پ
درس اخلاق استاد علامه جوادی املی💠 رزق
🔹 «وَ لَا مَرْزُوقٍ مَا لَيْسَ لَكَ»؛[1] آنچه براي تو نيست به آن نمي رسي. اگر کار کردي #حلال بود در آن شرايط به اين حدّ مي رسي. «کژ روي جف القلم کژ آيدت»،[2] به قول حکيم فردوسي:
اگر بار خار است خود کِشته اي ٭٭٭ وگر پرنيان است خود رشته اي[3]
فرمود اگر راه درست رفتي، يک #رزق_خاص داري؛ بيراهه رفتي يک #رزق_مخصوص داري. نه رزق تو کم و زياد ميشود، شرايط خاص را اگر رعايت کردي؛ نه عمر تو کم و زياد مي شود اگر شرايط مخصوص را رعايت کردي. اگر با #صله_رحم و #بهداشت زندگي کردي، عمر مشخص داري. بدون صله رحم و بهداشت زندگي کردي، عمر محدود داري، همه مشخص است. ما يک أجل مقضي داريم يک أجل مسمّيٰ: ﴿أَجَلٌ مُسَمّي عِندَهُ﴾،[4] آن که تقديرپذير و تغييرپذير است همين أجل مقضي است که به دست خود آدم است؛ ولي کلّ اين جريان که «ففي نظام الكلّ كلٌ منتظم».
🔹 گاهي در بعضي از اين اعلاميه ها ميگويند «مرگ نابهنگام»! مرحوم حکيم سبزواري را خدا رحمت کند! فرمود ما چيز #نابهنگام در عالم نداريم، هر چيزي #به_هنگام است، ولي اين شخص چون حساب نمي کرد خيال مي کرد که نابهنگام است؛ وقتي علل و عواملش را در نظر بگيرد معلوم مي شود به هنگام است.
ما ليس موزوناً لبعض من نغم ٭٭٭ ففي نظام الكلّ كلّ منتظم
موتاً طبيعيا غدا اخترامي ٭٭٭ قيس إلي کلّية النظام[5]
شما وقتي مرگ نابهنگام پنداري را بر اساس کلّ نظم علل و اسباب بسنجيد، مي بينيد که در جاي خودش است و به هنگام است. ما چيز نابهنگام در عالم نداريم! «موتا طبيعا غدا اخترامي»، «اخترامي»؛ يعني نابهنگام. اين مرگ، مرگ طبيعي است. کسي آن را نابهنگام مي پندارد که از علل و عوامل قبل و بعدش آگاه نباشد و گرنه:
موتا طبيعيا غدا اخترامي ٭٭٭ قيس إلي کليّة النّظام
ايشان مي فرمايند که نه مرگ جلو و عقب دارد، نه رزق جلو و عقب دارد.
[1]. نهج البلاغه، نامه72.
[2]. مثنوی معنوی، مولوی، دفتر پنجم، بخش135. «کژ روی جف القلم کژ آيدت ٭٭٭ راستی آری سعادت زايدت».
[3]. شاهنامه فردوسي, فريدون, بخش20.
[4]. سوره انعام, آيه2.
1. شرح المنظومة، ج2، ص422
گزیده ای از سخنان علامه جوادی آملی حفظه الله
💠 اختیار در مقدّرات
🔹 در مسئله «أجل» که در اول سوره مبارکه «انعام» بود، گذشت که دو تا اجل هست: یک اجل مقضی است و یک اجل «مسمّیٰ»؛ تمام کارها برابر اجل «مسمّی» است که در لوح محفوظ تثبیت شده است؛ ولی مقدّرات در #اختیار خود آدم است. ذات اقدس الهی فرمود: اگر این شخص، #بهداشت را رعایت کند، #صله_رحم را رعایت کند، غذایش را مواظب باشد، #صدقه بدهد و #دعا را فراموش نکند، عمری طولانی و پربرکت دارد؛ اگر صله رحم نکند و دعاها و عبادت ها و نیایش ها را فراموش کند، عمر کمتری دارد که این تقدیر است و تغییرپذیر می باشد؛ اما کدام راه را انتخاب می کند و با اختیار خودش کدام راه را می پذیرد یا نمی پذیرد، این «لدی الله» معلوم است و چون «لدی الله» معلوم است، در لوح محفوظ اجل مُسمای او نوشته شده است که این شخص شصت سال عمر می کند.
🔹 نتیجه این که هم انسان #مختار است و هم خدا عالِم است، برای انسان دو تا راه مشخص کرده است؛ اگر راه بهداشت ظاهری و طبابت باطنی را طی کند، عمری طولانی دارد و اگر رعایت نکند، عمر کوتاهی دارد، این می شود قضا: ﴿ قَضی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾[1] که برابر با آیه سوره «نحل»، این ﴿عِنْدَه﴾ در اول سوره مبارکه «انعام» معنا می شود که ﴿ما عِنْدَكُمْ ینْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق﴾.[2] پس ﴿قَضی أَجَلاً﴾ که آغاز سوره مبارکه «انعام» است؛ ﴿وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾ که برابرِ ﴿ما عِنْدَكُمْ ینْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق﴾ می باشد؛ پس اجلِ مسمّا باقی است. برای هر کسی دو راه است؛ اما این شخص کدام راه را انتخاب میکند و پایانش چیست؟ الله می داند. این شخص با اختیار خود راه خوب را انتخاب کرد و عمری طولانی یافت، با اختیار خود راه بد را طی کرد و عمری کم یافت، چون ذات اقدس الهی پایان راه و اختیار این شخص را می داند و در لوح محفوظ تثبیت کرده است که این شخص بیش از هفتاد یا هشتاد سال یا کمتر و بیشتر عمر ندارد، این می شود ﴿وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾ و این اجل مقضی جمع بندی شده آن به صورت اجل «مسمّی» است. غرض این است که دو تعبیر در قرآن کریم است که با تعبیراتی که فلان شخص اگر ملاقات کرد، نه زودتر می آید و نه دیرتر و هیچ کدام محال نیست، با آن خیلی فرق دارد.
[1] . سوره انعام، آیه2.
[2] . سوره نحل، آیه96.
📚 سوره مبارکه غافر جلسه 34
تاریخ: 1393/12/19