eitaa logo
مخاطب خاص
1.5هزار دنبال‌کننده
461 عکس
586 ویدیو
3 فایل
کانال رسمے برنامه‌ تلویزیونی مخاطب‌خاص شب‌های جمعه | ساعت۲۳ | شبکه‌سه | کربلا پیامک 20000356 . پیامک: ۳۰۰۰۱۴۴۴ . پیامگیر صوتے: ۴۲۸۸۷۷۷۷- ۰۲۱.
مشاهده در ایتا
دانلود
amir tala joran - nam man - 128 - 1musics.com.mp3
4.25M
نام ما را بنویسید بر ایوان نجف – امیر طلاجوران
Nazar Ghatari - Rahe Eshgh (320) (1).mp3
7.65M
🔴 مداحی زیبای اربعین نزار قطری 🔵 میام با خوانده اقا اجازه داده
YEKNET_IR_shoor_vafat_hazrat_ommolbanin(1).mp3
9.46M
غم ، قرارِ دلِ پُرمشغله‌ی عُشاق است..
34.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه سَرِقرار حاضر می‌شویم! سال‌هاست وعده کرده‌ایم... را... باشیم! یا خودمان می‌رسیم؛ یا دل‌مان! تا یار که‌ را خواهد و... موجِ بی‌قرار را می‌شنوید باصدای:
. ی این روزا کارم اینه که با اشک خاطرات تو رو مرور کنم از کنار عمودِ توو عکسا بکشم آهی و عبور کنم زائرای توو جاده رو هرروز می‌بینم از توو قاب تِلْویزیون می‌زنم هی به سینه با حسرت یه چِشَم اشکه و یه چشمم خون این سزای کدوم گناه منه؟ این روزا خیلی توو سرم جنگه اصلا امسال یجور دیگه دلم واسه‌ مشّایه تا حرم تنگه دوری از تو اَمونم‌و برده من کجا و غم فراق کجا؟ از توو خونه‌ سلام میدم اما خونه‌ی من کجا عراق کجا؟ باشه امسال کربلا نمیام ولی از این فراق می‌میرم اشتیاق تو رو چیکار کنم؟ که از این اشتیاق می‌میرم خودمو توی جاده می‌دیدم که بازم اومدم پیاده‌روی وقتی اون زائر عراقی گفت من به یادت قدم زدم اخوی گرچه بغضی که توو گلومونه حسرت رفتنِ دوباره‌ی ماست من دلم روشنه که حاج‌قاسم اربعین نایب‌الزیاره‌ی ماست شاعر: .
◾💠◾💠◾ *دوبیتی* *بسم الله الرحمن الرحیم* یا کعبه الرضایا، *دوبیتی های اربعین* فدای گریه های عمه زینب چه غم داره صدای عمه زینب بیا تا خون بگرییم مثل مهدی همه واسه غمای عمه زینب عجب حال هوایی داره امشب حسینم وا حسینا ذکر هر لب به عباس و علی اکبر بگویید که از شام بلا برگشته زینب فلک از غم شکسته بال زینب خدا داره خبر از حال زینب جوونای بنی هاشم کجایید پاشید بیاید به استقبال زینب سلام ای لاله ی در خون تپیده سلام ما برآن حلق بریده تو حق داری منو نشناسی داداش تنم زخم و همه موهام سپیده منم زینب که زهرا در وجودم سراسر عشق تو در تار وپودم به شوق دیدنت برگشتم اینجا وگرنه تو خرابه مرده بودم من از روز ازل دل بر تو بستم دیدی تا پای جون پای تو هستم یه جوری مثل مادر خطبه خوندم دهان کوفه و شامو شکستم طلای دخترت رو پس گرفتم ببین انگشترت رو پس گرفتم چهل روز تازیونه خوردم اما من از نیزه سرت رو پس گرفتم منو زخم زبونو ناسزا کشت منو این طعنه های ناروا کشت میون کوچه و بازار، ای وای منو اين چشمهای بی حیا کشت چهل روز نه چهل سال غصه خوردم برات موی سفید سوغات آوردم چهل منزل به روی نیزه داداش تو گریه کردی و من سنگ خوردم همین‌که خیمه غارت شد حرم سوخت دل بابامو قلب مادرم سوخت همین جا بود رقیه داد میزد بیا عمه کمک کن چادرم سوخت همین جا اکبرت رو بوسه دادم رخ پیغمبرت رو بوسه دادم بجای مادرم زهرا تو گودال رگای حنجرت رو بوسه دادم همین جا هستی من رفته بر باد همین جا دخترت در اتش افتاد نمیشه باورم بعد چهل روز رسیدم کربلا ای داد بیداد سکینه با دلی زار و پریشون یه چشمش اشک و چشم دیگرش خون کنار قبر عباس ناله میزد چشت روشن چشت روشن عمو جون میاد از پشت خیمه ها صدایی گل مادر گل مادر کجایی واست گهواره اوردم عزیزم علی لالای علی لالا، لالایی تو رفتی زخم بال و پر نبینی پر پروانه خاکستر نبینی سر تو بارها از نیزه افتاد که سیلی خوردن مادر نبینی ما رو دشمن چه سخت آزرد داداش سرت رو نیمه شب آورد داداش منو شرمندگی از این امانت رقیه ات تو خرابه مُرد داداش
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته آسمان‌ها را در این ایوان، مجاور ساخته از قدم‌هایت بپرس: این راه پایانش کجاست؟ کاین‌چنین از عالم و آدم، مسافر ساخته نه فقط قلب تو، قلب عالمی را سوخته نه فقط از من که از هر سنگ، شاعر ساخته خاک راهش مُحییَ الاموات، عطرش زندگی از قلوب مرده هم این خاک، عابر ساخته آن که می‌خوانی برایش: «یا حبیبی یا حسین» هر نگاهش، یک حبیب‌ابن‌مظاهر ساخته هر کسی، هر جا، دم از آزادگی زد، خویش را با امام عصر عاشورا، معاصر ساخته.. کارش از اول همین بود، آن مسیحایی که از، فُطرس پرسوخته، مرغ مهاجر ساخته کاش می‌دید، آن که رگ‌های گلویش را برید، خون جوشانش، چه دل‌ها را که طاهر ساخته آه! دیدن‌ها چه کرده با دل زینب؟ اگر این شنیدن‌ها، تو را آشفته‌خاطر ساخته.. 🔸شاعر:
4_5906979280805430882.mp3
3.64M
بزا برم به بالای تل خاک غم 💥💥بانوای گرم و دلنشین حاج عباس طهماسب پور بزا برم به بالای تل خاک غم بزا برم به بالای تل خاک غم دوباره ای برادر،برات بگیرم دم از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل مگه یادم میره شری که شمر،اینجا بپا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد مگه یادم میره مُردم سَره کوچه و بازار مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار مگه یادم میره خون بود روی چِشِ علمدار مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی حسین.... مارو وارد بزم شراب کردن یه عده نامحرم چش چرون یه عده بی حیای مست از یه طرف،زینب وارد مجلس رباب وارد بزم شراب کردن چوب خیزران،تشت طلا،جام شراب حسین... .
YEKNET.IR - shoor 6 - shahadat hazrat roghayeh 1400 - nariman panahi.mp3
5.67M
🍃افتادی لب تشنه رو خاک دعوا شد سرت 🍃هجوم آوردن با نیزه ها دور پیکرت 🎤
. ‍ و روضه متنی ویژه ═══✼✼═══ مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا 2 یعنی غبار جاده ی لیلا کنی مرا کوچک همیشه دور زلطف بزرگ نیست *از بالا به پایین می باره ... از ما نوکری میاد،از تو آقایی ... اگه بخوای تو از من توقع داشته باشی،خو من باختم ... اگه میبینی این همه سختی پای کارت میکشیم چون حساب اینه ما زیریم تو بالایی .... از ما چیزی به تو نمی رسه،معطل نکن .... اما : کریم کار خودشو بلده ... دارم یه خورده باهات حرف میزنم ... من زبونم اینه ... من با همین زبون گناه کردم ... جور دیگه بلد نیستم .... آخدا غلط کردم ... ✫ یه گناه رو تو ملاء عام نکردم .... اما هزار بار تو ملاء عام گفتم غلط کردم ... من سربه راهم .... بابا درست میشم .... یکم رو من وقت بزار ..... خوب اگه تو هم ولم کنی با بقیه چه فرقی داری ....* کوچک همیشه دور زلطف بزرگ نیست قطره شدم که راهی دریا کنی مرا .... حسین ....... الهی مادرم برات بمیره .... حسین ....... عشق تو رو ، خدا ازم نگیره .... آقا .... پیش طبیب آمده ام .... همین سه چهار هفته ی آخر سال ، ساده نمیگذرم کار داریم ..... اگه نجنبیم ، چشم رو هم بزاریم سال تموم شده ....... یه سال ما رو بزن .... یه محرم داشتم .... یه ماه صفر .... یه ماه رمضان گفتم حسین ...... ✫ آقا ..... دارم از الان خواهش میکنما .... من سال تحویل یه حرمی برام دست و پا کن .... مردم دارن برنامه ی سفرشونو می چینن .... ما هول و ولای حرم داریم ... یه نجفی .... یه کربلایی .... یه امام رضا ... میگن هرکی دم سال تحویل درگیر هر چی باشه ، تا آخر سال درگیر اوست .... یه کاری کن من درگیر تو باشم ... حسین ، دلم یه کربلا میخواد ... حسین ، یه گنبد طلا میخواهد ... حسین ، دلم امام رضا میخواد ...* پیش طبیب آمده ام درد می کشم ... تو همه جای این عالم هر کسی دردی سراغش میاد میگن برو دکتر،برو طبیب ببینتت" اگه قرار من تو دم و دستگاه تو باشم درد بکشم ..... مردم چی میگن ؟!! هر جا رو رفتی تکلیفتو معلوم کنی ، برو ... اما اینجا هی رفتی ، اومدی یهو نیای بگی میخوای نمیخوای .... ✫ به خدا باخت ، من و تو میدیم .... یه جور باهاش حرف بزن انگار روبه راهی .... اما تو خلوتت باهاش حرف بزن .... بگو تو خیلی آدم داری،من کسی رو ندارم .... تو بازارت داغه ..... نمی دونم دیدی یه جایی میری از لا جمعیت تو شلوغی یهو تا می بیننت ، صدات می کنن میگن فلانی ما رو خیلی دعاکن،تو روضه خوانی تو گریه کنی ... میدونی یاد چی افتادم قیامت تو شلوغی ها ... ارباب حواسِش هست .... یهو جلو همه میگه ... تو بیا .... تو بیا .... یادت شبا دستت رو میزاشتی رو زانوت .... مثه بچه مرده ها برام گریه میکردی ؟؟؟ مردم هم حرفت می زدن .... حالا بیا .... هرکی گفت باکی هستی ؟ بگو با حسین .... پیش طبیب آمده ام درد می کشم شاید قرار نیست مداوا کنی مرا ...... ✫ علیه_السلام .
. گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی... گاهی اگر در چاه مانند پدر آه اندوه مادر را حکایت کرده باشی... گاهی اگر زیر درختان مدینه بعد از زیارت استراحت کرده باشی... گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا آیینه ای را غرق حیرت کرده باشی... در سال‏های سال دوری و صبوری چشم ‏انتظاری را شفاعت کرده باشی... حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند گاهی نمازی را امامت کرده باشی... یا در لباس ناشناسی در شب قدر از خود حدیثی را روایت کرده باشی... یا در میان کوچه های تنگ و خسته نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی... پس بوده‌‏ای و هستی و می‏‌آیی از راه تا حق دل‏ها را رعایت کرده باشی... پس مردمک های نگاه ما عقیم‌‏اند تو حاضری بی‌‏آنکه غیبت کرده باشی 🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ .
. یک اربعین چو کاسه ی خون هر دو دیده شد یک اربعین سرت به سر نیزه دیده شد یادم نمی رود که در اینجا چه دیده ام گلهای باغ فاطمه با خنده چیده شد ای همسفر ز رنج سفر این قدر بدان از داغ غصه های تو زینب خمیده شد ای گوشوار عرش برین،بهر گوشوار گوش تمام دخترکانت دریده شد هر وقت بین ره به زمین خورد کودکی آنجا صدای گریه ی زهرا شنیده شد سربسته گویمت که مپرس از سه ساله ات درگوشه ی خرابه یتیمت شهیده شد درچار فرسخ است اگر حد تربتت چون زیر نعل جسم تو هرسو کشیده شد یادم نمی رود که عدو کاکلت گرفت با سختی تمام سر تو بریده شد زینب کجاو کوچه وبازار برده ها رنگ از رخ تمام اسیران پریده شد محمود اسدی ✍ .
24.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیایید درددل کنیم... حرف بزنیم... گریه کنیم و اشک بریزیم... و بزنیم! تلفن را بردارید و ۰۲۱-۴۲۸۸۷۷۷۷ را شماره‌گیری کنید.
خدای پیاده‌ها... عازمم حلال کنید؛ روی پروفایل‌ها! دانلودِ مداحی، قبل از سفر! دِهینِ ابوعلی... تیربرق‌های پُر از سیم... آهنگِ یوسف پیامبر از ماشین کپسولِ گاز... کنار قدم‌های جابر... یُسَجِّلنی... تِزورونی... مبل‌های خسته، کنار جاده... مای بارِد... موکب‌های دوست‌داشتنی... صدای بلندگوی مرکز مفقودین... خرماارده‌های شیرین... هَلَبیکُم بِزوّارِ اَبوُسَجّاد... حاجی! وای‌فای موجود... فنجان‌های قهوه‌ی عربی... کوله‌پُشتی جای بالِشت... ماساژهای صلواتی... اولین نگاه به گنبدِ ماه... حالا، اما... جنون؛ بر جاماندگانت حلال است!
22.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نامه‌ای به امام هادی(عليه‌السلام) نوشت و از دوری‌راه برای عرض حاجت و پرسش از ايشان گلايه كرد. امام مرقوم فرمودند: هرگاه... درخواست و كاری داشتی، كافی است آن را بر لب آوری! به تو پاسخ خواهيم داد. 📚 كَشفُ المُحجّة، صفحه۲۱۱
. اینجایی که من هستم تاریکیه میدونم من به نور میرسم اگه تو کمکم کنی میتونم خودمو به حرم میرسونم دنیا رو برا خودم جهنم کردم بیا پا در میونی کن میخوام برگردم تو خودت گفته بودی که شفا تو روضه است بیا بین برات چقدر مریض آوردم تو سرت شلوغه میدونم منو راه دادی ممنونم بگو نشمرن گناهامو حالا که خودم پشیمونم با گذشتی و صبور حسین با منی تا دم گور حسین **** مردم که نمیدونن حالم چرا خرابه عاشق نشی نمیدونی چرا دقیقه ها عذابه چی میشه که آدم نمیخوابه بی خواب میشی وقتی از حرم دور باشی امیدی هم به رفتنت نداشته باشی یه نشونه ای حرفی یه پیامی چیزی رفیق اصلا شده این همه وقت تنهاشی یه محل به ما بذار امشب من که این همه دوست دارم بهتر از هرکسی میدونی این روزا چقدر گرفتارم دوست دارم عشق بخشنده من حسین حال و آینده من حسین 👇👇
enc_1630612030823259579253.mp3
4.12M
اینجایی که من هستم🥀😢 تاریکیه میدونم🖤😔 🎤امیر
4_5911207366870698941.mp3
10.62M
عشق بخشنده من یه محل به ما بذار امشب من که این همه دوست دارم😭 بیشتر از هرکسی میدونی این روزا چقدر گـــــــــرفتارم 🎙حاج امیر کرمانشاهی
YEKNET.IR - roze - hafteghi 99.03.24 - haj mohsen arab khaleghi.mp3
4.38M
🍃راهت دور شد از منظرم آهسته آهسته 🎤حاج 🌷 نگاهت دور شد از منظرم آهسته اهسته چه میگفتی به چشمان ترت آهسته آهسته تو داری میروی با سرعت از پیش نگاه من ولی جان‌میرود از پیکرم آهسته آهسته نمیگویم نرو اما نگاهی هم به زینب کن مدارا کن برادر خواهرم آهسته آهسته تو هر چه دور تر میرفتی به گوشم بیشتر آمد صدای گریه های مادرم آهسته آهسته چه میاید به روز حنجرت آهسته آهسته چه میاید به روز معجرم آهسته آهسته تو در گودال میمانی و میبنی که می آیند حرامی ها همه دور برم آهسته آهسته تو و عباس بودیدو حجاب خواهرت هم بود رود بعد از تو چادر از سرم آهسته آهسته .
Roze_Shab-jome_Amir-Kermanshahi_2.mp3
25.9M
🏴 میگم کربلا،میگن که راه ها بستست میگم امام رضا،میگن که راه ها بستست دربه درم،جایی رو دیگه ندارم که برم ... ◼️ ذکر توسل ،توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حاج امیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بند اول به عکسای حرم باید چقد نگا کنم برازیارتت تاکی خدا خدا کنم برا زیارتت ، اشک چشام رونه شد دارن میرن همه، ببین دلم دیونه شد نوای رولبام، شده آقا فقط حرم بیا و کاری کن، بیام حرم با مادرم ای شاه باکرم رویامه دیدن حرم دوری مابسه حرم بیا و ببرم لنگ یه کربلام اینه تموم صحبتم دیدم تو خواب یه شب.که من بزیره قبت ام بند دوم حرم یه باربیام آقا خدایی بستمه یه شب تو خواب دیدم ضریحتو تو دستمه برای گنبدت ، تویه همین حوالی بود برا زیارتت، چه شوری و چه حالی بود شده دلم آقا مریض صحن نینوا یه اربعین بزار بیام تو صحن کربلا عکسای گنبدت دل از دل ماها ربود بسویه مرقدت آقامن میکنم سجود به یاد کربلاببین که هق هق میکنم امسالم نیام حرم میمیرم و دق میکنم .
. چلچراغ یادها ... اینک ای شعر ای زبان شعله ور با توأم آتشفشان شعله ور سینه ام را داغ یاران سوخته است چلچراغ یادها افروخته است یاد مردانی که خاکستر شدند در میان شعله ها پرپر شدند صد نیستان ناله در نای من است یاد جبهه شعر و آوای من است یاد جبهه یاد مردان خداست یاد مردانی ز نسل کربلاست شرزه شیرانی که چون شاه نجف مست بودند از شراب لاتخف رادمردانی همه دریا نسب دل سپرده بر تب شط العرب شبشکارانی غیور و شب ستیز چون علی خیبر شکن مرحب ستیز همسفر با مرگ در فکر نبرد هرچه بادابادشان ذکر نبرد شوق آنها را در این ره توشه بود آرزوشان مرقد شش گوشه بود بانگ یا مهدی گل لبهایشان اشک شمع خلوت شبهایشان یاد باد آن روزگاران یاد باد بیستونهامان پر از فرهاد باد جنگ در ما شور و حال ایجاد کرد کوه و صحرا را پر از فرهاد کرد عشق شیرین شهادت داشتیم با تفنگ و جنگ الفت داشتیم روز و شب فرقی به حال ما نداشت پیش عاشق روز و شب معنا نداشت شب که میشد تازه روز رزم بود عزم یاران بر شهادت جزم بود خون ما جا در رگ اروند داشت اشک ما با علقمه پیوند داشت باز خواهم مصحف دل وا کنم خاطرات جبهه را نجوا کنم جبهه گفتم ، دیده ام در خون نشست دل کبوتر گشت و در مجنون نشست جبهه و دلهای بی روی و ریا جبهه و مردان سر تا پا خدا جبهه یاران را صفای مکه بود حجشان بیت الحرام فکه بود جبهه و جانه رها از دست تن لحظه های با شهادت زیستن ای شهادت با تو حالی داشتیم لحظه های بی زوالی داشتیم با ت یاران مست و بی پروا شدند جرعه نوش جام عاشورا شدند با تو پیروزی نصیب عشق شد سهم ما " فتح قریب" عشق شد هستیم با خاطرات آمیخته است پیش چشمم خون یاران ریخته است دیده ام در موجی از باروت و خون در سماع عاشقان رقص جنون دیده ام پروازها بی بال و پر دیده ام عباسها بی دست و سر دیده ام سروی که در خون پا گرفت اوفتاد از پا و سر بالا گرفت دیده ام مردی که بی سر می دوید از روی نعش برادر می دوید دیده ام گردان مرد خط شکن عارفان کامل بربط شکن حسرت پرواز مانده بر دلم خاکی ام ، پابست این آب و گلم پای تا سر درد و داغم ناله ام وارث صد باغ پرپر لاله ام می کشد اندوه تنهایی مرا داغ آن گلهای صحرایی مرا داغها را من تحمل میکنم در میان اشک خود گل میکنم گر چه من از رویشان شرمنده ام زنده ام با یاد یاران زنده ام باورم لبریز یاد جبهه هاست سینه ام آتش نهاد جبهه هاست یاد باد آن روزهای خوب جنگ جبهه و جولان تکبیر و تفنگ روزهای سنگر و شبهای رزم لحظه های مستی از مینای رزم در هجوم حادثه پیچیده بود بر تن دشت جنون شولای رزم سربداران را به دل شوق وصال بیقراران را به سر سودای رزم چون نهنگ.موج پیما در خروش غوطه ور در ورطه ی دریای رزم همنوای " با نوای کاروان" می رسید از هر طرف آوای رزم گوشه گوشه سینه چاک افتاده بود صد چو مجنون عاشق لیلای رزم هرچه بود آن روزها دیگر گذشت هشت سال اخلاص و ایثار و گذشت گرچه دشمن در هجوم جنگ بود نان به نرخ روز خوردن ننگ بود هر کجا حرف از شرف ، آزادگی کوچه هامان پر ز بوی سادگی نفس را یارای طنازی نبود هیچکس فکر زبان بازی نبود صحبت از مردی و رزم و عزم بود مرد ، کی در فکر عیش و بزم بود ? کوچه های حجله پوش شهر کو آن همه جوش و خروش شهر کو شهر ما عطر شقایق داشته است خیلی از مردان عاشق داشته است عاشقان رفتند و اینک بعد جنگ مانده بر پیشانی ام داغ درنگ آه آه از فتنه ی شیادها لاله ها را می برند از یادها بعضی از مردم اسیر نان شدند مست مست از نشئه ی عنوان شدند کیسه بهر مال دنیا دوختند با نمک زخم شهیدان سوختند یاد باد آنانکه در خون خفته اند در شلمچه ، فاو ، مجنون خفته اند یاد مستان قدح پیما به خیر جبهه و شبهای یا زهرا به خیر با شهادت فصل خوش عهدی به خیر حال ما در ذکر یا مهدی به خیر گرچه ما از کاروان جا مانده ایم شعله ی حسرت سراپا مانده ایم ما هم از این آب و خاک و ریشه ایم ای شهادت ما ولایت پیشه ایم شعر من فریاد کن فریاد کن غربت آلاله ها را یاد کن هر نفس یاد شهیدان می کنم خاکشان را بوسه باران می کنم رزم و عزم عشقبازان یاد باد خاطرات سرفرازان یاد باد کمیل کاشانی .
هجران بهانه ايست براي وصال ها بهتر شده ست از بركات تو حال ها از ياد رفته است جراحات بال ها با عمه راحت است تمام خيال ها عمه نگو كه فاطمه ي كربلا بگو عمه نگو حسين بگو مرتضي بگو   بابا سلام عمه رسيده بلند شو باری پیمبرانه کشیده بلند شو از احترام قدِّ خميده بلند شو با گردن بريده بريده بلند شو   عمه اگر شكسته شده قد كمان شده چون ميهمان مجلس نامحرمان شده  دائم پيِ گذشتن ِ از جان خويش بود مأمور حفظ جان امامان خويش بود زينب وليك حيدر ميدان خويش بود گرم طواف قاري قرآن خويش بود  صد كربلا پس از تو بلا ديده ايم ما صد فاجعه به شام بلا ديده ايم ما  با آه خويش كرب و بلا را مهار كرد خيلي براي پرچم اسلام كار كرد ما را خودش به ناقه ي عريان سوار كرد بايد به عمه هر دو جهان افتخار كرد عمه چه عمه اي همه مديون عمه ايم ما زنده ايم اگر همه ممنون عمه ايم   سخت است فقط بال زدن پر نداشتن خواهر شدن به شرط برادر نداشتن حيدر شدن به قيمت لشگر نداشتن كوچه به كوچه رفتن و معجر نداشتن كوفه براي او تب و تابي درست كرد با آستين پاره حجابي درست كرد   يادم نميرود كه به هنگام رفتنت كردي نوازشم پدرانه به دامنت آتش گرفت صورتم از بوسه دادنت هِي بوسه ميزدم به لب و دور گردنت رفتي و بعد خسته و بي حال ديدمت رفتي و بعد از آن تهِ گودال ديدمت وقتي كه نيزه در گلويت كرد واي واي با پاي خويش پشت و رويت كرد واي واي با خاك گرم رو به رويت كرد واي واي از پشت پنجه بين مويت كرد واي واي آن لحظه اي كه دور و بر ِ تو سپاه بود چشمت درست رو به روي خيمه گاه بود خيلي دلت شكست علي اكبرت كه رفت خيلي دلم شكست علي اصغرت كه رفت نزديك بود عمه بميرد سرت كه رفت انگشت تو بريده شد انگشترت كه رفت با سنگ و نيزه بين تو و خيمه سد شدند ده اسبِ تازه نعل به نعل از تو رد شدند  اي واي از اسير شدن كو به كو شدن از خجلت و غريب شدن سرخ رو شدن با مردم محله چنين رو به رو شدن اين است آخر عاقبت بي عمو شدن دلواپسي ِ دختر زهرا ز حد گذشت خيلي به عمه ام سر بازار بد گذشت پس داده اند پيرهن پاره پاره را رخت مرا لباس تو را گاهواره را آورده است عمه سر شيرخواره را گوشش نكرده است كسي گوشواره را ما از غم فراق گرفتار تر شديم وقتي رقيه رفت عزادار تر شديم علي اكبر لطيفيان .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا