eitaa logo
مخاطب خاص
5.2هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
8 فایل
شما را دعوت میکنم به عاشقانه ای با خدا،خبری،حوادث،شگفتی ها، تاریخی،عشق امام رضایی،انگیزشی https://eitaa.com/joinchat/2956198204Cc60d5d9ce9 @Mokhatabkhaaas جهت تبلیغات به آیدی👇 @samera5857 رمان https://eitaa.com/Mokhatabkhaaas/18798 ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
مشاهده در ایتا
دانلود
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از زوایه دید انسان، خدمت در چایخانه حضرت چه شکلیه؟☕️ حتما_ببینید 😍 ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
742K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🌸🌸🌸  همراهان و فعال در گروه 🌺🌺🌺🌺 ممنون بابت حضور گرمتون 👏👏👏👏 هزاران تشویق و تحسین 🌷🌷🌷🌷 و تشکر نثار وجود پر مهرتون ❤️❤️❤️❤️ خسته نباشید همراهان عزیز ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
4.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میمون دچار افسردگی شدید شده باغ وحش تصمیم میگیره  ببرنش ملاقات  مربی و صاحب های قبلیش و واکنش میمون بعد دیدنشون.. قدر آدمهایی که کنارمون هستن بدونیم 🌺🌺🌺🌺🌺 ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از لحاظ روحی احتیاج دارم .... ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
285.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای خروج از ماه ،برای دوری از بلاو حاجت روایی🙏💚 ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
غم انگیز پرنیا دخترم پرنیا،تهران دانشگاه دولتی قبول شده بود و همون اول یه خونه پنجاه متری براش اجاره کردیمو آخر هفته ها هم خودمون می‌رفتیم یه سری بهش. می‌زدیم...وسط هفته بود به شوهرم گفتم رضا امروز خیلی دلم شور میزنه،بعد ازظهر یه سر بریم تهران پیش مریم بعد نماز صبح برگردیم،ماشینو سوارشدیم از قم اومدیم تهران،مثل همیشه کلید انداختیم و به رضا گفتم سر و صدا نکنی احتمالا بچه ام خوابه اما تا وارد خونه شدم یه مرتبه دیدم... مریمم، گُلِ زندگی من، روی زمین دراز کشیده بود و صورتش کبود بود. کنارش یه بخاری گازی قدیمی بود که فتیله اش هنوز روشن بود و پنجره ها هم همه بسته بود. هوای اتاق بوی گاز میداد. دستم رو گذاشتم دهنش، نفس نمی کشید. بدنش سرد شده بود. رضا که پشت سرم بود، داد زد "وای خدا!" و خودش رو زد به بخاری تا فتیله رو خاموش کنه. من مریم رو توی آغوشم گرفتم و تکان میدادم... "دخترم، مریم جونم، مامان اومده... چشمات رو باز کن..." اما فرقی نمی کرد. مثل عروسکی بی جان بود. دست و پا شکسته ماشین رو بردیمش بیمارستان، اما دیگه دیر شده بود. دکتر گفتن گاز گرفتگی و خفگی.باعث مرگش شده. حالا من و پدرش، با این دل سوخته، تو عذابیم. دخترم رو به امید پیشرفت و آینده فرستادیم تهران، اما دست زمانه نامردانه جون شیرینش رو گرفت. آتیش گرفتیم و سوختیم... ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏆🇮🇷 غرور ملی یعنی این: ایران تنها کشوری شد که تونست همه مدال‌ها رو طلا بگیره ✨ پنج طلا، رتبه اول دنیا، دومین سال متوالی 🔥 در المپیاد نجوم جهان 👌 ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
هدایت شده از مخاطب خاص
مخاطب خاص
🩺💉 #ترانه قسمت صد و چهار با حرص غریدم : برو بابا چه ربطی به حسادت داره رفتارت زشته ، فکر کن این
🩺💉 قسمت صد و پنجم خداروشکر ترانه خیلی لجبازی نکرد چون واقعاً اعصاب اینو نداشتم بخوام بیشتر منتشو بکشم اما یه سری رفتارهای مامان خیلی برای من اذیت کننده بود برای چی الکی واسه خودش برنامه می‌ریخت...😤😫 چرا آخه من باید برم دختر خواهرشو بگیرم چون نه از خالم خوشم میاد نه از دخترش و از اون شوهر عوضیش، اصلا امکان نداره من بخوام همچین غلطی کنم!!😤🤦‍♂ از زمان نوجوونی من با اینا مشکل داشتم اون وقت مامانم همچین برنامه‌ای ریخته یعنی واقعاً فکر می‌کنه می‌تونه در مورد ازدواج کردن منم تصمیم بگیره ،! اگه ترانه می‌ذاشت می‌رفتم سراغ مامانم و حسابی در مورد این موضوع باهاش بحث می‌کردم اما گفت این کارو نکن،😮‍💨 منم دلم نمی‌خواست کاری کنم که مامان با ترانه سر لج برداره قدم اشتباه ما اون موقع برداشتیم که مامانو تو این ماجرا قرار دادیم اگه خبر نداشت شاید تنها اذیت کردنش این میشد که بخواد ترانه رو تو شرایط بدی قرار بده اما الان داشت از دو طرف ما رو اذیت می‌کرد. !! من به ترانه گفتم باید یه جوری رفتار کنی که مامانم فکر کنه ما واقعاً عاشق هم شدیم اما انگاری زیاد حرفمو جدی نگرفت ولی خوب می‌دونستم تنها راهش همینه !! اینطوری مامان دست از سرمون برمی‌داره و بی‌خیال ازدواج من با دختر خالم میشه،😮‍💨 🖤🩺🤍 البته مامان ممکنه خیلی تلاش کنه خیلی بخواد اذیت کنه اما همین که منو ترانه جفتمون از این موضوع باخبر باشیم همه چی رو حل می‌کنه ،!! اما این کارم باید بذاریم برای بعد از ازدواج ،چون اگه ببینه ما قبل از ازدواج داریم با هم وابسته میشیم و علاقه بینمون به وجود میاد، اینطوریه همه تلاششو می‌کنه تا این ازدواج به هم بخوره. ! مامانم واقعا آدم عجیبی بود !! بعضی وقتا یه جوری رفتار می‌کرد که با خودم می‌گفتم این زن می‌تونه شیطونم درس بده خیلی با سیاست بود و بلد بود چیکار کنه دقیقاً چیزی که بابا نداشت😒 بابام مرد تقریباً ساده بود که تموم این سال‌ها همیشه حرفش حرف مامانم بود و منم می‌دیدم که تو این همه سال چقدر بابا اذیت میشه !! گاهی وقتا دلش می‌خواست یه کاریو انجام بده اما به خاطر اینکه مامان گفته بود نه یا به خاطر اینکه ناراحتش نکنه از خواسته‌های خودش میزد ،، اون موقع‌ها خیلی برام سوال میشد اما با خودم می‌گفتم به خاطر عشق و دوست داشتنه اما به نظرم از یه جایی به بعد میشه عادت کردن.! ادامه دارد... ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
🩺💉 قسمت صد و ششم 🖤🩺🤍 💥ترانه: وقتی رسیدم خدا روشکر همه خواب بودن اما چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که یهو در اتاقم باز شد و سارا اومد داخل ،! انقدر گریه کرده بود که چشماش ورم کرده بود با تعجب نگاهی بهش انداختم و گفتم: چی شده سارا چرا اینجوری قیافت ؟!🙁🤔 _حالم خیلی بده ترانه نمی‌دونم باید چیکار کنم ماهان مدام بهم پیام میده و تهدیدم می‌کنه که میاد جلوی در خونمون ، حسابی از دستم کفری شده کاشکی عصبانیش نکرده بودم خیلی می‌ترسم واقعا😰😭 _غلط کرده که تهدیدت می‌کنه شمارشو بده من تا فردا برات درستش می‌کنم! _ می‌خوای چیکار کنی آبجی!؟ -شمارشو می‌خوام بدم به شایان _نه زشته این کارو نکن آبروم میره! -چه آبرو رفتنی مگه تو اشتباهی کردی دیگه این دور زمونه همه تو رابطه میرن تو هم حالا شانست یه آدم ناجور گیرت افتاده خودش به من گفت این کارو بکنم! _مطمئنی؟ بعداً برات بد نشه -نه نگران نباش شایان اصلاً همچین آدمی نیست شمارشو بده به من و بلاکش کن دیگه نه جوابشو بده نه برو ببینش ازت خواهش می‌کنم!! _میشه بیام بشینم پیشت -آره قربونت برم بیا 🥰😊 نشستم رو تخت و سارا اومد کنارم نشست. خودشو انداخت تو بغلم و منم سفت بغلش کردم ، چقدر احساسات بدی داشت الان با خودش من تا حالا عاشق نشده بودم اصلاً درک نمی‌کردم این حسی که داره یعنی چی واقعا نمی‌تونستم هیچ کاری بکنم تا یکم از این حالی که داره دور بشه!! 🖤🩺🤍 چون بلد نبودم چه حرفایی بهتره بهش بزنم اگه به من بود فقط نصیحتش می‌کردم ، اما اینو می‌دونستم که به همچین چیزی احتیاج نداره.! یکم که گذشت سارا گفت : خیلی دلم براش تنگ میشه اما می‌دونم این رابطه اشتباهه این عشق منو نابود می‌کنه !!😣☹️ من اگه این کارو کنم تموم آینده و رویاهایی که تو ذهنم ساخته بودم رو خراب می‌کنم اما با دلتنگیش چیکار کنم _سارا تو خودت می‌دونی که من هیچ وقت حس عاشق شدن رو تجربه نکردم نمیگم شایانو دوست ندارم ، اما دوست داشتن معمولیه اینجوری نیست که بگم اگه تو زندگیم نباشه دیوونه میشم و می‌میرم ! برای همین واقعاً نمی‌دونم چطوری می‌تونم بهت کمک کنم. 🙄😮‍💨 اما مطمئنم یه مدت که بگذره تازه مغزت باز میشه متوجه میشی چقدر از خودت گذشته بودی واسه یه پسری که یک درصد هم ارزشش رو نداشته اون موقع است که تازه خدا رو شکر می‌کنی که از این رابطه اومدی بیرون من نمی‌خوام احساساتت رو بی‌ارزش کنم ۱۰۰ که عشق و علاقه تو واقعیه و از ته دلته اما مطمئنم.! با کارایی که این پسر در حقت کرده بدن متوجه میشی که این احساست اشتباه بوده تو شانس بهتری برای عاشق شدن داری🥰 می‌تونی با یکی ازدواج کنی که بهت احترام بزاره دوست داشته باشه احساس امنیت کنی کنارش تو واقعا اگه با این آدم ازدواج می‌کردی حالت کنارش خوب بود ! واقعا اگه این آدم اسمش میومد تو شناسنامت می‌تونستی طعم خوشبختی واقعی رو بچشی به نظرت میشد سارا؟🙁🤔 ادامه دارد... ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️