.#پابوس_کربلامیخواهم_حسین_جان
#امام_حسین_علیه_السلام_و_اصحابش 🍃🏴
در روضه ها کلیدِ اجابت گرفته ایم
یک یاحسین(ع) گفته و حاجت گرفته ایم
چلّه نشینِ چادر مشکیِ زینبیم(س)
از این طریق، درس نجابت گرفته ایم
از دست های حضرت عباس ِ(ع) با جنم
مُهر و مدالِ شور و شجاعت گرفته ایم
شد پاسبانِ خیمه علي اکبر(ع) و چه خوب؛
از سیره اش صلابت و غیرت گرفته ایم
این اشک را برای دم ِ احتضارمان
از حضرت رقیه(س) امانت گرفته ایم
با إذن شیرخوارۂ لب تشنۂ رباب(س)
در کشتی نجات سکونت گرفته ایم
عاصی و دردمند و گرفتار آمدیم
پیش از شفا، براتِ شفاعت گرفته ایم
این مرگِ بی هدف نمی آید به کارمان
ما از حسین(ع) قول شهادت گرفته ایم!
#صلی_ألله_علیک_یا_أباعبدالله
#أللهم_ارزقنا_شهادة_في_سبیلک
#بصیرت_عاشورایی #پابوس
#سلام_امام_زمانم
#مرضیه_عاطفی
.
شعری تقدیم به نوجوان فداكار ايذه اى، #شهيد_على_لندى قهرمان
دیدیم از او فعل خوشایندی را
دلسوزی و اوج دغدغه مندی را
ایران به خدا نمی برَد از خاطر
ایثارگریِ علیِ لندی را!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#علی_لندی
.
🌾✨#امام_حسین علیه السلام
#شهادت
دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند
از دلِ باغ تمام ثمرت را بردند
بر زمین خورد و همان لحظه زمینگیر شدی
تیرها خوش قد و بالا پسرت را بردند
علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت
کمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند
دست شش ماهه تکان خورد میان دستت
تا که با تیرِ سه پر، بال و پرت را بردند
پایِ گودال؛ به پیشانی تو سنگ زدند
عمرسعد(لع) تشر زد! سپرت را بردند
ضرب شمشیر به فرق سرت آسیب رساند
تا در آن همهمه نام پدرت را بردند
رو به زینب(س) به تنت پیرهنت شد پاره
پایکوبان به سرِ نیزه «سرت» را بردند
رفتی و حالِ حرم لطمه زنان ریخت به هم
تا که با مشعلِ آتش خبرت را بردند
شک ندارم دَله دزدانِ حرامی حتی
خیمهٔ سوخته و شعله ورت را بردند
حرمله(لع)شمر(لع)سنان(لع)بر شتری بی محمل
خواهرت، جانِ دلت، همسفرت را بردند!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
🌾✨#امام_حسین علیه السلام
#شهادت
دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند
از دلِ باغ تمام ثمرت را بردند
بر زمین خورد و همان لحظه زمینگیر شدی
تیرها خوش قد و بالا پسرت را بردند
علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت
کمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند
دست شش ماهه تکان خورد میان دستت
تا که با تیرِ سه پر، بال و پرت را بردند
پایِ گودال؛ به پیشانی تو سنگ زدند
عمرسعد(لع) تشر زد! سپرت را بردند
ضرب شمشیر به فرق سرت آسیب رساند
تا در آن همهمه نام پدرت را بردند
رو به زینب(س) به تنت پیرهنت شد پاره
پایکوبان به سرِ نیزه «سرت» را بردند
رفتی و حالِ حرم لطمه زنان ریخت به هم
تا که با مشعلِ آتش خبرت را بردند
شک ندارم دَله دزدانِ حرامی حتی
خیمهٔ سوخته و شعله ورت را بردند
حرمله(لع)شمر(لع)سنان(لع)بر شتری بی محمل
خواهرت، جانِ دلت، همسفرت را بردند!
شاعر: #مرضیه_عاطفی