eitaa logo
محفل شعر و ادب
372 دنبال‌کننده
202 عکس
65 ویدیو
2 فایل
کی شعرتر انگیزد خاطر که حزین باشد صدنکته از این معنی گفتیم وهمین باشد ارتباط با ما 👈🏼 https://eitaa.com/rmfd6292 لینک دعوت 👇👇 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
مشاهده در ایتا
دانلود
دل را به زلف پرچین، تسخیر می‌توان کرد این شیر را به مویی، زنجیر می‌توان کرد هر چند صد بیابان وحشی‌تر از غزالیم ما را به گوشه ی چشم، تسخیر می‌توان کرد از بحر ِتشنه چشمان، لب خشک باز گردند آیینه را ز دیدار، کی سیر می‌توان کرد؟ در چشم ِخرده‌بینان، هر نقطه صد کتاب است آن خال را به صد وجه، تفسیر می‌توان کرد گر گوش ِهوش باشد، در پرده ی خموشی صد داستان شکایت، تقریر می‌توان کرد از درد عشق اگر هست، صائب تو را نصیبی از ناله در دل سنگ، تأثیر می‌توان کرد تبریزی
. سال‌ها در پرده‌ی دل خونِ خود را خورده‌ام تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده‌ام یک دهن خندیدن: شادی و خوشی کوتاه مدت، یک بار خندیدن. رسیدن به خوشی و لذت کوتاه این دنیایی، برابر است با یک عمر خون دل‌خوردن است ... در ما قدمی رنجه کنید 💎https://eitaa.com/molookfarib💎
من آن شکسته بنایم درین خراب‌آباد که در خرابی من ناز می‌کند سیلاب در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎 ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎
. خاک را دامان پر زر می‌کند فصل خزان بادها را کیمیاگر می‌کند فصل خزان شاخساران را به رنگ عود برمی‌آورد برگ‌ها را صندل تر می‌کند فصل خزان طوطیان سبزپوش عالم ایجاد را حله طاوس در بر می‌کند فصل خزان از رخ زرین، بساط خاک را در یک نفس آسمان پر ز اختر می‌کند فصل خزان می‌پرد چون نامه اعمال، برگ از شاخسار باغ را صحرای محشر می‌کند فصل خزان رتبه ریزش بود بالاتر از اندوختن از بهاران جلوه خوشتر می‌کند فصل خزان برگ را چون میوه‌های پخته می‌ریزد به خاک پای خواب‌آلود را پر می‌کند فصل خزان بوسه بر دستش، که از نقش و نگار دلفریب برگ‌ها را دست دلبر می‌کند فصل خزان گرچه از دست زر افشانش زمین کان طلاست خرقه صد پاره در بر می‌کند فصل خزان از رخ چون زعفران، چین جبین خاک را خنده‌رو چون سکه زر می‌کند فصل خزان در کهنسالی عیار فکرها روشن‌ترست آب‌ها را پاک گوهر می‌کند فصل خزان شوق آتش را هوای سرد، دامان صباست رغبت می را فزونتر می‌کند فصل خزان می‌کند از پیکر بستان لباس عاریت برگ‌پوشان را قلندر می‌کند فصل خزان بر امید خط پاکی از جهان رنگ و بو هرچه دارد خرج دفتر می‌کند فصل خزان می‌زند بتخانه گلزار را بر یکدگر کار ابراهیم آزر می‌کند فصل خزان برگ‌ها را می‌کند در کف زدن بی‌اختیار چون سماع بی‌خودی سر می‌کند فصل خزان گر چنین از آه سرد آتش زند در بوستان عندلیبان را سمندر می‌کند فصل خزان از برات عیش، صائب دامان آفاق را با پریشانی توانگر می کند فصل خزان در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎 ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یک بیت و یک نکته از صائب سخنی کز سرِ اندیشه نباشد ، پوچ‌است شعر ، پر مغز نگردد ز دهن پر کردن . در این بیت صائب می خواهد به جایگاه و مقام با ارزش اندیشه و تفکر در سخن اشاره کرده و می گوید: هر سخنی (چه به صورت گفتار و نوشتار و یا نثر و نظم ) اگر از روی اندیشه و تفکر و دارای بار معنایی و پیام و پندی نبوده و در مخاطب تاثیر گذار نباشد؛ واقعا پوچ و بی معناست و ارزش شنیدن نخواهد داشت . در مصراع دوم با مثالی گفته ی خود را روشن تر ساخته و می گوید: با زور و استفاده از سخنان دهن پر کن و کلیشه ای نمی توان به یک شعر بی مفهوم و ضعیف ، معنا بخشید و آن را زیباتر و قابل قبول تر جلوه داد . بخاطر این که پیش ادیبان و دانایان (که اهل فن هستند ) دستشان رو می شود و آبرویشان می رود. و در مفهوم دیگر : با سخنان دهن پر کن ( قُلُمبه سُلُمبه ) نمی توان یک شعر نغز و پر مغز سرود. هر چند که از لحاظ ظاهری (عروضی و وزنی) ایرادی نداشته باشد ولی اگر حامل یک پیام مفید و ارزشمند نباشد ؛ هیچ ارزشی ندارد و مایه ی دردسر و تلف کردن وقت است . در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
. عالم بی‌خبری بود بهشت‌آبادم تا به هوش آمدم از عرش به فرش افتادم . عالمِ بی‌خبری طرفه بهشتی بوده‌است حیف و صید حیف که ما دیر خبردار شدیم! در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
یک بیت و یک نکته از صائب هم نشین مردم محتاج هم در زحمتند دیده بیمار است و بینی بار عینک می کشد به عقیده ی صائب انسانهایی که گرفتار و محتاج هستند علاوه بر این که خودشان ناراحت و در زحمتند، هم نشینان و نزدیکان خود را هم دچار زحمت ساخته و نگرانِ خود می کنند . این گونه که نزدیکان و دوستان مجبورند که قسمتی از نیازهای او را تامین کرده و به او کمک کنند و حتی اگر توان این کار را نداشته باشند، لا اقل مشکلات و گرفتاری های دوستان ، آنها را خیلی ناراحت کرده و عذاب می دهد. صائب برای این که گفته ی خود را ملموس تر و روشن تر به مخاطب عرضه کند ؛ مثال و معادلی زیبا در مصراع دوم آورده و می گوید: همان گونه که برای رفع مشکل کم بینایی چشم یک فردی که چشمانش ضعیف است و عینک برای او تجویز شده ، باید بار و سنگینی عینک را بینیِ آن شخص تحمل کند تا آن را به خوبی نگه دارد. در حالیکه بینی او هیچ مشکلی ندارد و مشکل و ایراد اصلی از چشمهاست. در واقع بار و زحمت چشم را بینی به دوش می کشد. ✍جناب شاهین لقایی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎 ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌       ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یک دل به جان رساند منِ دردمند را با صد دلِ شکسته صنوبر چه می‌کند؟ دلِ شکسته‌ی درخت صنوبر ناظر بر میوه‌های مخروطی شکل آن است که وقتی می‌‌رسند از هم می‌شکافند ولی از درخت جدا نمی‌شوند. و شاعر ادعا دارد من که یک دل دارم این‌همه دردمند هستم درخت صنوبر با داشتن دل‌های شکسته‌یِ بسیار چه می‌کشد؟! .... هرکه گرفتار دل شد دردمند است ... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
تار و پود موجِ این دریا به هم پیوسته است می‌زند برهم جهان را هرکه یک دل بشکند این دنیا مثل دریایی‌ست که تار و پود موج‌های آن به هم وابسته و پیوسته‌اند و هرکس دلی را در این عالم بشکند کل جهان را برهم می‌ریزد و غمگین می‌کند ... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
🌱🌱🌱🌱 یک بیت و یک نکته از چون سیاهی شد ز مو، هشیار می‌باید شدن صبح چون روشن شود، بیدار می‌باید شدن در این بیت صائب دوران جوانی و غفلت را به شب تاریکی تشبیه کرده است (با توجه به این که شب تاریک و سیاه است و موی سر جوانان هم سیاه) با گذشت سیاهی شب و نزدیک شدن به روشنایی روز ، رگه های سفیدی در افق آسمان پیدا می شود (یعنی عمر شب دارد رو به پایان می رود) همان گونه که با گذشت دوران جوانی موی انسان کم کم سفید شده و قدم به دوران پیری می گذارد. صائب با این تصویر آفرینی زیبا و قابل تامل می خواهد به این نکته ی مهم اشاره کند که : وقتی هنگام صبح و روشن شدن هوا زمان بیدار شدن انسانها از خواب شبانه است؛ سفید شدن موهای سر انسان نیز این هشدار را به او می دهد که دیگر در خواب غفلت فرو رفتن بس است و موقع آگاهی و بیداری و هوشیاری است و با توجه به زمان کوتاه باقی مانده ی عمر ، جایی برای غفلت و اشتباه وجود ندارد و باید از زمان کوتاه باقی مانده ی عمر نهایت استفاده را کرد. ✍استاد شاهین لقایی ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌    در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
نباشد آدمی را هیچ خُلقی بهتر از احسان که بوسد دستِ خود، هر کس که گیرد دستِ سائل را طاعتی بالاتر از دلجویی درویش نیست دست خود بوسید هر کس دست سایل را گرفت مستحب است انسان دست خود را پس از دادن صدقه ببوسد. امام سجاد(ع) بعد از دادن چيزي به سائل، دست مباركش را مي ‏بوييد و مي ‏گفت: «اين دست به دست الهي رسيده»؛ چون خدا فرمود: «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ». آيا نمى‌دانستند كه فقط خداوند توبه را از بندگانش مى‌پذيرد و صدقات را مى‌گيرد. آنان كه اين شامه را دارند با بو كردنِ دست، نشانه دست الهي را استشمام مي كنند. در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
بس که بی‌مهریِ ایام گَزیده‌ست مرا شش‌جهت خانه‌ی زنبور بُوَد در نظرم
چون سلیمان قدر دل اکنون نمی دانی که چیست آن زمان انگشت می خایی که بی خاتم شوی *سلیمان : حضرت سلیمان *قدر: ارزش *انگشت خاییدن : کنایه از حسرت خوردن *خاتم : نگین انگشتری ، مجازا در مفهوم انگشتری مفهوم بیت : از این بیت می توان دو برداشت کرد یکی این که : صائب دل انسان را (که محل تجلی انوار حق و الهی است ) به نوعی پنهان گونه به نگین درخشان انگشتر حضرت سلیمان تشبیه کرده و معتقد است که انسان باید قدر و ارزش دل پاک خودش را بداند و پیش از آن که دیر شود آن را پرورش دهد تا پر از نور الهی شده و باعث بینا شدن چشم دل یا چشم بصیرت او گردد. او برای روشن شدن مطلب گریزی به داستان حضرت سلیمان (ع) زده و می گوید: اگر اکنون قدر و ارزش واقعی دل خود را (که مظهر تجلی نور حقیقت است) را ندانی و نشناسی ، مانند حضرت سلیمان (ع) می شوی که زمانی به ارزش انگشتری خود پی برد که آن را گم کرد و دیگر قدرت تسلط بر جنیان و تکلم با حیوانات و .... را از دست داد . پس تو هم تا زمانی که دلت پاک است و شور و نشاط و شادابی دارد آن را تقویت و تربیت کن تا وقتی که پیر شدی و دلت افسرده شد ، مانند حضرت سلیمان تاسف و حسرت نخوری که چرا قدر این گوهر و نگین گرانبها (دل) را ندانستم و از دستش دادم. .در مفهوم دیگر به نظر می رسد که صائب جایگاه و مقام دل پاک و پر نور انسان عارف را خیلی با ارزش تر از نگین و انگشتری حضرت سلیمان (ع) می داند و معتقد است که حضرت سلیمان به واسطه ی انگشتری که در دست داشت صاحب آن مقام و قدرت و شوکت بود چرا که زمانی که انگشترش را گم کرد تازه فهمید که این قدرت و توان عاریتی و از ناحیه ی انگشتری بوده است. و تازه می فهمد که اگر دلش را بیشتر تقویت می کرد می توانست قدرتی بیشتر و بالاتر از قدرت انگشتری را در خود داشته باشد . در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
به ادب   با همه سر کن         که دلِ شاه و گدا؛ در ترازوی مکافات                  برابر باشد ... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
توصیه صائب به جوانان برای عشق ورزیدن 🌈در بهار نوجوانی عشق ورزیدن خوش است 🌈آتشی تا هست صرف جوش می باید شدن 🥰مدتی در خواب بی دردی به سر بردی، بس است 🥰این زمان در عاشقی افسانه می باید شدن 👩‍❤️‍👨عاشقی و کوچه گردی در جوانی ها خوش است 👩‍❤️‍👨پیر چون گشتی وبال خانه می باید شدن 🔸 تبریزی:«🕊️🌹» ✍️ بارها شده است گام نهادن در مسیر حق تعالی، می بایست از اوایل نوجوانی یا جوانی آغاز شود ، ور نه در میان سالی و پیری اول آنکه فرصت چندانی برای حرکت و رسیدن نیست و دوم آنکه افراد جوان که در این راه قدم می نهند ، ارزش بسزایی در پیشگاه خداوند دارند. صائب نیز به این نکته توجه در خوری داشته است و عشق آتشین دورهٔ جوانی را دارای ارزش و قابل توجه می داند. در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
. هیچ دردی بتر از عافیت دایم نیست تلخی تازه به از قند مکرر باشد یکنواختی، لذتی ندارد حتی اگه خوشی و سلامتی باشه ...لذت دنیا در خوشی‌ها و تلخی‌های آن است ....گاهی دردها و سختی‌ها باعث میشه قدر سلامتی را بهتر بدانیم ... در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
آن نخل ناخلف که تبر شد ز ما نبود ما را زمانه گر شکند، ساز می‌شویم در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
نیست اکسیری به عالم بهتر از افتادگی قطره ناچیز گردد گوهر از افتادگی از تواضع افسر خورشید زرین گشته است کم نمی گردد فروغ گوهر از افتادگی خصم سرکش را به نرمی می توان خاموش کرد پست سازد شعله را خاکستر از افتادگی می تواند یک نفس آفاق را تسخیر کرد هر که چون پرتو کند بال و پر از افتادگی از برای پرتو خود مهر می کرد اختیار رتبه ای می بود اگر بالاتر از افتادگی رتبه افتادگی این بس که شاهان جا دهند سایه بال هما را بر سر از افتادگی بر سر شاهان عالم می تواند پا گذاشت هر که چون خورشید سازد افسر از افتادگی خصم بالا دست را خواهی اگر عاجز کنی هیچ فنی نیست بهتر از افتادگی در ما قدمی رنجه کنید 💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎