توی یه کتابی خوندم:
دشمنا امام جواد علیه السلام رو که زیر نظر داشتن و ایشون توی زندان بودن، امام هادی علیه السلام کوچیک بودن اونموقع
بعد دشمنا به یکی دستور میدن که بره امام هادی رو پیدا کنه و بده دست یه آدم که کلا بی دین و اینا بود.
که مثلا اون آدم بی دینه امام رو تربیت کنه و بعدا امام نشه مخالفشون.
خلاصه بعد یه مدت رئیس دشمنا میره سراغه اون مرده ازش میپرسه خب چخبر؟
اونم میگه شما به ایشون میگین بچه؟!
من میخوام سر به سر این بچه بذارم وقتی میخواد وارد خونه بشه بهش میگم یه آیه بخون بعد بیا
میگن از کدوم سوره؟ کدوم آیه؟
این اصلا بچه نیست.
عالمه.
بعد میگن من میخوام یه نکته از ادب بگم
همین که شما بهش میگین بچه درهای ادب رو نشون من میده.
خلاصه که آخر امام هادی باعث میشن این مرده هم سر به راه بشه.
پ.ن: همین که میگن هادی اگر تویی که کسی گم نمیشود ...
آیت الله قاضی ره: زمانی برسد که ما محتاج گفتن یک لا اله الا الله و محتاج گفتن یک استغفرالله می شویم و دیگر به ما فرصت نمیدهند مواظب از دست رفتن فرصت ها باشیم
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»