eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
244.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
64 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
ده آدمی بر سفره ای بخورند و دو سگ بر مرداری با هم بسر نبرند. حریص با جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر. حکما گفته اند توانگری به قناعت به از توانگری به بضاعت. روده تنگ به یک نان تهی پرگردد نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ که شهوت آتشست از وی بپرهیز بخود بر آتش دوزخ مکن تیز سعدی 👳 @mollanasreddin 👳
هزاران خوبی برای امروزتون وهزاران عشق نثار شما نازنین دوست الهی دلت مثل روز روشن و مثل برکه آروم باشه شادی قلبت مداوم نفست گرم روزگارت پرعشق و لبريز از اتفاقات قشنگ باشه 👳 @mollanasreddin 👳
📚 در روزگارانی نه چندان دور، سرمایه داری در نزدیکی مسجد ، رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص نیز برقرار بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد. ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خداوند صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل گردد. یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدیدی پیش آمد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید. ملای مسجد روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را به جا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد: اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود. اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید. صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست! بدیهی است که ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند. قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دوجانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت : راستش نمی دانم چه بگویم؟ سخن هر دو را شنیدم . یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند! و سوی دیگر مرد شراب فروشی است که به تاثیر دعا ایمان دارد! 👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر با هر سقوطی زندگی معنای خود را از دست می‌داد، هرگز دانه‌ای به لانه مورچه‌ای نمی‌رسید. تنها راهزنی كه دار و ندار ما انسان‌ها را به تاراج می‌برد، نااُمیدی و اندیشه‌های منفی خود ماست 👳 @mollanasreddin 👳
قاصدک‌های پریشان را که با خود باد برد با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد ای که می‌پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند سیل وقتی خانه‌ای را برد از بنیاد برد عشق می‌بازم که غیر از باختن در عشق نیست در نبردی اینچنین هرکس به خاک افتاد برد شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن‌ها هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برد جای رنجش نیست از دنیا که این تاراجگر هر چه برد از آنچه روزی خود به دستم داد برد در قمار دوستی جز رازداری شرط نیست هر که در میخانه از مستی نزد فریاد برد - فاضل 👳 @mollanasreddin 👳
پیری به جوانی گفت: کچل کُن... برو بالا شهر... همه فکر میکنن مُد ِ ...! برو وسط ِ شهر... فکر میکنن سربازی... "بیا" پایین شهر... همه فکر میکنن زندان بودی...!!! این همه اختلاف... فقط در شعاع ِ چند کیلومتر.....! مردم آنطور که تربیت شده اند میبینند از قضاوت مردم نترس!..... 👳 @mollanasreddin 👳
مواظب زهره دل آدم‌ها باشید! شمالی‌ها هر وقت می‌خوان ماهی درست کنند، میگن: "مواظب باش زهره‌اش نترکه"، چون اگه زهره‌اش بترکه، ماهی تلخ می‌شه دیگه قابل خوردن نیست... الان به این نتیجه رسیدم آدما هم زهره دارن اگه یه روزی یه جایی دلشون بترکه، تلخ میشن اونقدر تلخ که دیگه بدرد زندگی کردن هم نمیخورن... مواظب دل اونایی که دوسشون دارید باشید که نتــــرکه...💔 👳 @mollanasreddin 👳
چنین است کردار گردان سپهر گهی درد پیش آرَدَت ، گاه مهر گهی بخت گردد چو اسپی شموس به نُعم اندرون زُفتی آردت و بؤس بدان ای پسر کاین سرای فریب ندارد ترا شادمان بی‌نهیب نگهدار تن باش و آن خرد چو خواهی که روزت به بد نگذرد بدان کوش تا دور باشی ز خشم به مردی به خواب از گنهکار چشم چو خشم آوری هم پشیمان شوی به پوزش نگهبان درمان شوی به فردا ممان کار امروز را بر تخت منشان بدآموز را مجوی از دل عامیان راستی که از جست‌ و جو آیدت کاستی" فردوسی 👳 @mollanasreddin 👳
افسوس بَرین عُمر گرانمایه که بگذشت ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند ما شب شدو روز آمد و بیدار نگشتیم... سعدس 👳 @mollanasreddin 👳
ما در کدام حلقه‌ی بی‌نهایتیم؟ در برنامه‌نویسی ، مفهومی وجود دارد به نامِ "حلقه‌ی بینهایت" که اگر چیزی وارد حلقه شد تا زمانی که دستوری، آن را وادار به توقف و خروج از حلقه نکند تا ابد در آن می‌چرخد. مثل موش‌های آزمایشگاهی که بی‌وقفه در استوانه‌های شیشه‌ای، به دنبال پنیر می‌دوند. پنیری که هیچ‌گاه به آن نمی‌رسند! این دو اتفاق، شاید به ظاهر برای ما دور از عقل باشد، اما بهترین اشاره است برای بخش‌های مهم و تکرار شونده‌ی زندگی‌مان! ما هم بارها در حلقه‌های بیهوده، دنبال پنیری گشته‌ایم که همواره دور از دسترس بوده است. بارها دویده‌ایم، اذیت شده‌ایم، سختی کشیده‌ایم، خار به پایمان رفته است اما باز در همان نقطه‌ی آغاز مانده‌ایم. بارها در پی وصل یار تقلا کرده‌ایم، با تصویرش جان گرفته‌ایم، رؤیا ساخته‌ایم؛ اما هر چه رفته‌ایم، تصویر بوده و تصور به‌جای واقعیت. گویی سرابی دل‌فریب را جایگزین دریای مواج کرده‌ایم. یونگ هم به زیبایی این رفتار را بیان می‌کند که آنان که از اتفاقاتِ ناگوارِ زندگیِ خود چیزی نمی‌آموزند، وجدان هستی را مجبور می‌کنند تا آن اتفاقات را تا آنجا که نیاز باشد تکرار کند تا درسش را بگیرند. شاید همین نوشته و یادآوری، قاصدی است از کائنات که ما هم نگاهی به اتفاقات تکرار شونده‌ی زندگی‌مان بیندازیم؛ که در کدام حلقه‌ی بی‌نهایت، بیهوده می‌چرخیم و هوس را به‌جای هدف دنبال می‌کنیم. همین گشتن، دیدن و پیدا کردن پنیرهای توهمی، یعنی توقف آن حلقه‌. یعنی جابجایی از سراب به مسیر دریا. 👳 @mollanasreddin 👳
دعای جوشن کبیر به صورت شعر زیبا خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است وقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی آن لحظه که دل دارد ،از تو طلب یاری خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر خود را به خدا بسپار ‎‌‌ 👳 @mollanasreddin 👳