اربعین۱۴۰۳_هیئت و موکب حضرت زهرا (س)
#کانون_خادمیاری_تخصصی_سلامت #خیریه_نذر_سلامت_امام_زمان_عج #موکب_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #محتوای_رس
زینب (س) شاه بیت صلابت در اسارت بود
و فراق زینب (س) از حسین (ع) پایان گرفت
خورشید وجود زینب(س) در آسمان زمین غروب کرد همان زینبی(س) که، نهضت عاشورا را به همگان عرضه کرد و به تنهایی پرچمدار ارائه این قیام شد تا معنای «کربلا در کربلا میماند، اگر زینب(س) نبود» را به تفسیر برساند. او ام المصائب روایت عاشورایی بود که تمام داغها و سوگها، در مقابل مصیبتهایش رنگ میبازند...
زینب کبری(س) سلاله پاکی از زهرای اطهر(س) بود که به دنیا آمده بود تا صبر و شکیبایی و صلابت زنانگی را با حضور بی مانندش شرمسار کند. و چه زیبا فرمود که: «ما وسیله ارتباط خدا با مخلوقهاى او هستیم. ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکیها، راهنماهاى روشن خدا و وارث پیامبران اوهستیم.»
او خواهر دلسوز و یاور شجاع اباعبدالله الحسین(ع) بود که عاشقانه در راه امام و پیشوای خود ایستاد و در برابر تمام مصائب و دردها، صبوری پیشه کرد.
این در حالی است که مادرش زهرا(س) از عشق او به حسین(ع) چنین میفرماید که: «محبت دخترم زینب(س) به حسین(ع) بینهایت است، که بیدیدار حسین(ع) آرام نمیگیرد. اگر بوی حسین(ع) را نشنود، قالب تهی میکند»
اما در قتلگاه کربلا چهها که ندید...
و حال هنگامه دیدار او با حسین(ع) فرا رسیده تا این فراق، با آسمانی شدن روحش پایان پذیرد و التیام دردها و زخمهای کهنه اسارت و فراق باشد.
او دخت علی(ع) بود و علیوار با شجاعت بینظیرش توانست یزیدیان را خوار کند و به عجز برساند تا بدانند ذریهی علی(ع) در دفاع از حق، تا پای جان ایستادهاند. پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت زینب(س) چنین فرمود: «هر کس بر مصیبتهای این دختر بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش، حسن(ع) و حسین(ع) گریسته باشد»
یا زینب(س)! حال چشمان ما اشکبار عروج توست؛ تو که شکوه حماسه بودی، به اسارت رفتی اما آزادی و عدالت را در بند هم فریاد زدی تا همگان بدانند خورشید تابان حق، همواره از وجود تو و خاندان مطهرت طلوع میکند.
و همگان معترفاند که اگر صبر و شکیبایی تو برای این رسالت نبود و خطبه با صلابتت در گوش یزیدیان هجی نمیشد، روایت سراسر درد و جان سوز آن ظهر عطشناک در دشتهای نینوا محصور میماند.
وفات جانسوز عقیله بنی هاشم ، #حضرت_زینب_کبری(س) تسلیت باد.
#کانون_خادمیاری_تخصصی_سلامت
#خیریه_نذر_سلامت_امام_زمان_عج
#موکب_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#محتوای_رسانه
#کانون_خبر_و_فضای_مجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همه_خادم_اارضائیم
#گزارش_تصویری
🚩باهمت خادمیاران و یاوران کانون تخصصی خدمت رضوی _ خیریه نذر سلامت امام زمان ( عج )
🕌یکصدوپنجاهُ هفتمین جلسه معرفتی چهارشنبه های امام رضایی مورخه۱۴۰۲/۱۱/۴ باسخنرانی حجت الاسلام کشکولی برگزارشد
🕌🚩🕌🚩🕌🚩🕌🚩🕌🚩
#کانون_خبر_و_فضای_مجازی
#مدیریت_کانونهای_خدمت_رضوی_استان_اصفهان
🚩https://zil.ink/mokebhzes_ir🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همه_خادم_اارضائیم
#گزارش_تصویری
🚩باهمت خادمیاران و یاوران کانون تخصصی خدمت رضوی _ خیریه نذر سلامت امام زمان ( عج )
🕌یکصدوپنجاهُ هفتمین جلسه معرفتی چهارشنبه های امام رضایی مورخه۱۴۰۲/۱۱/۴ باسخنرانی حجت الاسلام کشکولی برگزارشد
🕌🚩🕌🚩🕌🚩🕌🚩🕌🚩🕌🚩
#کانون_خبر_و_فضای_مجازی
#مدیریت_کانونهای_خدمت_رضوی_استان_اصفهان
🚩https://zil.ink/mokebhzes_ir🚩
#اطلاع_ࢪسانے
خادمیاران و یاوران ارجمند رضوی
به اطلاع می رساند به منظور آشنایی بیشتر با سامانه خادمیاری گزینه "راهنمای سامانه" فعال گردیده و قابل استفاده است.
#ࢪوابط_عمومۍ
#مدیࢪیت_کانونهاے_خدمت_رضوے_اُسـتان_اصفھان
هدایت شده از خادمیاران کانون نذر سلامت امام زمان عج
#اطلاع_ࢪسانے
#دعوتنامھ
خادمیاران و یاوران ارجمند رضوی
باسلام و احترام
با عنایت به برگزاری مراسم روز ۱۲ بهمن ماه سالروز ورود امام راحل به ایران اسلامی دعوت می شود در مراسم مذکور شرکت فرمائید.
مکان: گلستان شهدای اصفهان
زمان: پنجشنبه ۱۲ بهمن ماه از ساعت ۸:۳۰ صبح
ثبت حضور: جنب مقبره شهید آیت الله شمس آبادی
حضور خادمیاران و یاوران رضوی بزرگوار با پوشش کاور مورد انتظار است و شرکت در مراسم در مصداق مشارکت در برنامه های گروهی قابلیت ثبت گزارش خواهد داشت.
#ࢪوابط_عمومۍ
#مدیࢪیت_کانونهاے_خدمت_رضوے_اُسـتان_اصفھان
41.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#همه خادم الرضائیم
🍀یکصدو پنجاهُ هشتمین جلسه معرفتی چهارشنبه های امام رضایی این هفته :
🍀 چهارشنبه یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۲
🚩درکانون تخصصی خدمت رضوی _ خیریه نذر سلامت امام زمان ( عج ) و موکب حضرت زهرا ( س ) برگزارمیگردد
برنامه جلسه :
🎤۱۸:۳۰ الی ۱۹ قرائت حدیث شریف کساء توسط مداح اهل بیت ( ع ) آقای یزدانی
🎤۱۹ الی ۱۹:۴۵ سخنرانی استاد اخلاقی پیرامون تفسیر جامعه کبیره
🎤۱۹:۴۵ الی ۲۰:۱۵ قرائت زیارت امین الله و مداحی توسط آقای حاج میرزایی
🍀 ضمنا حضوردر جلسه چهارشنبه های امام رضایی در مصداق فوق گزارش دهی و ثبت خواهد گردید
✍منتظر قدوم سبز شمابزرگواران و دوستداران به خاندان اهل بیت ( ع ) هستیم
🍀🚩🍀🚩🍀🚩🍀🚩🍀🚩🍀🚩
🌐 اصفهان _ خیابان احمدآباد _ ابتدای خیابان خواجه نظام الملک _ روبروی دبستان شهید آوینی _ نبش کوچه ۲ _ سالن اجتماعات
# کانون _ خبر _ و _ فضای _ مجازی
#خیریه _ نذر_ سلامت _ امام زمان ( عج )
# مدیریت _ کانونهای _ خدمت _ رضوی _ استان _ اصفهان
🚩https://zil.ink/mokebhzes_ir🚩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتم رضا و دلم تا حرم رسید
از سوی او نسیمی به چشم ترم رسید
دست ادب به سینه و لبریز التماس
گفتم ابالجواد و مراد دلم رسید...
#چهارشنبههای_امام_رضایی
#چهارشنبههای_مهربانی
#کانون_خادمیاری_تخصصی_سلامت
#خیریه_نذر_سلامت_امام_زمان_عج
#موکب_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#محتوای_رسانه
#کانون_خبر_و_فضای_مجازی
هدایت شده از کشیک سوم خادمیاران کشوری
👈 دیدم تو آسایشگاه یه گوشه ای نشسته، جوراباشو درآورده داره ساق پاهاشو ماساژ میده، رفتم جلوتر دیدم چندتا تاول بزرگ کف پاش زده، نزدیک شدم کنارش نشستم گفتم چند روزه اینجایین؟
گفت: با امشب سه شبه فردا میخوام برم
گفتم: شما پاهاتون تاول زده نمیخواد برین ویلچر بیایین براتون جای ساده تری رو تعریف کنم
گفت: دو سال بود نیومده بودم، تو ولایت خودمون یکی از آشناهامون رو که زندانی بود ضمانت کردم بره مرخصی، چند روز پیش بهم زنگ زدن که فلانی از مرخصی برنگشته، یکهفته مهلت دارید تحویلش بدید اگر نه حکم جلب شما صادر میشه، منم هر چی دنبالش گشتم اثری ازش نبود، دنیا رو سرم خراب شده بود، تو همین احوال یک شب یاد حرم امام رضا ع افتادم با خودم گفتم میرم مشهد هم خدمت میکنم هم از آقا کمک میخوام بقیش با خدا، اومدم و هیچی هم به آقا نگفتم آخه روم نمیشد بعد از دوسال که نیومده بودم چیزی از مشکلاتم به آقا بگم، امروز صبح یک شماره ناشناس بهم زنگ زد دیدم همون بنده خداست که ضمانتش کرده بودم، گفت فلانی من سر مرزم میخواستم از ایران برم ولی چند روزه کارم درست نمیشه، از دیروز یکسره امام رضا (ع) تو نظرمه و هی به خودم میگم این نامردیه این کار رو نکن بخاطر امام رضا(ع) اینکار رو نکن از خود امام کمک بخواه یک نفر دیگه رو گرفتار نکن، خواستم بهت بگم نگران نباش برمیگردم و خودم رو معرفی میکنم. بعد سرشو بلند کرد و با چشم خیس گفت شما بگو وقتی آقام اینقدر مرده من چجوری غیر از ویلچر برم کار دیگه ای بکنم؟ بخدا اگر از پاهام خون هم بیاد باید امشبو ویلچر برونم.
ازش پرسیدم شام خوردی؟
گفت: گرفتم بیارم بین راه یک زائری ازم گرفت
دیگه حرفی نداشتم