eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
245.1هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
63 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر با هر سقوطی زندگی معنای خود را از دست می‌داد، هرگز دانه‌ای به لانه مورچه‌ای نمی‌رسید. تنها راهزنی كه دار و ندار ما انسان‌ها را به تاراج می‌برد، نااُمیدی و اندیشه‌های منفی خود ماست 👳 @mollanasreddin 👳
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
قاصدک‌های پریشان را که با خود باد برد با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد ای که می‌پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند سیل وقتی خانه‌ای را برد از بنیاد برد عشق می‌بازم که غیر از باختن در عشق نیست در نبردی اینچنین هرکس به خاک افتاد برد شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن‌ها هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برد جای رنجش نیست از دنیا که این تاراجگر هر چه برد از آنچه روزی خود به دستم داد برد در قمار دوستی جز رازداری شرط نیست هر که در میخانه از مستی نزد فریاد برد - فاضل 👳 @mollanasreddin 👳
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
پیری به جوانی گفت: کچل کُن... برو بالا شهر... همه فکر میکنن مُد ِ ...! برو وسط ِ شهر... فکر میکنن سربازی... "بیا" پایین شهر... همه فکر میکنن زندان بودی...!!! این همه اختلاف... فقط در شعاع ِ چند کیلومتر.....! مردم آنطور که تربیت شده اند میبینند از قضاوت مردم نترس!..... 👳 @mollanasreddin 👳
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
مواظب زهره دل آدم‌ها باشید! شمالی‌ها هر وقت می‌خوان ماهی درست کنند، میگن: "مواظب باش زهره‌اش نترکه"، چون اگه زهره‌اش بترکه، ماهی تلخ می‌شه دیگه قابل خوردن نیست... الان به این نتیجه رسیدم آدما هم زهره دارن اگه یه روزی یه جایی دلشون بترکه، تلخ میشن اونقدر تلخ که دیگه بدرد زندگی کردن هم نمیخورن... مواظب دل اونایی که دوسشون دارید باشید که نتــــرکه...💔 👳 @mollanasreddin 👳
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
چنین است کردار گردان سپهر گهی درد پیش آرَدَت ، گاه مهر گهی بخت گردد چو اسپی شموس به نُعم اندرون زُفتی آردت و بؤس بدان ای پسر کاین سرای فریب ندارد ترا شادمان بی‌نهیب نگهدار تن باش و آن خرد چو خواهی که روزت به بد نگذرد بدان کوش تا دور باشی ز خشم به مردی به خواب از گنهکار چشم چو خشم آوری هم پشیمان شوی به پوزش نگهبان درمان شوی به فردا ممان کار امروز را بر تخت منشان بدآموز را مجوی از دل عامیان راستی که از جست‌ و جو آیدت کاستی" فردوسی 👳 @mollanasreddin 👳
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
افسوس بَرین عُمر گرانمایه که بگذشت ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند ما شب شدو روز آمد و بیدار نگشتیم... سعدس 👳 @mollanasreddin 👳
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
ما در کدام حلقه‌ی بی‌نهایتیم؟ در برنامه‌نویسی ، مفهومی وجود دارد به نامِ "حلقه‌ی بینهایت" که اگر چیزی وارد حلقه شد تا زمانی که دستوری، آن را وادار به توقف و خروج از حلقه نکند تا ابد در آن می‌چرخد. مثل موش‌های آزمایشگاهی که بی‌وقفه در استوانه‌های شیشه‌ای، به دنبال پنیر می‌دوند. پنیری که هیچ‌گاه به آن نمی‌رسند! این دو اتفاق، شاید به ظاهر برای ما دور از عقل باشد، اما بهترین اشاره است برای بخش‌های مهم و تکرار شونده‌ی زندگی‌مان! ما هم بارها در حلقه‌های بیهوده، دنبال پنیری گشته‌ایم که همواره دور از دسترس بوده است. بارها دویده‌ایم، اذیت شده‌ایم، سختی کشیده‌ایم، خار به پایمان رفته است اما باز در همان نقطه‌ی آغاز مانده‌ایم. بارها در پی وصل یار تقلا کرده‌ایم، با تصویرش جان گرفته‌ایم، رؤیا ساخته‌ایم؛ اما هر چه رفته‌ایم، تصویر بوده و تصور به‌جای واقعیت. گویی سرابی دل‌فریب را جایگزین دریای مواج کرده‌ایم. یونگ هم به زیبایی این رفتار را بیان می‌کند که آنان که از اتفاقاتِ ناگوارِ زندگیِ خود چیزی نمی‌آموزند، وجدان هستی را مجبور می‌کنند تا آن اتفاقات را تا آنجا که نیاز باشد تکرار کند تا درسش را بگیرند. شاید همین نوشته و یادآوری، قاصدی است از کائنات که ما هم نگاهی به اتفاقات تکرار شونده‌ی زندگی‌مان بیندازیم؛ که در کدام حلقه‌ی بی‌نهایت، بیهوده می‌چرخیم و هوس را به‌جای هدف دنبال می‌کنیم. همین گشتن، دیدن و پیدا کردن پنیرهای توهمی، یعنی توقف آن حلقه‌. یعنی جابجایی از سراب به مسیر دریا. 👳 @mollanasreddin 👳
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
دعای جوشن کبیر به صورت شعر زیبا خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است وقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی آن لحظه که دل دارد ،از تو طلب یاری خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر خود را به خدا بسپار ‎‌‌ 👳 @mollanasreddin 👳
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
هر صبح طلوع دوباره خوشبختی و امید دیگری است بگشای دلت را به مهربانی و عشق رادر قلبت مهمان کن بی شک شکوفه های خوشبختی درزندگیت گل خواهدکرد!! ❄️سلام صبحتون بخیر❄️ 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
🌴می‌گویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافله‌ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر می‌رفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار می‌دهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب می‌تواند کرد بی آنکه بریزد. 🐪چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر می‌رسد و امانتی را می‌دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان می‌کند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار می‌دهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی‌بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی می‌رود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان می‌کند،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین می‌ریزد. ✨چون زرگر این را می‌بیند می‌گوید: «ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد می‌باشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند! 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
❤️ دنبال نخود سیاه فرستادن هر گاه می خواهند به بهانه ای کسی را از سر باز کنند و به جایی بفرستند که به این زودی ها بر نگردد از این ضرب المثل بهره می گیرند. نخود از دانه های روغنی است که چند نوع از آن در ایران و به ترین آن در قزوین عمل می آید و دارای انواع گوناگونی است. این انواع عبارتند از: "نخود علوفه ای" که دانه های آن گرد و رنگ آن زرد یا سبز است، "نخود الوند" که دانه های آن گوشه دار و رنگ آن سبز یا قهوه ای است. "نخود فرنگی" که ریشه ی آن دوای ضد کرم است و سرانجام "نخود سیاه" که فقط برای تهیه ی "لپه" کاشته می شود. یعنی همه ی انواع نخود به همان صورتی که درو می شوند مورد استفاده فرار می گیرند و تغییر شکلی نمی دهند مگر نخود سیاه که هیچ گاه به همان صورت برای فروش به بازار نمی آید و چون به عمل آمد نخست آن را در آب می ریزند تا خیس بخورد و به صورت "لپه" دربیاید و سپس به عنوان لپه به بازار آورده و می فروشند. از این رو در گذشته چون در هیچ دکان بقالی و فروشگاهی نخود سیاه پیدا نمی شد، هیچ کس هم دنبال نخود سیاه نمی رفت و در اصطلاح اگر کسی را به دنبال نخود سیاه می فرستادند، در واقع او را به دنبال چیزی فرستاده بودند که در هیچ دکان و فروشگاهی پیدا نمی شد و به همین دلیل از معنی مجازی آن این طور فهمیده می شد که می خواسته اند او را از سر خود باز کنند و از خود برانند تا از حقیقت موضوعی آگاه نشود. 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
‌ 📚داستان کوتاه دوستی ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻢ ﯾﻪ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﯿﺴﺎﻧﯿﻪ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ! ﺑﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﻭﻏﺶ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺧﯿﻠﯽ ﻧﯿﺴﺎﻧﺸﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻭﺷَﻢ ﺗﻌﺼﺐ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩ. ﯾﺎﺩﻣﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﮔﻔﺘﻢ: ﻣﻦ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﻢ، ﺍﯾﻨﻘﺪ ﮐﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺧﻮﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺷﻤﺎ ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟!! ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﺸﻪ ﭼﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯽ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺠﻮﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻠﯽ ﺷﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺍﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﭘﺮﺕ ﺷﺪ ﺍﻭﻟﺶ ﯾﻪ ﺗﺮﮎ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺑﻮﺩ، ﺑﻌﺪ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺯﻣﺴﺘﻮﻥ ﻭ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﮔﺮﻣﺎ، ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺰﺭﮒﺗﺮ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻞ ﺷﯿﺸﻪ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ... ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻢ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺗﻌﻤﯿﺮﺵ ﮐﻨﻪ! ﺑﺲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳِﺶ ﺩﺍﺷﺖ... ﻣﺎ ﺁﺩﻣﺎ هم ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻢ...! ﻋﯿﺒﺎﻣﻮﻧﻮ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﯽﮐﻨﯿﻢ، ﺍﯾﺮﺍﺩﺍﻣﻮﻧﻮ ﻧﻤﯽﭘﺬﯾﺮﯾﻢ ﻭ ﺍﺻﻼﺣﺶ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺑﺰﺭگﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ... ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﺪ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻤﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺐﻫﺎ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺩﯾﺪ ﮐﻢ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ! ﻫﻤﯿﻦ ﻋﯿﺒﺎﻣﻮﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺎﺑﻮﺩﯾﻤﻮﻥ ﻣﯿﺸﻦ... ﻫﻤﯿﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﭘﺬﯾﺮﯾﻤﺸﻮﻥ!!! 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
روزگاریست که زلیخا فراوان شده است هر ز چاه آمده ای یوسف کنعان شده است عشق هم در پس پستوست به قول سهراب پشت دریا دگر آن شهر بیابان شده است بیگناهی شده در کوچه ی ما جرم و گناه یوسف از پاکی خود حبس به زندان شده است فال حافظ زده ام از بخت خوشم حافظ گفت نرگس مست غزل حیف که ارزان شده است بلبل از شرم و حیا در پس گل خاموش است زاغ در انجمن شعر،غزل خوان شده است (ای که از کوچه ی معشوقه ی ما...) عاقل باش یارو معشوقه در این دلکده ارزان شده است . 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
میدانيد آخرين زنگ زندگی تان کی ميخورد!؟ خدا ميداند، ولی... آن روز که آخرين زنگ دنيا میخورد، ديگر نه ميشود تقلب کرد و نه ميشود سر کسی کلاه گذاشت! آن روز تازه می فهميم که دنيا با همه بزرگی اش از يک جلسه امتحان مدرسه هم کوچکتر بود؛ و آن روز تازه می فهميم که زندگی عجب سوال سختی بود! سوالی که بيش از يک بار نمی توان به آن پاسخ داد. خدا کند آن روز که آخرين زنگ دنيا ميخورد، روی تخته سياه قيامت، اسم ما را جزءِ خوب ها بنويسند ... خدا کند حواسمان بوده باشد که زنگ های تفريح آنقدر در حياط نمانده باشيم که ((حيات=زندگی)) را از ياد برده باشيم. خدا کند که دفتر زند گی مان را زيبا جلد کرده باشيم و سعی ما بر اين بوده باشد که نيکی ها و خوبی ها را در آن نقاشی کنيم و بدانيم که دفتر دنيا، چک نويسی بيش نيست؛ چرا که ترسيم عشق حقيقی در دفتر ديگر است 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
🔸روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند. شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟» شیخ جعفر در میان گریه‌ها گفت: «آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.» همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟» شیخ در جواب می‌گويد او به من گفت: «شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند. آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.» گفتا؛ شیخا، هر آن‌چه گویی هستم آیا تو چنان‌که می‌نمایی هستی؟ 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
از خدا کم نخواه. سلیمان نبی ، اسطوره ی ثروت و قدرت در جهان است . او هنگام دعا به خداوند میگوید : خدایا به من ملکی عطا کن که تا به حال به کسی نداده ای و بعد از من هم به کسی عطا نخواهی کرد. او همه چیز را با هم میخواهد چون به قدرت نامحدود خداوند ایمان دارد . او باور دارد و دریافت میکند . پس تو هم باور کن و هنگام دعا کردن زیاده خواه باش !نترس! 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دعای قشنگ واسه همدیگه 🌹 🔅ﺩﻋﺎ کنیم هیچکس ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺖ ،،، ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﺧﻮﺏ ، ﺑﺬﺍﺭﻩ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺶ! 🔅ﺩﻋﺎ کنیم که ﻫﯿﭽﮑﺪﻭممون ﺍﺷﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﯿﺎﺩ، ﺍگرم اﻭﻣﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ! 🔅ﺩﻋﺎ کنیم ، ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺩﻟﺶ ﭘﺮ ﻧﺸﻪ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﭘﺮ ﺷﺪ ﭘﺮ ﺑﺸﻪ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ! 🔅ﺩﻋﺎ کنیم هیچکی ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺸﻪ، ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺷﺪ ﺧﺪﺍ ﺯﻭﺩ ، ﯾﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻬﺶ ﺑﺪﻩ! 🔅ﺩﻋﺎ کنیم ﻫﺮ ﮐﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺶ ﺑﺮﺳﻪ! 🔅ﺩﻋﺎ کنیم ،حکمت خدا ، با آرزوهامون یکی باشه...🙏 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیر از تو نگنجد به سرایی که تو باشی جز تو همه محوند به جایی که تو باشی در عشق، حسد نیست مگر بر دو مقامم آن‌جا که نه من باشم و جایی که تو باشی - نظیری‌ نیشابوری 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیکی بود یادگار دراز است دست فلک بر بدی همه نیکویی کن اگر بخردی چو نیکی کنی، نیکی آید برت بدی را بدی باشد اندرخورت چو نیکی نمایدت کیهان‌خدای تو با هر کسی نیز، نیکی نمای مکن بد، که بینی به فرجام بد ز بد گردد اندر جهان، نام بد به نیکی بباید تن آراستن که نیکی نشاید ز کس خواستن وگر بد کنی، جز بدی ندروی شبی در جهان شادمان نغنوی نمانیم کین بوم ویران کنند همی غارت از شهر ایران کنند نخوانند بر ما کسی آفرین چو ویران بود بوم ایران زمین دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود 👳 @mollanasreddin 👳
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
🌸هـزار ســلام 🍂بـه نشانه ی 🌸هـزار دعای سلامتی 🍂و هـزار درود 🌸بـه نشانه ی 🍂هـزار آرزوی زیبـا 🌸تـقدیم شمـا بـاد 🌸صبح زیبـاتون بخیر 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
از خدا کم نخواه. سلیمان نبی ، اسطوره ی ثروت و قدرت در جهان است . او هنگام دعا به خداوند میگوید : خدایا به من ملکی عطا کن که تا به حال به کسی نداده ای و بعد از من هم به کسی عطا نخواهی کرد. او همه چیز را با هم میخواهد چون به قدرت نامحدود خداوند ایمان دارد . او باور دارد و دریافت میکند . پس تو هم باور کن و هنگام دعا کردن زیاده خواه باش !نترس! 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دنیا دو روز است... یک روز با تو و روز دیگر علیه تو روزی که با توست مغرور مشو و روزی که علیه توست ناامید مشو زیرا هر دو پایان پذیرند هیچ وقت به خودت مغرور نشو برگ ها همیشه وقتی می ریزند که فکر می کنند،طلا شده اند 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم او می رود و هر قدمش لاله و نسرین ما سنگ تر از قبل همانیم که بودیم تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم یک روز میاید و بماند که چه دیر است روزی که نفهمد که چه گفتیم و که بودیم بعد از تو اگر هم کسی آمد به سراغم آمد ببرد آنچه ز تو تازه سرودیم حامدعسکری 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت بر او طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
جوانی چست، لطیف، خندان، شیری‌زبان در حلقه‌ی عشرت ما بود که در دلش از هیچ نوعی غم نیامدی و لب از خنده فراهم. روزگاری برآمد که اتفاق ملاقات نیوفتاد، بعد از آن دیدمش زن خواسته و فرزندان خاسته و بیخ نشاطش بریده و گل هوس پژمرده. پرسیدمش: چه‌گونه‌ای؟ چه حالتست؟ گفت: تا کودکان بیاوردم دگر کودکی نکردم. چون پیر شدی ز کودکی دست بدار بازی و ظرافت به جوانان بگذار طرب نوجوان ز پیر مجوی که دگر ناید آب رفته به جوی دور جوانی به شد از دست من آه و دریغ آن زمن دل فروز پیر زنی موی سیه کرده بود گفتم ای مامک دیرینه روز موی به تلبیس سیه کرده گیر راست نخواهد شدن این پشت کوز 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
عمر به خشنودی دلها گذار تا ز تو خوشنود بود کردگار سایه خورشید سواران طلب رنج خود و راحت یاران طلب درد ستانی کن و درماندهی تات رسانند به فرماندهی گرم شو از مهر و ز کین سرد باش چون مه و خورشید جوانمرد باش هر که به نیکی عمل آغاز کرد نیکی او روی بدو باز کرد 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
زندگی ، خالی و بیهوده و .. پر تکرار است دلخوشی اندک و ... دلتنگ شدن بسیار است یک نفر خفته ، ... در آغوش نگارش ، اما یک نفر از غم معشوقه ی خود ، ... بیدار است این طرف یک بدن خسته و یک حال خراب آنطرف تر دو سه تا دفتر و یک خودکار است از کجا آمده ام ، ... آمدنم بهر چه بود؟ در سرم ... درهٌ ای آکنده از این افکار است می نویسم ، که غم از شانه ی خود بردارم می نویسم که خدا غافل از این اسرار است دم به دم مشت به دروازه ی غم می کوبم چون همین مشت ،... نمایانگر یک خروار است قصه ی تلخ من این است ، که از بخت بدم پشت هر در بـــزنم ، ... آه ! فقط دیوار است 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به روزگار گفتند: چرا روی چرخ و فلکِ تو بعضیا بالان، بعضیا پایین؟ لبخند زد و گفت: نگران نباش، می چرخه... 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
در دفتر تاریخ نوشتند که هستیم هستیم ولی دل به که بستیم،شکستیم آن قدر شکستند دل خسته ما را چشم از همه بستیم و به میخانه نشستیم از کهنه شرابی که در آن بود چشیدیم مستیم به ظاهر، همه پیمانه پرستیم دنیا همه اش مال شما شاد بخندید ما چشم از این عالم بی قافیه بستیم دیوانه بگویید به ما هیچ مهم نیست از عقل بریدیم و از آن غائله رستیم - ابتهاج 👳 @mollanasreddin 👳
۲۰ بهمن ۱۴۰۱