eitaa logo
رسانه شهید حاج حمید مختاربند
114 دنبال‌کننده
141 عکس
73 ویدیو
0 فایل
🌹شهیدمدافع حرم #سردار_حاج_حمید_مختاربند 💠از فرماندهان سپاه خوزستان در دفاع مقدس 💠مدیرعامل بانک انصاراستان خوزستان وقم خاطرات📒 کلیپ🎬 عکس📷 دست نوشته شهید✍ همه در رسانه سردار شهید حاج حمید مختاربند ارتباط با ادمین _تبادل @AAdmmin
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️♦️♦️...چه زشت است فروتنی به هنگام نیاز , و ستمکاری به هنگام بی نیازی !...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۳۱(خطاب به امام حسن ع) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 یک روز پسرم مصطفی را که دو ساله بود به زندان آوردند، یکی از سربازان دوان دوان آمد و گفت پسر شما را آورده‌اند ،به در زندان نگاه انداختم، دیدم یکی از افسران مصطفی را بغل گرفته و به سوی من می‌آید، مصطفی را گرفتم و بوسیدم، کودک به علت اینکه مدتی طولانی از او دور بودم مرا نشناخت، لذا با چهره گرفته و اخم کرده و حیرت زده به من می‌نگریست، سپس زد زیر گریه، به شدت می‌گریست، نتوانستم او را آرام کنم، لذا او را دوباره به افسر دادم تا به همسرم و بقیه که اجازه دیدار با من را نداشتند بازگرداند، این امر به قدری مرا متاثر ساخت که تا چند روز بعد نیز همچنان دل آزرده بودم. 📔خون دلی که لعل شد(خاطرات امام خامنه ای) 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
🟢 چگونه بفهمیم که عبادت ما، «عبادت» است نه «عادت»؟ 🔸اخلاق معنایش این است که انسان اراده خودش را بر عادات و بر طبایع خود غلبه بدهد؛ یعنی اراده را تقویت کند به طوری که اراده بر آنها حاکم باشد. 🔹حتی اراده باید بر عادات خوب هم غالب باشد، چون کار خوب اگر کسی به آن عادت پیدا کرد خوب نیست. 🔸مثلا ما باید نماز بخوانیم اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد. از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همه دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام می‌دهیم؟ اگر این‌طور است، معلوم می‌شود که کار ما به خاطر امر خداست. 🔹اما اگر ربا را می‌خوریم و در عین حال، نماز را هم با نافله‌هایش می‌خوانیم، یا اگر خیانت به امانت مردم می‌کنیم ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمی‌شود، می‌فهمیم که اینها عبادت نیست، عادت است. 📝 استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج۱، ص۲۱۱ 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خاطرات همسر شهید مدافع حرم بعد از برگشتن از سوریه بلافاصله برای پرستاری از مادرم به اهواز رفتم. دو سه هفته بعد در چهاردهم تیر ماه ۱۳۹۴، مادرم پس از تحمل چند ماه رنجِ بیماری در شب نوزدهم ماه رمضان به رحمت خدا رفت. حاجی خود را با هواپیمایی باری که از سوریه عازم تهران بود به ایران رساند تا در مراسم خاکسپاری ایشان، در شب ۲۱ ماه رمضان، شرکت کند. بعد از مراسم خاکسپاری حاج حمید با تمام خستگی که از مسیر و مراسم در چشمانش موج می‌زد مشتاقانه و سبک‌بال برای شرکت در مراسم شب قدر به مسجد رفت، گویا می دانست که باید امشب امضای شهادتش را از دست امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام بگیرد. چند روز بعد به اتفاق حاج حمید به قم برگشتم. ایشان چند روزی در قم ماندند و من از فرصت استفاده کردم و برای اینکه بچه ها بیشتر پدرشان را ببینند آنها را برای افطار دعوت کردم. بعد از شام بود که تلفن حاجی زنگ خورد و او در حال صحبت با یکی از دوستانش با خوشحالی به او گفت: الحمدلله؛ خیالم را راحت کردی. کنجکاوی بچه ها برای شنیدن صحبتهای حاجی باعث شد ایشان برای ادامه صحبت، دقایقی به اتاقش برود. من در آشپزخانه در حال تدارک میوه و چای برای پذیرایی بودم و از صحبتهای دخترم متوجه موضوع شدم ولی این جریان را خیلی جدی نگرفتم. آن شب بعد از مدتها، بچه ها و نوه ها از حضور حاجی غرق در شادی بودند، غافل از اینکه این آخرین دیدار و دورهمی ما کنار هم بود و حاج حمید رویای رفتن در آغوش پروردگار را در سر می پروراند. بعد از شهادت ایشان فهمیدیم که آن شب یکی از دوستان صمیمی‌اش تماس گرفته بود و خواب خود را برای او تعریف کرده و گفته بود: حاجی خواب دیده‌ام هر دو در حال جنگیدن هستیم و شما دو تیر به سینه‌ات اصابت می کند و خیلی راحت شهید میشوی. رویایی که چند ماه بعد به واقعیت پیوست. حاج حمید با شنیدن این خواب خوشحال شده بود و به دوستش گفته بود الحمدلله خیالم را راحت کردی... ادامه دارد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
اغتنام عمر ۴.mp3
10.05M
🔰 برنامه اخلاقی با موضوع: اغتنام عمر (۴) ✓ راه‌های جبران عمر از دست رفته 🎵 کیفیت صوت: عالی 🧷 🎙 حجت‌الإسلام الهی‌فر 📅 ۱۴ دی ۱۴۰۲ ✨🌟🌟🌟🌟🌟 🔰 عضویت در کانال گنج سعادت
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 جنگ و خونریزی نظامیان رضاخان بر ضد مردم لرستان در تاریخ بشریت بی‌سابقه است به طوری که ویلیام داگلاس آمریکایی در کتاب خودش نوشته:"افسران رضاخان سر جوانان لرستان را قطع می‌کردند و بعد سینی آهنی گداخته شده‌ای را بر روی گردن بریده آنها می‌گذاشتند تا جنازه چند قدم بدود سپس بر سر تعداد قدم‌های آنها شرط بندی می‌کردند!" روحت شاد مباد(داستان‌هایی از زندگی رضا و محمدرضا پهلوی) 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸گلدان تعلّقات🔸 گاهی انسان، مثل درختی‌ست که آن‌را می‌کاری، اما می‌بینی که رشد نمی‌کند. مگر می‌شود درختی در زمین بکاری و رشد نکند؟ چه چیزی به ذهنتان می‌آید؟ وقتی در گلدان بود رشد نمی‌کرد، اما حالا که در زمین است چرا رشد نمی‌کند؟ وقتی دیدی درختی در زمین است اما رشد نمی‌کند، زمین را بکن تا دلیلش را ببینی. درخت وجود انسان در گلدان است، اما گلدان زیر خاک است. در غیبِ گلدانی است. انسان ظاهراً [بالغ و بزرگ شده و ریشه‌اش] در زمین است، اما از رشد نکردنش می‌فهمیم که در زیرِ خاک، با گلدان محصور است. هنوز از درون کیسه بیرون نیامده است. چطوری این کیسه را پاره کنند تا این درخت با زمینِ اطرافش مرتبط شود و ریشه بزند و از آن آب و امکانات بهره‌مند شود؟! خداوند برنامه‌ای برای این کار دارد. نگاه کنید به این آیه: "ولنبلونکم بشیٍ من الخوف و الجوع و نقص من الأموال و الأنفس و الثمرات و بشر الصابرین الذین إذا أصابتهم مصیبۀ قالوا إنا لله و إنا إلیه راجعون" ببین چه زیبا بیان کرد. گفت: عزیزم! تو دل به مال بستی و این گلدانِ تو شد. اولاد را برای تربیت و بندگی نخواستی و برای خودش خواستی؛ این هم گلدان تو شد. به عزت و قدرت و ریاست دل بستی و اینها را برای خودش خواستی؛ اینها تو را در بند می‌کند، تو را در گلدان می‌کنند. حالا وقتی خدا می‌خواهد آزادت کند، چه کار می‌کند؟ چیزی را مایۀ ترس تو می‌کند تا بگویی "إنا للّه!" . اگر به هیچ قدرتی جز خدا پناه نبری و در هیچ‌چیز مستحیل نشوی، آزاد می‌شوی. @haerishirazi
♦️♦️♦️...دوست آن است که در نهان , آیین دوستی را رعایت کند...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۳۱(خطاب به امام حسن ع) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 از باب حق گزاری باید کمی هم شده به نقشی که همسرم در زندگی من داشته اشاره کنم ،ایشان از یک طمأنینه و آرامش وروحیه قوی برخوردار است، لذا با آنکه خانه ما بارها مورد یورش دژخیمان واقع شد و با آنکه من بارها در برابر او بازداشت شدم حتی در نیمه شب که برای دستگیری من به خانه ما ریختند مورد ضرب و جرح واقع شدم علی رغم همه این‌ها، هیچگاه ترسی یا ضعفی یا افسردگی و ملالتی در او مشاهده نکردم، با روحیه‌ای عالی و قوی در زندان به ملاقات من می‌آمد، در این ملاقات‌ها به من اعتماد و اطمینان می‌داد ،هرگز نشد وقتی من در زندان بودم خبر ناراحت کننده‌ای به من بدهد، به یاد ندارم که مثلاً خبر بیماری یکی از فرزندان را به من داده باشد یا مطلبی که برایم ناخوشایند باشد درباره خانواده و بستگان و والدین گفته باشد، همچنین باید به صبر و شکیبایی فراوان او در تحمل سختی و مشقت زندگی در دوران پیش از انقلاب و اصرار او بر ساده زیستی در دوران پس از انقلاب اشاره کنم. 📔خون دلی که لعل شد(خاطرات امام خامنه ای) 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شرط اینکه اطاعت از کسی «فی سبیل الله» باشد چیست؟🔸 این آیه را ببینید: «إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ». به پیامبرشان گفتند تو یک پادشاهی برای ما انتخاب بکن که ما در خدمت او در راه خدا بجنگیم. چه رابطه ای است بین «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» و «ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا»؟ دارد می‌گوید: پادشاه باشد تا وقتی در رکابش می جنگیم به حساب بیاید! این دو تا به هم ربط دارند. می گوید اگر مبعوث از طرف خدا نباشد، جنگی که در خدمتش می‌کنیم در راه خدا نخواهد بود! امام هم در حکم تنفیذ رئیس جمهور می نوشتند: «بر اساس رأیی که مردم به شما دادند، من شما را به ریاست جمهوری اسلامی ایران ». امام صرفاً نگفته من ریاست جمهوری شما را «تنفیذ» می کنم، بلکه گفته: «من شما را به ریاست جمهوری منصوب می کنم». این معنای ولایت مطلقه است. یعنی هر کسی سمتی دارد، به شکلی جزء حوزۀ ولایت است. همه باید ولایتشان برگردد به او. طبق آیۀ «الله ولی الذین آمنوا»، ولایت مربوط به خداست و این ولایت خداوند، از کانال ولی فقیه به دیگران می رسد. @haerishirazi
✅ چرا اسلام گریه بر میت را چندان خوش نمی‌دارد ولی به گریه بر شهید ترغیب می‌کند؟ 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
♦️♦️♦️...پسرم ! بدان روزی دو قسم است:یکی آن که تو آن را می جویی و دیگر آن که او تو را می جوید و اگر تو به سوی آن نروی , خود به سوی تو خواهد آمد...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۳۱(خطاب به امام حسن ع) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸زیباییِ بهارِ انسان🔸 درختان، معمولا برگ‌ریزان دارند؛ از این رو، بهارشان خیلی زیباست. اما سرو، برگ‌ریزان ندارد و بهارش نیز متعارف است. انسان، شبیه این درختان است؛ ملائکه، مثل سروند. ملائکه غفلت ندارند، زمستان ندارند. همیشه به یاد خدا هستند و همیشه یکنواختند. اما انسان، غفلت دارد. غفلتش، مثل برگ‌ریزان است. اما در نتیجه، وقتی از خواب غفلت بیدار می‌شود، هیجان دارد، حرکت دارد؛ آتش‌فشان می‌شود! این تَطاول که کشید از غمِ هجران بلبل تا سراپردهٔ گل نعره‌زنان خواهد شد انسان، همین‌طور است. انسان یک دورۀ غفلت دارد که در این زمان، تَطاوُلِ [ستم] هجران را می‌کشد؛ تا وقتی می‌رسد به سراپردۀ [بارگاه و حریم] گل، نعره‌زنان باشد! این نعره‌زنان بودنش، تماشایی است! @haerishirazi
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
🔴 خون شهید 🔹 نه، هیچ‌وقت خون شهید هدر نمی‏‌رود، خون شهید به زمین نمی‌ریزد. خون شهید هر قطره‏‌اش تبدیل به صدها قطره و هزارها قطره، بلکه به دریایی از خون می‏ گردد و در پیکر اجتماع وارد می‌‏شود. 📗 استاد مطهری، قیام و انقلاب مهدی(ع)، ص۸۷ 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خاطرات همسر شهید مدافع حرم انسان برای پرواز کردن نباید هیچ تعلقی به زمین داشته باشد. هر بار حاج حمید از سوریه می‌آمد ما این عدم تعلق به دنیا را کاملاً در رفتارشان می‌دیدیم. یکی‌یکی از تمام بچه‌ها و نوه‌هایش دل برید. همه‌ی ما را خیلی دوست داشت ولی دیگر به هیچ‌کداممان وابسته نبود و این موضوع در سفر آخر کاملاً به چشم می‌آمد. ایشان خیلی سبک‌بال و نورانی شده بود. در این سفر کوتاه بود که حاج حمید حرف از نشانه‌ها زد، نشانه‌های شناسایی که اگر شهید شد و پیکرش پس از مدتی به دست ما رسید چگونه او را شناسایی کنیم. یکی دو روز قبل از رفتن، مرا صدا زد و گفت: حاج خانم می‌دانی که دندان جلویی من شکسته است و یکی از دندان‌های عقبی‌ام هم...گریه امانم نداد. حاج حمید با خنده ادامه داد: حاج خانم می دانی شهادت یعنی چه؟ شهادت یعنی من به بهشت می‌روم و منتظر شما می‌مانم تا بیایید... بالاخره بعد از چند روز حاج آقا راهی سوریه شد. من و پسرم آقا محمدحسین او را تا فرودگاه امام خمینی همراهی کردیم. حدود یک ساعت در مسیر بودیم و محمدحسین از هر راهی که بلد بود می‌خواست در ایشان نفوذ کند تا از رفتن پشیمان شوند. قبل از رفتنِ حاج آقا به جهاد سوریه، یکی از کارهای مهمی که انجام می‌دادند فعالیتهای فرهنگی بود. ایشان در هر محله‌ای که ساکن می‌شدیم به دنبال جذب جوانان در پایگاه‌های بسیج مساجد بود. حاج حمید فقط به ‌فکر فرزندان خود نبود بلکه به ‌فکر تمامی جوانان محله‌ بود تا از آنها سربازانی گوش به فرمان ولایت تربیت کند و در این راه از هیچ فعالیتی دریغ نمیکرد. حاصل تلاشها و زحمات شبانه روزی این مرد خدا ساخت مسجد چهارده معصوم اهواز و بازسازی مسجد باقریه قم بود. پسرم از این موضوع استفاده کرد و به ایشان گفت: ثواب کارهای فرهنگی که شما در قم و اهواز انجام می‌دادید کمتر از جهاد نیست. هر کسی توان انجام کار فرهنگی را ندارد و شما در این کار تجربه‌ی زیادی دارید. این صحبت‌ها تا فرودگاه ادامه داشت تا زمانی که حاجی چمدانش را به دست گرفت و آماده‌ی رفتن شد. محمدحسین گفت: نتیجه‌ی صحبت‌ها چه شد پس؟ ایشان پاسخ داد: خیلی ممنون که مرا رساندی من رفتم، خداحافظ! و ما فهمیدیم که هیچ راه نفوذی به اعتقادات ایشان نمی‌شود پیدا کرد. وقتی مطمئن شدیم رفتنشان قطعی است محمدحسین دوربین موبایلش را روشن کرد و با اینکه ما یک ‌بار از هم خداحافظی کرده بودیم دوباره از ما خواست خداحافظی کنیم تا او فیلم بگیرد و این فیلم آخرین صحنه ای بود که از ایشان برایمان به یادگار ماند... ادامه دارد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
توکل ۱.mp3
11.21M
🔰 برنامه اخلاقی با موضوع: توکل (۱)اخلاق کاربردی - ارتباط توکل با علم اخلاق 🎵 کیفیت صوت: عالی 🧷 🎙 حجت‌الإسلام الهی‌فر 📅 ۱۶ دی ۱۴۰۲ ✨🌟🌟🌟🌟🌟 🔰 عضویت در کانال گنج سعادت
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شیطان چطور انسان را نسبت به خداوند، طلبکار می‌کند؟🔸 انسان، تحت‌تأثیر وسوسه‌ها، فکر می‌کند که ائمه (ع) به او توجه نکرده‌اند. شیطان، به انسان ‌می‌گوید خدا به تو بی‌اعتنایی کرد و تو را دست کم گرفت تا در نتیجه انسان، حالتی طلبکارانه نسبت به خدا پیدا کند. وقتی هم که انسان این حالت را پیدا کرد، دیگر قدمش به سمت عبادت، محکم حرکت نمی‌کند و دلش به طرف مناجات، خوب پیش نمی‌رود؛ چون فکر می‌کند آنچه حقش بوده را به او نداده‌اند و آنچه لازم داشته را خدا در اختیارش نگذاشته است. شیطان، راهش اینست که را به‌عنوان نسبت به انسان مطرح کند! آن انسانی که کنار تو می‌نشیند و مدام از ضعف‌ها، نقص‌ها و مشکلات می‌گوید، خط او، خط شیطان است! آن انسانی که از خوبی‌ها، پیشرفت‌ها و نتایج می‌گوید، او خط خدا را تصویر می‌کند! @haerishirazi
♦️♦️♦️...گاهی درخواست می کنی اما پاسخ داده نمی شود زیرا بهتر از آنچه خواستی به زودی یا در وقت مشخص به تو خواهد رسید یا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستی , دعا به اجابت نمی رسد زیرا چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شود مایه هلاکت دین تو خواهد بود...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۳۱(خطاب به امام حسن ع) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸عشق به خدا، کَرۀ زندگیست🔸 عمری که با حوادث گوناگون می‌گذرد، شبیه مَشکی است که عشایر، با آن دوغ می‌زنند. به آن می‌گویند: نِعره. این مشک، مشک خاصی است. دو تا چوب، این طرف و آن طرفش نصب می‌کنند. ماست را که می‌بندند، می‌ریزند در این مشک و بعد از آنکه گلوی مشک را بستند، شروع می‌کنند به تکان دادن آن. به این کار می‌گویند: نِعره‌زنی. می‌زنند و می‌زنند، تا آن ماست، دیگر از حالت ماستی در می‌آید و می‌شود دوغ. در آن وقت، مقداری کَره روی آن جمع می‌شود. دوغش را مصرف می‌کنند و سرمایه‌شان همین کره‌ای‌ست که به‌دست آمده. این زندگی، هر چیزش را که فکر کنی، دوغ است. اگر در آن پیدا شود، همان کره است. @haerishirazi
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 همرزم شهید مدافع حرم شهید حاج حمید مختاربند (ابوزهرا )از طرف فرمانده قرارگاه بخاطر حسن رفتار وتجارب زیادی که داشتند، بعنوان مدیر داخلی ستاد فرماندهی قرارگاه حضرت زینب(س) انتخاب شده بودند ولی در اصل نیروی عملیات بودند. با اینکه سنی از ایشان گذشته بود ولی در مدیریت دو تا پایگاه مهم قرارگاه مثل کوه استوار بودند و این باعث شده بود دیگه همه به این مسئله عادت کنند. یعنی یک جور پشت گرمی بود برای بقیه فرماندهان که خیالشان از بابت ستاد و یه پایگاه دیگه در همون نزدیکی راحت باشه. فکر کنم ایام حج سال 94 بود که برای قرارگاه ماموریت آمد که منتقل بشن قنیطره. تقریبا ده یا دوازده روزی میشد بچه ها اونجا سخت درگیر بودند و یک بار هم هواپیمای اسراییلی بچه ها رو بمباران کرده بود. حاجی به قنیطره رفتن و چند روزی اونجا بودند. یکبار از پشت بی سیم شنیدم با ابو میثم مسئول عملیات صحبت میکردند. ابو میثم بهشون میگفتن برگردید مقر ستاد، که اونجا بی صاحب مونده وحاجی زیر بار نمیرفتند. اخرش هم به ابو میثم  گفتند نکنه یادت رفته من نیروی عملیاتم . ابو میثم هم با شوخی به زبان آذری گفت: (بو سری گلسم سنی بوشارام حاجی)این سری که اومدم شما رو طلاق می دم حاجی. غافل از اینکه همون روزها حاجی دنیا رو طلاق داد. روحش شاد، راهش پر رهرو. 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🍃🌷🍃🌷 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸سرنوشت انقلاب را برایتان بگویم ... | در آینده ایران و اسرائیل، تقابل مستقیم خواهند داشت 🔸 📆 (سخنرانی آیت الله حائری شیرازی در جمع سپاه استان اصفهان - انتهای دهۀ ۶٠) ⚔️ امروز در عالم دو ولایت مطرح است: «(ع) نسبت به مسلمانان خالص» و « برای مسلمانان ناخالص». هر دوی این ولایت‌ها هستند و باید هم رشد کنند. ببینید چه می‌خواهم بگویم! در این‌طرف، ولایت امام دارد سر بلند می‌کند. در آن‌طرف هم ولایت اسرائیل دارد سر بلند می‌کند. در این وسط، کسانی هستند که باید یا جذب این بشوند یا جذب آن بشوند. اگر هنوز جذب نشده‌اند، به‌خاطر این است که این دو ولایت هنوز به‌اندازۀ کافی به خودشان نرسیده‌اند. اسرائیل هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. نهضت امام هم هنوز به رشد نهایی خودش نرسیده است. ⚔️ کسانی که با امام مخالفت می‌کنند، اینها می‌مانند تا اینکه بالاخره از زیر پرچم اسرائیل سر دربیاورند! چون در عالم، دو ولایت بیشتر نخواهد بود. منتها این دو ولایت، هنوز به حد کافی بزرگ نشده‌اند. در آینده، وقتی این دو کاملاً رشد بکنند، با یکدیگر خواهند شد؛ یعنی دیگر هیچ مملکتی، بین [نهضت] امام و اسرائیل واسطه و فاصله نخواهد بود. الان سوریه و لبنان واسطه هستند. در آینده، حکومت اسلامی و اسرائیل [ ] با هم اصطکاک پیدا خواهند کرد؛ یعنی ولایت اهل‌بیت(ع) یک طرف، یهود هم یک طرف! تمام کسانی که نمی‌توانند زیر بار یهود بروند، می‌بینند که چاره‌ای جز قبول ولایت اهل‌بیت(ع) ندارند. آن‌وقت، اهل‌بیت(ع) رشد می‌کنند. در این وضعیت است که تمام جوامع، جز یهودی‌صفتان، سراغ امام زمان(ع) می‌آیند و این مقدمۀ ظهور امام زمان(ع) خواهد شد. ⚔️ شما می‌پرسید: «چرا یهود، قطب مقابل ولایت اهل‌بیت(ع) است؟» در روایت داریم کسانی که با اهل‌بیت(ع) مخالفت کنند و بغض ایشان را داشته باشند، . زینب کبری(ع) در همین ایام محرم و صفر، در کوفه صحبت کرد. حضرت به اهل کوفه گفت: «ضربت علیکم الذلة و المسکنة»! یعنی همان‌چیزی را که قرآن به یهود نسبت داده، حضرت خطاب به کوفیان می‌گوید! اینجا مقصود از کوفیان، تنها اهل کوفه نیست. کوفه در آن روز، نمونه‌ای بوده برای تمام کسانی که امام حسین(ع) را ترک کردند. قرآن به یهود گفت: (ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ) و زینب کبری هم خطاب به کسانی که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، چنین گفت. امروزه هم، ، همان تجلّی ولایت اهل‌بیت(ع) است؛ آنهایی که ولایت فقیه را نپذیرفتند، ولایتشان به منتهی خواهد شد! ⚔️ را برایتان گفتم تا اگر سختی‌ها و فشارهایی پیش آمد، بدانید کسی که بناست در صف اهل‌بیت(ع) باشد را تحت فشار قرار می‌دهند. این شخص اگر به درد اهل‌بیت(ع) نخورد، به صف دشمنان ایشان ملحق خواهد شد. در مقابل هم، بسیاری افراد از صف دشمنان بیرون می‌آیند و به صف شما می‌پیوندند. بدانید که صف انقلاب، این است و این مشکلات را دارد تا زمانی که جلوه پیدا بکند. @haerishirazi
♦️♦️♦️...خشم را فروخور که من جرعه ای شیرین تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیده ام...♦️♦️♦️ نهج البلاغه,نامه۳۱( حقوق دوستان ,خطاب به امام حسن ع) ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🟢 «اسلام دین شمشیر است» به چه معنا صحیح است؟ 🔹اسلام دین شمشیر است اما شمشیرش همیشه آماده دفاع است، یا از جان مسلمین یا از مال مسلمین یا از سرزمین مسلمین. 🔸بله، اسلام یک مطلب را از آنِ بشریت می‌داند؛ اسلام هر جا که توحید به خطر بیفتد برای نجات توحید می‌کوشد، چون توحید عزیزترین حقیقت انسانی است. 🔹این آقایانی که راجع به آزادی بحث می‌کنند نمی‌دانند که توحید لااقل در حد آزادی است، اگر بالاتر نباشد و قطعاً بالاتر است. 🔸این را من مکرر در مجالس گفته‌ام: اگر جان شما مورد حمله قرار گرفت آیا می‌گویید من نباید به زور متوسل شوم، بگذار مرا بکشد؟ نه. همچنین می‌گوییم اگر ناموس کسی مورد تجاوز واقع شد باید دفاع کند؛ اگر سرزمین مردمی مورد تجاوز واقع شد باید دفاع کنند.‌ تا اینجا کسی بحث ندارد. 🔹اگر جان یا مال و یا سرزمین مردمی مظلوم مورد تجاوز ظالمی قرار گرفت آیا برای یک شخص سوم شرکت در دفاع از مظلوم کار صحیحی است یا نه؟ نه تنها صحیح است بلکه بالاتر از وقتی است که از خودش دفاع می‌کند، چون اگر انسان از آزادی خودش دفاع کند از خودش دفاع‌ کرده اما اگر از آزادی دیگری دفاع کند از آزادی دفاع کرده که خیلی مقدستر است. 🔸اگر کسی برای دفاع از علم بجنگد چطور؟ همین‌طور است. برای نجات صلح بجنگد چطور؟ همین‌طور است. 🔹توحید حقیقتی است که مال من و شما نیست، مال بشریت است. اگر در جایی توحید به خطر بیفتد - چون توحید جزء فطرت انسان است و هیچ وقت فکر بشر او را به ضد توحید رهبری نمی‌کند بلکه عامل دیگری دخالت دارد - اسلام برای نجات توحید دستور اقدام می‌دهد. 🔸ولی این معنایش این نیست که می‌خواهد توحید را به زور وارد قلب مردم کند، بلکه عواملی را که سبب شده است توحید از بین برود از بین می‌برد؛ عوامل که از بین رفت فطرت انسان به سوی توحید گرایش پیدا می‌کند. 🔹مثلًا وقتی تقالید، تلقینات، بتخانه‌ها و بتکده‌ها و چیزهایی را که وجود آنها سبب می‌شود که انسان اصلًا در توحید فکر نکند از بین برد، فکر مردم آزاد می‌شود به تعبیری که قرآن درباره حضرت ابراهیم می‌فرماید. 📗استاد مطهری، سیری در سیره نبوی(ص)، ص۱۹-۲۱۸(با تلخیص). 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خاطرات همسر شهید مدافع حرم حاج حمید به سوریه برگشت و چند روز بعد من هم راهی اهواز شدم. بعد از فوت مادرم، پدرم تنها شده بود و به رسیدگی بیشتری نیاز داشت. البته ایشان در آپارتمانی زندگی میکرد که برادرهایم و یکی از خواهرهای حاج حمید در آن ساکن بودند ولی مدتی طول می کشید تا به شرایط جدید زندگی و نبود مادرم عادت کند. چند هفته کنار پدرم بودم و بعد به قم برگشتم. اوایل شهریورماه عروسی خواهر زاده حاج آقا بود و ایشان گفته بود اگر برایم مقدور شد به ایران می آیم. عروسی در قم برگزار میشد و تمام بستگان حاجی از اهواز و شوشتر برای شرکت در مراسم به قم آمدند. شبی که همه ی آنها در منزل ما حضور داشتند حاج حمید از سوریه تماس گرفت و با تک تک آنها احوالپرسی کرد و خوش آمد گفت. همه از اینکه برای مراسم شادی کنار هم هستیم خوشحال بودیم ولی در عمق وجودمان جای خالی حاج حمید ناراحتمان میکرد. دو سه روز بعد مراسم به پایان رسید و هنگام خداحافظی با خواهر حاج آقا ناخودآگاه اشکهایم سرازیر شد. خواهر حاج حمید شباهت زیادی به ایشان داشت و با دیدنشان، چهره حاجی در نظرم مجسم میشد. آن روزها حالات روحی ام تغییر کرده بود و با اندک بهانه ای گریه میکردم. انگار می دانستم باید به تنها زندگی کردن و دوری از حاج حمید عادت کنم. طولی نکشید که دلتنگی به سراغم آمد و با ایشان تماس گرفتم و خواهش کردم که برای دیدنشان به سوریه بروم. نیمه شهریورماه بود که مقدمات رفتنم به سوریه فراهم شد.... ادامه دارد 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ◻▫️@mokhtarbandd◽◻
🟢 خداوند تنها نیروی قابل اتکال 🔹نوشته‌اند كه در يكى از جنگ‌ها رسول اكرم(ص) از لشكر كناره گرفت و در روى تپه‌اى در حدود اردوگاه خودش استراحت كرد و به خواب رفت. اتفاقاً يكى از افراد شجاع دشمن در حالى كه گردش مى‌كرد نگاهش به رسول اللَّه(ص) افتاد و او را شناخت. بسيار خوشحال شد از اينكه او را تنها يافته و الآن او را خواهد كشت. 🔸در حالى كه رسول اللَّه(ص) خوابيده بود وى بالاى سرش فرياد كشيد: محمّد تو هستى؟ حضرت نگاهى كرد و فرمود: آرى من هستم. گفت: چه كسى مى‌تواند تو را از دست من نجات دهد؟ رسول الله(ص) بدون درنگ فرمود: خدا. 🔹آن مرد كه چنين انتظارى نداشت گفت: الآن به تو نشان خواهم داد. يك قدم عقب رفت تا ضربت خود را قوى‌تر بزند. ناگهان پايش به سنگى اصابت کرد و محكم به زمين خورد. حضرت به سرعت از جاى خود برخاست و بالاى سرش ايستاد و فرمود: چه كسى تو را از دست من مى‌تواند نجات بدهد؟ اينجا بود كه آن مرد از روى فطانت پاسخ داد: كرم تو! رسول الله(ص) او را عفو فرمود. 📝استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۲، ص۴۶ 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir