بسم الله
#تو_علی_وار_این_در_خیبر_بکن
#مبارزه_با_نفس_جهاد_اکبر
👤داستان خارکَن در مثنوی مولانا را شنیده باشید؛
که در میان راهی یک بوته خاری گذاشته بود وبعد از مدتی درخت خار از آن رشد کرد!
هرچه به او میگفتند خار را از سر راه مردم بردار توجهی نمیکرد..
🌵خاربُن(بوتهٔ خار) هر روز بزرگ و بزرگ تر میشد و نه تنها پای آن فرد را آسیب میرساند ! بلکه پای مردم هم از آن خار زخمی و پرخون میشد ..
القصه...
حاکم شهر هم به این مرد گفته بود که این خار را از سر راه بکَن.
👤مرد هم میگفت که باشد، یک روزی میکَنم. و این روز و آن روز میکرد .. روزی حاکم ! به او گفت :که ای کسی که مدام خلف وعده میکنی، در کار و دستور ما تعلل نکن و بدان تو که میگویی فردا و فردا این خار را بر میکَنم،
هر روز که میگذرد این خار و درخت بد، جوان و قویتر میشود و تو ، پیر و ضعیف تر...☹️😞
👇
تو که میگویی که فردا این بدان
که بهر روزی که میآید زمان،
آن درخت بد جوانتر میشود
وین کننده ، پیر و مضطر میشود
خاربن در قوت و برخاستن
خارکن در پیری و در کاستن
خاربن هر روز و هر دم سبز و تر!
خارکن هر روز زار و خشک تر ..
او جوانتر میشود تو پیرتر
زود باش و روزگار خود مبر
خاربن دان هر یکی خوی بدت !
بارها در پای خار آخر زدت ..
این #خار_صفات وخوی بد انسان و#نفس سرکش اوست که هزاران بار از آن گزیده شده و به دیگران هم آسیب رسانده..
درواقع مولانا با این مثال زیبا به" تسویف "که یکی از اصلی ترین حیله های شیطان و نفس برای گمراهی انسانهاست اشاره دارد !
🔑یعنی سَوفَ #سَوفَ و #فردا فردا کردن ،تأخیر انداختن توبه واصلاح کارها ..
او میگوید، همین امروز ریشهاش را بکَن که فردا دیر است👌
تو پیرتر میشوی، قدرت ات کمتر میشود و او قوی و قویتر..
.تا زمانی که انسان ناتوان میشود و مرگ ناگهان او را دربرگیرد بدون اینکه مجالی برای توبه پیدا کند..😞
همانطور که انسانهای زیادی مثل ما خیال میکردند سالها مجال دارند، اما یک دفعه مرگ دست آنها را از همه چیز کوتاه کرد...
👌در ادامه مولانا، دو راه حل برای رهائی از این خاربن ! هم ارائه میدهد:👇
یا تبر برگیر و مردانه بزن
تو #علیوار این درِ خیبر بِکَن
یا به گُلُبن وصل کن این خار را
وصل کن با نار ، نور یار را
می گوید یک راه اینکه همت مردانه ای چون #علی (علیه السلام) داشته باشی و ریشه ودرب پلیدی را یکباره برکنی و رها شوی !
یا اینکه از راه حل دوم که کمی سهل تر و ساده تر است به مرور آن را ریشه کن کنی، (چون در نهایت باید نفس را ریشه کن کرد و از او رها شد..)
و آن این است که این خار را به گُل پیوند بزنی وبه آن وصل کنی و رفته رفته این خار تبدیل به گُل شود ! (اثر مصاحبت با نیکان )
و این آتش را کنار نور یار بگذاری.. یعنی وصل شدن به نور خدا و آنانکه در اتحاد واتصال با نورالانوار و مومن هستند...
تا که نور او کُشد نار ترا
وصل او گلشن کند خار ترا
تو مثال دوزخی او مؤمنست
کشتن آتش به مؤمن ممکنست.
انفاس اولیاءالله آب بر آتش است و هرجا که مومن حضور پیدا میکند، آنجا بهشت میشود !
این امر، هم دنیوی است و هم اخروی...
صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق
نیست فردا گفتن از شرط طریق
#تسویف❌