eitaa logo
گروه فرهنگی _ تبلیغی منادیان حق
93 دنبال‌کننده
485 عکس
295 ویدیو
12 فایل
گروه فوق الذکربامجوز از سوی دفتر تبلیعات حوزه علمیه توسط تعدادی از طلاب بومی شهرستان کوهدشت تاسیس شده وماهیت کاملا فرهنگی تبلیغی داردومحتوای ان توسط اعضای گروه بارگذاری میشود آدرس ما در تلگرام monadianehag98@
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن.mp3
2.8M
🔊 🔴 مجموعه درس اخلاق 🔴 💐🎙 💢 موضوع:اهمیت قرآن الکریم 🌹 بسیار زیباست 👌👌 💯💯💯 🔍 🔍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ 🔴@monadianehag98
💐💐💐💐 و هایی از هر جزء قرآن کریم ✅روز چهاردهم جزء قسمت اول: جزء چهاردهم شامل سوره های حجر و نحل میباشد. ✅ بودن با وعده ی خدای رحمان إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾حجر فولادوند: بى‏ ترديد ما اين قرآن را نازل كرده ‏ايم و قطعا حافظ و نگهبان آن خواهيم بود "قرآنى كه خداى تعالى بر پيغمبر گراميش نازل كرده و آن را به وصف ذكر توصيف نموده به همان نحو كه نازل شده ، محفوظ به حفظ الهى خواهد بود و خدا نخواهد گذاشت كه دستخوش زياده و نقص و تغيير شود. خدا در آيات زيادى قرآن را به اوصاف مخصوصى توصيف نموده ، اگر بخواهد محفوظ نباشد و در يكى از آن اوصاف دچار دگرگونى و زياده و نقصان گردد آن وصف ديگر باقى نخواهد ماند و حال آنكه مامى بينيم قرآن موجود در عصر ما تمامى آن اوصاف را به كامل ترين و بهترين طرز ممكن داراست . از همين جا مى فهميم كه دستخوش تحريفى كه يكى از آن اوصاف را از بين برد نگشته است ، و قرآنى كه اكنون دست ما است همان است كه به رسول خدا (ص) نازل شده است . پس اگر فرض شود كه چيزى از آن ساقط شده و يا از نظر اعراب و زير و زبر كلمات و يا ترتيب آيات دچار دگرگونى شده باشد، بايد قبول كرد كه دگرگوني اش به نحوى است كه كمترين اثرى در اوصاف آن از قبيل اعجاز، رفع اختلاف ، هدايت ، نوريت ، ذكريت ، هيمنه و قهاريت بر ساير كتب آسمانى و ... ندارد." المیزان ✅ منابع اصلی هر چیز نزد خداست وَ إِن مِّن شیَ‌ْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائنُهُ وَ مَا نُنزَّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ(۲۱- حجر) هیچ چیز در جهان وجود ندارد، مگر آنکه منابع آن نزد ماست‌ و ما آن را جز به اندازه معین نازل نمی‌کنیم. بنا بر این آیه چنان نیست که قدرت خداوند محدود باشد، بلکه منبع و مخزن و سرچشمه همه چیز نزد اوست، و او توانایی بر ایجاد هر مقدار در هر زمان را دارد، ولی همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزی‌ها نیز به مقدار حساب شده‌ای از طرف خدا نازل می‌گردد. ✅ کسانی که کاری با آن‌ها ندارد و کسانی که زیر سلطه اویند قَالَ رَبّ‌ِ بمَِا أَغْوَیْتَنیِ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فیِ الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنهَّمْ أَجْمَعِینَ(۳۹)إِلَّا عِبَادَکَ مِنهُْمُ الْمُخْلَصِینَ (۴۰)قَالَ هذَا صِرَاطٌ عَلیَ‌َّ مُسْتَقِیمٌ(۴۱)إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیهِْمْ سُلْطَنٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ (۴۲- حجر) ابلیس به خدا عرض کرد: پروردگارا حال که مرا [به دلیل سجده نکردنم بر آدم از رحمتت دور و] به کیفر گمراهی محکوم کردی من نیز برای آنکه بشر را گمراه کنم فساد را در نظرش زیبا جلوه داده و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت؛ مگر آن بندگانی که خالص شده تو هستند. خدا فرمود: این سنت و راه راستی است بر عهده‌ی من‌ که تو هیچ‌گونه تسلط و قدرتی بر بندگان من نداری مگر گمراهانی که شخصاً بخواهند از تو پیروی کنند. از این آیات چند مطلب فهمیده می‌شود: اول اینکه تمام انسان‌ها بندگان خدا و تحت حمایت او از گزند شیطان در امانند هر چند دچار وسوسه‌های اغواگرانه شیطان می‌شوند اما این‌طور نیست که او کاملاً دستش باز باشد و هر کاری که خواست بکند؛ نهایت کاری که او می‌تواند بکند وسوسه و دعوت است دوم اینکه اگر کسی شخصاً و به سوء اختیار خود به دنبال شیطان افتاد و از او پیروی کرد شیطان به او افسار زده و بر او تسلط می‌یابد. @monadianehag98
و هایی از هر جزء قرآن کریم ✅روز بيست و پنجم جزء قسمت اول جزء 25 شامل ادامه سوره فصلت، سوره های ، زخرف، دخان و جاثیه است. ✅ قانون خدا در پخش ، چرا خدا به همه وسعت رزق نمی دهد؟ وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَكِن یُنزَّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرُ بَصِیرٌ(۲۷- شوری) اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان مى‏كنند ولى به اندازه‏اى كه مشیت او اقتضاء کند نازل مى‏كند زیرا او به حال بندگانش آگاه و بیناست. خداى تعالى هر چیز را به كمیت و حجم و مقداری که مشیتش اقتضاء کند نازل مى‏كند. معناى آیه شریفه این است: اگر خداى تعالى رزق همه بندگان خود را وسعت بدهد ، شروع به ظلم كردن در زمین مى‏كنند؛ و به همین جهت خداوند متعال رزق را به اندازه نازل مى‏كند و مى‏داند كه هر یك از بندگانش استحقاق چه مقدار از رزق را دارد. ❓ یک سوال مهم :چرا خدا به کسانی که با داشتن مال بیشتر ظلمشان هم افزون می شود باز هم ثروت می دهد؟ علامه طباطبایی(ره) در پاسخ به این سوال می نویسد: این آیه بیانگر قانون اولیه خدا در توزیع ارزاق بین بندگانش است که حال هر کس را می بیند و به او روزی می دهد؛ اما قوانین دیگری نیز دارد که در عالم حاکم است؛ یکی از آن قوانین قانون ابتلاء و امتحان است و دیگری قانون مکر و استدراج است. این دو قانون سبب می شود که خدا به کسانی که در سوال مطرح شد با وجود کفر و طغیان باز هم مال و ثروت عطا کند. این بحث نقطه مقابلی هم دارد و آن اینکه چرا برخی حتی به مقدار رفع ضروریات هم از رزق و روزی الهی بی نصیبند که در پاسخ می توان به دو قانون الهی اشاره کرد؛ یکی همان قانون ابتلاء و امتحان و دیگری قانون اثر گناه که برخی با عمل خود مانند ظلم به دیگری یا ظلم پذیری چنین نتیجه ای را برای خود رقم زده اند. ✅ نزول در شبى : وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ {2} إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ {3} فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ {4} أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ {5} دخان سوگند به كتاب روشنگر {2} [كه] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم [زيرا] كه ما هشداردهنده بوديم {3}در آن [شب] هر امرمحکم وقطعی ، تفکیک مى‏يابد {4} مجموع آیات 2-5 سوره دخان اولا بیانگر نزول قران در شبی مبارک است که در آن شب همه فرمانهای خداوند تفکیک و تنظیم و تقدیر میشود. ثانیا با توجه به اینکه غرض این فراز از ایات سوره دخان در ایه سه (انا انزلناه فی لیله مبارکه) یعنی جواب قسم مطرح شده است و میخواهد نزول قران را در شبی مبارک با هدف تعظیم قران بیان کند لذا بیانگر ارزش و برکت ذاتی آن شب، قبل از نزول قرآن است که علت برکت ان هم تفریق و تنظیم و تقدیر امور در ان شب است.ثالثا با توجه به ارزش ذاتی شب قدر و استفاده از فعل مضارع یفرق در ایه 4( مشابه فعل مضارع تنزل در سوره قدر) استمرار شب قدر و نه یکبار بودن آن و انحصار به شب نزول قران، فهمیده میشود. @monadianehaq98
❣ با خدا بساز خدا کارهایت را درست می کند ✅ زیرا در آمده است هر که از خدا پروا کند ،خدا برای او راه بیرون شدن از را برایش قرار می دهد و او را از جایی که نمی‌برد می دهد😊 ✅پنج لطف ویژه خدا بر مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا(۲)وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ ... (۳) ... وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا(۴) ... وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا(۵- طلاق) هر که از خدا پروا کند، 1.خدا برای او راه بیرون شدن [از مشکلات و تنگناها را] قرار میدهد 2. و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد ... و هر که از خدا پروا کند 3. برای او در کارش آسانی قرار میدهد ... و هر کس از خدا پروا کند، 4.گناهانش را محو میکند 5.و پاداش او را بزرگ میدارد. @monadianehaq98
💠 جهاد اوسط 🔹 كسی كه در صحنه جهاد حق علیه باطل است، سه حال دارد: این یا فاتح می ‌شود یا تا آخرین نفس می ‌جنگد یا اسیر می‌ شود، بیش از سه حال كه نیست! یا فتح است یا شهادت است یا اسارت. شهادت و فتح از یك وادی ‌اند، ﴿إِحدَی الحُسنَیینِ﴾[1] است، بشود حسنه دارد، بشود حسنه دارد؛ اما اگر در اثر غفلت ـ نه در اثر نبودِ امكانات ـ در اثر و و به اسارت برود، این شكست است. 🔹 همان ‌طوری كه در صحنه جهاد اصغر یك جنگجو یا فاتح است یا شهید یا اسیر، در صحنه جهاد اوسط كه فضایل و رذایل با هم درگیرند همین سه حال است: یا انسان فاتح است مثل حضرت امیر و امثال حضرت امیر (علیهم الصلاة و علیهم السلام) كه حضرت فرمود: «هِی نَفْسِی أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى»[2] اینها فاتح ‌اند! یا نه نظیر اكثری مؤمنانی كه در راه‌ اند، اینها اگر معصیت یا غفلتی كردند فوراً توبه می ‌كنند، این‌طور نیست كه در تمام عمر یك بار گناه می ‌كنند و یك بار توبه، گناهان و توبه‌های متعددی دارند، افت و خیز دارند، ریزش و رویش دارند تا بمیرند، اینها ، برای اینكه تسلیم نشدند! محفوظ، محفوظ، علاقه ‌شان به محفوظ، علاقه ‌شان به محفوظ، مومن و شیعه ‌اند؛ منتها افت و خیز داشتند، هر وقت افتادند بالأخره برخاستند، این همان است كه در روایات ما دارد كه «مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ [(صلّی الله علیه و آله سلّم)] مَاتَ شَهِیداً»،[3] برای اینكه این محبّت را كه سرمایه است تا آخرین لحظه حفظ كرده است، چون «مات علی حبهم» به امامت آنها به عصمت آنها به حجیت آنها اعتراف دارد و تسلیم اعتقادی نشده است، اگر در مقام عمل چند بار لغزید چند بار هم توبه كرد. اگر مؤمنی در بستر بیماری بمیرد «مات شهیدا» این است؛ یعنی ثواب شهید را دارد. قسم سوم خدای ناكرده كسی است كه اسیر بشود این همان است كه در بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) است كه «وَکَمْ مِنْ عَقْل أَسِیر تَحْتَ هَوَى أَمِیر»[4] آنها كسانی ‌اند كه گرفتار نفس اماره ‌اند. پس همان‌ طوری كه در جهاد اصغر سه حال هست یا فتح است یا شهادت یا اسارت، در جهاد اوسط یعنی فضایل و رذایل اخلاقی هم این ‌چنین است. [1] . سوره توبه، آیه52. [2] . نهج البلاغه، نامهٴ 45. [3] . جامع الاخبار (للشعیری)، ص166. [4] . نهج البلاغه، حكمت 211. 📚 سوره یوسف جلسه 48 تاریخ: 1383 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 خوی ملکوتی 🔸 مستحضرید وقتی مهمان عزیزی در راه است ما سه وظیفه داریم: وظیفه اول آن ‌كه به او برویم. وظیفه دوم آن ‌كه مادامی كه در حضور او هستیم باشیم مقدم او را گرامی بداریم. سوم اینكه وقتی او قصد حركت و رفتن دارد چند قدم او را كنیم. ماه مبارك رمضان كه است و در آن خطبه معروف وجود مبارك رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) آمده است كه «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیكُمْ»[1] ما را به ضیافت فراخواندند دستورهایی هم دادند كه ما با آن دستور به استقبال این ماه برویم كه چند روز اواخر ماه پُر بركت شعبان را انسان روزه بگیرد یا لااقل یك روز قبل از ماه مبارك رمضان صائم باشد، آنها كه دو ماه پُر بركت رجب و شعبان را روزه می‌ گرفتند و وصل می ‌كردند «شهر الولایة و شهر الرسالة» را به «شهر الله»، آنها یك راه پُر بركت دیگری را طی می ‌كردند؛ ولی برای ما همین استقبال كوتاه هم مُغتنم است كه با روزه در پایان ماه شریف شعبان به استقبال ماه مبارك رمضان برویم. 🔸 بعد هم این ماه را به عنوان شهر اكبر معرفی كرده‌اند، زیرا ظرف نزول قرآن كریم است حرمت این ماه به این است كه در این ماه نازل شده است. در آن دعای معروف امام سجاد (سلام الله علیه) كه در مراسم تودیع به این ماه عرض می ‌كنیم: «السَّلَامُ عَلَیكَ یا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ»[2] این «اكبر» مجرور نیست، صفت الله نیست صفت «شهر» است، این شهر، اكبر است نه شهر «الله اكبر» است یا شهر «الله»ی است كه «اكبر» است این شهر, است این شهر, است. غالب این اوصاف مربوط به آن شهر است این بزرگ ‌ترین ماه سال است. در همان دعاهای هر روز كه بعد از نماز خوانده می ‌شود: «وَ هَذَا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضَّلْتَهُ عَلَی الشُّهُور»[3] این را هم باید طوری می ‌خواندیم كه دیگر وسط قطع نشود، چون این به نحو تنازع این چهار فعل، متعلقشان «عَلَی الشُّهُور» است این «عَلَی الشُّهُور» مفعول واسطه برای این چهار است فعل اینها به نحو تنازع به آن متعلق‌ هستند؛ شهری است كه «عَظَّمْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ فَضَّلْتَهُ عَلَی الشُّهُور» نه اینكه دو تا را بخوانیم و بعد نفس بكشیم و دو تای دیگر بگوییم. این اكبر شهور است بزرگ ‌ترین شهر سال است و اكرم شهور است كریم ‌ترین شهر سال است. بنابراین ما با بزرگی و كرامت باید در خدمت این مهمان كبیر بزرگ می ‌بودیم كه ـ ان‌شاء ‌الله ـ این‌‌ چنین بود. 🔸 وظیفه سوم جریان بدرقه است این مهمانی كه وارد شد و رفت باید چند قدم او را بدرقه كنیم. در بدرقه ماه صیام گفتند كه روز كه روزه گرفتن جایز نیست وقتی سپری شد مستحب است شش روز انسان در اول شوال روزه بگیرد تا ماه مبارك رمضان بدرقه كند[4] این را با ضیافت الهی باید بدرقه كرد. 🔸 این سه وظیفه, هر سه با روزه شروع می‌ شود؛ یعنی با روزه به استقبال ماه مبارك رمضان می ‌رویم در خود ماه مبارك رمضان هم كه صائم هستیم بعد هم در ماه شوال شش روز روزه می ‌گیریم تا بدرقه این ماه كرده باشیم. این روزه گرفتن‌ها برای آن است كه انسان را با شبیه بكند. در كتاب‌ های فقهی ما آمده است كه فضیلت روزه در این است كه انسان می‌شود.[5] اینكه شبیه فرشته می ‌شود این كمال نهایی نیست انسان‌ هایی هستند كه معلم فرشته هستند! ولی این مقدار برای ما فضیلت است كه ما شبیه فرشته بشویم. فرشتگان شعارشان این است كه ﴿وَ مَا مِنّا إِلّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ﴾[6] هر كسی كار خودش را انجام می‌ دهد؛ نه بیراهه می ‌رود و نه راه كسی را می ‌بندد. اگر ما بیراهه نرفتیم، یك؛ راه كسی را هم نبستیم، دو؛ در ما پیدا می ‌شود. [1]. الامالی, (صدوق)، ص93. [2]. الصحیفة السجادیة، دعای45. [3]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص24. [4]. من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص80; «وَ أَمَّا الصَّوْمُ الَّذِی یكُونُ صَاحِبُهُ فِیهِ بِالْخِیارِ فَصَوْمُ یوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الْخَمِیسِ وَ الْإِثْنَینِ وَ صَوْمُ الْبِیضِ وَ صَوْمُ سِتَّةِ أَیامٍ مِنْ شَوَّالٍ بَعْدَ شَهْرِ رَمَضَان‏». [5]. جواهر الكلام فی شرح شرائع الإسلام، ج‌16، ص181؛ العروة الوثقی, (سید الیزدی)، ج‌2، ص241. [6]. سوره صافات، آیه164. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1383/08/28 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 عدالت اجتماعی 🔹 اگر وضع هر چیزی در جای خود، در موضع و وضع مناسب خود قرار دادن عدل است و عقل، پس با عقل جمعی هماهنگ است. جامعه وقتی عادل است كه عاقل باشد، وقتی عاقل است كه عادل باشد. در موادّ حقوقی عدل باید موادّ حقوقی را از مبانی و اصول گرفت، آن مبانی و اصول را از منابع اصطیاد كرد. چه اینكه فقه، رساله عملی، احكام فقهی، این سه مرحله را طی می ‌كنند؛ در یك بخش موادّ فقهی است، این موادّ فقهی كه در رساله‌ های عملی منعكس است از اصول و مبانی استنباط می ‌شود كه یك فقیه و اصولی ناموَر آن اصول و مبانی را در جای خود تثبیت كرده است، آن اصول و مبانی را باید از یك منبع اصیل استنباط كند، منبع اصیل همان است است و (علیهم السلام). 🔹 اگر كسی مبانی و اصولی داشته باشد، ولی منابع نداشته باشد این منقطع الّأول است. اسلام این سه مرحله را طی می‌ كند، اسلام این سه مرحله را داراست، و حقوقی اسلام این سه مرحله را داراست؛ ولی آنها كه به منبع وحی تكیه نمی ‌كنند موادّ حقوقی دارند، اصول ارزشی و مبانی ارزشی دارند، ولی بی ‌منبع! لذا در تفسیر آن مبانی و اصول با دیگران اختلاف جدّی دارند. 🔹 الآن چه شرقی و چه غربی معتقدند كه موادّ حقوقی را باید از اصول و مبانی ارزشی مانند ، ، ، رعایت ، ، ضد تروریسم و مانند آن استنباط كرد، امّا اینها منبع نیستند اینها مبنایند! اینها منبع نیستند اینها اصول ‌اند! این اصول و مبانی را باید از یك منابعی استنباط بكنند، چون منبع وحی ندارند، منبع فطرت ندارند؛ لذا را طرزی تفسیر می ‌كنند كه است! آزادی و حقوق بشر را طرزی تفسیر می‌كنند كه است! كشتار بی‌ گناه مردم را مبارزه با تروریسم می‌ دانند، دفاع حق به جانب مردم مظلوم را تروریسم می ‌پندارند. 🔹 اینكه می ‌بینید را به دلخواه خود معنا می ‌كنند، آزادی و حقوق را میل خود معنا می‌ كنند، ظلم و اشغالگری عراق را دموكراسی و حقوق بشر و آزادی می ‌دانند، برای آن است كه این اصول در دستِ خود آنهاست و از جایی نگرفته ‌اند، یك اصول شناور و سرگردان است؛ امّا وقتی اصول و مبانی را از منبع وحی بگیریم این ‌چنین نیست كه اصول را به میل خود تفسیر كنی یا حقوق بشر یا عدالت را به میل خود تفسیر كنی. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1384/11/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
گزیده ای از سخنان علامه جوادی آملی 💠 عدل دلپذیر ▪️ وجود مبارك علی بن ابی ‌طالب (سلام الله علیه) بعد از اینكه به حكومت رسیده ‌اند به والیان، مسئولان و دولتمردانشان فرمودند را رعایت كنید، ممكن است كسی در اثر بیماری روانی و خصوصی خودش از عدل زده بشود؛ لكن جامعه، عقل برای آن است [و] عدل برای آن گوش ‌نواز است، فرمود: «اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَیفَ فَإِنَّ الْعَسْفَ یعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَیفَ یدْعُو إِلَى السَّیف»،[1] اینها از كلمات حكیمانه امیر كلام علی بن ابی ‌طالب (علیه آلاف التحیة والثناء) است كه ‌است. به مسئولانشان فرمودند شما عدل را تبیین كنید، تفسیر كنید، اجرا كنید و از عدل حمایت كنید؛ زیرا اگر عدل نبود یا سختگیری است یا ظلم است یا افراط است یا تفریط، اگر از هسته مركزی عدل فاصله گرفتی یا سختگیری یا ظلم‌ كننده، فرمود اگر سختگیر بودید مغزها فرار می ‌كنند، سرمایه ‌ها فرار می ‌كنند، كشورتان ویران می ‌شود [و] اگر ظالم بودید مردم دست به شمشیر می ‌كنند علیه شما قیام می ‌كنند، مبارزه می ‌كنند و براندازی شروع می ‌شود: «اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَیفَ فَإِنَّ الْعَسْفَ یعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَیفَ» عسف، اعتساف یعنی تندروی، كجروی، بیراهه ‌روی [و] حیف یعنی ستم ‌كردن، حق مردم را ضایع‌ كردن. فرمود اگر بخواهی كشور بماند، باید بماند. ▪️ عدالت است. ممكن است شما سخن حق بگویید، حرف حق و عدل بزنید، مخاطبتان فی اللحظه برنجد، ولی وقتی تنها شد می‌آرمد و دیگران نصیحتش می‌ كنند، جامعه آرام می ‌شود. فرمود شما متخلق به باشید، خدای سبحان جهان را آفریده، اگر عدل معنایش این است كه هر چیزی را با ساختار درونی و هماهنگ بیافریند هدفمند كند راه رسیدن به هدف را هموار كند، خدا چنین كاری را درباره عالم و آدم كرده ‌است: ﴿مَا تَرَی فِى خَلْقِ الرَّحْمنِ مِن تَفَاوُتٍ﴾،[2] فرمود نه تنها در انسان، در هیچ موجودی از موجودات آسمان و زمین ذات اقدس الهی عدل را فروگذار نكرده ‌است هر چیزی را عادلانه آفریده: ﴿أعْطَی كُلَّ شَى‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی﴾،[3] شما هم متخلق به باشید. ▪️ دید حقوق بشر، احكام فقهی، احكام اخلاقی، موادش درست است مبانی ‌اش درست است [ولی] بی ‌منبع، چون منبع ندارد این مبانی سرگردان است، قهراً آن مواد هم عوض می‌ شود، هیچ چاره نداشت مگر اینكه قیام كرد این منبع را سر جایش گذاشت، گفت حق است، حق است، حق است، حق است، حق است. امام سجاد بالای منبر فرمود: «أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَی»[4] امامت خود را، عصمت خود را، طهارت خود را، قداست خود را، در شام تثبیت كرد، را خواند، ﴿وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ﴾[5] را خواند، را خواند این بخش های وسیع قرآنی را در شام خواند و این منبعی كه می‌ رفت سرنگون بشود این را تثبیت كرد و آمد پیروز شد، فرمود ما رفتیم پیروز شدیم و برگشتیم، این كار بود. [1]. نهج‌البلاغه، حكمت 476. [2]. سوره ملك، آیه 3 . [3]. سوره طـه، آیه 50 . [4]. مقتل الحسین علیه السلام (خوارزمی)، ج2، ص77. [5]. سوره اسراء، آیه 26. 📚 سخنرانی محرم تاریخ: 1384/11/13