eitaa logo
تربیتی_فرهنگی_قرآنی و حدیث مدرسه علمیّه مومنات
1.1هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
152 فایل
لینک پیوستن به کانال https://eitaa.com/joinchat/4241162352C1f7031aa0a ارتباط با ادمین: @Labedi110 و @zar1350
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ماجرای نیمروز سکینه حرم، آن وداع تلخ روز واقعه. و حسین علیه السلام که به زیر باران چشمان سکینه می سراید: 🌴 سيَطُولُ بَعْدِي يَا سُكَيْنَةُ فَاعْلَمِي؛ مِنْكِ اَلْبُكَاءُ إِذَا اَلْحَمَامُ دَهَانِي 🌴 لاَ تُحْرِقِي قَلْبِي بِدَمْعِكِ حَسْرَةً؛ مَا دَامَ مِنِّي اَلرُّوحُ فِي جُثْمَانِي 🌴 و إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِي ؛ تَأْتِينَهُ يَا خَيْرَةَ اَلنِّسْوَانِ 🍃 ای سکینه! بدان که بعد از من گریه زیادی در پیش خواهی داشت. 🍃تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان. 🍃ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری 📚.ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
هر صبح یک آیه: 🌺اعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 « وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى‌ دَلْوَهُ قالَ يا بُشْرى‌ هذا غُلامٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضاعَةً وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَعْمَلُونَ » « و (يوسف در چاه بود تا) كاروانى فرا رسيد و مأمور آب را فرستادند (تا آب بياورد)، پس او دلو خود را به چاه افكند، (يوسف به طنابِ دلو آويزان شد و به بالاى چاه رسيد) مأمور آب فرياد زد: مژده كه اين پسرى است. او را چون كالائى پنهان داشتند (تا كسى ادّعاى مالكيّت نكند)، در حالى كه خداوند بر آنچه انجام مى‌دادند آگاه بود.» (سوره مبارکه یوسف/ آیه 19) 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🌴🌴خيرُكُم خَيرُكُم لأَهلِهِ و َأَنَا خَيرُكُم لأَهلى ما أَكرَمَ النِّساءَ إلاّ كَريمٌ و َلا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئيمٌ؛ 🌸بهترين شما كسى است كه براى خانواده اش بهتر باشد، و من از همه شما براى خانواده ام بهترم، زنان را گرامى نمى دارد، مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمى كند مگر شخص پَست و بى مقدار. 📚نهج الفصاحه ص472 ح 1520 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🏡فراموش نڪنیم 💠ازدشمنے تادوستے،یڪ لبخند 💠ازجدایے تاپیوند،یڪ قدم 💠ازتوقف تاپیشرفت یڪ حرڪت 💠ازڪینه تابخشش،یڪ گذشت 💠وازنفرت تاعلاقه،یڪ محبت است 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
❤️۴ میم ضروری ازدواج ❤️ 🧡آقا پسر و دختر خانمی که در فکر ازدواج هستيد و در ذهن تان، بارها و بارها زندگی مشترکی مانند ليلی و مجنون ساخته ايد، بايد بدانيد که اولين و مهم ترين قدم برای خوشبختی در زندگی مشترک،انتخاب صحيح و اصولی همسر است. به باور تمامی کارشناسان،روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر بايد 4 «ميم» مهم در نظر گرفته شود که در ادامه باهم میخوانیم. 💞ميم اول: مشاهده💞 مشاهده يعنی اين که برای انتخاب همسر خوب مشاهده کنيد؛ ظاهر و قيافه طرف مقابل را بررسي کنيد، شکل و حرکات، شيوه گفتار و رفتار ظاهري او را به عنوان شرط اول بپذيريد. زيرا بارها ديده ایم که زن و شوهر بعد از چندين ماه زندگی مشترک به این نتیجه رسیده اند که زن قد بلند مي خواستم اما خانمم قدش کوتاه است يا خانمی گفته است که شوهرم نميتواند در جمع صحبت کند،خوب لباس نمی پوشد و از اين قبيل نظرها! بنابراين افراد در جلسات خواستگاری تا حدی بايد مشخصات ظاهری و رفتاری طرف مقابل را ببينند و بپسندند. 💞ميم دوم: مصاحبه💞 مصاحبه يعنی اين که 2 نفر بايد خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفی يکديگر و مسائل مهمی که در تاريخچه زندگی هر کدام وجود دارد، از يکديگر سوال کنند. بيماری های خاص، محل سکونت آينده و اين که می خواهند شغل شان چه باشد،نحوه تربيت فرزندان و درباره مسائل ديگری که ممکن است پيش بيايد صحبت کنند و در چندين جلسه و با شیوه خاص حانواده دختر و پسر با هم ديدار و گفت و گو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بيشتری پيدا کنند. ادامه دارد...👇🏾👇🏾👇🏾
💞ميم سوم: مکاشفه💞 مکاشفه يعنی دختر يا پسر به قصد تحقيق و بررسی از زندگی اجتماعی طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه،محل کار،محل سکونت، دانشگاه و... تا ببينند وجهه اجتماعی او چگونه است. برخوردش با مردم در اجتماع چطوری است. مثلا فردی که با هيچ فردی ارتباط ندارد و دوست صميمی هم ندارد شايد دچار بدبينی باشد يا اختلالات ديگر که بهتر است همان ابتدا با پرسيدن از افراد مختلف چهره اجتماعی او بهتر شناخته شود. 💞ميم چهارم: مشاوره💞 بايد پذيرفت که امروزه ديگر اهميت مشورت کردن و مشاوره های قبل از ازدواج بر هيچ فردی پنهان نيست. علاوه بر مشورت با بزرگ ترها و استفاده از تجربه آن ها بايد بدانيد که در جلسات مشاوره بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور، ۲ نفر با هم مقايسه مي شوند تا مشخص شود ميانشان تا چه حد و چه ميزان سازگاری وجود دارد، وتناسب زندگی اين ۲ با هم چقدر است و بر همين اساس هر دو، مورد سنجش مشاور قرار ميگيرند و چون مشاور يک فرد بی طرف است، می توان روی اظهار نظر او حساب کرد و تاييد يا عدم تاييد او را به حساب مخالفت های بی جای بعضی اطرافیان نگذاشت. 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🔴همیشه لباس باز پوشیدن و آرایش دار بودن توی خونه ممنوع... 🔵چر که این باعث می شود آرایشی که باعث متفاوت شدن شما بوده عادی شده و دیگر برای ‌همسرتان فرقی نکند ❌یک وقت هایی با قیافه عادی خودتان و بدون آرایش باشید. البته آراسته باشید ولی ساده 👈 موهای مرتب، لباس تمیز و ... ولی آرایش دائمی نداشته باشید و اینکه از معجزه لباس های عادی و بسته هم غافل نشوید ❤️ چون این لباس ها باعث می شوند تفاوت شما وقتی که لباس باز و وقتی که لباس بسته می پوشید معلوم شود و موقعی که لباس باز می پوشید 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
اشتباهی که بعضی از خانمها در رابطه با همسرشان انجام ‌می‌دهند این است که با حرف‌های‌شان، احساس بی‌لیاقتی و کوچک‌بودن و حقارت به آنهامی‌دهند. به عنوان‌‌ مثال زمانی که کاری انجام ‌می‌دهد یا حرفی می‌زند، به او می‌گویند: _ یکم منطقی فکر کن! _ چقدر بچه‌گانه فکر می‌کنی! _ چرا این‌قدر بی‌فکر و ساده‌ای؟ _ چرا میزاری این‌قدر راحت گولت بزنن؟ با بیان‌ این‌ جملات، همسرشان برای اثبات خودش یا راه لجبازی را پیش می‌گیرد یا این‌که از او دور می‌شود. اوبرای این‌که سرزنش نبیند و نشنود، ترجیح می‌دهد مخفیانه اقدام کند و شرح کارها و حرف‌هایش را هرگز با آنها در میان‌ نگذارد. 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🌺 قطع سخنان همسر ممنوع 🔸یکی از مهارت های زیبا در همسرداری که مصداق درک همسر و محبّت به او محسوب می‌شود این است که در میان کلمات و صحبت‌ های همسرمان چیزی نگوییم و بگذاریم سخنش تمام شود. 🔸با این کار به او نشان دهید که از صحبت کردن همسرتان رنج نمی‌برید و شخص عجول و زود قضاوت‌کن نیستید که البته این صفت باعث محبوبیت شما نیز می‌گردد. 🔸این نکته را حتماً به بچه‌ها هم متذکّر شوید که هنگام صحبت پدر یا مادر وسط صحبت نپرند و بزرگترشان احترام بگذارند. از برکات بزرگ این کار این است که با تفکّر و منطق، تصمیم‌گیری خواهید کرد چرا که گاهی عجله در پاسخ دادن باعث فتنه خواهد شد. 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
❤️ اگر هدیه همسرمان را نپسندیدیم چگونه برخورد کنیم؟ 🔸یک نکته‌ی مهم اینکه اگر هدیه‌ای از سمت همسرتان دریافت می‌کنید هیچ وقت از همان اول شروع به انتقاد نکنید: 🔺چرا رنگ قرمزش را نگرفتی؟ 🔺چرا کوتاه ترش را نگرفتی؟ 🔺چرا فلان مدل را نگرفتی؟ 🔸اخلاق اسلامی حکم می‌کند که با کمال میل هدیه‌ی همسرتان را بپذیرید. سعی کنید حتی اگر خوشتان نیامد از آن استفاده کنید تا نتایج آن را ببینید. هیچ وقت هدیه‌ی همسرتان را به کسی نبخشید؛ فکر اینکه بخواهید بروید مغازه و آن را تعویض بکنید را از سرتان بیرون کنید. 🔸با کمال میل و با هیجان، هدیه‌ی همسرتان را قبول کنید. این رفتار، شما را به شدّت محبوب می‌کند. حتی اگر روزی همسرتان فهمید که برخی خصوصیات این هدیه، مورد پسند شما نبوده به او بگویید بخاطر علاقه‌ام به تو از آن استفاده کردم و چون انتخاب تو بود برایم شیرین و لذت‌بخش بود. 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر صبح یک آیه: 🌺اعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 « وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ «20» « و (كاروانيان) يوسف را به بهايى اندك چند درهمى فروختند و درباره او بى‌رغبت بودند.» (سوره مبارکه یوسف/ آیه 20) 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
❇️ امام حسن عسكرى (عليه السلام) : 🌴كفاكَ اَدَبا تَجَنُّبُكَ ما تَكْرَهُ مِنْ غَيْرِكَ ؛ 🌴براى ادب تو همين بس كه آنچه را از ديگران نمى پسندى، از آن دورى كنى. 📚بحارالأنوار، ج ۷۸، ص377 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🏴ه┅┅──.─────.✿ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟ ⃟✿. امام حسن عسگری(علیه السلام) در روز پنجشنبه🦋 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَی آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًی لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. سلام بر تو ای ولیّ خدا، سلام بر تو ای حجّت حق و بنده پاک خدا، سلام بر تو ای پیشوای مؤمنان، و وارث پیامبران، برهان محکم پروردگار جهانیان، درود خدا بر تو و اهل‏ بیت پاکیزه و پاکت باد. ای سرور من یا ابا محمّد حسن بن علی، من دل‏بسته تو و اهل بیت توام، این روز روز پنجشنبه و روز توست و من در آن مهمان و پناهنده به توام، پس به نیکی پذیرایم باش و پناهم ده، به حق خاندان پاکیزه و پاکت.🦋 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ای یازدهم امام شیعه 🏴 ای مفتخر از تو نامِ شیعه 🏴 بر سامره و حریمِ پاکت 🏴 بر مهدی تو سلامِ شیعه 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🌷 نام : سید مجتبی علمدار 🌷 نام پدر : سید رمضان 🌷محل تولد : ساری 🌷تاریخ ولادت: ۱۳۴۵/۱۰/۱۱ 🌷تاریخ شهادت : ۱۳۷۵/۱۰/۱۱ 🌷محل شهادت: بیمارستان ساری (براثر جراحات ناشی از جنگ) 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🌷سیدمجتبی در یازدهم دیماه سال ۱۳۴۵ در شهرستان ساری چشم به جهان گشود. 🔺 در سن ۱۷ سالگی به عضویت بسیج درآمد و برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان منجیل رفت و پس از چندی با مسئولیت گروهان سلمان از گردان مسلم به کردستان، اهواز و هفت‌تپه منتقل شد. 🔺سید با حضور در عملیات‌های کربلای ۱، کربلای ۵، کربلای ۸ و ۱۰، والفجر ۸ والفجر ۱۰ چندین بار مجروح شد. 🔺 در تاریخ1366/4/17 ملبس به لباس مقدس سپاه شد و پس از پایان جنگ در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۲۵ کربلای ساری مشغول خدمت شد. 🌷سیدمجتبی بیشتر عمرش را وقف مداحی کرد. او با عشق به امام حسین (ع) و امام زمان(عج) و ارادت به امام حسن مجتبی(ع) همیشه به ذکر مدح و مصیبت این بزرگواران می‌پرداخت 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🌺 قوانین ده‌گانه زندگی شهید علمدار: 🔸اول: بارالها، اعتراف می‌کنم از اینکه قرآن را نشناختم و به قرآن عمل نکردم. حداقل روزی ده آیه قرآن را باید بخوانم. اگر روزی کوتاهی کردم و به هر دلیلی نتوانستم این ده آیه را بخوانم روز بعد باید حتماً یک جزء کامل بخوانم.(تاریخ اجرا ۴ مرداد۶۹) 🔸دوم: پروردگارا! اعتراف می‌کنم از اینکه نمازم را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم. حداقل روزی دو رکعت نماز قضا باید بخوانم. اگر روزی به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت نماز را بخوانم، روز بعد باید نماز قضای یک ۲۴ ساعت (۱۷ رکعت) بخوانم.(تاریخ اجرا ۱۱ مرداد ۶۹) 🔸سوم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه مرگ را فراموش کردم و تعهد کردم مواظب اعمالم باشم ولی نشدم. حداقل هر شب قبل از خواب باید دو رکعت نماز تقرّب بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این دو رکعت را بجا بیاورم روز بعد باید ۲۰ ریال صدقه و ۸ رکعت نماز قضا بجا بیاورم.(تاریخ اجرا ۲۶ مرداد ۶۹) 🔸چهارم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه شب با یاد تو نخوابیدم و بهر نماز شب هم بیدار نشدم. حداقل در هر هفته باید ۲شب نماز شب بخوانم و بهتر است شبهای پنجشنبه و شب جمعه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم شبی را بجا بیاورم باید بجای هر شب ۵۰ ریال صدقه و۱۱ رکعت تمام را بجا بیاورم .(تاریخ اجرا ۱۶ شهریور ۶۹)........ ادامه👇🏻
....🔸پنجم: خدایا! اعتراف می‌کنم از اینکه «خدا می‌بیند» را در همه کارهایم دخالت ندادم و برای عزیز کردن خودم کارکردم. حداقل در هر هفته باید دو صبح زیارت عاشورا و صبح جمعه باید سوره الرحمن را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم زیارت عاشورا را بخوانم باید هفته بعد ۴ صبح زیارت عاشورا و یک جزء قرآن بخوانم و اگر صبح جمعه‌ای نتوانستم سوره الرحمن بخوانم باید قضای آن را در اولین فرصت به اضافه ۲ حزب قرآن بخوانم.(تاریخ اجرا ۱۳ مهر ۶۹) 🔸ششم: حداقل باید در آخرین رکوع و در کلیه سجده‌های نمازهای واجب صلوات بفرستم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را انجام دهم، باید به ازای هر صلوات ۱۰ ریال صدقه بدهم و ۱۰۰ صلوات بفرستم.(تاریخ اجرا ۱۸ آبان ۶۹) 🔸هفتم: حداقل باید در هر ۲۴ ساعت ۷۰ بار استغفار کنم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا آورم، در ۲۴ ساعت بعدی باید ۳۰۰ بار استغفار کنم و باز هم ۳۰۰ به ۶۰۰ تبدیل می‌شود.(تاریخ اجرا ۳۰ آذر ۶۹) 🔸 هشتم: هر کجا که نماز را تمام می‌خوانم باید در هفته ۲ روز را روزه بگیرم. بهتر است که دوشنبه و پنج شنبه باشد. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم، در هفته بعد به ازای ۲ روز، ۳ روز و به ازای هر روز ۱۰۰ ریال صدقه باید بپردازم. (تاریخ اجرا ۱۹ بهمن ۶۹) 🔸نهم: در هر روز باید ۵ مسئله از احکام حضرت امام (ره) را بخوانم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این عمل را بجا بیاورم روز بعد باید ۱۵ مسئله بخوانم. (تاریخ اجرا۱۴ فروردین۷۰) 🔸 دهم: در هر ۲۴ ساعت باید ۵ بار تسبیح حضرت زهرا(س) برای نماز یومیه و ۲ بار هم برای نماز قضا بگویم. اگر به هر دلیلی نتوانستم این فریضه الهی را انجام دهم باید به ازای هر یکبار، ۳ مرتبه این عمل را تکرار کنم. (تاریخ اجرا۱۵ خرداد ۷۰) 🆔https://eitaa.com/momenat_tf
🌸خاطره دختر مسیحی که..... 🔸خیلی دوست داشتم با مریم به این سفر معنوی بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند. 🔸به آنهانگفتم که به سفر زیارتی فرهنگی می‌رویم بلکه گفتم به یک سفر سیاحتی که از طرف مدرسه است می‌رویم اما باز مخالفت کردند. 🔸دو روز قهر کردم لب به غذا نزدم ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم 28 اسفند ساعت 3 نیمه شب بود هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم به ذهنم نرسید با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم. 🔸شروع کردم خواندن هرچه بیشتر در دعا غرق می‌شدم احساس می‌کردم حالم بهتر می‌شود نمی‌دانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. 🔸در عالم رؤیا دیدم در بیابان برهوتی ایستاده‌ام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا». بعد ادامه داد: «می‌خواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است». ...... ادامه👇🏻
.......ولی هرچه می‌گفتم گوشش بدهکار نبود مرتب مرا زهرا خطاب می‌کرد 🔸راه افتادم به دنبال آن مرد رفتم در نقطه‌ای از زمین چاله‌ای بود اشاره کرد به آنجا و گفت «داخل شو». 🔸گفتم این چاله کوچک است گفت دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی به خودم جرئت دادم و اینکار را انجام دادم. 🔸آن پایین جای عجیبی بود یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند وسفیدش نور آبی رنگی پخش می‌شد. آن نور از عکس شهدا بود که بر دیوارها آویخته بود . انتهای آن عکس‌ها عکس رهبر انقلاب آقا سیدعلی خامنه‌ای قرار داشت به عکس‌ها که نگاه کردم می‌دیدم که انگار با من حرف می‌زنند ولی من چیزی نمی‌فهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا. 🔸آقا شروع کرد با من حرف زدن خوب یادم است که ایشان گفتند: «شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آن‌ها را به مقام شهادت رساند مانند شهید جهان‌آرا، شهدی همت، شهید باکری، شهید علمدار و...» همین که آقا اسم شهید علمدار را آورد پرسیدم ایشان کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود. آقا نگاهی به من انداختند و فرمودند «علمدار همانی است که پیش شما بود همانی که ضمانت شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی». 🔸به یک باره از خواب پریدم ،خیلی آشفته بودم نمی‌دانستم چکار کنم هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه می‌خورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت به این شرط که بار اول و آخرت باشد. باورم نمی‌شد پدرم به همین راحتی قبول کرد. خیلی خوشحال شدم به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم. 🔸اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار رفتم برای ثبت‌نام موقع ثبت‌نام وقتی اسم مرا پرسید مکث کردم و گفتم زهرا من زهرا علمدار هستم. بالاخره اول فروردین 1378 بعد از نماز مغرب و عشاء با بسیجی‌ها و مریم عازم جنوب شدیم کسی نمی‌دانست که من مسیحی هستم به جز مریم. در راه به خوابم خیلی فکر کرد 🔸از بچه‌ها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمی‌دانست وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم کم مانده بود از خوشحالی بال در بیاورم. چند نوار مدحی خریدم در راه هرچه بیشتر نوارهای او را گوش می‌دادم بیشتر متوجه می‌شدم که آقا چه فرمودند. درطی چند روزی که چند روزی که جنوب بودیم اسلام چه دین شیرینی است و چقدر زیباست. وقتی بچه‌ها نماز جماعت می‌خوانند من کناری می‌نشستم زانوهایم را بغل می‌گرفتم و گریه می‌کردم گریه به حال خودم که با آن‌ها زمین تا آسمان فرق داشتم. 🔸شلمچه خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم احساس می‌کردم خاک آنجا با من حرف می‌زند با مریم دعا می‌خواندیم یک آن احساس کردم شهدا دور ما جمع شده‌اند و زیارت عاشورا می‌خوانند منقلب شدم و از هوش رفتم در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. صبح روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم. آن خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه می‌رویم چون قرار است امام خامنه‌ای به شلمچه بیایند. و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم. از خوشحالی بال درآورده بودم به همه چیز در خوابم رسیده بودم. 🌸 بعد که از جنوب برگشتیم تمام شک‌هایم به یقین بدل گشت آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد وقتی شهادتین را می‌گفتم. احساس می‌کردم مثل مریم و دوستانش من هم مسلمان شده‌ام....... 🆔https://eitaa.com/momenat_tf