eitaa logo
65 دنبال‌کننده
42 عکس
51 ویدیو
0 فایل
با سلام خدمت همراهان و دوستان عزیزی که به این کانال دعوت شده اند لطفا صبور باشید تا مطالب جدید بارگزاری شود
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️فقط چند درجه‌ی ناقابل ❄️ 🌧️🌧️🌧️❄️❄️❄️❄️🌧️🌧️🌧️ الان چند روزه که از سر صلاتِ صبح تو رادیو، تا اخبار پس از شامگاهی تو تلویزیون، مدام اعلام میکنن: زنهار ! هشدار! آگاه باشید که هوا این هفته سرد خواهد شد!!  حالا که چی؟ چند درجه! فقط چند درجه‌ی ناقابل! هوا قراره سرد بشه! مطمئنم که کل سیستم هواشناسی رو، این جدیدی‌ها اداره می‌کنند که اینقدر هول و ولا برشون داشته! و گرنه قدیمی‌ترها خوب یادشونه زمستونای سرد و بخاری‌های نفتی پِِت پِتی رو!! خرمن‌های سفید برف و چکمه‌های رنگیِ کفش ملی رو! اون زمانا از اول مهر، هوا رو به خنکی می‌رفت، آبان دیگه سرد بود. اصلا مدرسه‌ها بخشنامه داشتند از وسط آذر بخاری‌ها رو روشن می‌کردند، قبلش باید دیگ دیگ می لرزیدی تو کلاس! از همون اولِ پاییز، لباس کاموایی‌ها و ژاکت‌ها و کلاه‌کش‌ و شال‌ها و... از تو بقچه در میومد! کی مثل الان با یه تا پیرهن و تی‌شرت میگشت تو خونه؟  دولا سه‌لا لباس می‌پوشیدی، یه بافتنی مامان‌دوز هم روش. جورابا از پامون کنده نمی‌شد. اوایلِ آبان بخاری‌های نفتی و علاالدین های سبز و کِرمی‌رنگ از تو انباری‌ها میومد بیرون. تویست هم بود که ژاپنی بود و باکلاس، تازه بو هم نمی‌داد! بخاری‌های نفتی اکثرا یا ارج بودند یا آزمایش. همشونم سبز و سیاه. ملت یا بشکه ۲۲۰ لیتری نفت تو حیاط داشتند یا اگه باکلاس بودند یه تانکر بزرگ ته حیاطشون!  نفت آوردن نوبتی بود، پسر و دختر هم نداشت، اگه زرنگ بودی و یادت بود که تا قبل از غروب بری و سهمت رو بیاری که هیچ، وگرنه تاریک و ظلمات باید پیت به دست میرفتی تا تهِ حیاط عینهو کوزت. برف که اکثر وقتا روی زمین نشسته بود حتی شده ۵ سانت. اگر هم برف نبود، یخ زده بود زمین، باید تاتی تاتی میرفتی تا دم تانکر، گاهی مجبور بودی از تو بشکه‌های ۲۲۰لیتری، نفت رو منتقل کنی به گالن‌های کوچیکتر! اون موقع یه وسیله‌ی کارآمدی بود که ازقضای روزگار اسم خاصی هم نداشت. یه لوله کرم رنگ با یه چی نارنجی شبیه آکاردئون روی سرش و شیلنگی که عین خرطوم فیل آویزون بود، خدایی اسم نداشت ولی خیلی کار‌راه‌انداز بود. کرسی یا بخاری رو میذاشتن تو هال و بسته به شرایط جوی و گذر فصل، دکوراسیون خونه رو هی تغییر می‌دادند! یعنی سرد و سردتر که می‌شد، درب اتاق ها یکی‌یکی بسته میشد و محترمانه منتقل می‌شدی به وسط هال! دی و بهمن عملا خونه فقط یه هال داشت با دمای قابل تحمل و یه آشپزخونه‌ی گرم. اتاق‌ها در حد سیبری سرد بود و اگه یه وقت خدانکرده قصد می‌کردی بری تو اتاقت و یه چیزی ورداری، باید یه نفس عمیق می‌کشیدی، درو باز می‌کردی، به دو می‌رفتی و به دو برمی‌گشتی. و دقیقا تو همون زمان، حداقل چهار نفر با هم داد میزدند: درو ببند!! وای سوز اومد!! باد بردِمون!! گاهی هم که خسته می‌شدی و دلت می‌خواست بری تو اتاقت، یا امتحانی چیزی داشتی، یه بخاری برقی قرمز با دو تا لوله‌ی سفالی سیم‌پیچ شده می‌دادند زیر بغلت، بدیش به این بود که باید میرفتی تو بغلش می‌نشستی تا گرم شی، دو قدم دور می‌شدی نوکِ دماغت قندیل می‌بست! بخاری محل تجمع کل خونواده بود، موقع سریال همه از هم سبقت می‌گرفتند که نزدیکترین جا به بخاری رو پیدا کنند، حتی روایته که بعضیا از هول دور موندن از بخاری، شام رو هم نصفه ول می‌کردند. پشت بخاری معمولاً مخفیگاه جورابهای شسته شده و کفشای خیس بود که باید خشک میشد تا صبح به پا بکشی و بری مدرسه. و اما روی بخاری، آشپزخونه‌ی دوم مامان بود، همیشه یه چیزی بود برای پختن و داغ شدن یا خشک کردن. اگر هم نبود، پوستای پرتقالی بود که بابا شکل آدمک و ترازو و گربه ردیف می‌کرد رو بخاری تا بوی نفت، زیرِ عطرِ پوستِ پرتقال‌های نیمسوز گم بشه. موقع خواب، دل شیر می‌خواست سرت رو بذاری رو بالش گل‌گلیِ یخ! بالش رو با احتیاط پهن می‌کردیم رو بخاری، بعد هم جلدی تاش میکردیم که گرمیش نره؛ سرت رو که میذاشتی رو بالشِ گرم، انگار گرمیِ آفتابِ وسطِ تابستون بود که آروم، لابه‌لای موهات نفوذ می‌کرد. پتوهای ببر و طاووس‌نشان و لحاف‌های پنبه‌ای ساتن دوز رو تا زیر چونه بالا می‌کشیدیم. صدای گُرگُر بخاری آرامش‌بخش‌ترین لالایی شبانه بود . بیرون سرد بود،خیلی سرد! ولی دلمون گرم بود. گرم به سادگی زندگی‌مون، به سادگی بچگی‌مون. دلمون گرم بود به فرداهایی که میومد. فرداهایی که سردیش اثری نداشت تو شادیامون، شادی بچه‌هایی که با چکمه‌های رنگیِ کفش‌ملی تو راه مدرسه، گوله برفی سمت هم پرتاب می‌کردند، بچه‌هایی که گرچه دست‌هاشون مثل لبو قرمزِ قرمز بود ولی دلاشون گرمِ گرمِ گرم بود. ❄💧❄💧❄🧤🧣 یاد اون روزای خوب بخیر .... چه زود گذشت 😔 @atrepasargad1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🍃 راه خودت را دنبال کن! ما وقت نداریم که دائما زندگی کردن مثل این و آن را تمرین کنیم. جرات این را داشته باشید که پیرو قلب و ادراک خودتان باشید .🍃🍃 استیو جابز با داشته های قلبی و ادراک درونی خویش زندگی با نشاطی را برای خود و آنهایی که دوستشان داریم ، فراهم سازیم.💖💖💖💖💖💖 @atrepasargad1
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️حال و هوای برفی حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام در فضای مجازی👇 @AkhbarMashhad
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاد اون خونه و روزگار قدیمی مون به خیر
💜سلام صبح آدینه تون گلبارون 🌷امروز براتون ازخدا 💜سلامتی میخوام 🌷دل خوش 💜کانون گرم خانواده 🌷لبخند زیاد 💜ان شاءالله 🌷لحظه لحظه امروز رو 💜به خوشی سپری کنید آخرین آدینه آذر ماه تون بخیر و به شادی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
امشب همه دعوتین به صرف هندوانه و انواع میوه و تنقلات منزل بزرگترهای فامیل اونهایی که سایه پدر و مادرشون بالای سرشون هست خوش به سعادتشون که امشب برای دست بوسی می رن فقط با توجه به هزینه های سنگین مهمانی ها پیشنهاد می کنم با مشورت خواهر و برادرها و با دست پر به دیدن بزرگترهامون بریم که پیش نوه ها سربلند باشن ضمن اینکه دو روز دیگه هم روز مادر هست میتونید یه یلدای شاد فاطمی داشته باشید پیشاپیش میلاد بانوی دوعالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و شب یلداتون مبارک
جز کوی تقی پناهِ دیگر نَبُوَد نومید کسی زِ فیضِ این در نَبُوَد فرمود رضا که در جهانِ اسلام مولود از این با برکت‌تر نَبُوَد 🎉ولادت امام محمدتقی(علیه السلام) حضرت جواد الائمه مبارک‌باد🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باسلام ، میلاد باسعادت حضرت علی ( ع ) و روز پدر برشما مبارکباد 🌺 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
15.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام آقا من اومدم پابوس تو شرمندتم که دست خالی اومدم کسی رو غیر تو ندارم آقا جون منو ببین که با چه حالی اومدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرخنده میلاد با سعادت حضرت بقیةالله‌الاعظم(عج) مبارک باد.