نمی رسد
بہ خداحافظی
زبان از بغــض
خوشا بہ حال تـو
ڪہ مسافـر بهشتی ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_اصغر_پاشاپور
#سالروز_شهادت
#رفاقت_تابهشت🌷
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
28.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
□سردار #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
« یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم.
به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای!
●در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سختتر است، موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت:
💠حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#سالروز_شهادت 🌷
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#خاطرات_شهید
● "وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبه های نان رو از روی زمین بر میداره، تمیز میکنه و می خوره.
●اونقدر ناراحت شدم که به جای سلام گفتم: داداش! تو فرمانده تیپ هستی. این کارها چیه؟ مگه غذا نیست؟ خودم دیدم دارن غذا پخش می کنند. کاظم گفت: اون غذا مال بسیجی هاست این نان ها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند. درست نیست اسراف کنیم."
📎 فرمانده لشکر 10 «سیدالشهدا (ع)»
#شهید_حاج_کاظم_نجفی_رستگار
#سالروز_شهادت 🌷
●ولادت: ۱۳۳۹ شهر ری،تهران
●شهادت : ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳،در شرق دجله (منطقه هور الهویزه) عملیات بدر
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
نمی رسد
بہ خداحافظی
زبان از بغــض
خوشا بہ حال تـو
ڪہ مسافـر بهشتی ...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_اصغر_پاشاپور
#سالروز_شهادت
#رفاقت_تابهشت🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
28.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ
□سردار #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار میگوید:
« یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم.
چندتا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم.
به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آنطور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای!
●در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سختتر است، موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکهکلام همیشگیاش گفت:
💠حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#سالروز_شهادت 🌷
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin