به نام خدا
🔴مسکتبرین، استکبار ستیز!
♦️به مناسبت سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی جا دارد تا به برخی مسئولان شیوه استکبار ستیزی را در مکتب حاج قاسم یادآوری کنیم. تا در مقابل خانواده شهدا حداقل بتوانند شکل ظاهری را رعایت کنند.
🔷حاج قاسم، معتقد بود که شهدا، شهیدانه زیست کردند و استکبار ستیزی را از درون خویش آغاز کردند. تواضع و فروتنی شهدا بویژه حاج قاسم به حدی بود که لقب سردار دلها به او داده شد. نه سردار ژست ها.
♦️شهدا و خانواده شهدا به ژست های پوپولیستی شما محتاج نیستند. زیرا عند ربهم یرزقونند. گرچه همان ژست های پوپولیستی را هم بلد نیستید.
🔷حاج قاسم قبل از اینکه یک شخصیت نظامی بین المللی در مقابل استکبار جهانی باشد. یک شخصیت فرهنگی بزرگ بود که توانست جهانی را تحت تاثیر قرار دهد و از راه دلها فتوحات عظیمی را بدست آورد. او مبل ها و نشیمنگاه های راحت را انتخاب نکرد تا کت و شلوارش چروک نشود، بلکه سنگرها و خاکریزها و خدمت متواضعانه به خانواده های محروم و خانواده شهدا را برگزید. تا روحیه استکباری را در خود نابود کند، تا بتواند سلاح استکبار ستیزی در دست گیرد.
♦️حاج قاسم رفت و مکتبش باقی است. و باید بدانید که مردم بیدارند و آگاه و اینگونه رفتارهای ناشایست در دیدار خانواده شهید، فقط باعث جدایی شما از راه و مکتب حاج قاسم خواهد شد.
🔷« از روئیدن خار بر سر دیوار فهمیدم.
که ناکس ، کس نمیگردد از این بالا نشستن ها»
✍ سید محمود احمدزاده
https://eitaa.com/ghalam_ahmadzadeh
🔴 واکنش یک کاربر درباره تصور غلط در رابطه با جذب به حجاب
" به عنوان یک خانم #محجبه که روزی #حجاب نداشتم دارم میگم، هیچ وقت بخاطر فلان مدل روسری و گیره روسری جذب حجاب نشدم، حجاب کاملا #عقلانی و #عمیق.به اسم جذب حداکثری دارید ادم ها رو سطحی بار میارید.اون کسی که میخواد با جذابیت گیره روسری جذب حجاب بشه یه روزی هم بخاطر مدل موی کشف حجاب شده ها تغییر میکنه. "
✍پ.ن:
🔹متاسفانه برخی افراد مذهبی به این موضوع توجه نمی کنند که یکی از حکمت های حجاب، جلب توجه نکردن و خود را در معرض جلب توجه دیگران قرار ندادن است.
🔹اگر قرار است که با تنوع طلبی یا رنگارنگ کردن و زینتی کردن ملزومات حجاب، دختران را با حجاب کنیم، این خودش نقض غرض است.
🔹ضروری است که فهم و درک آنها را از مفهوم عفاف و ضرورت حجاب بالا ببریم و علاوه بر آن باید دقت کرد که استفاده از پوشش های جذاب رنگارنگ و یا آن دسته از ملزومات حجاب که حالت جلب توجه کنندگی دارد، در محیط جامعه و نزد نامحرم، اشکال دارد
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜
وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
و باید از شما (بنی آدم) ، امتی درست شود (امت اسلام) که خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به معروف و نهى از منکر کنند، و فقط اینها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود.
سوره آل عمران، آیه ۱۰۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 #یمن کدام پایگاههای آمریکا را هدف قرار میدهد؟
✅ پس از حمله ارتش آمریکا به ۳ قایق یمنی و شهادت ۱۰ نیروی انصارالله، سخنگوی این جنبش ضمن هشدار به آمریکا، لیستی از اهداف آمریکایی مورد نظر این جنبش را منتشر کرد.
✍ برای حمله به اهداف آمریکا در منطقه، لازم نیست حتما پایگاهاشو زد!
چون زیر پاش سفته ظاهرا!
اونجا که زیر پاش شُله ... اونجارو باید زد!
یعنی ناوش رو باید زد!
یه سوراخ کوچولو، میبره زیر آب ... همه چیزو!
گنجشک های خشمگینش رو هم با خودش میبره پایین!
توپ و تانک و موشک هم نمیخواد!
چهار تا غایق تندرو در دست یمنی ها، تمام ناوهارو در هم میپیچه!
همین ...
🌐 مرکز مطالعات راهبردی نظم نوین جهانی(اندیشکده فرقان):
@Andishkadeh_Forghan
أعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپندار بلكه زنده اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند
فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته اند شادى مى كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى شوند.
✅ دیدم با حاجی(حاج قاسم) تو میدان جنگ هستیم، درگیر با دشمن، در حال تیراندازی به سمت دشمن، اطرافم پر از انفجار و تیر و ترکش، اطراف من، دوستانم من مثل برگ خزان در حال ریختن بر روی زمین بودند در اثر اصابت گلوله و خمپاره دشمن، هر کدام از آنها را در آغوش میگرفتم تا جنازه هاشون رو جابجا کنم و از میدان جنگ خارج کنم، میدیدم که جسمشون بر روی دستانم سرد می شدند، خیلی بِهِم فشار اومد، نتونستم تحمل کنم، گریه کردم، حاجی در حالی که به سمت دشمن در حال تیراندازی بود، نگاهی به من انداخت و گفت ... چرا گریه میکنی؟! گفتم حاجی نمیبینی اینا چطور مثل برگ خزان دارن میریزن روی زمین ... گفت، خوب ... جنگ، همینه دیگه ... از خواب بیدار شدم.
✅ زمانی که حضرت آقا واکسن کرونا رو تزریق کردند، بنده خواب حاجی رو دیدم که سر به سجده داره و در حالی که تیر به پایشان اثابت کرده و در حال خون ریزی است، در حالت سجده گریه می کنند، بنده کنار حاجی دوزانو نشسته بودم، سر حاجی رو بلند کردم روی پاهام گذاشتم و دستی به موهای سرش کشیدم، گفتم حاجی چرا گریه میکنی، مگه ما مردیم که شما گریه می کنید؟! حاجی در حالی که اشک بر روی گونه هایش بود، نگاهی به من انداخت و لبخندی زد و مزاحی کرد و گفت، فقط مراقب باش ... که در این لحظه از خواب بیدار شدم.
✅ مدتی بعد خواب شهید چمران را دیدم، اسناد دست من بود، پیاده در حال حرکت در مسیری بودم که ناگهان با ایشان روبرو شدم ، به بنده گفتند که چیه؟! چی شده؟ هنگام برخورد با ایشان، احساس کردم که با یک کوه عظیمی روبرو شدم، چنان با صلابت و محکم، که از هیبت ایشان، احساس آرامش به من دست داد، با خودم گفتم خدارو شکر که یک آدم با سوادی پیدا کردم که متوجه این اسناد بشه! گفتم آقای دکتر این اسناد دست من هست، نمیدونم به کی بدم اینهارو! گفتند بیا به دنبالم، به دنبالش راه افتادم، مرا با خود برد به دفتر کارش، که یک اتاق سالن مانند با دیوارهای کاه گلی بود، با سقفی از تیرهای چوبی. مشغول شد به تمیز کردن و جابجایی کتابها بر روی طاقچه های اتاق و ...، شخصی آمد دنبالم و گفت بیا برویم، آماده شو! ... ناگهان از خواب بیدار شدم.
✅ لباس سبز نظامی سپاه به تنم بود، وارد اتاق حاجی شدم، دیدم با لباس شخصی پشت میز نشسته، چهره اش از فرط خستگی و بی خوابی تیره شده و بسیار عرق کرده، طوری که چهره اش پر از قطره های عرق شده بود، سلام دادم به حاجی، گفت شما ... خودم رو معرفی کردم ... حاجی رفت لباسهای شخصی شو عوض کرد، لباس مرتب نظامی پوشید، اومد به سمت من، گفت چه خبر ... شما چکار می کنید ... گفتم ... من ... دوتا بچه کوچیک دختر و پسر هم اونجا در حال بازی کردن بودن، احساس کردم نوه های حاجی هستند(بعدا فهمیدم که بچه های خودم بودند!) ... شروع کردم به صحبت با بچه ها، حاجی داشت با لبخند به من نگاه می کرد ... دیدم حاجی داره گوش میکنه به حرفام، خوشش اومده بود از طرز صحبت کردنم(شیوا و مرتب صحبت میکردم)، یکم خجالت کشیدم، خواستم موضوع رو عوض کنم، گفتم ... بچه ها ما باید خوب صحبت کردن رو یاد بگیریم، تمرین کنیم که بتونیم سخنور خوبی باشیم تا فردا که بزرگ شدیم با زبانمان بتونیم از دینمون دفاع کنیم. حاجی دستمو گرفت و برد اون سمت ... لبخندی زد و به شوخی گفت، تو هم که ...(لباس نظامی آستین بلند تنم بود(دکمه هاش رو هم کامل بسته بودم)، حاجی به کنایه گفت ... شُلُو وِلی ... آستین بلند؟!) لبخندی زدم و گفتم حاجی این لباسو به زور تنم کردند، من آستین کوتاه هم می پوشم، و اگه آستین بلند هم می پوشم، آستیناشو تا می کنم. شونه های حاجی رو گرفتم، با هم لبخند زنان رفتیم کنار دیوار، گفتم حاجی خوابتو دیدم ... گفت چه خوابی؟ گفتم اون زمان که به آقا واکسن زدند، خوابتو دیدم که سر به سجده داری، پات تیر خورده، داره خون میاد ازش، سر به سجده، داری گریه می کنی ... حاجی در حالی که تکیه داده بود به دیوار و دستانش را روی سینه اش بغل کرده بود و به حرفهای من گوش میداد، سرشو انداخته بود پایین و در حالی که سرشو داشت تکون میداد ... و با خودش زمزمه میکرد ... میگفت ... اشتباه کردیم ... اشتباه کردیم!
✅ دیدم با حاجی تو میدون جنگ هستیم، حاجی لباس نظامی به تن داره و خودشو بی پروا میزنه به دل دشمن و میاد بیرون ... بارها این کارو در مقابل چشمان من تکرار کرد ... بدون ذره ای ترس از دشمن! سر آخر یک نامه ای از جیب پیرهنش درآرود و به بنده نشون داد ... در حال توضیح دادن بود ... که ... از خواب بیدار شدم.
✅ ۱۴۰۱/۱۱/۱۳(سحرگاه ۱۱ رجب ۱۴۴۴):
در بهبویه میدان جنگ بودیم، دنبال حاجی بودم ...
درگیری شدت داشت و حاجی وسط میدان نبرد ...
میخواستم مطلب مهمی رو به حاجی برسونم، راهنماییم کردند و خودم رو رسوندم به حاجی ...
در اتاق فرماندهی و کنترل عملیات، در حالی که داشت عملیات رو فرماندهی و رصد میکرد و سرو صدای محیط هم زیاد بود، برای اینکه بهتر بشنوه، یه دستشو کنار گوشش گذاشته بود، سرشو به سمت من نزدیک کرده بود و با دقت به حرف های من گوش میکرد ... و من توضیح میدادم ...
همه حواسشون به من بود ...
حاجی به نیروهاش گفته بود هر چی این میگه گوش کنید ...
همه توجه ها به من بود ...
درگیری سنگین بود ... هوا تاریک ... نیروها آماده حمله غافلگیرکننده دشمن ...
یه صدایی به من میگفت ... اگه در کارها اخلاص داشته باشی، کمکت میکنیم ...
ناگهان از خواب بیدار شدم ...
دیدم ...
🌐 مرکز مطالعات راهبردی نظم نوین جهانی(اندیشکده فرقان):
@Andishkadeh_Forghan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های جدید استاد تقوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای اذان درخواستی حاج قاسم در سوریه
⭕️ چه شد که امروز از مَأذَنههای شهر سُنینشین حلب سوریه «أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولیُّ الله» پخش می شود؟
🔰 راوی: حجت الاسلام دیانی
🌏 #تخریبچی👇
🆔 @takhribchi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دیدن این کلیپ زیبا رو از دست ندید...
💠 همه چیز رو به همه کس نگو...
🎤 استاد فاطمی نیا
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پاپسک
شما مگه شناگاه ایمن سراغ دارید؟
معاونت فضای مجازی صداوسیمای استان بوشهر
----------------------------------
سروش ، بله ، ایتا ، روبیکا
@boushehririb
وبسایت
Http://boushehr.irib.ir
اینستاگرام
Instagram.com/boushehr.irib
44.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تربیت دینی در خانواده
مثالی برای تصویر سازی مثبت و منفی⛔️
داستان عمر و عاص ملعون
#دکتر_سعید_عزیزی
✅کانال رسمی دکتر سعید عزیزی👇
╔═🍃🌺🍃══════╗
🆔@drsaeedazizi
╚══════🍃🌺🍃═╝
و تو شدی مادر ...
آن زمان که خدا اشرف مخلوقاتش را در وجود تو به تصویر کشید...
پیشاپیش روز مادر مبارک ❤️
#جوانه
#پوستر_جمعیتی
#روز_مادر
@javanesho_ir
╚══════ 🌱
İLKİN MAMEDOV -“SALAM, YA ZƏHRA!” - XANİM ZƏHRA (S. Ə.) MÖVLÜDUNDA… - İlkin Mamedov.mp3
7.77M
🔹 سرود حماسی و زیبا به نام « سلام یا زهرا (ع)» از مداح انقلابی آذربایجان ایلکین مامدوف
مناسب برای پخش در مراسمات و اجتماعات
قرارگاه رسانهای مقاومت حسینیون آذربایجان
مرکز مطالعات آذربایجان
📒 الماس چگونه ایجاد شد؟
الماس سنگی کمیاب و بسیار گران قیمت است. در شرق، نماد قدرت، شجاعت و خرد است. به همین دلیل است که صاحبان قدرت اغلب تاج های خود را با الماس تزئین می کردند.
الماس سنگی بسیار سخت و در عین حال بسیار شکننده است.
الماس را نمی توان خراش داد، اما می توان از آن برای برش و شکافتن چیزهای سخت استفاده کرد.
حاج قاسم سلیمانی مثل الماس کمیاب بود و شجاع و خردمند. او تاج مقام ولایت بود.
دل حاج قاسم سلیمانی مثل الماس بود. در میدان نبرد اراده اش تزلزل ناپذیر بود، هیچ کس نمی توانست او را خراش دهد، اما وقتی فرزند مظلوم شهید را دید، قلبش تاب نیاورد شد و مثل الماس شکست.
طوفان حوادث و آشوب نتوانست ذره ای بر اراده حاج قاسم تأثیر بگذارد، اما اراده او صفوف دشمنان را شکافت و دژهای آنان را فتح کرد.
او نه یک فرشته بود و نه موجودی غیرعادی که از بهشت فرود آمده بود. او هم مانند بسیاری از شما از خانواده ای ساده به دنیا آمده بود.
حاج قاسم سلیمانی مثل الماس انگار در طبیعت، جایی در لابه لای زمین پنهان شده بود. اگر انقلاب اسلامی نبود، هرگز ارزش واقعی خود را پیدا نمی کرد. خداوند آن را به وسیله انقلاب کشف کرد، استخراج کرد، پردازش کرد و وجهی به آن بخشید، با دستان او مستضعفان را سربلند کرد، ولایت را زینت بخشید و در نهایت خود آن را به قیمتی گران خرید.
بله دوست من، الماس اینگونه ساخته شد.
🔹 قسمتی از کتاب «الماس چگونه ساخته شد؟»
اثری فاخر از شیخ اورخان محمداف، مسئول قرارگاه مرکز مطالعات آذربایجان - مقاومت حسینیون آذربایجان