eitaa logo
مخاطب خاص
1.4هزار دنبال‌کننده
461 عکس
586 ویدیو
3 فایل
کانال رسمے برنامه‌ تلویزیونی مخاطب‌خاص شب‌های جمعه | ساعت۲۳ | شبکه‌سه | کربلا پیامک 20000356 . پیامک: ۳۰۰۰۱۴۴۴ . پیامگیر صوتے: ۴۲۸۸۷۷۷۷- ۰۲۱.
مشاهده در ایتا
دانلود
. سائلم بر سفره اى که سفره دارش فاطمه است هرکه مى آید کنار آن کنارش فاطمه است معنى خیر کثیر این است, اگر لطف خدا بر زمین جارى است قطعاً آبشارش فاطمه است شرط پیغمبر شدن بوسه به دست فاطمه است تاج پیغمبر نگین افتخارش فاطمه است گر به کعبه رو نمودم زادگاه مرتضى است گر به کعبه تکیه کردم مستجارش فاطمه است مى شود فهمید از طرز مناجات شبش هرکه شد عبد خدا پروردگارش فاطمه است فاطمه قبرى نمى خواهد نجف وقتى که هست مرتضى نقش روى سنگ مزارش فاطمه است پنج بار از آن کسا خورشید اگر بیرون زده مطمئناً منشاء هر پنج بارش فاطمه است به تلافى دویدن هاى بین کوچه اش ناقه اى دارد قیامت که سوارش فاطمه است هرکه اینجا نوکرى کرده خیالش راحت است آنکه محشر مى دود دنبال کارش فاطمه است آنکه در وقت اسیرى با سلاح خطبه اش کوفه را ساکت نمود آموزگارش فاطمه است زور بازویش چهل تن را به زانو مى زند حیدرِ تنها سپاه استوارش فاطمه است مى چکد از دامنش خون, مى چکد اشک از رخش باغ سرسبز ولایت لاله زارش فاطمه است محسنى که ثلثى از سادات مى ماندند از او پشت آن دیوار حالا سوگوارش فاطمه است ✅ ۱۴۰۲ ✍ علیه_السلام .............. . اشک از دیده ی دریا افتاد ثمر از شاخه طوبی افتاد  این سخن ورد زبان ها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد چقدر مَردم این شهر بَدَند منُ و زهرای مرا چَشمْ زدند کاش در سینه من درد نبود مرتضی این همه شبگرد نبود صورت همسرِ من زرد نبود بین این شهر یکی مَرد نبود تا که در را به لگد وا کردند همه ی شهر تماشا کردند آسمان تیره شد و تار شد و پشت در ، یار گرفتار شد و روبرو با نوک مسمارشد و پهلویش زخم شد و زار شد و سرِ حیدر کتک از دشمن خورد زنِ من ضربه مَرد اَفْکن خورد به دلم غم چه شکافی می زد آه ..، قنفذ چه غلافی می زد همسرم را به تلافی می زد چند تا ضربه ، اضافی می زد که خیال همه را تخت کند غسل زهرای مرا سخت کند غصه خوب است مرتب نرسد آفتابم نرود شب نرسد خاک بر چادر زینب نرسد وای اگر آب برآن لب نرسد چادرت را به سرِ ماه بکش لب گودال بیا آه بکش ✅حسین‌قربانچه ۱۴۰۲ .
Fadaeian-Komeil-14020917_1.mp3
14.04M
. منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری باورم نیست ولی آبرویم را ببری قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند بازگشتم به سرایت، به امید نظری ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری جز در فیض علی را نکنم دَق الباب همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری اشک هایم همه از دوری صحن نجف است کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری آرزویم همه این است شوم نذر حسین سر دهم پای غمش مثل نوید صفری کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما... فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر رفت سوی بدنش با غضب بیشتری رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری
Fadaeian-Komeil-14020917_1.mp3
14.04M
. منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری باورم نیست ولی آبرویم را ببری قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند بازگشتم به سرایت، به امید نظری ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری جز در فیض علی را نکنم دَق الباب همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری اشک هایم همه از دوری صحن نجف است کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری آرزویم همه این است شوم نذر حسین سر دهم پای غمش مثل نوید صفری کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما... فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر رفت سوی بدنش با غضب بیشتری رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری
Fadaeian-Komeil-14020917_1.mp3
14.04M
. منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری باورم نیست ولی آبرویم را ببری قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند بازگشتم به سرایت، به امید نظری ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری جز در فیض علی را نکنم دَق الباب همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری اشک هایم همه از دوری صحن نجف است کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری آرزویم همه این است شوم نذر حسین سر دهم پای غمش مثل نوید صفری کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما... فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر رفت سوی بدنش با غضب بیشتری رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری
Fadaeian-Komeil-14020917_1.mp3
14.04M
. منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری باورم نیست ولی آبرویم را ببری قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند بازگشتم به سرایت، به امید نظری ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری جز در فیض علی را نکنم دَق الباب همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری اشک هایم همه از دوری صحن نجف است کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری آرزویم همه این است شوم نذر حسین سر دهم پای غمش مثل نوید صفری کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما... فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر رفت سوی بدنش با غضب بیشتری رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری
Fadaeian-Komeil-14020917_1.mp3
14.04M
. منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری باورم نیست ولی آبرویم را ببری قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند بازگشتم به سرایت، به امید نظری ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری جز در فیض علی را نکنم دَق الباب همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری اشک هایم همه از دوری صحن نجف است کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری آرزویم همه این است شوم نذر حسین سر دهم پای غمش مثل نوید صفری کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما... فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر رفت سوی بدنش با غضب بیشتری رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری
Fadaeian-Komeil-14020917_1.mp3
14.04M
. منم و حسرت یک عمر پر از پرده دری باورم نیست ولی آبرویم را ببری قبح تأخیر مرا از کرمت زود ببخش چون نمانده است ازین عمر، دگر آنقدری هر کجا رفتم و دیدم که پناهم ندهند بازگشتم به سرایت، به امید نظری ضرر عمر هدر رفته، شود سود کلان اگر از بنده ی خسران زده ات درگذری جز در فیض علی را نکنم دَق الباب همه ی خیر، فقط هست در اینگونه دری اشک هایم همه از دوری صحن نجف است کاش قسمت بشود دیدن صحن پدری تازه فهمیده ام از سیر مرام شهدا کارِ بی خصلتِ اخلاص، ندارد اثری آرزویم همه این است شوم نذر حسین سر دهم پای غمش مثل نوید صفری کاش مادر بدهد کرب و بلایم را تا تحت قبه بنشینم شب جمعه سحری جگرم سوخته از صوت بُنَیّ، حتما... فاطمه کرده میان حرمش نوحه گری همه با بغضِ علی ضربه زدند اما شمر رفت سوی بدنش با غضب بیشتری رفت زینب به حرم سر بزند تا برگشت پیش چشمان ترش رفت روی نیزه سری