برف آمد
ذوق کردم،
بیهوا چون کودکی خندان دویدم، راه رفتم، بغض کردم
کودکیها یادم آمد
صبح بابا از رهی میآمد و میگفت: پاشو! برف تا زانو رسیده...
میدویدم پشت شیشه
برف از زانو فراتر
کوچه ساکت، شهر ساکت
خانه سرد و
دل به آغوشِ عزیزان مبتلاتر...
برف بارید و دوباره؛
کودکی بودم که از سرما دلش آغوش میخواست
برف، باااااید ببارد
بیحد و ممتد ببارد
بیشتر، چون کودکیها
من دلم آغوش میخواست...
#نرگس_صرافیان_طوفان
در#محفل ما قدمی رنجه کنید
💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
میتوانی حالا که تا نزدیکیهای قله رسیدی، جا بزنی و ادامهی راه را بالا نیایی.
یا میتوانی دست به زانوهای خستهات بگیری و با وجود مشکلات و رنجهای ناگزیری که هست؛ دوام بیاوری و به بالا رفتن ادامه بدهی.
اگر تسلیم شوی، قطعا سقوطی سهمگین در انتظار توست، چرا که ارتفاع زیادی را بالا آمدهای و اگر دوام بیاوری، به زودی صعودی با شکوه را خواهیدید!
میدانم چقدر خستهای و چقدر طاقتت در آسیاب مشکلات و رنجها تحلیل رفته، میدانم چقدر در این مسیر تنهایی و غمگین؛ اما از تو میخواهم کمی دیگر هم طاقت بیاوری.
از تو میخواهم کمی دیگر به سپاه دردهایت غلبه کنی و خودت را به مقصدی که مدتها به خاطرش جنگیدهای و رویای آن را داشتهای برسانی تا در انتها، چیزی که با خودت مرور میکنی این باشد: " ارزشش را داشت..."
#نرگس_صرافیان_طوفان
در#محفل ما قدمی رنجه کنید
💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
آخرین جمعهی سال است و فقط بوی بهار است که درثانیهها پیچیده...
آی مردم!
دل من روشن و پُرامّید است؛
بی شک امسال
همان سالِ پر از خوبترین حادثهها خواهد بود.
#نرگس_صرافیان_طوفان
در#محفل ما قدمی رنجه کنید
💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر ڪہ نیڪے بود، منت چیست پس؟
گر رفاقت بود، زحمت چیست پس؟
ڪاش قدرے معرفت، قدرے اصالت داشتید
یا نمیڪَندید، گر جایے درختے ڪاشتید...
#نرگس_صرافیان_طوفان
در#محفل ما قدمی رنجه کنید
💎 https://eitaa.com/molookfarib 💎