eitaa logo
موکب آنلاین با ولایت تا ظهور
3.1هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
15.3هزار ویدیو
358 فایل
✍موکب و ایستگاه صلواتی شبانه روزی آنلاین ❣معارف قرآن و عترت، منبر دیجیتال در فضای مجازی ❣جهاد تبیین هم افزایی بصیرت دینی سیاسی فرهنگی 💯 انتشار مطالب با نام خودتان هم بلامانع و صدقه جاریه است💝 💌ارتباط با خادم کانال؛ @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
تازه حقوق گرفته بود از بازار تجریش رد میشد خانمی نشسته بود دستفروشی میکرد ابوعباس گفت: همه اش چند؟ همه ی بساط خانم را خرید، گفت: هر یک دقیقه که زودتر بفروشد به خانه برود بهتر است.... ابوعباس توسط آمریکایی ها در عراق اسیر شد ، او همچنان در عراق در اسارت است برای آزادی اش دعا کنید ‍‌
14.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره شنیدنی از آخرین باری که شهید زاهدی به زیارت گلزار شهدا رفت... سه روز قبل از شهادت حاج قاسم سلام💔 ‍‌
13.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این صدای شهید مدافع حرم محمدرضا سنجرانی می‌باشد. امروز هم ازچپ میخوریم وهم ازراست بقول شهید چمران وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد مشخص میشود! ‍‌
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید بابایی قرار بود اخراج بشود ولی موقعی که ژنرال آمریکایی اقامه نماز اول وقت شهید بابایی را دید نظرش عوض شد. 🎙حاج حسین یکتا ‍‌
💢 راز سه شنبه شبـ‌‌ـهـای ...🌷🕊 ◇ محمد را صدا کردم و گفتم: باید معاون گردان شوی. قبول نمی کرد، با اصرارِ من گفت : به شرطی که سه شنبه تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی! با تعجب گفتم : چطــور؟با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس! قبول کردم و محمد معاون گردان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گردان شوی.رفت و یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری!کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی! گفتم : صبــر کن ببینم! یعنی چی که تو باید شرط بذاری؟! اصلا بگو ببینم بعضی هفته ها که نیستی کجا می روی؟ اصرار می کرد که نگوید. من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی؟ ◇ بالأخره گفت.: حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه شنبه ها از این جا می رم مسجد جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم. با تعجب نگاهش می کردم چیزی نگفتم. بعدها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا جمکـــران را می رود و بعد از خواندن نماز عجل الله تعالی فرجه الشریف بر میگردد. ◇ یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم. نگاهی به محمـد انداختم. سرش به شیشه بود. مشغول خواندن نافله بود. قطرات اشک از چشمانش جاری شده بود.در مسیر برگشت با او صحبت می کردم. می گفت: یکبــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به جمکران رسیدم. بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم.
11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شنیدنی یکی از همرزمان شهید حاج قاسم درباره گرفتن وام از شهید حاج قاسم سلیمانی ‍‌
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی اون بعثی رزمنده چهارده ساله ما رو به اسارت گرفت؛ با طعنه بهش گفت مگه سن سربازی ۱۸ سال نیست؟ نکنه خمینی سن سربازی رو پایین آورده؟ جواب داد نه؛ سن سربازی همون هجده ساله خمینی سن عشق و عاشقی رو پایین آورده! ‍‌