#کربلا
#مخاطب_خاص
من کجا، باران کجا و راهِ بى پایان کجا
آه! این دلدل زدن، تا منزلِ جانان، کجا
اى حریر از شانههایت ریخته تا راه من
عطر خوبت را بگو آخر کنم پنهان کجا
من غریق رودهاى خفته در نام توام...
مرغ دریایى کجا و بیمِ از طوفان کجا
هرچه کویت دورتر، دل تنگتر، مشتاقتر
در طریق #عشق بازان، مشکلِ آسان کجا
کاتبان گفتند: شب، تکثیر گیسوى تو است...
نور خورشید انعکاس چشمهى روى تو است
بىقرارِ دیدنت، این خاکِ باران خورده است
خوابِ چشمان مرا امشب خیالت برده است
#پوریا_سوری