eitaa logo
کلاس۳۱۳
32 دنبال‌کننده
105 عکس
9 ویدیو
0 فایل
کلاس ۳۱۳ را دنبال کنید👇 🌐 momen313.ir ــــــــــــــــــــ و پیج اینستاگرام👇 instagram.com/momen313.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈••✾••┈┈• ⭕️ را همراهی کنید👇 🆔 @momen313_ir
متن مسابقه شهید مطهری ۳ و ۴ فروردین گزیده کتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر (ص 26- 17)👇
گزیده کتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر (ص 26- 17) خورشید دین هرگز غروب نمی کند قبل از آنکه وارد صحبت شوم این عید سعید را که روز مبعث خاتم الانبیاء است، روز توحید است و به همین جهت روز آزادی بشر است، روز رستاخیز جهان انسانی است، روز عقل و علم است، به همه حضّار محترم تبریک عرض می‌کنم. عرض کردم که روز توحید و روز آزادی است. آری، بدون شک اسلام منادی توحید در جهان است. فریاد «لا اله الّا اللّه» را، فریاد اینکه جز خدا چیز دیگری شایسته پرستش و عبادت، خضوع و کرنش نیست و بشر جز در پیشگاه حق در پیشگاه هیچ موجودی اعمّ از مجرّد و مادّی نباید خضوع نماید، این فریاد را اسلام بر آورد: ... تَعالَوْا الی‏ کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ أنْ لا نَعْبُدَ إلَّا اللهَ وَ لا نُشْرِک بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً ارْباباً مِنْ دونِ اللهِ‏. (آل عمران/ 64) این آیه همان آیه‌ای است که رسول اکرم به عنوان بخشنامه به نام سران جهان آن روز فرستاد. روز عقل و علم است. راستی آیا عجیب نیست مردی امّی و درس‏نخوانده و در سرزمین امّیت، برای اوّلین بار که مبعوث می‌شود و انقلاب روحی و معنوی پیدا می‌کند، انقلابی که اتّصال به غیب و ملکوت جهان دارد؛ با این جمله‌ها با بشریت مواجه می‌شود: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذی خَلَقَ. قرائت کن به نام پروردگارت که آفرید. خَلَقَ الانْسانَ مِنْ عَلَقٍ. انسان را از خون بسته (یا حیوانی زالو شکل) آفرید. اقْرَأْ وَ رَبُّک الاکرَمُ. بخوان که پروردگار تو از همه کریم‏تر است. الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ. (علق/ 1- 4) آنکه قلم به دست بشر داد، خواندن آموخت، نوشتن آموخت، علم آموخت و فکر داد.» نویسنده کتاب محمّد پیغمبری که از نو باید شناخت در کتاب خود می‌گوید: من واقعاً به همه مسلمانان جهان تبریک می‌گویم که پیغمبر آنها با اینکه در سرزمین امّیت مبعوث شد سخن خود را با علم و سواد و معلومات و دفتر و کتاب و قلم شروع کرد. عرض کردم این روز روز رستاخیز انسانیت است؛ زیرا در این روز تنها او برانگیخته و مبعوث نشد، او برانگیخته و مبعوث شد و از مبعوث شدن او جهانی برانگیخته و مبعوث شد، دنیایی بپا خاست، انقلابی عظیم و همه جانبه بپا شد؛ انقلابی که در آن واحد در دو جبهه بود، در دو جبهه متخالف و متضاد، هم برونی و هم درونی، هم اخلاقی و هم اجتماعی، هم معنوی و هم دنیایی. می‌دانیم که انقلابات مقدّس‏ اجتماعی منتهای هنرشان این است که در طبقه محروم و مظلوم روح حیاتی بدمند و آنها را به قیام در برابر طبقه استثمارگر وادار کنند. ماهیت انقلاب اسلامی تنها این نبود که طبقه‏ای را به جان طبقه دیگر بیندازد. البته این کار را کرد، این روح را دمید و مردم را به قیام در برابر ظلم وادار کرد، امّا کارش تنها این نبود؛ کاری بالاتر و انقلابی عظیم‏تر نیز بپا کرد که جز از او و کسانی از طراز او یعنی پیغمبران، ساخته نیست. انقلاب درونی ایجاد کرد، یعنی بشر را حتی علیه تبهکاریهای خودش به قیام واداشت. این خصوصیت منحصراً از مذهب است که قادر است آدمی را علیه تبهکاری و جنایتکاری شخص خودش به قیام وادارد که از خود حساب بکشد، خود را ملامت کند و خود را به پای محکمه عدل و انصاف بکشد. برویم دنبال مطلب اصلی خودمان. عنوان این سخنرانی چنانکه می‌دانید این است: «خورشید دین هرگز غروب کردنی نیست». باید بگویم همین مجلس امشب ما در این محل و در این کانون، گواه صادقی است بر اینکه خورشید دین غروب نمی‌کند و روز به روز در آسمان انسانیت ظاهرتر می‌شود. شما می‌بینید که اسلام پس از چهارده قرن در مثل این کانون که کانون دانش است، یک مرکز فرهنگی است، تجلّی می‌کند و کانونهایی نظیر این کانون را که مسلّماً نه اوّلین آنها خواهد بود و نه آخرینشان، فتح می‌کند. این چه چیزی است؟ این چه نیرویی است؟ این چه قدرتی است؟ آیا این قدرت غروب کردنی است؟ تمام شدنی است، یا نه؟ آیا دین اجل و پایان دارد؟ من امشب می‌خواهم در جواب یک سؤال بحث کنم. آن سؤال این است: این دنیای ما دنیای تغییر و تحوّل است. در این دنیا و از این اموری که ما به چشم خود می‌بینیم، هیچ چیزی نیست که برای همیشه باقی بماند؛ همه چیز عوض می‌شود، کهنه می‌شود، برچیده می‌شود، دوران عمرش منقضی می‌شود و به نهایت می‌رسد؛ آیا دین نیز همین طور است؟ آیا دین در تاریخ بشر دوره بخصوصی دارد که اگر آن دوره بخصوص گذشت، دین هم حتماً و به حکم «جبر» باید برود و جای خود را به چیز دیگری بدهد؟ یا اینطور نیست؟ برای همیشه در میان مردم باقی خواهد بود، هر اندازه‏ علیه دین نهضت و قیام بشود باز دین به شکل دیگر ظاهر می‌شود. اینکه عرض کردم «به شکل دیگر» مقصودم این است که بعد از مدّت موقّتی دوباره باز می‌گردد، رفتنی نیست. ویل دورانت که شخصاً لا دین است، در کتاب درسهای تاریخ ضمن بحث درباره «تاریخ و دین» با نوعی عصبانیت می‌گوید: «دین صد جان دارد، هر چیزی اگر یک بار میرانده شود برای همیشه می‏میر
د مگر دین که اگر صد نوبت میرانده شود باز زنده می‌شود». این را که «دین مردنی نیست» می‌خواهم بر پایه علمی برای شما بیان کنم که طبق قانون طبیعت چه چیز در دنیا از میان رفتنی است و چه چیز برای همیشه باقی خواهد ماند. البتّه نمی‌خواهم راجع به اشیاء خارج از اجتماع بشر صحبتی کرده باشم، بحثم فعلًا راجع به پدیده‌های اجتماعی است، راجع به آن چیزهایی است که در زندگی اجتماعی ما هست؛ ببینیم طبق قانون خلقت چه چیزهایی برای همیشه باقی خواهد ماند و چه چیزهایی از میان می‌روند و زمان آنها را فرسوده و کهنه می‌کند. معیار جاودانگیها پدیده‌های اجتماعی در مدّتی که باقی هستند حتماً باید با خواسته‌های بشر تطبیق کنند؛ به این معنی که یا خود آن پدیده‌ها خواسته بشر باشند و یا تأمین کننده خواسته‌های بشر بوده باشند؛ یعنی یا باید بشر خود آنها را بخواهد، از عمق غریزه و فطرتش آنها را بخواهد، و یا باید از اموری باشند که و لو اینکه انسان از عمق غریزه آنها را نمی‌خواهد و خودشان مطلوب طبیعت بشر و هدف تمایلات بشر نیستند امّا وسیله می‌باشند یعنی وسیله تأمین خواسته‌های اوّلیه بشر می‌باشند و حاجتهای او را بر می‌آورند. در میان خواسته‌های بشر باز دو جور خواسته داریم: خواسته‌های طبیعی و خواسته‌های غیر طبیعی، یعنی اعتیادی. خواسته‌های طبیعی آن چیزهایی است که ناشی از ساختمان طبیعی بشر است، یک سلسله امور است که هر بشری به موجب آنکه بشر است خواهان آنهاست، و رمز آنها را هم هنوز کسی مدّعی نشده که کشف‏ کرده است. مثلًا بشر علاقمند به تحقیق و کاوش علمی است، همچنین به مظاهر جمال و زیبایی علاقه دارد، به تشکیل کانون خانوادگی و تولید نسل با همه زحمتها و مرارتهایش علاقمند است، به همدردی و خدمت به همنوع علاقمند است. اما چرا بشر علاقمند به تحقیق است؟ این حسّ کاوش و حقیقت جویی چیست؟ چرا بشر علاقمند به جمال و زیبایی است؟ چرا وقتی مجلس جشنی مثل این مجلس ترتیب داده می‌شود هم هیئت مدیره آن جشن و هم حضّار، از اینکه وضع سالن مرتّب و مزین باشد خوششان می‌آید و لذت می‌برند؟ چرا به تشکیل کانون خانوادگی علاقمند است؟ چرا در انسان حسّ همدردی و ترحّم نسبت به دیگران وجود دارد؟ اینها یک سلسله سؤالاتی است که وجود دارد. ما خواه جواب این «چرا»‌ها را بدهیم و خواه نتوانیم بدهیم چیزی که برای ما قابل تردید نیست این است که این خواسته‌ها طبیعی است. غیر از این خواسته‌های طبیعی احیاناً یک سلسله خواسته‌های دیگری هم در میان بسیاری از افراد بشر هست که «اعتیادات» نامیده می‌شوند. اعتیادات قابل ترک دادن و عوض کردن است. اکثریت قریب به اتّفاق- شاید بیش از صدی 99 و یا هزاری 999- مردم عادت به چای دارند، عدّه کثیری به سیگار عادت دارند و از آنها کمتر به مشروب و تریاک عادت دارند، از آنها کمتر به هروئین عادت دارند. اینها کم کم به صورت خواسته در می‌آید و انسان به همان اندازه که یک امر طبیعی را می‌خواهد، این امری را هم که طبیعت ثانوی او شده است، می‌خواهد امّا این خواسته ها مصنوعی است لذا قابل ترک دادن است، قابل این است که این فرد را به طوری که به کلی آن کار را فراموش کند، ترک دهند؛ یا نسل آینده را طوری تربیت کنیم که اساساً فکر این چیزها را هم نکند. امّا امور طبیعی اینطور نیست، قابل ترک دادن نیست، جلوی یک نسل را اگر بگیریم نسل بعدی خودش به دنبال او می‌رود. به عنوان مثال: در اوائل کمونیسم، تنها موضوع اشتراک مال مطرح نبود، موضوع از میان رفتن اصول خانوادگی هم در بین بود تحت عنوان اینکه «اختصاص» هر جا که باشد سبب بدبختی بشر است، چه به صورت مالکیت مال و ثروت و چه به صورت اختصاص زن و شوهری. ولی این موضوع نتوانست در دنیا جایی برای خودش باز کند، چرا؟ برای اینکه علاقه به تشکیل خانواده علاقه فطری است؛ یعنی هر فردی در طبقه خودش‏ مایل است زن داشته باشد و آن زن انحصار به خودش داشته باشد برای اینکه فرزندی که از این زن پیدا می‌کند فرزند خود او باشد؛ یعنی علاقه به فرزند، علاقه به اینکه وجودش در نسلش ادامه پیدا کند، یک علاقه فطری است؛ انسان فرزند را امتداد وجود خود می‌داند؛ گویی انسان با داشتن فرزند، وجود خود را باقی می‏پندارد؛ وقتی فرزند ندارد خودش را منقطع و بریده فرض می‌کند؛ همچنانکه انسان می‌خواهد با گذشته خودش نیز ارتباط داشته باشد، می‌خواهد پدر خودش را بشناسد، تبار خودش را بشناسد. بشر نمی‌تواند اینطور زندگی کند که نداند از لحاظ نسلی از کجا آمده است؟ از کدام مادر؟ از کدام پدر؟ و همچنین نمی‌تواند طوری زندگی کند که نفهمد چگونه و به چه شکلی وجودش امتداد پیدا می‌کند و از این افرادی که بعد به وجود آمده‌اند کدام‌یک از اینها فرزند اویند؟ نه، اینها بر خلاف خواسته طبیعی بشر است؛ لهذا دنیا دیگر زیر بار این حرف نرفت، این حرف مسکوت ماند. یک بار در دو هزار و سیصد سال پیش افلاطون این پیشنهاد را کرد منتها برای یک طبقه نه عموم طبقات (طبقه حاکمان فیلسوف و فی
لسوفان حاکم) و آن را تنها راه جلوگیری از سوء استفاده‏ها تشخیص داده بود، اما بعد خود افلاطون از این پیشنهاد خود پشیمان شد، بعد در قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم دوباره این پیشنهاد شد و این بار نیز بشر آن را قبول نکرد، چرا؟ چون بر خلاف طبیعت است. حکما قاعده‏ای دارند، می‌گویند: «القسر لا یدوم» یعنی یک امر غیر طبیعی دوام پیدا نمی‌کند، هر جریانی که غیر طبیعی باشد باقی نمی‌ماند و تنها جریانی که طبیعی باشد قابل دوام است. مفهوم مخالف این سخن این است که جریانهای طبیعی قابل دوام است، امکان بقاء دارد، ولی جریانهای غیر طبیعی امکان دوام ندارد. علیهذا اگر دین بخواهد در این دنیا باقی بماند باید دارای یکی از این دو خاصیتی که عرض کردم بوده باشد: یا باید در نهاد بشر جای داشته باشد، در ژرفنای فطرت جا داشته باشد، یعنی خود در درون بشر به صورت یک خواسته‏ای باشد، که البتّه در آن صورت تا بشر در دنیاست باقی خواهد بود؛ و یا لا اقل اگر خودش خواسته طبیعی بشر نیست، باید وسیله باشد، باید تأمین کننده خواسته یا خواسته‌های دیگر بشر باشد، امّا این هم به تنهایی کافی نیست، باید آنچنان وسیله تأمین کننده‌ای باشد که چیز دیگری هم نتواند جای او را بگیرد، یعنی باید چنین فرض کنیم که بشر یک رشته احتیاجات دارد که آن احتیاجات را فقط دین تأمین می‌کند، چیز دیگری غیر از دین و مذهب قادر نیست آن احتیاجات را تأمین کند؛ و الّا اگر چیزی در این دنیا پیدا شد که توانست مثل دین یا بهتر از دین آن حاجت و آن خواسته را که دین تأمین می‌کرده است تأمین کند، آنوقت دین از میان می‌رود، خصوصاً اگر بهتر از دین هم تأمین کند. در پیشرفت تمدّن چقدر چیزهاست که به چشم خودمان می‌بینیم زود به زود عوض می‌شود، یک چیزی می‌آید و فوراً جای آن را می‌گیرد. یک مثال محسوس عرض کنم، خیلی ساده: تا چند سال پیش همه ما جوراب نخی می‏پوشیدیم، یکمرتبه این جورابهای نایلونی آمد. تا آمد بلادرنگ جورابهای نخی از بین رفت و حتّی کاسبها و آن کسانی که کارشان و شغلشان کار جوراب نخی فروشی بود اگر به کار دیگری تغییر شغل ندادند همه از بین رفتند، چون بشر عاشق چشم و ابروی جوراب نخی نیست، جوراب می‏پوشد برای اینکه جوراب داشته باشد، پوششی برای پا داشته باشد، می‌خواهد دوام داشته باشد، قشنگ و زیبا باشد، لطیف باشد؛ وقتی یک چیزی آمد که دوامش از این بهتر و خودش هم لطیف‏تر و صرفه‏اش نیز بیشتر است، این باید برود دنبال کارش زیرا زمانی خواسته‌های بشر را تأمین می‌کرد و تا آن زمان هم جا داشت، حالا چیز دیگری پیدا شده که آن خواسته را خیلی بهتر از آن تأمین می‌کند. چگونه است که وقتی چراغ برق آمد چراغ موشی را باید از سرویس خارج کرد؟ صنّار هم آن را نمی‏خرند؟ بشر چراغ موشی را برای چکار می‌خواست؟ آن را برای حاجتی می‌خواست. چراغ برق آمد، هم نورش از آن بهتر بود و هم دود نمی‌کرد، پس دیگر چراغ اوّلی را می‌اندازد دور، باید برود، چون خواسته‏ای را که او تأمین می‌کرد برق خیلی بهتر از آن تأمین می‌کند. اما اگر چیزی باشد که در اجتماع بشر آنچنان مقام و موقعیتی داشته باشد که هیچ چیز دیگر قادر نباشد جای آن را بگیرد، آن خواسته‏ای را که او تأمین می‌کند، هنری که او دارد، کاری که او دارد، هیچ چیز دیگر نتواند کار او را انجام دهد، نتواند هنر او را داشته باشد، ناچار باقی می‌ماند. شما در این شرکت نفت خودتان اگر در جایی کارگری داشته باشید و کارگری بهتر از او پیدا کنید، خیلی دلتان می‌خواهد آن کارگر اوّل خودش استعفا داده کنار رود و آن کسی که بهتر است بیاید جای او را بگیرد، امّا اگر کارگر اوّلی هنرمنحصر به فردی داشته باشد امکان ندارد بگذارید برود، نازش را میکشید و نگهش می‏دارید. پس دین اگر بخواهد باقی باشد یا باید خودش جزو خواسته‌های بشر باشد، یا باید تأمین کننده خواسته‌های بشر باشد آن هم بدین شکل که تأمین کننده منحصر به فرد باشد. اتّفاقاً دین هر دو خاصیت را دارد، یعنی هم جزو نهاد بشر است، جزو خواسته‌های فطری و عاطفی بشر است و هم از لحاظ تأمین حوائج و خواسته‌های بشری مقامی را دارد که جانشین ندارد و اگر تحلیل کنیم معلوم می‌شود اصلًا امکان ندارد چیز دیگری جایش را بگیرد.
✅ «اپلیکیشن جامع استاد مطهری» 💢 مسابقات کتابخوانی همراه با جوایز ارزنده/ دسترسی به همه کتاب‌های شهید مطهری/ جستجو در متن و فهرست کتاب‌ها/ سخنرانی‌ها/ کتاب‌های صوتی/ دوره‌های آموزش الکترونیکی ⬇️ دانلود اپلیکیشن از لینک زیر: 👉 www.motahari.ir/app ❗️نصب اپلیکیشن و شرکت در مسابقات رایگان است. ‼️با وارد کردن کد معرف زیر در هنگام ثبت نام ۵ امتیاز هدیه بگیرید: yXf4o58z
☑️واریز وجه آنلاین و پیگیری مشارکت دیگران👇 🔗 https://zil.ink/momen313
🌹حلول ماه خدا مبـــــارک💐 ●|رمضان بهترین باشگاه منتظران|● 💠خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «روزه را بر شما واجب کردیم تا شاید اهل تقوا شوید¹»؛ 🔹امام صادق(ع) می‌فرمایند: «فردی که از یاری امام زمان (عج) شادمان می‌شود، باید منتظر و اهل ورع و تقوا باشد²» 👈 بهترین زمان برای کسب این ورع و تقوا در باشگاه ماه مبارک و از طریق روزه داری است. ــــــــــــــــــــ ۱- ۞يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ ... لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ۞ ۲- عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: ... مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ اَلْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ اَلْأَخْلاَقِ...