصر هویتی و فرهنگی عمیق و غنیِ تاریخی ما را سلب کرده و به‌واسطۀ این غفلت، امکان بارورشدنِ الگویِ غربی پوشش را در ایران در سال‌های بعد از انقلاب فراهم کرده است. در زمانه‌ای که کمپانی‌های پوشاک غربیِ معاصر، با رعایت ظرافت‌های خاص زیبایی‌شناختیِ متاثر از فرهنگِ غربی، عناصر هویتیِ آن‌را در قالب طراحی‌های متکثر و محافظت از آن در قالب فرهنگ جهانیِ مُد و لباس، در سطح جهان می‌گسترانند و البته به‌واسطۀ آن، رعایت هرگونه حدودِ شرعی حجاب و عفت عمومی را از جامعۀ هدفِ خود، از جمله جامعۀ ایرانی می‌ستانند، سیاست‌های فرهنگیِ ما در جمهوری اسلامی با غفلتی عجیب از ضرورتِ رعایت ظرافیت‌های زیبایی‌شناسانه یا حضور عناصر فرهنگی در پوشاک که در ایران، سابقه‌ای هزاره‌ای دارد، دامنۀ مقاومت یا حتی مواجهۀ فعال ما را این موجه جهانی فراگیر به حداقل رسانده است. اکتفا به یک نوع پوشاکِ اجتماعی زنانه که به‌شکل حداقلی امکان ظهور و بروز عناصر هویتی و زیبایی‌شناسانه را فراهم می‌کند، نه تنها در تضاد با عناصر هویتی و تاریخیِ جامعۀ ایرانی بوده و باعث اضمحلال و نسیانِ هویتیِ ما شده است، بلکه قدرت ما برای مواجهه با فرهنگِ جهانی مد و لباس و تعریف پوشاکِ عفیفانۀ ایرانی را به‌حداقل رسانده است. عمدۀ تبلیغات فرهنگیِ ما در دهه‌های اخیرِ پس از انقلاب اسلامی دربارۀ حجاب، پرترۀ صدف-مروارید با عکسی از بانوی محجبه با چادری مشکی بوده است، در حالی‌که پرترۀ بی‌حجابی، تنوعی از عناصر زیبایی‌شناسانه و گستر‌ه‌ای از مولفه‌های فرهنگی را در تبلیغات خود پوشش داده است؛ این درحالی است که مطابق قانونِ اساسی، قانون حجاب، ناظر به رعایتِ حدود شرعی و ارتکاب محرمات ناشی از آن است که از قضا در اغلب پوشش‌های سنتیِ ایرانی، با لحاظ همۀ تنوعات فرهنگی و زیبایی‌شناسانه، رعایت می‌شده است. https://eitaa.com/mojtamaona/442
بعضی از مقالات مربوط به سیاست های فرهنگی ناظر به بی حجابی در دورۀ پهلوی دوم
گنبد گرمایی تا یکشنبه بر روی ایران است. در مصرف برق، صرفه جویی کنیم.