eitaa logo
مخاطب خاص
1.6هزار دنبال‌کننده
503 عکس
655 ویدیو
3 فایل
کانال رسمے برنامه‌ تلویزیونی مخاطب‌خاص شب‌های جمعه | ساعت۲۳ | شبکه‌سه | کربلا پیامک 20000356 . پیامک: ۳۰۰۰۱۴۴۴ . پیامگیر صوتے: ۴۲۸۸۷۷۷۷- ۰۲۱.
مشاهده در ایتا
دانلود
. دلم برای شما غرق آه و غم شده است نسیم رحمتتان باز شاملم شده است   دعای فاطمه در حق من اثر کرده غلامی در این خانه قسمتم شده است   به قدر دانه ی ارزن کسی مرا نخرید به جز شما چه کسی سایه ی سرم شده است؟  به هر کجا که روم باز پر کشم اینجا کبوتر دل من جلد این حرم شده است  کسی که قطره ی اشکی برای تو ریزد به چشم حضرت زهرا چه محترم شده است  همین که هر شب جمعه میان بزم عزا رسد کسی, به یقین شامل کرم شده است   همیشه روسیهان نیز پیش تو شاهند که خوب و بد به بساطت شبیه هم شده است  ز کودکی در این خانه نوکری کردم گدایی در این خانه عزتم شده است  از آن زمان که  پدر بین روضه ها بردم  غلام کوی ابالفضهل, شهرتم شده است  بهای گریه ی بر تو بود بهشت برین که گریه بهر عزایت تجارتم شده است  خدا کند که بمیرم به پای شش گوشه فقط همین به خدا, حرف آخرم شده است   ✍ ..... .............. شب جمعه حرم یار چه دیدن دارد گریه های من ِ هجران زده دیدن دارد شب جمعه اسٺ نوایی ز حرم میاید نوحه ی حضرٺ زهراسٺ شنیدن دارد
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .
. سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه .