eitaa logo
موکب و گروه جهادی شهدای مدافع حرم،مقاومت و جهان اسلام
240 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
18.6هزار ویدیو
269 فایل
چون واتساپ فیلتر شد کانال واتساپ رو به ایتا انتقال دادیم.تشکر از همکاری دوستان ارتباط با ادمین @yaarhamarrahmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 وصیت نامه شهید محمد رضا تورجی زاده الحمدالله رب‌العالمین، شهادت می‌دهم که معبودی جز الله نیست و برای رشدانسان‌ها پیامبرانی فرستاده که نبی اکرم محمد ابن عبدالله خاتم آناناست. او نیز برای استمرار راه صحیح این امت و عدم انحراف از مبانی عالیه اسلام حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود معرفینمود. شهادت می‌دهم قیامت حق است و میزانی برای سنجش اعمال وجود دارد. بهشت و دوزخ حق است و اجر و جزایی در پی اعمال است. امشب که قلم بر کاغذ می‌رانم، انشا الله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم؛ در راه وظایفی که بر عهده‌ام گذاشته شده از ایثار جان و ... هیچ دریغی ندارم. زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و شهادت بود،امروز بعد از گذشت این مدت راغب‌تر شده‌ام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن رابنماید. خدایا شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت به تن کردم که برای منکفنی باشد آغشته به خون. خدایا همیشه نگران بودم که عاملی باشم برای ریخته شدن اشک چشم امام عزیز. اگر در این مدت بر این نعمت بزرگ شکری درخور نکردم و یا از اوامرش تمردی نمودم بر منببخش. خدایا معیار سنجش اعمال خلوص است. من می‌دانم اخلاصم کم است، اما اگر مخلص نیستم امیدوارم. اگر گناه و معصیت کورم کرده، بینای رحمتم. با لطف و کرم خود مرا دریاب که بالیاقت فرسنگ‌ها راه است. هم رزمانم، سخنی با شما دارم. همیشه گفته‌ام: بسیجی‌ها، سپاهی‌ها ... این لباسی که بر تن کرده‌اید خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس لیاقت خود را به اثبات برسانید. نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خودبیفزایید، نماز شب را وظیفه خود بدانید، حافظی بر حدود الهی باشید، در اعمال خوددقت کنید که جبهه حرم خداست؛ در این حرم باید از ناپاکی‌ها به دوربود. عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بربگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است. پدر و مادرم سخن با شما بسی مشکل است میدانم این داغ با توجه به علاقه‌ای که به من داشته‌اید بسیارسخت است. پدرم مبادا کمر خم کنید. مادرم مبادا صدای گریه‌ی شما را کسی بشنود. پدر و مادرم همان‌طور که قبلاً مقاوم بودید در این فراز از زندگی‌تان نیز صبر کنید و با صبرتان دشمن را به ستوه آورید، دوست دارم جنازه‌ام ملبس به لباس سپاه بوده و به دست شما در قبر گذارده شود؛ مرا از کودکی خود از محبان حسین (ع) و زهرا(س) تربیت کردید. از طعن دشمنان نهراسید. نهایت و اوج محبت فانی شدن در راه معشوق است و من فانی فی الله هستم. همه باید برویم که انالله و اناالیه راجعون. فقط نحوه‌ی رفتن مهم است وبا چه توشه‌ایرفتن. برادر و خواهرانم: در زندگی خود، جز رضای حق را در نظر نگیرید، هرچه می‌کنید و هر چه می‌گوییدبا رضای او بسنجید؛ به خاطر یک شهید خود را میراث خوار انقلاب ندانید. اگر نتوانستم حق فرزندی و برادری را برای شما ادا کنم حلالم کنید. من همه رابخشیدم، اگر غیبت و تهمت و ... بوده بخشیدم؛ امیدوارم شما هم مرا عفونمایید. ببخشیدم تا خدا هم مرا ببخشد. اگر جنازه‌ای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید: یا زهرا (علیهاالسلام.( از طرف من از همه فامیل حلالیت بطلبید. خدایا سختی جان کندن را بر ما آسان فرما. در آخرین لحظات چشمان ما را به جمال یوسف زهرا (علیهاالسلام) منورفرما. خدایا کلام آخر ما را یا مهدی و یا زهرا قرار بده. خدایا در قبر مونسم باش که چراغ و فرش و مونسی به همراه ندارم. خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولاحسین (علیه السلام) هستند قرار بده. والسلام _ محمد رضا تورجی زاده   ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید مصطفی (کمیل)صفری تبار  بسم الله الرحمن الرحیم ، سلام، اول حرفم را با یکی از اشعار حافظ که خیلی به آن علاقه دارم شروع می کنم… درد عشقی کشیده ام که نپرس     زهر هجری چشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار     دلبری برگزیده ام که نپرس سوی من لب چه می گزی که مگو     لب لعلی گزیده ام که مپرس گفتند که هر مسلمانی باید یک وصیت نامه داشته باشد منم این وقت شب نمی دونم چی شد که یک دفعه این زد به سرم که برم وصیت نامه بنویسم. شاید به نظر شما حرفهایم و مخصوصا این خط خرچنگ قورباغه من خنده دار باشد! بازی سرنوشت که این حرفها را نمی شناسد. اول از همه از پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم بابت این همه زحمات که در حق بنده قدرنشناس داشته اند. شنیده بودم که فرمانده های ما گفتند دست پدر ومادر را باید بوسید ومن هم چند بار قصد چنین کاری را داشتم که یک بار به شوخی توانستم دست پدرم را ببوسم البته پدرم اجازه نمی داد که دستش را ببوسم وبالاخره با چند ترفند پاسداری توانستم به مقصود خود برسم و از مادر نیز چند بار خواستم که اجازه بدهد تا دست و پای او را ببوسم و ایندفعه هم با چند ترفند پاسداری توانستم پای مادر را ببوسم . خوب بریم سر بقیه مطلب که من مال و اموالی ندارم که بگم این مال داداشم و این یکی برای فلانی ، فقط چند توصیه به خواهرانم دارم که خیلی خیلی دوستشان دارم اول اینکه حجاب را رعایت کنند چون شهدای ما برای حفظ ناموس و حفظ اسلام شهید شدند تا حتی یک تار موی ناموس آنها را نا محرم نگاه نکند چه برسد به اینکه بیگانه ها بخواهند نگاه کج به آنها داشته باشند . منظورم از حجاب این است که حتی یک تار موی خود را در معرض دید نامحرم قرار ندهید. دوم اینکه فرزندان خود را طوری تربیت کنید که با روحیه ایثار و انفاق وگذشت از جان خود در راه خداوند تبارک و تعالی بزرگ شوند و طبق فرمایش امام عزیز و راحلمان که می گوید از دامن زن مرد به معراج می رود . در اینجا جا دارد که بگویم من از اول به عشق شهادت وارد سپاه شدم ولی وقتی وارد مادیات آن می شوی منظورم این است که غرق مادیات شوی فکر شهادت کم رنگ می شه من آنقدر غرق گناه هستم که خجالت می کشم از خدا طلب کنم توی ذهنم فکر می کنم که خدا به من می گه این همه گناه کردی الان شهادت می خوای که هر چی گناه کردی یکدفعه پاک بشه، البته فکر مثبت تو ذهنم می آد که می گه خدا آنقدر رحمان و رحیم هست که با توبه(صد بار شکستیم حق خودشو می بخشه ولی حق الناس می مونه که این مردم هستند اون دنیا یقه ما را میگیرند، در اینجا از تمام کسانی که به گردن بنده حقیر حقی دارند می خواهم که حلالم کنند چون اگر یکی را در این دنیا حلال کنند مطمئن باشند که شخص دیگری هست که اون دنیا حلالش کنه، اگر هم ما را البته بگویم بنده حقیر را بهتر است، حلال نکردند وعده ما قیامت ان شاالله که آقامون امام حسین(ع) شفاعت ما رو بکنه که از سر تقصیر ما بگذرین. احساس کردم این مطلب را اینجا ذکر کنم من خیلی به حضرت زهرا(س) علاقه داشتم طوری که هر وقت به فکرش می افتم اشکم جاری می شود و از این خانم بزرگوار می خواهم که از خدا بخواد که از سر تقصیر ما بگذره تا هر چه زودتر به اون عشق که وارد سپاه شدم برسم.  شهادت شهادتشهادت   در آخر با یک دعا حرفهایم را به پایان می رسونم :   اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یده. آمین یا رب العالمین ۲۸/۳/۸۸ ساعت ۰۰:۴۸ بامداد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه حاج احمد متوسلیان دیگر کسی حرفی از مرخصی نزد شهید حاج احمد متوسلیان روز پنج شنبه سی اردیبهشت ماه سال شصت و یک، حاج احمد با همان حال نامساعد و عصا در زیر بغل، آمد دارخوین تا برای بچه ها سخنرانی کند. آن هم در شرایطی که بچه های ما خیلی خسته بودند و فشار زیادی به آنها آمده بود. چیزی حدود بیست شبانه روز در گرمای چهل و هشت درجه، توی آن دشت وسیع خوزستان، وجب به وجب جنگیده و پیشروی کرده بودند. بدیهی است که همین مسأله باعث شده بود که نیروها مقداری احساس خستگی کنند. در چنین وضعیتی بود که حاج احمد آمد تا برای بسیجی ها سخنرانی کند. یکی از حضار بسیجی تیپ 27 می گوید: « حاج احمد با همان عصایی که زیر بغل داشت، آمد روی چهار پایه ایستاد و پشت میکروفون قرار گرفت. لحظه ای در سکوت، به دقت به چهره های بچه ها نگاه کرد و گفت: « بسیجی ها! شما می گویید اگر ما در روز عاشورا بودیم، به امام حسین ( علیه السلام) و سپاه او کمک می کردیم. بدانید امروز روز عاشورا است.» حاج احمد نگاه پر از لطفی به برادران - که اکثراً با سر و صورت و دست و پای زخمی روبروی او به خط شده بودند - کرد و ادامه داد: « به خدا قسم! من از یک یک شما درس می گیرم. شما بسیجی ها برای من و امثال من در حکم استاد و معلم هستید. من به شما که با این حالت در منطقه مانده اید، حجتی ندارم. می دانم که تعداد زیادی از دوستان شما شهید شده اند. می دانم بیش از بیست روز است دارید یک نفس و بی امان در منطقه می جنگید و خسته اید و شاید در خودتان توان ادامه ی رزم سراغ ندارید. ولی از شما خواهش می کنم تا جان در بدن دارید، بمانید تا که شاید به لطف خدا در این مرحله بتوانیم خرمشهر را آزاد کنیم.» در آخر صحبت هایش، در حالی که اشک از چشمانش سرازیر شده بود، گفت: « خدایا! راضی نشو که حاج احمد زنده باشد و ببیند ناموس ما، خرمشهر ما، در دست دشمن باقی مانده، خدایا! اگر بنابر این است که خرمشهر در دست دشمن باشد، مرگ حاج احمد را برسان!» این حرف ها و مناجات حاجی باعث شد همه ی نیروهای تیپ، شیون کنان، زار زار گریه کنند. خود حاج احمد، هم دل به دل بچه بسیجی ها داده بود و بی اختیار هق هق گریه، شانه هایش را می لرزاند. به زحمت والسلام سخنرانی را ادا کرد و از پشت میکروفون کنار آمد. حرف های حاجی مثل انفجار یک کپسول معنویت و اخلاص در جمع بچه ها بود. به محض پایان حرف های حاجی، بچه های تیپ در حالی که صلوات می فرستادند و تکبیر می گفتند، به طرف او هجوم آوردند و دسته جمعی و بی قرار، حاج احمد را در آغوش گرفته و می بوسیدند. خدا گواه است من ندیدم از بسیجی ها - حتی یک نفر هم تا خاتمه ی عملیات - حرفی از مرخصی بزند. هیچ کس نمی رفت. فقط تعدادی دانشجو داشتیم که به خاطر امتحانات، آنها را خود حاج احمد به زور روانه ی مرخصی کرد. دلاوری دیگر از رزم آوران تیپ 27، با اشاره به سخنرانی شورانگیز حاج احمد در دارخوین می گوید: « یادش به خیر! در آن سخنرانی، بسیجی ها که واله و شیدای روحیه ی فولادی حاجی شده بودند، زیر گوشی با هم می گفتند: « دیگر ما چه عذری داریم؟ وقتی حاج احمد با این وضع بد جسمی، این طور قرص و محکم مانده، ما چه حقی داریم اظهار خستگی کنیم؟» تحت تأثیر سخنرانی حاج احمد، طوری شد که همه ی بچه ها احساس می کردند انگار اولین روزی است که به منطقه آمده اند. خلاصه، نیروها آماده شدند برای رفتن به مرحله ی سوم عملیات.» ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید محمد حسین خرازی بسم رب الصدیقین خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام: - ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم كلامی‌ و دعایی جز این نباید داشته باشیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.» - اگر در پیروزی‌ها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انكار خداست. - اگر برای خدا جنگ می‌كنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش كنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر كار برای خداست گفتنش برای چه؟ - در مشكلات است كه انسانها آزمایش می‌شوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم. - هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. - سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزی‌ها دارد. - همه ما مكلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارسایی‌ها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی می‌جنگیم نه به قصد پیروزی تنها. - مطبوعات ما جنگ را درشت می‌نویسد، درست نمی‌نویسد. - مسأله من تنها جنگ است و در همان جا هم مسأله من حل می‌شود. - همواره سعی‌مان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یك الگو در نظر داشته باشیم كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند. - من علاقمندم كه با بی‌آلایشی تمام، همیشه در میان بسیجی‌ها باشم و به درد دل آنها برسم. وصیتنامه اول: ... از مردم می‌خواهم كه پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می‌خواهم كه آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا می‌خواهم كه ادامه‌دهنده راه آنها باشم. آنهایی كه با بودنشان و زندگی‌شان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزب‌الهی می‌خواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید. وصیت نامه دوم : استغفرالله، خدایا امان از تاریكی و تنگی و فشار قبر و سوال نكیر و منكر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دل شكسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را می‌دانم و بس. و بر تو توكل دارم. خدایا تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی [ره] تو فرمانده كل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر مدام كافر را از سر مسلمین بكن. خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهكاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول كن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهره‌مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم ... می‌دانم در امر بیت المال امانتدار خوبی نبودم و ممكن است زیاده‌روی كرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم كنید و آمرزش بخواهید. و السلام حسین خرازی - 1/10/1365 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید احمد کاظمی الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهید ان علیاً ولی الله خداوندا فقط می‌خواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزی شهادت می‌خواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق. نمی‌دانم چه باید کرد، فقط می‌دانم زندگی در این دنیا بسیار سخت می‌باشد. واقعاً جایی برای خودم نمی‌یابم هر موقع آماده می‌شوم چند کلمه‌ای بنویسم، آنقدر حرف دارم که نمی‌دانم کدام را بنویسم، از درد دنیا، از دوری شهدا، از سختی زندگی دنیایی، از درد دست خالی بودن برای فردای آن دنیا، هزاران هزار حرف دیگر، که در یک کلام، اگر نبود امید به حضرت حق، واقعاً چه باید می‌کردیم. اگر سخت است، خدا را داریم اگر در سپاه هستیم، خدا را داریم اگر درد دوری از شهدای عزیز را داریم، خدا داریم. ای خدای شهدا، ای خدای حسین، ای خدای فاطمه زهرا(س)، بندگی خود را عطا بفرما و در راه خودت شهیدم کن، ای خدا یا رب العالمین. راستی چه بگویم، سینه‌ام از دوری دوستان سفر کرده از درد دیگر تحمل ندارد. خداوندا تو کمک کن. چه کنم فقط و فقط به امید و لطف حضرت تو امیدوار هستم. خداوندا خود می‌دانم بد بودم و چه کردم که از کاروان دوستان شهیدم عقب مانده‌ام و دوران سخت را باید تحمل کنم. ای خدای کریم، ای خدای عزیز و ای رحیم و کریم، تو کمک کن به جمع دوستان شهیدم بپیوندم. گرچه بدم ولی خدا تو رحم کن و کمک کن. بدی مرا می‌بینی، دوست دارم بنده باشم، بندگی‌ام را ببین. ای خدای بزرگ، رب من، اگر بدم و اگر خطا می‌کنم، از روی سرکشی نیست. بلکه از روی نادانی می‌باشد. خداوندا من بسیار در سختی هستم، چون هر چه فکر می‌کنم، می‌بینم چه چیز خوب و چه رحمت بزرگی از دست دادم. ولی خدای کریم، باز امید به لطف و بزرگی تو دارم. خداوندا تو توانایی. ای حضرت حق، خودت دستم را بگیر، نجاتم بده از دوری شهدا، کار خوب نکردن، بنده خوب نبود،… دیگر… حضرت حق، امید تو اگر نبود پس چه؟ آیا من هم در آن صف بودم. ولی چه روزهای خوشی بود وقتی به عکس نگاه می‌کنم. از درد سختی که تمام وجودم را می‌گیرد دیگر تحمل دیدن را ندارم. دوران لطف بی‌منتهای حضرت حق، وای من بودم نفهمیدم، وای من هستم که باید سختی دوران را طی کنم. الله اکبر خداوندا خودت کمک کن خداوندا تو را به خون شهدای عزیز و همه بندگان خوبت قسم می‌دهم، شهادت را در همین دوران نصیب بفرمایید و توفیق‌ام بده هر چه زودتر به دوستان شهیدم برسم، انشاء الله تعالی. منزل ظهر جمعه ۶/۴/۸۲ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید محمد ابراهیم همت به نام خدا  نامي كه هرگز از وجودم دور نيست و پيوسته با يادش آرزوي وصالش را در سر داشتم.  سلام بر حسين(ع) سالار شهيدان اسوه و اسطوره بشريت.  مادر گرامي و همسر مهربانم پدر و برادران عزيزم!  درود خدا بر شما باد كه هرگز مانع حركتم در راه خدا نشديد.چقدر شماها صبوريد.خودتان مي دانيد كه من چقدر به شهيدان عشق مي ورزيدم غنچه هايي كه(كبوتراني كه)هميشه در حال پرواز به سوي ملكوت اعلايند.الگو و اسوه هايي كه معتقد به دادن جان براي گرفتن بقا (بقا و حيات ابدي)و نزديكي با خداي چرا كه «ان الله اشتري من المومنين».  من نيز در پوست خود نمي گنجم.گمشده اي دارم و خويشتن را در قفس محبوس مي بينم و مي خواهم از قفس به در آيم.سيمهاي خاردار مانعند.من از دنياي ظاهر فريب ماديات و همه آنچه كه از خدا بازم مي دارد متنفرم(هواي نفس شيطان درون و خالص نشدن)  در طول جنگ برادراني كه در عمليات شهيد مي شدند از قبل سيمايشان روحاني و نوراني مي شد و هر بي طرفي احساس مي كرد كه نوبت شهادت آن برادر فرا رسيده است.  عزيزانم!اين بار دوم است كه وصيت نامه مي نويسم ولي لياقت ندارم و معلوم است كه هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام.  از شروع انقلاب در اين راه افتادم و پس از پيروزي انقلاب نيز سپاه را پناهگاه خوبي براي مبارزه يافتم ابتدا در گيري با ضد انقلاب و خوانين در منطقه شهرضا (قمشه)و سميرم سپس شركت در خوزستان و جريان كروهك ها در خرمشهر پس از آن سفر به سيستان و بلوچستان (چابهار و كنارك)و بعدا حركت به طرف كردستان دقيقا دو سال در كردستان هستم .مثل اين است كه ديگر جنگ با من عجين شده است.  خداوند تا كنون لطف زيادي به اين سراپا گنه كرده و توفيق مبارزه در راهش را نصيبم كرده است.اكنون من مي روم با دنيايي انتظار انتظار وصال و رسيدن به معشوق.اي عزيزان من توجه كنيد:  *1-اگر خداوند فرزندي نصيبم كرد با اينكه نتوانستم در طول دوراني كه همسر انتخاب كردم حتي يك هفته خانه باشم دلم مي خواهد او را علي وار تربيت كنيد.  همسرم انسان فوق العاده ايست او صبور است و به زينب عشق مي ورزد او از تربيت كردن صحيح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پيدا كرده است .اگر پسر به دنيا آورد اسم او را مهدي و اگر دختر به دنيا آورد اسم او را مريم بگذاريد.چون همسرم از اين اسم خوشش مي آيد.  *2-امام مظهر صفا پاكي و خلوص و دريايي از معرفت است .فرامين او را مو به مو اجرا كنيد تا خداوند از شما راضي باشد زيرا او ولي فقيه است و در نزد خدا ارزش والايي دارد.  *3-هر چه پول دارم اول بدهي مكه مرا به پيگيري سپاه تهران (ستاد مركزي)بدهيد و بقيه را همسرم هر طور خواست خرج كند.  *4-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشيدن به راه شهيدان و استعانت به درگاه خداوند است تا اين انقلاب را به انقلاب حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) وصل نمايد و در اين تلاش پيگير مسلما نصر خدا شامل حال مومنين است.  *5-از مادر و همه فاميل و همسرم اگر به خاطر من بي تابي كنند راضي نيستم.مرا به خدا بسپاريد و صبور و شجاع باشيد.  حقير حاج همت به تاريخ 19/10/59 شمسي ساعت 10:10 شب چند سطري وصيت نامه مي نويسم : هر شب ستاره اي را به زمين مي کشند و باز اين آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان مي داني تو را بسياردوست دارم و مي داني که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهيدان داشت. مادر، جهل حاکم بر يک جامعه انسانها را به تباهي مي کشد و حکومت هاي طاغوت مکمل هاي اين جهل اند و شايد قرنها طول بکشد که انساني از سلاله پاکان زائيده شود و بتواند رهبري يک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گيرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من روسياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهاي سازش کار و بي تفاوت و متاسفانه جواناني که شناخت کافي از اسلام ندارند و نمي دانند براي چه زندگي مي کنند و چه هدفي دارند و اصلا چه مي گويند بسيارند. اي کاش به خود مي آمدند. از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد نظير انقلاب اسلامي ما در هيچ کجا پيدا نمي شود نه شرقي - نه غربي؛ اسلامي که : اسلامي ...
🕊 وصیت نامه شهید مصطفی چمران وصیت می‌کنم … وصیت می‌کنم به کسی که او را بیش از حد دوست می‌دارم! به معبود من! به معشوق من! به امام موسی صدر! کسی که او را مظهر علی می‌دانم! او را وارث حسین می‌خوانم! کسی که رمز طایفه شیعه، و افتخار آن، و نماینده هزار و چهار صد سال درد، غم، حرمان، مبارزه، سرسختی، حق طلبی و بالأخره شهادت است! آری به امام موسی وصیت می‌کنم … برای مرگ آماده شده‌ام و این امری است طبیعی که مدتهاست با آن آشنا شده‌ام. ولی برای اولین بار وصیت می‌کنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می‌رسم. خوشحالم که از عالم و ما فی‌ها بریده‌ام. همه چیز را ترک گفته‌ام. علایق را زیر پا گذاشته‌ام. قید و بند‌ها را پاره کرده‌ام. دنیا و ما فی‌ها را سه طلاقه گفته‌ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می‌روم. از اینکه به لبنان آمدم و پنج یا شش سال با مشکلاتی سخت دست به گریبان بوده‌ام، متأسف نیستم. از اینکه آمریکا را ترک گفتم، از اینکه دنیای لذات و راحت طلبی را پشت سر گذاشتم، از اینکه دنیای علم را فراموش کردم، از اینکه از همه زیبائی‌ها و خاطره زن عزیز و فرزندان دلبندم گذشته‌ام، متأسف نیستم … از آن دنیای مادی و راحت طلبی گذشتم و به دنیای درد، محرومیت، رنج، شکست، اتهام، فقر و تنهایی قدم گذاشتم. با محرومیت همنشین شدم. با دردمندان و شکسته دلان هم آواز گشتم. از دنیای سرمایه داران و ستمگران گذشتم و به عالم محرومین و مظلومین وارد شدم. با تمام این احوال متأسف نیستم … تو‌ ای محبوب من، دنیایی جدید به من گشودی که خدای بزرگ مرا بهتر و بیشتر آزمایش کند. تو به من مجال دادی تا پروانه شوم، تا بسوزم، تا نور برسانم، تا عشق بورزم، تا قدرتهای بی‌نظیر انسانی خود را به ظهور برسانم، از شرق به غرب و از شمال تا جنوب لبنان را زیر پا بگذارم و ارزشهای الهی را به همگان عرضه کنم، تا راهی جدید و قوی و الهی بنمایانم، تا مظهر باشم، تا عشق شوم، تا نور گردم، از وجود خود جدا شوم و در اجتماع حل گردم، تا دیگر خود را نبینم و خود را نخواهم، جز محبوب کسی را نبینم، جز عشق و فداکاری طریقی نگزینم، تا با مرگ آشنا و دوست گردم و از تمام قید و بندهی مادی آزاد شوم… تو‌ ای محبوب من رمز طایفه‌ای، و درد و رنج هزار و چهار صد ساله را به دوش می‌کشی، اتهام و تهمت و هجوم و نفرین و ناسزای هزار و چهار صد سال را همچنان تحمل می‌کنی، کینه‌های گذشته و دشمنی‌های تاریخی و حقد و حسدهای جهانسوز را بر جان می‌پذیری، تو فداکاری می‌کنی، تو از همه چیز خود می‌گذری، تو حیات و هستی خود را فدای هدف و اجتماع انسان‌ها می‌کنی، و دشمنانت در عوض دشنام می‌دهند و خیانت می‌کنند، به تو تهمتهای دروغ می‌زنند و مردم جاهل را بر تو می‌شورانند، و تو‌ای امام لحظه‌ای از حق منحرف نمی‌شوی و عمل به مثل انجام نمی‌دهی و همچون کوه در مقابل طوفان حوادث آرام و مطمئن به سوی حقیقت و کمال و قدم بر می‌داری، از این نظر تو نماینده علی (ع) و وارث حسینی… و من افتخار می‌کنم که در رکابت مبارزه می‌کنم و در راه پر افتخارت شربت شهادت می‌نوشم… ای محبوب من، آخر تو مرا نشناختی! زیرا حجب و حیا مانع آن بود که من خود را به تو بنمایانم، یا از عشق سخن برانم یا از سوز درونی خود بازگو کنم… اما من، منی که وصیت می‌کنم، منی که تو را دوست می‌دارم… آدم ساده‌ای نیستم! … من خدای عشق و پرستشم، من نماینده حق و مظهر فداکاری و گذشت و تواضع و فعالیت و مبارزه‌ام، آتشفشان درون من کافیست که هر دنیایی را بسوزاند، آتش عشق من به حدی است که قادر است هر دل سنگی را آب کند، فداکاری من به اندازه‌ای است که کمتر کسی در زندگی به آن درجه رسیده است … به سه خصلت ممتاز شده‌ام: ۱. عشق که از سخنم و نگاهم و دستم و حرکاتم و حیات و مماتم می‌بارد. در آتش عشق می‌سوزم و هدف حیات را جز عشق نمی‌شناسم. در زندگی جز عشق نمی‌خواهم، و جز به عشق زنده نیستم. ۲. فقر که از قید همه چیز آزاد و بی‌نیازم. و اگر آسمان و زمین را به من ارزانی کنند، تأثیری در من نمی‌کند. ۳. تنهایی که مرا به عرفان اتصال می‌دهد. مرا با محرومیت آشنا می‌کند. کسی که محتاج عشق است، در دنیای تنهایی با محرومیتِ عشق می‌سوزد. جز خدا کسی نمی‌تواند انیس شبهای تار او باشد و جز ستارگان اشکهای او را پاک نخواهند کرد. جز کوههای بلند راز و نیازهای او را نخواهند شنید و جز مرغ سحر ناله‌های صبحگاه او را حس نخواهند کرد. به دنبال انسانی می‌گردد تا او را بپرستد یا به او عشق بورزد. ولی هر چه بیشتر می‌گردد، کمتر می‌یابد … کسی که وصیت می‌کند آدم ساده‌ای نیست. بزرگ‌ترین مقامات علمی را گذرانده، سردی و گرمی روزگار را چشیده، از زیبا‌ترین و شدید‌ترین عشق‌ها برخوردار شده .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید سید مرتضی آوینی🌸🍃 زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرنده‌ی عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند. و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند. و مگر نه آن‌که از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده‌اند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد. و مگر نه آن‌که خانه تن، راه فرسودگی می‌پیماید تا خانه روح، آباد شود. و مگر این عاشق بی‌قرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی، که کره‌ی زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده‌اند. و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم‌هایی فربه و تن‌پرور برمی‌آید. ای شهید، ای آن‌که بر کرانه‌ی ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش”. 🪶🪶🪶🪶🪶🪶🪶🪶🪶 وصیت نامه حاج احمد متوسلیان دیگر کسی حرفی از مرخصی نزد شهید حاج احمد متوسلیان روز پنج شنبه سی اردیبهشت ماه سال شصت و یک، حاج احمد با همان حال نامساعد و عصا در زیر بغل، آمد دارخوین تا برای بچه ها سخنرانی کند. آن هم در شرایطی که بچه های ما خیلی خسته بودند و فشار زیادی به آنها آمده بود. چیزی حدود بیست شبانه روز در گرمای چهل و هشت درجه، توی آن دشت وسیع خوزستان، وجب به وجب جنگیده و پیشروی کرده بودند. بدیهی است که همین مسأله باعث شده بود که نیروها مقداری احساس خستگی کنند. در چنین وضعیتی بود که حاج احمد آمد تا برای بسیجی ها سخنرانی کند. یکی از حضار بسیجی تیپ 27 می گوید: « حاج احمد با همان عصایی که زیر بغل داشت، آمد روی چهار پایه ایستاد و پشت میکروفون قرار گرفت. لحظه ای در سکوت، به دقت به چهره های بچه ها نگاه کرد و گفت: « بسیجی ها! شما می گویید اگر ما در روز عاشورا بودیم، به امام حسین ( علیه السلام) و سپاه او کمک می کردیم. بدانید امروز روز عاشورا است.» حاج احمد نگاه پر از لطفی به برادران - که اکثراً با سر و صورت و دست و پای زخمی روبروی او به خط شده بودند - کرد و ادامه داد: « به خدا قسم! من از یک یک شما درس می گیرم. شما بسیجی ها برای من و امثال من در حکم استاد و معلم هستید. من به شما که با این حالت در منطقه مانده اید، حجتی ندارم. می دانم که تعداد زیادی از دوستان شما شهید شده اند. می دانم بیش از بیست روز است دارید یک نفس و بی امان در منطقه می جنگید و خسته اید و شاید در خودتان توان ادامه ی رزم سراغ ندارید. ولی از شما خواهش می کنم تا جان در بدن دارید، بمانید تا که شاید به لطف خدا در این مرحله بتوانیم خرمشهر را آزاد کنیم.» در آخر صحبت هایش، در حالی که اشک از چشمانش سرازیر شده بود، گفت: « خدایا! راضی نشو که حاج احمد زنده باشد و ببیند ناموس ما، خرمشهر ما، در دست دشمن باقی مانده، خدایا! اگر بنابر این است که خرمشهر در دست دشمن باشد، مرگ حاج احمد را برسان!» این حرف ها و مناجات حاجی باعث شد همه ی نیروهای تیپ، شیون کنان، زار زار گریه کنند. خود حاج احمد، هم دل به دل بچه بسیجی ها داده بود و بی اختیار هق هق گریه، شانه هایش را می لرزاند. به زحمت والسلام سخنرانی را ادا کرد و از پشت میکروفون کنار آمد. حرف های حاجی مثل انفجار یک کپسول معنویت و اخلاص در جمع بچه ها بود. به محض پایان حرف های حاجی، بچه های تیپ در حالی که صلوات می فرستادند و تکبیر می گفتند، به طرف او هجوم آوردند و دسته جمعی و بی قرار، حاج احمد را در آغوش گرفته و می بوسیدند. خدا گواه است من ندیدم از بسیجی ها - حتی یک نفر هم تا خاتمه ی عملیات - حرفی از مرخصی بزند. هیچ کس نمی رفت. فقط تعدادی دانشجو داشتیم که به خاطر امتحانات، آنها را خود حاج احمد به زور روانه ی مرخصی کرد. دلاوری دیگر از رزم آوران تیپ 27، با اشاره به سخنرانی شورانگیز حاج احمد در دارخوین می گوید: « یادش به خیر! در آن سخنرانی، بسیجی ها که واله و شیدای روحیه ی فولادی حاجی شده بودند، زیر گوشی با هم می گفتند: « دیگر ما چه عذری داریم؟ وقتی حاج احمد با این وضع بد جسمی، این طور قرص و محکم مانده، ما چه حقی داریم اظهار خستگی کنیم؟» تحت تأثیر سخنرانی حاج احمد، طوری شد که همه ی بچه ها احساس می کردند انگار اولین روزی است که به منطقه آمده اند. خلاصه، نیروها آماده شدند برای رفتن به مرحله ی سوم عملیات.» ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید یوسف شریف وصیت نامه شهید یوسف شریف بسمه تعالی                  “امام را دعا کنید” *تعزیه و عزاداری بازماندگانم گریه اگر برای خدا باشدخیلی ارزش دارد و با عث می شود که زنگار قلب کنده شود و قلب را روشن نماید . گریه بر شهید هیچ معنی ندارد و شما اگر به توصیه هایم جامه عمل می پوشید از شما می خواهم که به هیچ عنوان بر سر نعش و قبرم اشک نریزید زیرا امام عزیزم برای فرزند گرامیش گریه نکرد ولی چون آن فطرت انسانی و مادری تو این اجازه را به تو نمی دهد از تو می خواهم که اگر نتوانستی خودت را کنترل کنی بیاد علی اکبر و علی اصغر گریه شوق بکن و بگو خدایا اگر گریه  می کنم  به خاطر این است که گریه گنهکاران نزد تو بی نهایت ارزش دارد وبرای شکرگزاری از نعمت های خدا خاضعانه در مقابل خالق خود زانو زده وگریه کن . *بدهکاریم نسبت به خداوند                                                            “امام را دعا کنید” خدایا تو را به عزت و جلالت من عاصی را روسیاه وارد محشر مگردان . بار الهی قسم به ممتاز ترین صفاتت بافضلت با بندگان نادم و پشیمان شده از افعال و کارهای بد رفتار کن. ای خدا اگر نتوانستم بدهی ام را بپردازم وقرضم را نسبت به تو ادا کنم ، جای بسی شکر است که طرف معامله ام  دنیا را زیر پوشش جود وکرم خود قرار داده است و ذکر این همه بده کاری به خدا ، تا آنجا که امکان دارد لازم و ضروری است  و بر همین منوال با زبان آلوده به گناه گفته و با قلم می نویسم که ادا کنید . وصیت در آخرین روز عمر : هر چه می توانید برایم نماز و روزه و قرآن بخوانید . * محل دفن جسد آلوده به گناهم                                                     “امام را دعا کنید ” خداوندا ، من در مقابل آن گلگون کفنانی که اثری از اجساد مطهرشان نیست خجالت زده هستم و از بازماندگان می خواهم از اینکه پیکر پاک آنها را ندیداند هیچ گونه نگرانی نداشته باشند و با قامتی راست و گامی استوار پوزه دشمن را به خاک بمالند و این را بدانند که حقیقتاً شهیدان زنده اند ولی انسان های معمولی کوچکتر از آن هستند که آن ارواح بزرگ را ببینند خداوند ارواحشان را با ارواح شهدای کربلا محشور گرداند که حقیقتاً این چنین هستند . من هیچ گونه اصرار و پافشاری ندارم که محل دفنم کدام منطقه و مکان نابود شدنی باشد چون معتقدم هر کجا باشم با خدایم هستم و با خدا بودن برای من مهم است . هر کجا که صلاح می دانند و می دانید مورد قبول خدا ومن انشا الله خواهد بود . * پرداخت حق الناس                                                             ” امام را دعا کنید” با توجه به فرامین الهی و احادیث معتبر ، خداوند بر اساس آن رحمانیت و بخشندگی اش امکان دارد که از گناهان انسان درگذرد و آن بدهکاری که انسان ها به او دارند مورد گذشت قرار دهد ولی خداوند تبارک و تعالی از حق الناس به هیچ عنوان نمی گذارد و می فرماید که حتماً باید حق مردم را  ادا کنید . با توجه به این اقوال از شما عزیزان و بازماندگانم ( مادرم ، پدرم ، برادرانم و خواهرانم) تقاضامندم  اگر کسانی ادعای طلب کردنند استدعا می شود با کمال رضایت آن را بپردازید و از آنها برایم طلب بخشش وحلالیت کنید و بخواهید که برای من عاصی تا حد توان دعا کنند . والسلام .      یوسف شریف      امضا 61/11/16 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید محمد علی جهان آرا بسم الله الرحمن الرحیم ربـّنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على القوم الكافرین، بار پروردگارا، اى رب العالمین یا غایث المستغیثین و یا حبیب قلوب الطالبین تو را شكر كه شربت شهادت، این یگانه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده فقیر و حقیر و گناهكار خود ارزانى داشتى تو را شكر كه این تنها نعمت خداپسند خودت را بر این انسان ذلیل عطا فرمودى و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راهت یافتم و چه زیباست كه من با زمان كوچكترین وسیله خود اعلاترین و ارزشمندترین ارزشها را گرفتم و این نیست مگر لطف و عنایت پروردگار نسبت به بنده‌اش. خداوند مرا از این همه لطف و عنایت دور مگردان و شهادت را نصیبم كن. من براى كسى وصیتى ندارم ولى یك مشت درد و رنج دارم كه بر این صفحه كاغذ مى‌خواهم همچون تیغى و یا تیرى بر قلب سیاه دلانى كه این آزادى را حس نكرده‌اند بر سر اموال این دنیا ملت را، امتى را و جهانى را به نیستى و نابودى مى‌كشانند، فرود آورم خداوندا تو خود شاهد بودى كه من تعهد این آزادى را با گذران تمام وقت هستى خویش ارج نهادم و با تمام دردها و رنجهایى كه بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شكیبایى كردم ولى این را میدانم كه این سران تازه به دوران رسیده نعمت آزادى را درك نكرده‌اند چون دربند نبوده‌اند یا درگوشه‌هاى دریاهاى پاریس و لندن و هامبورگ بوده‌اند و یا در... و تو اى امام، اى كه به اندازه تمامى قرنها سختی و رنج كشیدى از دست این نابخردان خرد همه هیچ دان! لحظه لحظه این زندگى بر تو همچون نوح، موسى و عیسى و محمد صلوات الله علیه گذشت. ولى تو اى امام و اى عصاره تاریخ بدان كه با حركتت، حركت اسلام را در تاریخ جدید شروع كردى و آزادى مستضعفان جهان را تضمین كردى. ولى اى امام كیست كه این همه رنجها و دردهاى تورا درك كند و كیست كه دریابد كه لحظه‌اى كوتاهى از این حركت به هر عنوان خیانتى به تاریخ انسانیت و كلیه انسانهاى حاضر و آینده تاریخ است. اى امام درد تو را رنج تو را میدانم چه كسانى با جان مى‌خرند. جوان با ایمان، كه هستى و زندگى تازه خویش را در راه به هدف رسیدن حكومت عدل اسلامى فدا مى‌كند. بله اى امام درد تو را جوانان درك مى‌كنند اینان كه از مال دنیا فقط و فقط رهبرى تو را دارند و جان خویش را براى هدفت كه اسلام است فدا مى‌كنند و بدان اى امام تا لحظه‌اى كه خون در رگ ما جوانان پاك اسلام وجود دارد لحظه‌اى نمى گذاریم كه خط پیامبرگونه تو كه به خط انبیا و تاریخ وصل است به انحراف كشیده شود. ولى اى امام من به عنوان كسى كه شاید كربلاى حسین را دركربلای خرمشهر دیده‌ام سخنى با تو دارم كه از اعماق جانم و از پرپر شدن خون جوانان خرمشهر برمى‌خیزد و آن این است: اى امام از روزی كه جنگ آغاز شد تا لحظه‌اى كه خرمشهر سقوط كرد من یك ماه به طور مداوم كربلا را مى‌دیدم هر روز كه حمله دشمن بر برادران سخت می‌شد و فریاد آنها بى‌سیم را از كار مى‌انداخت و هیچ راه نجاتى نبود به اتاق خود مى‌رفتم گریه را آغاز می‌كردم و فریاد می‌زدم اى رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خوارى را.  ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیت نامه شهید مجید شهریاری بسمه تعالی الحمدلله رب العالمین والصلاۀ والسلام علی سیدنا محمد و آله الطیبین الطاهرین،سیّما خاتم الاوصیاء،حجۀ بن الحسن العسکری روحی و ارواح العالمین لتراب مقدم الفداء. حمد و سپاس به محضر حق سبحانه و تعالی که با انزال کتب و ارسال رسل نعمت خود را بر بندگانش تکمیل فرموده و طریق حق و صراط مستقیم و جاده کمال را هویدا ساخت و شکر بی‌پایان به درگاه با عظمتش که از لطف و کرم و رحمت بی‌انتهایش بر ما تفضل فرموده و زادگاه‌مان را در مرکز قلمرو اسلام و مهد ولایت و امامت قرار داد و راه رسیدن به حق را بر ما آسان فرمود هزاران شکر که دوران حیات دنیوی ما را با ظهور اسلام در عرصه‌ی زندگی و تبلور آن در راه ادامه‌ی اجتماع توأم ساخته و توفیق درک دوران حیات رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (قدس الله نفسه زکیه) را برما ارزانی داشت. خداوندا از تو می‌خواهیم که توفیق شکر نعمت‌های بی‌شمارت را بر ما ارزانی داری. اکنون که دست این بنده‌ی حقیر و عاصی از جمع دوستان و خویشاوندان کوتاه شده است چند تذکر و سفارش دارم که امیدوارم مورد عنایت و توجه بازماندگان قرار گیرد. اول آن که اندکی در احوال روحی و چگونگی اوضاع معاد و معاش خود فکر کنید و ببینید که آیا آماده‌ی پاسخگویی برای قبر و قیامت خود هستید یا نه؟عزیزان، این حقیر تا چندی پیش در میان شما بود و هم اکنون رخت از جهان فرو بست. معلوم نیست که عمر دیگران تا کی باشد سعی کنید که فرصت باقی مانده از عمر را صرف جبران گذشته و کسب توشه‌ی آخرت کرده و چون این حقیر، اوقات شریف عمر را ضایع نکیند. به درگاه رحمت و عظمت الهی روی آورده و به ریسمان محکم قرآن و اهل بیت عصمت علیهم السلام چنگ زنید. از خدمت به بندگان خدا دریغ نورزید و از نیاز دیگران به شما به عنوان یکی از بزرگترین نعمت‌های الهی قدردانی کنید و بدانید که خداوند متعال قدرت و ثروت و موقعیت اجتماعی و دیگر ظواهر دنیوی را جهت امتحان در اختیار بندگانش قرار داده و ساحت قدس او از هر نیازی مبراست. پس پیش از اینکه نعماتش را از شما بگیرد از آنها استفاده کنید. مسئله‌ی دیگری که سفارش به آن را لازم می‌دانم، تکلیفی است که همه در قبال اجتماع مسلمین و تحکیم و تقویت نظام اسلامی، این میراث گرانقدر امام راحل و شهدای گرانقدر، دارند . امروز عزت و اقتدار اسلام در گرو پاسداری از ارزش‌های انقلاب اسلامی و استحکام پایه‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. مراقب باشید که این نعمت بزرگ الهی را به ثمن بخس راحت‌طلبی و بی‌تفاوتی نفروشید و هر گونه مشکلی را امتحانی برای صبر و پایداری و هر کم و کاستی را آزمونی برای تلاش خود در جهت رفع نقایص موجود تلقی کنید. در پایان از همه‌ی دوستان و آشنایان التماس دعا و طلب مغفرت دارم و از همه‌ی کسانی که حقی بر گردن حقیر داشته و یا در معاشرت با آنها کوتاهی کرده و موجبات زحمت و اذیتشان را فراهم نموده‌ام و یا در حضور و غیابشان سخن ناشایست بر زبان جاری کرده‌ام حلالیت می‌طلبم و امیدوارم که با عفو و گذشت در حق این بنده‌ی خاطی،خداوند متعال بابی از عفو و رحمت بی‌انتهایش برویشان بگشاید. ربنا اغفرلنا ذونوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار.
🕊 وصیت نامه شهید حسینعلی اکبری بسم الله الرحمن الرحیم مَن طَلَبَنِی وَجَدَنِی وَ مَن وَجَدَنِی عَرَفَنِی وَ مَن عَرَفَنِی عَشَقَنِی وَ مَن عَشَقَنِی عَشَقـــتُهُ وَمَن عَشَقـــتُهُ قَتَلــتُهُ وَ مَن قَتَلـــتُهُ فَعَلیه دِیــتُهُ وَ مَن عَلَیَّه دِیـــتُهُ وَ أَنَا دِیـــتُهُ هرکسر مرا طلب کرد می یابد و هرکسر مرا یافت می شناسد و هر کسرمرا شناخت دوست می دارد و هرکسر مرا دوست داشت به من عشق می ورزد و هرکس به من عشق ورزید من نیز به او عشق می ورزم و من به هرکس عشق ورزیدم جان اورامی گیرم و هرکس را من جانش را گرفتم خونبهایش برمن واجب می شود و آن را می پردازم . با سلام بر منجی عالم بشریت مهدی موعود امام زمان (عج) و نائب بر حقش امام خمینی و درود وسلام بر تمام خدمتگزاران به اسلام وصیت کوتاهی را که دارم شروع می نمایم : برادران و خواهران بدانید دنیا مهمانسرائی است که همه چند صباحی در آن هستیم و به سفر خود ادامه می دهیم و این کاروانسرا محلی است که خداوند انسانها را به مرحله آزمایش می گذارد و هرکس از این آزمایشها و امتحانات الهی موفق و سرفراز بیرون آمد رستگار شده است و هر کس که دراین امتحانات رد شد به هلاکت رسیده است ، این دنیا چیزی که دارد توشه های آخرتی است و دیگر هیچ از خوبی ، و بقیه دنیا هلاکت و نابودی است و ما بایستی سعی بکنیم با دست خودمان هلاکت و نابودی خودمان را نیاوریم . برادران و خواهران همیشه به فکراسلام باشید و به فکر یاری دین خدا باشید و به فکر رضایت خداوند باشید و گوش به فرمان قرآن ورسول خدا باشید و گوش به فرمان امام امت ، این رهبر دلسوز و الهی مسلمین و محرومان باشید و او را یاری نمایید وقدر انقلاب اسلامیمان را بدانید و مواظب باشید کفران نعمت نکنید که این انقلاب یک نعمت بزرگ الهی است و دین زیادی به گردن ما دارد مخصوصا نسل جوان که خداوند به ماعطا نموده است و بایستی مواظب اعمال و رفتار خود باشیم و این انقلاب را تا پای جان یاری نمائیم . انقلاب یک انقلاب الهی است و مسیر خود را همینطور که تا به حال با این مشکلات طی نموده است می پیماید ولی شما به فکر خود باشید وقبل را باحال مقایسه کنید و منصفانه بیندیشید و خود را به هلاکت ندهید و شما رزمندگان اسلام که به یاری دین خدا شتافته اید دقت کنید اعمالتان خالص برای رضای خدا باشد و بدانید پشتوانه قدرتمندی دارید و آتش پشتیبانی شما آتش تر و وحشتی است که خداوند در وجو د کفار و منافقان می اندازد و هر چقدر ما بیشتر و خالص ترخدارا عبادت نمائیم و دینش را یاری نمائیم این آتش قوی تر خواهد بود و هر وقت درجائی شکست ظاهری نسیب شما شد در صدد تقویت این آتش باشید و این آتش تقویت نمی شود مگر با نماز با حضور قلب دعا ونیایش به درگاه خداوند قهار ، صمیمیت ، نماز شب و مسائل معنوی و عبادی دیگر و بدانید دشمن درصدد است این آتش را از ما بگیرد و ما بایستی تودهنی به دشمن بزنیم و محیط خود را یک محیط الهی نمائیم که چشم دشمنان اسلام کور شود و از مکرشان ناامید گردند و یکی از مهمترین ارکان سپاه و بسیج و ستون اصلی آن نیت است که هر کدام وظیفه داریم درصدد تقویت آن باشیم و به قول امیرالمومین (ع) کوه ها از جا تکان خوردند تو از جای خود تکان نخور و به دشمن ثابت کنیم که در این زمان پیر و رهبر کبیر انقلاب و دلسوز، رنجکشیده و رنجکش مسلمین هستیم و تفاله های داخلی و خارجی را کنار خواهیم زد و تا رفع فتنه از عالم به جنگ و مبارزه ادامه خواهیم داد و برادران بدانید که شهدایی که با ایثار خونشان درخت اسلام را آبیاری کردند و باز شهدائی دیگر این درخت را آبیاری خواهند کرد . شما وارث آنها هستید و نگهدارنده این درخت هرچند که خداوند نگهدار همه هست و خود خون شهدا اثرش بس عمیق در حفظ این درخت است ، ولی شما هم باشید تکلیف خود را انجام بدهید و با توکل برخدا تمام مشکلات را حل بنمائید و صبر را پیشه کار خود کنید و از مسئولین تا حد امکان اطاعت نمائید که تفرقه در بین شما بوجود نیاید و شما عزیزانی که در کردستان در آن غربت و سختی به یاری دین خدا شتافته اید و وارث عزیزترین وگمناترین شهدا هستید و مشاهده آثار خونهای آنها را می کنید سعی کنید رهرو واقعی آنها باشید..... .... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊 وصیتنامه شهید محسن آقاخانی بسم الله الرحم الرحیم وصیتنامه شهید حسن آقاخانی (محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم ......) الحمدالله رب العالمین و الصوه و السلام علی سیدنا سید الانبیاء و المرسلین محمد صلی ا... علیه و آله سیدنا موسی الدهر و امام العصر حجه ابن الحسن العسگری روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و علی نائبه روح ا... الموسوی الخمینی روحی و نفسی فداء. با عرض سلام به محضر حضرت معشوق کسی که عمرم و جانم را فدای او کردم ولی باز هم از عهده شکرش بر نیامدم و با سلام و درود خدمت سبب خلقت حضرت حجت ابن الحسن العسگری صلواه ا... علیه کسی که یک عمر برای دیدن رخ او اشک ریختم و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی قلب من و جان من و با سلام خدمت خانواده شهداء، وصیت نامه ای را که ملاحظه می کنید مقداری از حرفهای دل من است که امیدوارم پس از شهادت این بنده عاصی و مضطر خدای، راهنما و چراغ ضعیفی برای رسیدن به معبود و رسیدن به دوست باشد. آیه ای را که در صدر وصیتنامه نوشتم، آیه ای است که هنگامیکه در سنگر نشسته بودم و میخواستم وصیتنامه بنویسیم قرآن را به قصد اینکه چه آیه ای را اول بنویسم باز کردم و آن آیه که تمام نشان دهنده خط و مشی یک عبد است و نشان دهنده اینکه چه رابطه ای بین عبد و مولا برقرار است که مولا وعده میدهد عبدش را و نشان دهنده حالات یک بنده است که امیدوارم هر کسی که در مجلس ختم من صحبت میکند این آیه را بشکافد و پیرامون آن بحث بفرماید. بنده ای که از جان و مال خود گذشته و محو و فناء در عشق حضرت حق شده. کسانیکه به جبهه نیامده اند نمیتوانند این را درک کنند که جبهه چه مسلخ عشقی است و چه مکان مقدسی است کسانی که به این جنگ و انقلاب نعوذ با ا... بد گفته اند اگر مدتی با اخلاص به این محل بیایند می یابند که این انقلاب با این جوانها چه کرده است. صحبتی با جوانان عزیز دارم که مبادا روزی به خود آئیم و ببینیم این جنگ تمام شده و ما سهمی در آن نداشته ایم و برای یک بار هم در این جبهه ها حضور پیدا نکرده ایم. طلاب محترم باید بدانند که رزمندگان به وجود آنان نیازمندند که جبهه ها با وجود آنان مستحکم میشود و مردم پشت جبهه بدانند که رزمندگان با کمکهای آنان میتوانند استقامت کنند و خدا را شاهد می گیرم که اگر کسی از روی بغض و عناد با این پیر جماران و به این انقلاب اگر مخالفت کند از او راضی نیستم و در محضر حضرت امام حسین علیه السلام شکایت او را خواهم کرد و همه مردم را توصیه می کنم دست از دامن ائمه بر ندارند که ما بدون ائمه هیچیم و کاری از ما بر نمی آید آنهائی که علی علیه السلام ندارند چه دارند؟ آنهائی که حسین ندارند چه دارند؟ هیچ ندارند اگر میخواهید پیروز شوید علوی باشید اگر میخواهید رستگار شوید حسینی باشید و اگر میخواهید همه چیز باشید شیعه باشید. گر نظر لطف به ذره ای بوتراب کند                          به آسمان رود و کار آفتاب کند پدرم سلام علیک سلام می کنم بر صبر شما که همیشه در اوقاتی که یک کسی از عزیزانت به سفر می روند و با شما مشورت می کنند شما با استقامت تمام مانع نمی شوید و با دست خودتان او را راهی می کنید و سلام به آن بوسه هائی که هنگام خداحافظی به زیر گلوی من کردید امیدوارم که اگر دراین مدت 18 سال خطائی یا ناراحتی از من دیدید حلالم کنید و ببخشید. مادرم سلام علیکم سلام آخر مرا بپذیر مادرم من هر چه دارم از حسینی بودن شما دارم از مجلسهای روضه خوانی شما دارم چون که من هر چه در خودم مینگرم عامل توسلات و عشق و محبتی که به ائمه اطهار دارم جز مجلسهای شما که در محرمها برقرار می کردی و من در پله های خانه ای که در جوادیه داشتیم می نشستم و گریه می کردم و آن گریه ها بود که در حال حاضر من را عاشق این خاندان کرده است مادرم شما دِینی به گردن من داری که اگر تمام عالم را به پای شما بریزم و یا چشمانم را زیر پای شما بنهم تا از روی آن راه بروی کاری نکرده ام و ذره ای از زحمات و مشکلات شما را که برای من کشیده اید جبران نکرده ام و از اینها گذشته تا ابد هم نمیتوانم مقداری از مزد محبتی که مادر به فرزند خود دارد را ادا کنم امیدوارم که همیشه دست از دامن ائمه اطهار بر ندارید و یکی از دهه های فاطمیه را بر روضه خوانی بیفزائید. خواهرانم توصیه میکنم به شما که درس زندگی از صدیقه اطهر حضرت فاطمه زهرا سلام ا... بگیرید که چگونه از حریم امامت و ولایت محافظت کرد و چگونه جان خود را در این راه فدا نمود و امیدوارم همیشه کنیز آن حضرت باشید و در بارگاه آن با نوی اطهار خدمت نمائید. برادرانم امیدوارم همیشه در زندگی مورد تأیید حضرت حق باشید و مرا به بزرگواری خودتان ببخشید.
🕊🪶 وصیت نامه شهید عبدالرئوف بلبلی بادرود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام به شهدا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی شاید چیزی را نتوان بالاتر دانست که انسان نیستی است و هستی او تنها به قرب است  بعد از اراده حق بر خلقت انسانها، تاریخ جز عده ای قلیل بقیه را حق ناشناس و قدر نا شناس معرفی کرده ، و شاید که دنیا را قیمتی نباشد جز به انس با او و معرفتش . اگر چه انسانها باهمند اما تنهایی وحشتناک در برابر او داریم که محبتش آن را نامحسوس کرده و اگرنه این است ، دنیا ظاهر است پس با ظهور باطن و ناتوانی ما بر تحملش جز تنهایی و او را دیدن چه حاصل و مدهوشی تمام اگرچه وسایل اشتغال ما بیشمار است ولی اگر نبود هر لحظه توجه به او موت آجل ، و اگر احیاء می نمود باز راهی فناء و مدهوشی بودیم خدایا خود را در تنهایی می یابم که جز با ملائک پر نگشته و بقیه با ظاهر است و اما فقط تو خدایا در دنیا محبتت را دیدم و تنها تو را شایسته محبوب، بقیه هیچ ائمه علیهم السلام مرا نجات دادند پس مرا خادم آنان قرار ده  به خانواده محترم و عیالم : شما وسایل قرب من بودید و هستید . والسلام . عبدالرئوف بلبلی .  28/9/65  
🕊🪶 وصیت نامه شهید احمد کشوری خدايا شيطان را از ما دور كن در مسلخ عشق جز نكو را نكشند روبه صفتان زشت خو را نكشند  پايان زندگي هر كسي به مرگ اوست جز مرد حق كه مرگش آغاز دفتر اوست.  هر روز ستاره اي را از اين آسمان به پايين مي كشند امّا باز اين آسمان پر از ستاره است. اين بار نيز در پي امر امام، دريايي خروشان از داوطلبين به طرف جبهه هاي حق عليه باطل روان شد و من قطره اي از اين دريايم و نيز مي دانيد كه اين اقيانوس بي پايان است و هر بار بر او افزوده مي شود. راه شهيدان را ادامه دهيد. كه آنها نظاره گر شمايند مواظب ستون پنجم باشيد كه در داخل شما هستند. بي تفاوتي را از خود دور كنيد، در مقابل حرف هاي منحرف بي تفاوت نباشيد. مردم كوفه نشويد و امام را تنها نگذاريد. در راهپيمايي ها بيشتر از پيش شركت كنيد. در دعاهاي كميل شركت كنيد. فرزندانتان را آگاه كنيد. و تشويق به فعاليت در راه الله كنيد.  وصيت به پدر و مادرم:   پدر و مادرم! همچنان كه تا الآن صبر كرده ايد از خدا مي خواهم صبر بيشتري به شما عطا كند. فعاليتتان را در راه خدا بيشتر كنيد. در عزايم ننشينيد،‌ نمي گويم گريه نكنيد ولي اگر خواستيد گريه كنيد به ياد امام حسين ( علیه السّلام) و كربلا و پدر و مادراني كه پنج فرزندشان شهيد شده گريه كنيد، كه اگر گريه هاي امام حسيني و تاسوعا و عاشورايي نبود،‌ اكنون يادي از اسلام نبود. پشت جبهه را براي منافقين و ضد انقلاب خالي نگذاريد،‌ در مراسم عزاداري بيشتر شركت كنيد كه اين مراسم شما را به ياد شهيدان مي اندازد و اين ياد شهيدان است كه مردم را منقلب مي كند. امام را تنها نگذاريد. فراموش نكنيد كه شهيدان نظاره گر كارهاي شمايند.ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم. موجيم كه آسودگي ما عدم ماست والسلام قطره اي از درياي خروشان حزب الله احمد كشوري
🪶🕊 وصیت نامه شهید اسماعیل فرجوانی بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب اسماعیل فرجوانى فرزند محمد جواد، اول با یاد خدا و سلام بر رسولانش بالاخص محمد بن عبدالله(ص) و سلام بر ائمه اطهار و حضرت فاطمه زهرا(س) و درود بر رهبر عظیم و عالیقدر مسلمین در زمان حال امام خمینى و دعاى خیر و رحمت براى کلیه شهداء و مفقودین و کسانیکه به حق در راه اسلام عزیز جان باخته‌اند و امید شفاء یافتن مجروحین و معلولین و آزادى اسراى انقلاب اسلامى در تمام گیتى اما بعد با سلام به همگى کسانى که این متن را مى‌خوانند و به تمامى امت قهرمان و مقاوم و شهید پرور ایران امتى که هیچ گاه امام خود را رها نکرده و در سخت‌ترین روزها و برهه‌ها با عزمى راسخ و ایمانى استوار با توکل به خدا و توسل بر ائمه اطهار(ع) اسلام عزیز را در این زمان سرافراز کردند. خواهران و برادران عزیز با شما هستم، با تمامى کسانى که بر علیه ظلم شوریدند و اسلام را دوباره احیاء کردند. اخلاق اسلامى را در خود دوباره احیاء کنید و نگذارید که این شرم و حیا از بین جوانان ما بیرون برود هوشیار باشید تا شیطان از راههاى مختلف در بین شما نفوذ نکند همان گونه که در حساس‌ترین روزهاى انقلاب سال ۵۷ راهنماى ما امام خمینى بود و به ایشان مطمئن بودیم و هر کارى مى‌گفتند انجام مى‌دادیم در این زمان نیز به او مطمئن باشید و به فرامینش گوش فرا دهید و با قلبى مالامال از عشق به خدا در مسیر حرکت انقلاب اسلامى به راه افتید ، از هیچ چیز واهمه نداشته باشید و از آینده نیز هراسى به دل راه مدهید که وعده خدا حق است و پیروزى از آن اسلام عزیز است جنگ کماکان مسئله اصلى است به هر شکل که مى‌توانید به اسلام از طریق جنگ خدمت کنید و اکنون که مسئولیت خطیر نابودى دشمن و کافرین در تمام جهان به دوش ما افتاده با شرکت در دفاع مقدس در برابر هجوم صدام کافر براى دفاع مقدس در برابر صهیونیسم بین الملل و آزادى قدس خود را آماده کنیم. هیچ عذرى قابل قبول نیست، درس دارم، متأهلم، کارخانه، اداره، مسئولیتم در شهر سنگین است و…اجازه نمى‌دهد و همه اینها بهانه‌اى بیش نیست و مطمئن هستم که خواستن توانستن است. به هـر حال اگـر کسى مرا مى‌شناسد، عاجزانه مى‌خواهم که مرا ببخشد و هلال کند ان شاءالله که خداوند خودش در دل مردم چنان عطوفتى قرار مى‌دهد که مرا ببخشند، و نیز من مطمئن به فضل و رحمت خداوند تبارک و تعالى هستم. همه اقشار مردم بکوشند تا با فعالیت بیشتر عظمت و مجد صدر اسلام را تجدید کنند و اسلام و مسلمین را سر بلند. ضمنا تمامى کسانى که به اسلام، رهبرى اسلام و انقلاب اسلامى معتقد نیستند حق شرکت در تشییع جنازه‌ام را ندارند و خانواده‌ام و مردم این کار را انجام دهند. و نیز بنده ۷ماه روزه قضا و ۵ سال نماز قضا بدهکارم که تمامى برادران گردان به عنوان نیرو و چه به عنوان کادر تقاضا دارم که زحمت این را بکشند اگر کسانى هم توانایى این کار را دارند لطفا انجام دهند . نماز شب اول قبر را برایم حتما بخوانید، و کفنم، احرام حجم باشد. همگى برادران و خواهران را به خدا مى‌سپارم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🪶🕊 وصیت نامه شهید مجید پازوکی  گواهی می دهم که تو واحدی و بی همتا و بی نیاز از خلق و خالق رزق. خداوندا گواهی می دهم محمد رسول تو و آقای خلق و آخرین پیامبر (ص) عالم است. امروز روز اول ماه مبارک رمضان می باشد و ان شاءالله که در این ضیافت معنوی ما را نیز راه بدهند و میهمان شهدا و ارواح پاک قدسی باشیم و به مولای خود اقتدا کنیم و در راه حفظ اسلام و دین خدا و خدمت به خلق خدا با بدن خونین به دیدار حق بشتابیم اگرچه آلوده ایم ، امید به رحمت خدا و عنایات اهل بیت داریم که جزء شهدای راه حسین بن علی (ع) باشیم. خدایا تو شاهدی که از اول انقلاب با عشق به فرزندان حضرت زهرا (س) به خصوص امام خمینی زندگی کردم و بارها جانم را در راه خدا گذاشتم ولی متاع آلوده بود و قابل خرید نبود ولی به شهادت در راه ولایت و اسلام جوانی خود را خرج کردم. ان شاءالله در راه اسلام و ولی خدا و نایب امام زمان (عج) جان بدهم و به جمع باصفای دوستان بروم. وصیت من به تمام راهیان شهادت حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهر کفر تا اقامه ی حق و ظهور ولی خدا امام زمان (عج). نکند ولی خدا را تنها بگذارید و خدای نکرده مثل امام علی (ع) غریب شود؛ به هوش باشید . روزی می رسد که امام زمان می آید و شرمنده ی او نباشید با عشق به شهادت و آماده شدن برای قیام مهدی (عج). قرآن کتاب زندگی است، کتاب آخرت است، کتاب اخلاق است. هر چه بخوهید در این دریا هست و با توسل به قرآن و اهل بیت (ع) به سعادت برسید. ان شاءالله وصیت من به همسرم که چندی یار و همراه این حقیر بود و سختی ها و کمبودها را تحمل کرد، بنده از شما راضی هستم، خدا نیز از شما راضی باشد؛ به زندگی حضرت زهرا (س) توسل کن و خود را با یاد خدا و قرآن حفظ کن ان شاءالله با تربیت علی و مجتبی آخرت خود را آباد کنی و همیشه برای بخشش گناه این حقیر از خداطلب کن ان شاءالله که شما نیز پس از زیارت خدا و اهل بیت (ع) با شهادت از دنیا بروی وصیت من به پدر و مادر عزیزم که اگر قدم خیری برداشتم از برکت وجود آن ها بود که خدا آخرت شما را آباد کند و دنیای شما را و عزت و سربلندی به شما عنایت کند که من از شما راضیم و دعا می کنم که هرچه بیشتر در راه خدا قدم بردارید و به زیارت خدا بروید. اگر در جنگ شهید نشدم، نبودن رضایت شما بود. از خدا و اهل بیت (ع) می خواهم که دل شما را از ما راضی کند و ما را به خیل کربلاییان برساند خدایا از غفلت ها و گناهان و جسارت ها و بی ادبی ها و نشناختن مقام تو طلب بخشش دارم پسران خوبم می دانم که عاشق اسلام و ولایت فقیه هستید، نکند به خاطر رضایت چند دنیاپرست دینارخواه رضای خدا را زیر پای بگذارید خداوندا تو شاهدی که با تمام وجودم از رهبر عزیزم سیدعلی مظلوم حمایت کردم و به تمام همراهان و سربازان دلیر خمینی که می خواهند با خون خود جمهوری اسلامی را به صاحب اصلی خود بدهند سفارش می کنم که یک لحظه از حمایت علی زمانه کوتاهی نکنید و به مادر سادات اقتدا کنید و خود را سپر بلای امام و خط او قرار دهید و روسفید روز قیامت شوید که اصحاب یمین روسفید هستند ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊🪶 وصیت نامه شهید منصور ستاری فرازی از وصیت نامه شهید: "اللهم اجعلنی من جندك فان جندك هم الغالبون و اجعلنی من حزبك فان حزبك هم المفلحون و اجعلنی من اولیائك فان اولیائك لاخوف علیهم و لا هم یحزنون اللهم انی اسئلك تجعل وفاتی قتلا فی سبیلك تحت رایت نبیك مع اولیائك و اسئلك ان تقتل بی اعدائك و اعداء رسولك و اسئلك ان تكرمنی بهوان من شئت من خلقك و لا تنهی بكرامه احد من اولیائك اللهم اجعل لی مع الرسول سبیلا حسبی الله ماشاءالله" الهی از عمق جانم و با تمام وجودم شهادت می دهم به وحدانیت تو و رسالت رسول محمد(ص) و امامت علی (ع) و اولاد طاهرین او و از تو می خواهم كه به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین، پنج تن آل عبا كه تمام جهان به خاطر آنها برپاست مرا از دوستان علی و اولاد علی قرار دهی. به حق علی بن حسین زین العابدین به من لذت عبادت و به حق باقرالعلوم لذت علم و به حق امام صادق لذت صداقت و به حق امام كاظم لذت فروبردن غضب و به حق امام رضا لذت رضایت از الله و به حق محمد بن علی لذت جود و ایثار و سخاوت و به حق علی بن محمد لذت هدایت و به حق امام حسن عسكری لذت سرباز و رزمنده اسلام بودن و به حق امام مهدی لذت فرماندهی بر سپاه اسلام را عنایت كن. و خواهش می كنم اصلا عكس مرا چاپ نكنید و برای من تبلغ نكنید و برای محمد و آل محمد و اسلا م تبلیغ كنید. اگر از من جنازه ای ماند در بهشت زهرا در بین بسیجی ها دفن كنید (البته این وصیت نامه پس از تدفین این شهید بزرگوار به دست آمد. لذا طبق خواسته خانواده ایشان محل دفنش در صحن حیاط امام زاده جعفر در شهرستان پیشوا از توابع ورامین كه زادگاه وی نیز می باشد، بود.) و همه چیز مانند آنها باشد. من حاضر نیستم كسی بعد از من در رنج بیفتد. در هیچ مورد. هر چه بنیاد برای یك بسیجی ساده انجام می دهد بدهد و در بقیه امور طبق قوانین اسلام. والسلام، محتاج دعای همه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🪶🕊 وصیت نامه شهید مصطفی ردانی پور (اشهد انّ لا الله الا الله و اشهد انّ محمدا رسول الله و اشهد انّ علي و اولاده المعصومين حجج الله) بسم الله الرّحمن الرّحيم سپاس خداوندي را که انور جلال او از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته اش از زبان گوياي کتاب و سنت نمايان. خدايي که دوستان خد را از دلبستگي به دنياي فريب کار رهانيد و به شادي هاي گوناتگونشان رساند. واما شما اي روحانيون و طلاب عزيز همان طور که امام فرمودند تذکيه و تعلم را پيشه ي خود سازيد و جوانان عزيز اسلام را هادي باشيد و در آغوش هدايت الهي جاي بگيريد. کار شما بهترين کاراست همان کار پيغمبر و ائمه معصومين است. هدايت و ارشاد و اداره جامه ي اسلامي و پياده کردن احکام نوراني اسلام. و مانند علي بن ابي طالب(ع) در دعا ميخوانيم "ولا تأخده في الله لومة لائم" در راه خدا حرکت کردن سختي و رنج دارد، موانع زياد است وبا صبر و استقامت راه انبياء را ادامه دهيد که امروز جوانان ما با ريختن خونشان موانع راه را برداشتند و بر مي دارند و ما در قيامت در پيشگاه خداوند تبارک و تعالي عذري نداريم و البته اين حرف من با هم درسها و هم سنگران خودم است. نه به بزرگان که سخن گفتن در مقابلشان بي ادبي است. آنان مربي ما هستند و ما شاگرد آنان. و شما اي پاسدار عزيز و جوان برومند که هدفتان مقدس است و راهتان روشن و حرکتتان حماسه آفرين است. چون هجرتتان آغاز بر هجرتها بود و خون سرختان پيام آور هدفتان و سرهاي بريده و بدن هاي قطعه قطعه شده شما نشانگر مظلوميت تان است. دست از دامان امام زمان و نوکرانش نکشيد که اينان عمال اسلامند و اسلام اصيل رابايد از امثال غفاري ها، سعيدي ها، مطهري ها، بهشتي ها، صدوقي ها، مدني ها، دستغيبي ها و امثالهم گرفت. بدانيد اسلام منهاي روحانيت اسلام نيست و اين سد دشمن شکن را نگذاريد بشکند. مادرم آن زمان که اسلام و انقلاب به خون احتياج داشت تو ثمره ي سالها عمرت را که فرزندي مسلمان بود هديه کردي، چه خوب امانت داري کردي و چه به موقع امانت را دادي. پس شاد باش و فرزندان ديگرت را هم بده و خود مانند زينب معلم ديگران باش. مبادا بر من گريه کني که اگر شهيد باشم زنده ام، زنده تر از زنده ها. حلالم کن و به برادرانم و به بچه هاي خواهرانم بگو که آنان بايد خود را براي قرباني شدن آماده کنند و سربازي اسلام را بر عهده بگيرند. خواهرانم در تربيت فرزندانتان بکوشيد و حجاب را رعايت کنيد. زهرا گونه زندگي نماييد و شوهرانتان را به راه خدا واداريد. مادر خدا پدرم را رحمت و شما را عاقبت به خير کند. انشا الله اگر کربلا مشرف شدي مرا فراموش نکن. و از حضرت امام حسين(ع) تقاضا کن که قربانيت را بپذيرد. هر وقت خبر کشته شدن من به شما رسيد بگو "انا لله و انا اليه راجعون" و اين را يک امتحان قلمداد کن. پروردگارا هرچند به نفس مطمئنه نرسيديم و در جهاد اکبر پيروز نگشتيم.اما به جهاد اصغر پرداختيم پس" ربّنا فاغفر لنا ذنوبنا وکفّر عنّا سيّئاتنا و توفّنا مع الأبرار، ربّنا و ءاتنا ما وعدتّنا علي رسلک و لا تخزنايوم القيمة إنّک لا تخلف الميعاد" برايم هفت نگيريد خرج نکنيد، فاتحه اي ساده و پول آن را به انجمن ايتام اهدا نماييد. در صورت امکان در قبرستان شهدا دفنم کنيد کنار پاسداران تا شايد خداوند به واسطه ي آنان مرا ببخشد. و در هنگام دفنم زيارت عاشورا و روضه حضرت زهرا(س) بخوانيد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🪶🕊 وصیت نامه شهید حمید محمودی با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب، امام امت، خمینی بت شکن و سلام بر شهدای کلگون کفن ایران که با فداکاری، جان خودشان را به قرآن و اسلام هدیه کردند.     این جانب، سرباز وظیفه سید حمید محمودی مستقر در جبهه ی غرب کشور می باشم. این بار که به مرخصی آمدم برحسب وظیفه احساس کردم که انسان باید در زندگی وصی خود را معین نماید. وصیت سفارشی است که انسان روی کاغذ می آورد و کمی درد دل می کند. من هم مثل دیگران می خواهم وصیت نامه ی خود را بنویسم؛ نه این است که از این زندگی خسته شدم و نه اینکه میخواهم از این دنیا فرار کنم، بلکه می خواهم این جان بی قابل را به عنوان هدیه ی کوچکی به اسلام تقدیم کنم، تا حدی جبران گناه شود و حق مظلوم را بگیرد و جان خودش را فدا کند یا مال خودش را برای اسلام عزیز ایثار کند.    سفارشات این حقیر این است که هر روز یا هر موقع خبر مرگم را شنیدید، احساس خوشحالی کنید و آن روز را جشن بگیرید و شیرینی پخش کنید تا نشان داده نشود که برای من عزادارید بلکه باید خوشحال شوید و هیچ وقت برایم گری و زاری نکنید هر وقت   می خواهید گریه کنید به یاد رهبر ما حسین ابن علی( علیه السلام) بیفتید و گریه کنید و به یاد علی اکبر و علی اصغر بیفتید و گریه کنید و برای آن کس گریه کنید که گریه دارد و لباس سیاه نپوشید و همیشه خوشحال و خندان باشید.    خدمت پدر و مادر عزیزم، سلام. امیدوارم حال شما خوب و خوش باشید و هیچ گونه کسالتی در زندگی نداشته باشید. پدر جان، اگر خودم را در مقابل دشمن ستم کار برای اسلام عزیز فدا کردم، باعث افتخار شما هست، ناارحت نشوید. این راهی است که حسینیان انتخاب کردند و رفتند و ما هم باید برویم.انتظار نیست که با شنیدن خبر مرگ من ناراحت شوید.    خدمت مادران، همه ی مادران یکایک سلام عرض می کنم. پس از سلام سلامتی شما را از درگاه خداوند خواهان و خواستارم. امیدوارم که حال شما خوب باشد. می خاهم وقتی شنیدید من شهید شدم، ناراحت نشوید و هیچ وقت برایم گریه و زاری نکنید و لباس سیاه نپوشید که مرگ من الهی بود که خداوند مهربان مرا پذیرفت و قبول کرد تا بتوانم لیاقت آن را داشته باشم که جان بی ارزش را فدای اسلام گرامی بسازم.    بله تو ای مادرم می دانم که با زحمت مرا بزرگ کردی. شب ها نخوابیدی. در خانه های مردم کار کردی و مرا بزرگ کردی، اما من فرزند خوبی نبودم در مقابل زحمات تو.    مادر، حتی به یادم هست که جامه ی کهنه  بر تن داشتی و پر از وصله، اما همه به خاطر من بود. چه کنم مادر، چاره ای نیست، شاید امید داشته باشی مرا داماد کنی. چه دامادی بهتر از این، اما فرصت نیست که شما باشید و در جشن عروسی ما. مادر جان، زحماتی که تو برایم کشیدی به هیچ عنوان جبران شدنی نیست. اما باید صبر داشته باشی و در نمازهایت دعا کن که خداوند گناه مرا ببخشد. مادر جان، حمید هیچ وقت محبت و زحمت تو را  فراموش نخواهد کرد. حتی در لحظه ی آخر مرگ هم به یاد زحمت و محبت تو هست. مادر کلمه ای است که هیچ چیز نمی تواند جای آن را پر کند یا جای محبت و رنج مادر را، آن هم مادری مثل شما که آن قدر زحمت و رنج کشیده ای بگیرد. که اگر بخواهم {رنج تو را} به روی کاغذ بیاورم شاید 100 برگ هم بیش تر شود. امید است که در زندگی موفق باشید و اشتباهی که از من دیدید باز با محبت مادریت مرا ببخشی و با بزرگیت مرا عفو کنی. خدمت برادران یکایک سلام عرض می کنم. ضمن سلام ناقابل، سلامتی شما را از خداوند خواستارم. امیدوارم که حال شما خوب باشد. از شنیدن مرگ برادر حقیرتان، سرباز وظیفه سید حمید محمودی، غم و اندوه در خودتان راه ندهید. برادرها می دانید که ما در نزد خدا مسئولیم، همچنان که حضرت ابراهیم برای قربانی، فرزند جوانش را برای ادای وظیفه در را در راه اسلام و قرآن قربانی کنیم. هیچ انتظار ندارم که گریه کنید. لب شما خندان باشد، چون ما هشت برادریم یکی باید در راه خدا برود. باز چند تا می مانیم هیچ مسئله ای نیست و باید خوشحال شوید و دلم می خواهد زیاد تکیه به کلمه شهید نکنید، چون من لیاقت نام شهید را ندارم، چون انسانی که در زندگی اشتباه می کند و وارد گناه       می شود و من هم یکی از آن انسان ها هستم{ لیاقت نام شهید را ندارم}. و از خداوند بخواهید که گناهان مرا ببخشد و این جان ناقابل را قبول کند و من به تک تک شما برادران می گویم که حمید، برادری خوب برایتان نبود و لیاقت شما را نداشت و می خواهم هر اشتباه و خطایی که از من دیدید به بزرگی خودتان عفو کنید و این حقیر را ببخشد و از همین جا با شما خداحافظی می کنم و شما برادران را به خدای بزرگ می سپارم.
🕊🪶 وصیت نامه شهید محمد رضا تورجی زاده الحمدالله رب‌العالمین، شهادت می‌دهم که معبودی جز الله نیست و برای رشدانسان‌ها پیامبرانی فرستاده که نبی اکرم محمد ابن عبدالله خاتم آناناست. او نیز برای استمرار راه صحیح این امت و عدم انحراف از مبانی عالیه اسلام حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود معرفینمود. شهادت می‌دهم قیامت حق است و میزانی برای سنجش اعمال وجود دارد. بهشت و دوزخ حق است و اجر و جزایی در پی اعمال است. امشب که قلم بر کاغذ می‌رانم، انشا الله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم؛ در راه وظایفی که بر عهده‌ام گذاشته شده از ایثار جان و ... هیچ دریغی ندارم. زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و شهادت بود،امروز بعد از گذشت این مدت راغب‌تر شده‌ام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن رابنماید. خدایا شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت به تن کردم که برای منکفنی باشد آغشته به خون. خدایا همیشه نگران بودم که عاملی باشم برای ریخته شدن اشک چشم امام عزیز. اگر در این مدت بر این نعمت بزرگ شکری درخور نکردم و یا از اوامرش تمردی نمودم بر منببخش. خدایا معیار سنجش اعمال خلوص است. من می‌دانم اخلاصم کم است، اما اگر مخلص نیستم امیدوارم. اگر گناه و معصیت کورم کرده، بینای رحمتم. با لطف و کرم خود مرا دریاب که بالیاقت فرسنگ‌ها راه است. هم رزمانم، سخنی با شما دارم. همیشه گفته‌ام: بسیجی‌ها، سپاهی‌ها ... این لباسی که بر تن کرده‌اید خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس لیاقت خود را به اثبات برسانید. نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خودبیفزایید، نماز شب را وظیفه خود بدانید، حافظی بر حدود الهی باشید، در اعمال خوددقت کنید که جبهه حرم خداست؛ در این حرم باید از ناپاکی‌ها به دوربود. عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بربگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است. پدر و مادرم سخن با شما بسی مشکل است میدانم این داغ با توجه به علاقه‌ای که به من داشته‌اید بسیارسخت است. پدرم مبادا کمر خم کنید. مادرم مبادا صدای گریه‌ی شما را کسی بشنود. پدر و مادرم همان‌طور که قبلاً مقاوم بودید در این فراز از زندگی‌تان نیز صبر کنید و با صبرتان دشمن را به ستوه آورید، دوست دارم جنازه‌ام ملبس به لباس سپاه بوده و به دست شما در قبر گذارده شود؛ مرا از کودکی خود از محبان حسین (ع) و زهرا(س) تربیت کردید. از طعن دشمنان نهراسید. نهایت و اوج محبت فانی شدن در راه معشوق است و من فانی فی الله هستم. همه باید برویم که انالله و اناالیه راجعون. فقط نحوه‌ی رفتن مهم است وبا چه توشه‌ایرفتن. برادر و خواهرانم: در زندگی خود، جز رضای حق را در نظر نگیرید، هرچه می‌کنید و هر چه می‌گوییدبا رضای او بسنجید؛ به خاطر یک شهید خود را میراث خوار انقلاب ندانید. اگر نتوانستم حق فرزندی و برادری را برای شما ادا کنم حلالم کنید. من همه رابخشیدم، اگر غیبت و تهمت و ... بوده بخشیدم؛ امیدوارم شما هم مرا عفونمایید. ببخشیدم تا خدا هم مرا ببخشد. اگر جنازه‌ای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید: یا زهرا (علیهاالسلام.( از طرف من از همه فامیل حلالیت بطلبید. خدایا سختی جان کندن را بر ما آسان فرما. در آخرین لحظات چشمان ما را به جمال یوسف زهرا (علیهاالسلام) منورفرما. خدایا کلام آخر ما را یا مهدی و یا زهرا قرار بده. خدایا در قبر مونسم باش که چراغ و فرش و مونسی به همراه ندارم. خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولاحسین (علیه السلام) هستند قرار بده. والسلام _ محمد رضا تورجی زاده   ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🪶🕊 وصیت نامه شهید ناصر کاظمی «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» در مکتب اسلام هر مسلمان موظف است وصیت‌نامه‌ای از خود برجای گذارد. البته تا آنجا که یادم هست تاکنون چندین وصیت‌نامه نوشتم که متأسفانه به علّت اینکه سعادت شهادت نداشتم آنها قدیمی شده است و این وصیت‌نامه جدیدم است. البته اینجانب معتقدم هر که هر کاری کرد و هر نوشته‌ای که جمع‌آوری کرده باشد، با خود به آن دنیا خواهد برد و آن پروردگار یکتا است که باید قضاوت کند. شاید بیش از دو سال است که آمادگی شهادت را، به نظر خودم دارا می‌باشم ولی نظر خودم اصلاً شرط نیست نظر خداوند تبارک و تعالی شرط است. وصایایم را به ترتیب ذیل ذکر می‌نمایم امید است که تمام دوستان مومن و معتقد در آخرت شفاعت ما را بنمایند. ۱- تنها مکتب رهایی بخش مستضعفین از دست مستکبرین، مکتب انقلابی اسلام می‌باشد. ۲- برای این که در این دنیای زودگذر گرفتار انحراف نفس نشوید، همیشه به یاد خدا باشید. ۳- جهت ادامه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و متصل شدن به انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) همیشه سراپا گوش به فرمان امام و یاران صدیق و مومن امام که عملاً در خدمت انقلاب و اسلام عزیز بوده‌اند، باشید. ۴- ماهی یک بار به قبرستان شهدا بروید و درس مبارزه و ایثار و گذشتن از دنیا و پیوستن به شهدای صدراسلام را فرا گیرید. ۵- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تا حد امکان از نظر عقیدتی، سیاسی و نظامی تقویت نمایید و به خصوص سپاه را در یک سازماندهی واحد و طی یک ضوابط واحد در سراسر مملکت بسط دهید. ۶- از اینکه کاری اشتباه انجام داده‌اید از گفتن آن ابا نداشته باشید. ۷- سیاستمداران همیشه باید از افرادی مخلص و صادق و با تقوا باشند تا بتوانند سیاست مکتب اسلام را پیاده نمایند. ۸- سعی را بر جذب نیروهای جوان نه دفع آنان. ۹- سعی کنید تحمل عقیده مخالف را داشته باشید مانند شهید مظلوم آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی. ۱۰- از اختلافات داخلی به خاطر رضای خدا و خون شهدای انقلاب اسلامی به پرهیزید. ۱۱- سعی شود که قانون اسلام در مورد همه بطور یکسان اجرا شود و فرقی بین یک فرد عادی و سپاهی و روحانی و دولت‌مرد نباشد و امید است که مسئله زمین بنفع مستضعفین در حکومت اسلامی حل شود و دنیا ما را در این مورد الگو قرار دهد. ۱۲- اگر کسی مسئول شد موظف است که بر کار زیردستان خود تا حد امکان و توان نظارت نماید و گرنه باید از آن مسئولیت کنار رود. ۱۳- سعی شود که در سه وزارتخانه، آموزش و پرورش وزارت کشور و وزارت امور امورخارجه بهترین و مکتبی‌ترین افراد وارد شوند و اگر چنانچه در این سه وزارتخانه مسامحه شود مسئولین در پیشگاه خدا و امت، مسئول خواهند بود. ۱۴- زندان جمهوری اسلامی باید دانشگاه باشد و سعی شود اصلاً ساختمان‌هایی که جدیداً جهت احداث زندان ساخته می‌شود با معیار کاملاً اسلامی باشد و بهترین و مکتبی‌ترین افراد بازجو و زندانیان باشند. ۱۵- برای موفقیت در کردستان باید صفوف ضد انقلاب از مردم جدا شود با ضدانقلاب با قاطعیت و با مردم محروم و مستضعف کرد با مهربانی هرچه تمام‌تر رفتار شود. ۱۶- از تهمت ‌زدن بدون علم و آگاهی به دیگران شدیداً پرهیز کنیم. ۱۷- اگر چنانچه جنازه‌ام پیدا شد در بهشت‌زهرا خاک نمایید. ۱۸- تمام اموالم به بی‌بضاعت‌های واقعی طی تشخیص همسرم و خواهرم و برادرم تقسیم شود. در پایان این نکاتی را که تذکر دادم هر کسی در رابطه با مسئولیتش جهت رضای خدا اگر درست است اجرا نماید و گرنه اجرا ننماید . در آخر خودم به این نتیجه رسیده‌ام که تمام اعضاء خانواده‌‌ام کاملاً آماده شهادتند بخصوص همسرم و خواهرم و مادرم و برادرانم و پدرم دارا می‌باشند. امید است که همگی مرا حلال بنمایند. ناصر کاظمی ۹/۳/۱۳۶۱ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊🪶 وصیت نامه شهید مصطفی (کمیل)صفری تبار  بسم الله الرحمن الرحیم ، سلام، اول حرفم را با یکی از اشعار حافظ که خیلی به آن علاقه دارم شروع می کنم… درد عشقی کشیده ام که نپرس     زهر هجری چشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار     دلبری برگزیده ام که نپرس سوی من لب چه می گزی که مگو     لب لعلی گزیده ام که مپرس گفتند که هر مسلمانی باید یک وصیت نامه داشته باشد منم این وقت شب نمی دونم چی شد که یک دفعه این زد به سرم که برم وصیت نامه بنویسم. شاید به نظر شما حرفهایم و مخصوصا این خط خرچنگ قورباغه من خنده دار باشد! بازی سرنوشت که این حرفها را نمی شناسد. اول از همه از پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم بابت این همه زحمات که در حق بنده قدرنشناس داشته اند. شنیده بودم که فرمانده های ما گفتند دست پدر ومادر را باید بوسید ومن هم چند بار قصد چنین کاری را داشتم که یک بار به شوخی توانستم دست پدرم را ببوسم البته پدرم اجازه نمی داد که دستش را ببوسم وبالاخره با چند ترفند پاسداری توانستم به مقصود خود برسم و از مادر نیز چند بار خواستم که اجازه بدهد تا دست و پای او را ببوسم و ایندفعه هم با چند ترفند پاسداری توانستم پای مادر را ببوسم . خوب بریم سر بقیه مطلب که من مال و اموالی ندارم که بگم این مال داداشم و این یکی برای فلانی ، فقط چند توصیه به خواهرانم دارم که خیلی خیلی دوستشان دارم اول اینکه حجاب را رعایت کنند چون شهدای ما برای حفظ ناموس و حفظ اسلام شهید شدند تا حتی یک تار موی ناموس آنها را نا محرم نگاه نکند چه برسد به اینکه بیگانه ها بخواهند نگاه کج به آنها داشته باشند . منظورم از حجاب این است که حتی یک تار موی خود را در معرض دید نامحرم قرار ندهید. دوم اینکه فرزندان خود را طوری تربیت کنید که با روحیه ایثار و انفاق وگذشت از جان خود در راه خداوند تبارک و تعالی بزرگ شوند و طبق فرمایش امام عزیز و راحلمان که می گوید از دامن زن مرد به معراج می رود . در اینجا جا دارد که بگویم من از اول به عشق شهادت وارد سپاه شدم ولی وقتی وارد مادیات آن می شوی منظورم این است که غرق مادیات شوی فکر شهادت کم رنگ می شه من آنقدر غرق گناه هستم که خجالت می کشم از خدا طلب کنم توی ذهنم فکر می کنم که خدا به من می گه این همه گناه کردی الان شهادت می خوای که هر چی گناه کردی یکدفعه پاک بشه، البته فکر مثبت تو ذهنم می آد که می گه خدا آنقدر رحمان و رحیم هست که با توبه(صد بار شکستیم حق خودشو می بخشه ولی حق الناس می مونه که این مردم هستند اون دنیا یقه ما را میگیرند، در اینجا از تمام کسانی که به گردن بنده حقیر حقی دارند می خواهم که حلالم کنند چون اگر یکی را در این دنیا حلال کنند مطمئن باشند که شخص دیگری هست که اون دنیا حلالش کنه، اگر هم ما را البته بگویم بنده حقیر را بهتر است، حلال نکردند وعده ما قیامت ان شاالله که آقامون امام حسین(ع) شفاعت ما رو بکنه که از سر تقصیر ما بگذرین. احساس کردم این مطلب را اینجا ذکر کنم من خیلی به حضرت زهرا(س) علاقه داشتم طوری که هر وقت به فکرش می افتم اشکم جاری می شود و از این خانم بزرگوار می خواهم که از خدا بخواد که از سر تقصیر ما بگذره تا هر چه زودتر به اون عشق که وارد سپاه شدم برسم.  شهادت شهادتشهادت   در آخر با یک دعا حرفهایم را به پایان می رسونم :   اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره والمستشهدین بین یده. آمین یا رب العالمین ۲۸/۳/۸۸ ساعت ۰۰:۴۸ بامداد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 وصیت نامه شهید حسین همدانی سپاس خدای را که نعمت‌ها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم. دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملت‌های مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملت‌ها، عصر زوال طاغوت‌ها، عصر فروپاشی قدرت‌های استکباری و عصر برگشتن به خویشتن. خدا را هزاران شکر به خاطر نعمت‌هایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده‌اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه‌ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت‌ها که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند. چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و 10 سال در اردوگاه‌های حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد. خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت‌ برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع). مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه‌ها و کمین‎ها عبور می‎دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم. بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف می‎کنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقع‎ها این نفس سرکش سراغ من می‎آمد و مرا گول می‎زد، وسوسه می‎شدم، نق می‎زدم، در درونم اعتراض ایجاد می‌شد اما خدا مرا کمک می‌کرد، متوجه می‌شدم، پشیمان می‌شدم، توبه می‌کردم و از خدا طلب عفو و بخشش می‌کردم و مرا می‌پذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود. خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم. از همه دوستان و آشنایان حلالیت می‎طلبم، از امام و مولایم حضرت آیت‌الله‎العظمی سید علی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا ان‌شاءالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند. از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه شرمنده بودم که نمی‌توانستم خدمتگذار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند. تشکر دارم از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند ان‌شاءالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش می‌کنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کم‎مهری‌ها صبر داشته باش و مراقب باش فضا سازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد. فرزندانم را سفارش می‌کنم و تأکید بر حفظ ارزش‌های اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حفظ ارزش‌هایش می‌توانند تأثیرگذار و مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزش‌هاست. سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم. برای خواهرانم و برادرم و فرزندان عزیزشان آرزوی سعادتمندی دارم، بسیار دوستان خوبی داشتم که یکایک آنها و زندگی با آنها همیشه در ذهن و خاطراتم ماندگار است و به این دوستی مفتخر هستم. از همه آشنایان و دوستان می‌خواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر ان‌شاءالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم! هیچگونه بدهی ندارم و به کسی هم بدهکار نیستم، اما اگر کسی طلبکار بود بدهی را بدهید شاید یادم رفته باشد، به امید رحمت خدایم، خداحافظی با شما و طلب مغفرت بنده گنهکار  حسین همدانی. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🕊🪶 وصیت نامه شهید علی محمدی پور اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و عليا ولي الله و اشهد ان خميني جلوه الله خدايا اگر چه لياقت بندگي و رزمندگي در راهت را ندارم اما آمدم به اين ميدان نبردبا كفر با آنان كه مخالفت با دين تو را ميكنند .آمدم با آناني بجنگم كه عزت و شرافت اسلام را مورد هجوم قرار دادند با تمام تجهيزاتي كه ابر جنايتكاران در اختيارشان گذاشتند خدايا تو شاهدي كه به صغير و كبير ما رحم نكردند و با مردم ما چه كردند با اسلام و قران و مساجد تو چه كردند.خدايا تو را شكر ميگوييم كه اين راه را يعني جهاد در راهت را نصيب اين بنده بي لياقت نمودي . اين از بزرگي تو است اي مهربان اي خداي بزرگ روزگاري دل پيامبرت را خون كردند.روزگاري در مسجد كوفه اميرالمومنين را شهيد كردند. روزگاري آن جنايت بزرگ را بر اهل بيت امام حسين روا داشتند و امروز نيز نا جوان مردانه ترين جنايات را براين كشور مظلوم اسلامي انجام دادند و ميدهند. خدايا دوستان و عزيزانم همه رفتند من ماندم با روي سياه و خجالت از خود ت.اي كسي كه راه اسلام و دينت را به من نشان دادي. پايان راه را شهادت را روزيم فرما كه سخت در فراق تو مي سوزم در فراق بندگان مخلصت كه به سوي تو آمده اند يعني برادران همسنگرم و تواني برايم نمانده . فراق خودت -فراق دوستانم آنان كه به عشق تو سوختند . خدايا خودت خوب ميداني كه زندگي تلخ ترين چيز برايم شده از همه چيز دنيا استعفا داده ام لحظه ايي نيست كه مرگ از نظرم دور شود .نزديك بودنش را احساس ميكنم اما يك دلهره اي دارم از اينكه كشته شوم و شهيد نباشم واي بر من ..... خداوندا بارها آمدم و برگشتم اما به حق خودت و رسولت و علي و فاطمه ات و همه ي ائمه قسمت ميدهم كه حالا ديگر با من آشتي كن.ميدانم بنده ي بدي بودم.ميدانم ولي تو خوبي تو بزرگي تو كريمي تو رحمان و رحيمي با عدالت با من رفتار مكن بلكه با فضلت رفتار كن اگر با ريخته شدن خون ما اسلام حاكم ميگردد پس اي دژخيمان كافر با گلوله هاي خود ما را نقش زمين سازيد.اي توپ ها ,خمپاره ها اي موشك ها آماده ي به خون غلتيدنيم .اسلام بالاتر است اي دنياييان نادان و منحرف آگاه باشيد كه ما سرباز خميني بزرگيم ما كفن شهادت كه كفن شهادت همان لباس بسيجي است پوشيده ايم و در درياي خون شنا ميكنيم تا به ساحل آزادي برسيم.و به شما اي مردم سست عنصر و از خدا بي خبر كه هرگز رو به جبهه نكرده ايد ميگويم:اگر همه در خانه ها و شهر ها بمانيد و در كانون گرم خانواده خود باشيد و من تا زمانيكه خميني دستور جهاد بدهد در جبهه خواهم ماند.اين بزرگترين افتخار من است و بدانيد كه روزگاري روزگار حساب است . و به حسابتان خواهند .ادعاي مسلماني ساده است در عمل بايد مردانه بود و بدانيد شهادت آرزوي ماست. و تا زمانيكه خداوند بخواهد و اسلام نياز به خون داشته باشد ميدهيم و با دل و جان و با عشق خون ميدهيم و شعارمان شعار حسين است هيهات منه الذله . من از امام دست بر نخواهم داشت اگر چه خود را لايق سربازي اين امام نميدانم اما دلم خوش است كه او امام من است و افتخارم اين است كه سرباز خميني هستم و بدانيد كه هر كه از او دست بردارد به نيستي رفته است و هر كه يار خميني شود از همه ي مشكلات و آسيبها در امان است . او امام حق است نائب امام زمان و اطاعت از او بر هر مسلماني واجب است و تو اي مادر و پدر و خواهرانم و برادرانم صابر باشيد و خداي ناكرده دم به شكوه بر نياوريد .امام را ياري كنيد و در اين مصيبت صبر كنيد كه ان الله مع الصابرين . مرا حلال كنيد عفو كنيد كه خداوند مرا ببخشد و بيامرزد و شهيد قرار دهد . نماز را حجه الاسلام محمد هاشميان بخواند بر جنازه ام و اگر كفن نصيبم شد همان كه از مكه آوردم يك آرم سپاه بر كفنم نصب كنيد والسلام .خداحافظ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽