eitaa logo
مخاطب خاص
5.2هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
8.8هزار ویدیو
8 فایل
شما را دعوت میکنم به عاشقانه ای با خدا،خبری،حوادث،شگفتی ها، تاریخی،عشق امام رضایی،انگیزشی https://eitaa.com/joinchat/2956198204Cc60d5d9ce9 @Mokhatabkhaaas جهت تبلیغات به آیدی👇 @samera5857 رمان https://eitaa.com/Mokhatabkhaaas/18798 ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ خنک‌ترین و خفن‌ترین مقصدهای ایران تو تابستون: • ماسال: روستای مه‌آلود، بهشت گیلان • فیلبند: روستایی بالای ابرها در مازندران • سرعین و اردبیل: خنک، کوهستانی، چشمه‌های آبگرم • جواهرده: ییلاق خنک با جنگل‌های مه‌آلود ـ رامسر • گردنه حیران: جاده‌ای رویایی وسط مه و جنگل • دشت‌ارژن و سپیدان: نسیم خنک در دل استان فارس • سمیرم: شهر آبشارها و نسیم دل‌انگیز ـ اصفهان • اورامانات: هوای کوهستانی، معماری پلکانی و خنکای دلچسب ـ کردستان و کرمانشاه • ییلاقات بویراحمد: خنک، بکر و پر از سبزی • الموت و رودبار: ییلاقی، بکر و پر از درختای زیتون 📌 اگه از گرمای تابستون خسته شدی، اینا مقاصدی‌ان که کولر طبیعی دارن! «بفرست برای اونایی که همیشه منتظر یه بهونه برای سفرن 😍🗺️» ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
مخاطب خاص
🩺💉 #ترانه قسمت صدو هشتم 🖤🩺🤍 یاد قیافه شایان افتادم وقتی دیدی پسر مزاحمم شده چه جوری قاطی کرده ب
🩺💉 قسمت صدو نهم 🖤🩺🤍 من هنوز حاضر نشده بودم ، سریع رفتم داخل اتاق و لباسم رو عوض کردم تا آماده بشم سرسرکی لباسی تنم کردم و همون لحظه صدای بوق ماشین شایان رو شنیدم🤦🏻‍♀😳 از خونه اومدم بیرون سوار ماشینش که شدم نگاهی به قیافه نگرانم انداخت و گفت : سلام خوبی ترانه چیزی شده ؟! -نه شایان خیلی استرس دارم نگران سارام. _مشکلی براش پیش اومده چیزی شده - نه یعنی صبح چشمامو که باز کردم خونه نبود اما مامانم پرسیدم گفت با دوستش رفته بیرون اما هرچی زنگ میزنم بهش جواب نمیده ، می‌ترسم پسر غلط اضافی بخواد بکنه واقعا نگرانشم !! _یعنی ممکنه پای این پسر تو این ماجرا وسط باشه ؟ -نمی‌دونم واقعاً من خیلی شناخت در موردش ندارم فقط یه بار دیدمشو باهاش بحثم شد ! _تو با پسره بحث کردی!؟؟ -آره _یعنی چی شروع کردم ماجرای اون روز تعریف کردن به لحظه شایان خیلی داره عصبانی‌تر از قبل میشه !😓 حرفم که تموم شد گفتم چرا داری اینجوری نگاه می‌کنی!؟ _یعنی واقعا نمیدونم بعضی وقتا بهت چی بگم ترانه چرا انقدر باید به یه پسر رو بدین اصلاً با چه اجازه‌ای با تو اینطوری حرف زده؟ _منم که ساکت نبودم هرچی از دهنم در اومد بارش کردم _ شماره این پسره رو نداری _چرا دیشب برام فرستاد سارا اما بهش زنگ نزدم تا الان !! _شمارشو بده به من -میخوای چیکار کنی ؟! _شمارشو بده الان می‌فهمی می‌خوام چیکار کنم همینکه شماره رو که بهش دادم ، سریع با گوشیش به پسره زنگ زد📱 🖤🩺🤍 گوشیو گذاشت روی اسپیکرو چند ثانیه بعد صدای پسره که داشت با صدای بلندی داد و هوار می‌کرد پیچید تو گوشم 📱 یه لحظه قلبم وایستاد😰🫀 قبل از اینکه من بخوام چیزی بگم شایان با لحن بدی گفت : پسر جون صداتو یه لحظه بیار پایین دارم حرف میزنم!! -چی میگی تو مرتیکه اصلاً کی هستی که به من زنگ زدی😠 با صدای گریه سارا که به گوشم خورد یه لحظه حس کردم روح از تنم جدا شد ،! بدون اینکه دست خودم باشه شروع کردم با صدای بلند جیغ و داد کردن و فحش دادن به ماهان ، همون لحظه که دید من این کارو کردم ماهان گوشیو قطع کرد و ارتباط ما باهاشون قطع شد📱 شایان نگاه عصبانی بهم انداخت و گفت برای چی داری اینجوری می‌کنی خب الان پسره قطع کرد من چه جوری دوباره به این پسره دست پیدا کنم!؟؟ شایان تو روخدا یه کاری کن اون دیوونه است باور کن اون عقل درست حسابی نداره یه بلایی سر خواهرم میاره🙏😭 قبل از اینکه من بخوام چیزی بگم شایان گوشیو از دستم گرفت و شماره سارا رو از توش پیدا کرد و بهش زنگ زد ،! اما خدا را شکر این دفعه سارا جواب داد و صدای گریه‌اش پیچید تو گوشم ماهان قبل از اینکه من بخوام دوباره گند بزنم گفت سارا خانم آدرس جایی که هستی رو بده!؟ سارا با اینکه داشت انگاری جلوی اون پسره می‌ایستاد تا بتونه جواب تلفنش رو بده تند تند آدرسو داد و شایانم بدون اینکه وقتو تلف کنه راه افتاد!!😨🥶 ادامه دارد... ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
🩺💉 قسمت صدودهم 🖤🩺🤍 خدارو شکر خیلی دور از اینجا نبود و دو تا خیابون اون طرف تر آدرس یه پارک رو داده بود ،!! تا رسیدن به اونجا من با صدای بلند گریه می‌کردم و حسابی اعصاب شایانو خرد کرده بودم اما انگاری اونم شرایطمو درک می‌کرد و هیچی بهم نمی‌گفت 😭😣 بالاخره رسیدیم اونجا و دقیقا همون لحظه سارا رو دیدم که با صدای بلند داره گریه می‌کنه و سعی می‌کنه خودش رو از دست ماهان که محکم نگهش داشته بود فراری بده !! انگار ماهان فهمیده بود ما داریم میایم برای همون داشت کشون کشون سارا رو با خودش میبرد،جایی! برام جالب بود که هیچ کدوم از مردمی که اونجا بودن حتی به این فکر نکردن که برن جلو به سارا کمک کنن !!😤☹️ شایان با تموم سرعتش رفت و جلوشون ترمز زد و از ماشین پیاده شد. ماهان که دید شایان اومده یه لحظه ترسید و چند قدمی به عقب رفت منم سریع پیاده شدم و رفتم سمت سارو محکم گرفتمش تو آغوشم !! هیچی نمی‌تونستم بهش بگم فقط با صدای بلند گریه می‌کردیم و محکم همو بغل کرده بودیم شایانو دیدم که اولین مشتشو تو صورت پسر پایین آورد! همون لحظه بود که همه مردم دورمون جمع شدن واقعا چقدر احمقانه بود یعنی به این فکر نیفتاده بودن که یه دختر تنها از دست این نجات بدن 😠 اما حالا که دوتا مرد دارن با هم دعوا می‌کنند براشون جالب شده و اینجوری دور ما جمع شدن، ماهان حسابی از دست شایان داشت کتک می‌خورد به خاطر اینکه نه زورش بهش می‌رسید و نه حتی هیکلش اندازه اون بود... 🖤🩺🤍 دروغ چرا داشتم لذت می‌بردم و حسابی کیف میکردم اما بیشتر از این اگه میخواست کتک بزنه می‌ترسیدم براش دردسر درست بشه ‌!!😏🙄 برای همین قبل از هر کاری سارا رو داخل ماشین نشوندم و بعدش رفتم سمت شایان و ازش خواهش می‌کردم که بس کنه اما انگار هیچی نمی‌شنید و فقط ضربه‌هایی بود که به ماهان وارد می‌کرد.! بالاخره شایان بیخیال شد و آخرین لحظه با صدای بلند گفت یه بار دیگه فقط یه بار دیگه دور و بر این دختر ببینمت ببین چه روزگاری ازت سیاه می‌کنم بیشرف😠😤 فکر کردی کی هستی آخه بچه جون من ۱۰ تا مثل تورو زیر دستم می‌چرخونم اون وقت می‌خوای گنده لات بازی در بیاری برام آخرین ضربه هم با لگد به پاش زدو با همدیگه سوار ماشین شدیم سارا همچنان گریه می‌کرد و از ترس به خودش می‌لرزید حسابی اعصابم خورد شده بود اما شایان خودشو کنترل می‌کرد و هیچی نمی‌گفت و با نفس‌های عمیقی که می‌کشید! می‌فهمیدم هنوز حرصش خالی نشده بعد از چند دقیقه جلوی مغازه نگه داشت و از ماشین پیاده شد ، تندی برگشتم عقب و با حرص لب زدم : سارا تو مگه به من قول ندادی که دیگه با این پسره نری بیرون اینجا چیکار می‌کردی🤨!؟؟؟ _ترانه به خدا من باهاش نرفتم بیرون با دوستم بیرون بودم که یهو سر راهم سبز شد ! حتی یه جوری با دوستم رفتار کرد که اون بیچاره مجبور شد منو تنها بذاره و بره ، البته خودم ازش خواستم چون می‌دونستم ممکنه بلایی سر اون بیاره!!🥺😢 ادامه دارد... ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
نمایی از شهر لاهیجان ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️
849K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنگل سیاهکلرود 🍃 یه لوکیشن خنک برای تابستون 😍👍 📍گیلان ، کلاچای ، سیاهکلرود، منطقه دو آب ⚜️@Mokhatabkhaaas⚜️