eitaa logo
زندگی مومنانه
50.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
12 فایل
✨ ﷽ ✨ 💚مبلغ سبک زندگےاسلامےباشیم💚 🌷زندگی بدون طعم گناه🌷 💠خادم کانال: @abozar_zaman 💠فروشگاه کانال: @tebshia_store 💠تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2574319627C71f3adb31c
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 یکی گفت: چه دنیای بدی گلها هم خار دارند... دیگری گفت: چه دنیای خوبی حتی شاخه های پرخار هم گل دارند... عظمت در نگاه است نه در چیزی که می نگریم! ‎‌‌‌‎ 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ ✅چرا باید خدا را عبادت کنیم با اینکه از ما بی نیاز است؟ ✍روزی جوانی نزد حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت: ای موسی خدا را از عبادت من چه سودی می رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ حضرت موسی علیه السلام فرمود: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی برایش بیفتد. با هزار مصیبت و سختی خودم را به صخره رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز ! خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود. می دانی موسی از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. 🌟ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا شیطان بر ما احاطه پیدا نکند و در دام حیله های شیطان نیفتیم... "وَ مَنْ‌ يَعْشُ‌ عَنْ‌ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ‌ نُقَيِّضْ‌ لَهُ‌ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ‌ قَرِينٌ‌ " و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست (زخرف 36) 📚الانوار النعمانیه ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✅دنیا تو را از نماز باز ندارد! ✍مام على عليه السلام فرمودند : هيچ عملى نزد خداوند، محبوب تر از نماز نيست، پس هيچ كار دنيايى شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد. 📚 خصال ص621 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ ✅اولاد صالح باعث رفع عذاب قبر ✍حضرت رسول (ص) فرمود: عيسى بن مريم به قبرى گذشتند كه صاحب آن را عذاب مى كردند. سال بعد از كه برگشتند و به آن قبر رسيدند ديدند، عذاب از آن قبر برداشته شده است. عرض كرد پروردگارا سال قبل كه بر اين قبر گذشتم ديدم صاحب آن را عذاب مى كردند، ولى الان كه برگشتم مشاهده مى كنم عذاب از آن برداشته شده است علت چيست؟ وحى شد اى عيسى اولاد صالحى از او باقى مانده بود. امسال او بزرگ شده و جاده اى را اصلاح و تعمير كرده و يتيمى را پناه داده است. خداوند گناهان پدر او را به واسطه اعمال صالح فرزندش بخشيد و عفو نمود. هم چنين نقل شده است حضرت عيسى عليه السلام به قبرى عبور كرد ديد ملائكه عذاب ، صاحب آن را عذاب مى كنند، بعد از آن كه كار خود را انجام داد و برگشت .باز به همان قبر رسيد. ديد ملائكه رحمت با طبق هايى از نور كنار قبر او هستند عيسى عليه السلام تعجب كرد و عرض نمود. خدايا علت چه بود كه اول او را عذاب مى كردند و الان با طبق هايى از نور در كنار او هستند؟خداوند به او وحى کرد اى عيسى اين بنده يكى از گناه كاران بود. وقتى از دنيا رفت زن او آبستن بود بعد از آن كه طفل به دنيا آمد او را خوب تربيت كرد تا بزرگ شد مادر او را نزد معلم برد تا به او علم خداشناسى بياموزد. وقتى معلم بسم الله را به آن طفل ياد داد، ديگر خجالت كشيدم او را عذاب كنم در حالى فرزندش روى زمين اسم مرا به زبان جارى كرده است 📚 انسان از مرگ تا برزخ ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✍جاویدالاثر احمد متوسلیان عصبانی گفت: نگه دار ببینم این کیه، پیاده شد و رفت طرف مرد کُرد، هیکلش دو برابر حاجی بود، بهش گفت: ببینم، تو کی هستی؟ کارت چیه؟ گفت: من کومله‌م، چنان سیلی محکمی بهش زد که نقش زمین شد، بعد بالای سرش ایستاد و بلند گفت: ما توی این شهر فقط یک طایفه داریم، اون هم جمهوری اسلامیه، والسلام. 📚یادگاران، جلد 9 کتاب شهید متوسلیان، ص 37. 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ 📗 داستان کوتاه ✍در زمان موسي خشكسالي پيش آمد. 🦌آهوان در دشت، خدمت موسي رسيدند كه ما از تشنگي تلف مي شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن. موسي به درگاه الهي شتافت و داستان آهوان را نقل نمود .خداوند فرمود: موعد آن نرسيده است. موسي هم براي آهوان جواب رد آورد. تا اينكه يكي از آهوان داوطلب شد كه براي صحبت و مناجات بالاي كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مي آيد وگرنه اميدي نيست. آهو به بالاي كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتي به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد ، شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال مي كنم و توكل مي نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست. تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد!... موسي معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.. 👌 یادمون باشه در همه حال ناامید نشیم و توکل به خدا داشته باشیم ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _____________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✍امام رضا(علیه السلام) : کسی که توان جبران گناهانش را ندارد، پس بسیار بر محمد و آل محمد درود فرستد، زیرا صلوات فرستادن هر آینه گناهان را نابود می کند. ✨اللهم صل علی محمد و آل محمد✨ 📚 وسائل الشیعه 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ 🌸 توسل یکی از عوامل مهم دین داری در آخرالزمان 🌸 ✍در صلوات شعبانيه که در ماه شعبان بعد از نماز ظهر خوانده ميشود و مومنين بر آن مداومت مي کننند ، در شان معصومين داريم : الفلک الجاريه ... اهل بيت کشتي هايي هستند که جاري هستند و تحرک دارند . يک موقع کشتي در امواج رهاست و آب آنرا اين طرف و آن طرف مي برد اما يک وقت در عين حالي که کشتي در امواج است آب را مي برد و جلو مي رود و به سمت ساحل مي برد . تعبير اين است که کشتي که جريان دارد و سرنشينان خود را به ساحل امن مي برد . اين يکي از وسائل مهم نجات است و پيامبر اکرم فرمودند : صراط مستقيم در بين هزاران راه هاي انحرافي يکي بيشتر نيست ، تشخيص آن يک راه و پيمودن آن با توجه به خطرات زياد در آخرالزمان کاري است که بدون هدايت معصومان ، کساني که خودشان اين راه را رفته اند و کاملا آشنا هستند امکان پذير نيست . در قرآن سوره هود دارد که وقتي حضرت نوح در کشتي تعدادي مومنين را سوارکرده بود و پسرش کنعان در آب دست و پا مي زد و حضرت نوح با مهرباني به او گفت : اي پسرم سوار شو و او بي نيازي از معصوم جست و گفت که من خودم شنا بلد هستم و روي کوه بلند مي روم و نجات پيدا مي کنم در آن موقع موجي آمد و آنها را جدا کرد و پسر نوح از بين رفت . مولوي اين داستان را اين طور مي گويد : همچو کنعان سر به کشتي وا مکش که غرورش داد نفس زيرکش که برآيم من بر سر کوه مشيد منت نوحم چرا بايد کشيد؟ کاش چون طفل ازحيَل جاهل بُدي چون طفلان چنگ برمادر زدي يا زعلم نقل کم بُدي مَلي علم اهل دل ربودي از ولي کاش در اينجا انسان به خودش تکيه نکند . در اين امواج خروشان دست به دامان ولي الهي بشود و با او حرکت بکند . توسل و تمسک يکي از عوامل مهم دين داري در آخر الزمان است . 📚از بیانات حجت الاسلام عالی ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _____________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✍یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است 📙نمونه معارف اسلامی، ص ۴۱۹ 📗جامع احادیث شیعه، ج ۸ 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ 📌 به چشمانمان باید شک کنیم... ✍«ابوبصیر» میگوید: با امام باقر به مسجد مدینه وارد شدیم. مردم در رفت و آمد بودند. امام به من فرمود: «از مردم بپرس آیا مرا می بینند؟» از هر که پرسیدم آیا ابوجعفر را دیده ای؟ پاسخ منفی شنیدم، در حالیکه امام در کنار من ایستاده بود. ✨در این هنگام یکی از دوستان حقیقی آن حضرت «ابوهارون» که نابینا بود به مسجد آمد. امام فرمود: «از او نیز بپرس.» از ابوهارون پرسیدم: آیا ابوجعفر را دیدی؟ فورا پاسخ داد: مگر کنار تو نایستاده است؟ گفتم: از کجا دریافتی؟ گفت: چگونه ندانم در حالیکه او نور درخشنده ای است. 📚 بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۳؛ به نقل از خرائج راوندی با چشمانی که قرار است جمال زیبایِ امام زمانت را ببینی گناه نکن! شاید بزرگترین گناه ما، ندیدن اشک هایی باشد که او هر روز برای گناهانمان می ریزد... تقصیرِ شما نیست که تصویر شما نیست ما آینه ای پر شده از گرد و غباریم... ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✅یاد مرگ ✍امام الصادق‌ (علیه السلام) : ياد مرگ : خواهش‌هاى نفس را مى‌ميراند ، و رويش‌گاه‌هاى غفلت را ريشه‌کن مى‌کند، و دل را با وعده‌هاى خدا نيرو مى‌بخشد ، و طبع را نازک مى‌سازد ، و پرچم‌هاى هوس را درهم مى‌شکند ، و آتش حرص را خاموش مى‌سازد ، و دنيا را در نظر کوچک مى‌کند . 📚 بحار الأنوار ، ج ۶ ، ص ۱۳۳ 💠: @momenane🌷
✨﷽✨ 🔘 داستان کوتاه ✍سال ها پیش پدربزرگ از مکه آمده بود و برایمان سوغاتی آورده بود. برای من یک تفنگ آورده بود که با باتری کار می کرد.هم نور پخش می کرد و هم صدایی شبیه به آژیر داشت. آنقدر دوستش داشتم که صبح تا شب با خودم تفنگ بازی می‌کردم همه را کلافه کرده بودم می گفتند انقدر صدایش را در نیار انقدر تفنگ بازی نکن باتری اش تمام می شود یادم می آید می خندیدم و می‌گفتم خوب تمام شود می‌روم باتری می خرم و باز بازی می کنم چند روزی گذشت تا برایمان مهمان آمد. وسط تفنگ بازی با پسر مهمان دقیقا جایی که حساس ترین نقطه ی بازی بود باتری تفنگم تمام شد دیگر نه نور داشت و نه آژیر نمی توانستم شلیک کنم و بازی را باختم امروز به این فکر می کنم که چقدر شبیه کودکیم هست این روز ها تمام انرژی ام را بیهوده هدر دادم برای انسان هایی که نبودند یا نماندند برای کار هایی که مهم نبودند حالا که همه چیز مهم و جدی ست حالا که مهمترین قسمت بازی ست انرژی ام تمام شده بعضی وقتا نمی دانی چقدر از انرژیت باقی مانده فکر می‌کنی همیشه فرصت هست ولی حقیقت این ست گاهی هیچ فرصتی نداری اگر روزی صاحب فرزند شدم به او خواهم گفت مراقب باتری زندگی ات باش بیهوده مصرفش نکن شاید جایی که به آن نیاز داری تمام شود ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ _________________ http://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e