eitaa logo
لحظه های ماندگار https://eitaa.com/mokeb5
1.3هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.3هزار ویدیو
1 فایل
جعفری خادم امام رضا(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
彡بِسمِ الّلـہ彡 سلام صبح آدینه‌تون بخیر تو نیستی و چهار فصل دلم پاییز است... 🌱❤️ 🇮🇷|رسانه مردمی شهرستان فلاورجان| 📎 https://eitaa.com/joinchat/1500839936Cde87214d92
♥️ هر روز پنجره ی دلم را به سمت خواستن شما وا می‌کنم حجمی از هوای تازه و عطرآگین، به درونم راه می‌یابد و آشفته بازار قلبم با اعجاز اهورایی مهر شما آرام می‌گیرد شکر خدا که سایه ی پدرانه و پرامید شما بر لحظه های بودنم پهن است و جانم در پناه حضورتان، مأمن دارد 🌤
‍ ☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️ ✨امروز جمعه 18 آبان 1403 هجرے شمسى🗓 6 جمادی الاولی 1446 هجری قمرے🗓 8 نوامبر 2024 ميلادى🗓 ذکر روز جمعه 🌷 💠 حدیث روز: 🔸 امام سجاد(ع) فرمودند: المُؤمِنُ مِن دُعائِهِ عَلى ثَلاثٍ: إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ و إمّا أن يُدفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصيبَهُ مؤمن از دعاى خود يكى از سه نتيجه را مى گيرد : يا برايش ذخيره مى شود، يا در دنيا برآورده مى شود و يا بلايى كه مى خواست به او برسد از او برگردانده مى شود. 📚 تحف العقول: ص ۲۸۰ 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤
🙂سبزی فروش در دهه چهل @Nostalgic_tv
چقدر خوب بود اگر هزینه ای که برای این گلها پرداخت شده برای خرید نان مصرف شده بود و به نیازمندان اهدا شده بود ارزش ثواب ان را هیچ نویسند نمی توانست بنویسد
دیدار و نشستی با جناب اقای حسن توکلی مدیر شایسته و خدمت گذار محترم در دبیرستان علوی کلیشاد.
اون وقتا  با نوکِ پنجه بابا ، از خواب بیدار میشدیم که بلند شو برو نون بخر . الان با نوک پنجه از خونه بیرون میریم که نون بخریم تا بچه ها که چه عرض کنم جوونامون بیدار نشن . اون وقتا اختیار تلویزیون با دو تا کانال دست بابا بود الان کنترل تلویزیون با هفتصد تا کانال دست بچه ها ست . اون وقتا سر سفره باید چهار زانو میشستیم تا بابا بیاد و شروع کنیم به غذا خوردن . الان میشینیم سر سفره و اونقدر بچه ها را صدا میکنیم تا راضی بشن بیان سر سفره . اون وقتا مادربا مواد موجود تو خونه غذا می پخت و ماهم بی چون و چرا غذا را میخوردیم . الان بچه ها به مادرا منوی غذایی میدن اما بازم سر سفره از غذا  ایراد میگیرن . اون وقتا موقع عروسی پدر داماد یه اتاق  خونه رو خالی میکرد و عروس هم  کل جهیزیه اش رو توی همون اتاق میچید و یک عمر با هم زندگی میکردند. الان یک دستگاه آپارتمان که خودش یه پا فروشگاه وسایل برقی و یه نمایشگاه مبل و فرش و تیر و تخته است برای عروس و داماد فراهم میشه اما چند ماه بیشتر با هم زندگی نمیکنند . اون وقتا خونه ها خالی از مبل و وسایل تزیینی بود ولی پر از مهمان . الان خونه ها پر از مبل و وسایل تزیینیه ولی خالی از مهمون . اون وقتا با یه پیکان جوانان ده پونزده نفر می رفتیم خونه فک و فامیل  و کلی بهمون خوش می گذشت. الان هر خونواده اگه دوسه تا ماشین نداشته باشه حتما یه دونه رو داره و هیچ کس خونه کسی نمیره . اون وقتا هیچ کس اطلاعات پزشکی نداشت اما همه سالم بودند. الان همه اطلاعات پزشکی دارند ( از تلویزیون و تلگرام و ....‌‌) ولی همه مریضند. اون وقتا حرف حرف بزرگتر هابود،وقضاوتشون را قبول داشتند. اماالان تا اتفاقی می‌افتد ،بدون تعمق وفکر میرند دادگاه. اون وقتا چهار تا عروس و داماد توی یه خونه هر یکی یک اتاق کوچک داشتند و زندگی خوب وبا صفا داشتند وگلگی هم نداشتند. اما الآن تا داماد خانه و ماشین وشغل پر درآمد نداشته باشد به اون زن نمی دند.حالا میخاد ایمان داشته باشد می‌خواد نداشته باشد. اون وقتا صلحه رحم بود با اینکه از هم خیلی دور بودند و ماشین وتلفن اکثرا نداشتند،اما رفت وآمدبود اما الآن با وجود خودرو های عمومی و خودروهای شخصی و وسایل ارتباطی سالانه هم صلحه رحم نمی‌کنند. اون وقتا .....
دیدار از پدری مهربان استاد بنا در هنر تهیه(خشت گلی برای ساختمان) اقای حاج علی حیدری . سلامتی همه خدمت گزاران شهر بلند صلوات