پیام علامه ومفسر بزرگ حضرت آیت الله جوادی آملی در پی درگذشت علامه ذوالفنون حضرت آیت الله حسن زاده آملی
متن پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متاله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، حضرت آیت الله حسن زاده آملی را به محضر مبارک حضرت بقیه الله «ارواح من سواه فداه» و جامعه روحانیت و حوزه های علمیه و همه شاگردان و دست پروردگان آن حکیم راحل و عموم مردم بزرگ و بزرگوار آمل و بیت شریف ایشان تسلیت عرض میکنم.
حکیم و عارف کم نظیر، حضرت آیت الله حسن زاده آملی جامع عقل نظر و عقل عمل بود؛ هم در مسائل علمی از چهار راه استفاده کرد، هم در مسائل عملی از چهار راه بهره برد؛ راه هایی که انسان می تواند از آن راه ها به فیض علمی برسد چهارتاست و راههای عملی که می تواند از آن راههای عملی به فوز الهی بار یابد چهارتاست
خدای سبحان از دو راه به بنده اش فیض علمی و فوز عملی می رساند : یکی به وسیله رهبران الهی، یکی بلاواسطه؛ هم به واسطه رهبران الهی کتاب و حکمت را تعلیم می کند و هم بر اساس ﴿هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ﴾، ﴿نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ﴾ و مانند آن، بلاواسطه فیض علمی را القاء می کند؛ اگر کسی بخواهد با خدا راز و نیاز کند و ارتباطی برقرار کند، آن نیز دو را ه دارد : یا با توسل به انبیا و اولیا و رهبران الهی است یا بلاواسطه است؛ انسان می تواند بدون واسطه بگوید یا الله، با واسطه هم می تواند بگوید یا الله. اگر کسی خواست با خدا رابطه برقرار کند چه فیض علمی و چه فوز عملی، دو راه دارد یکی مع الواسطه، یکی بی واسطه و اگر کسی خواست فیضی از خدا و فوزی از خدا، علماً و عملاً به او برسد، آن هم دو راه دارد، گاهی بلا واسطه فیض الهی می رسد گاهی مع الواسطه. این بلاواسطه، در علوم عقلی اثباتش آسان نیست ولی در عرفان کاملا محقق است و حکیم و عارف گرانسنگی مثل آیت الله حسن زاده آملی، هم راه عقل را هم راه شهود را به خوبی پیمود و توانست از این چهار راه، هم حرف خودش را به خدا برساند، هم فیض و فوز خدا را دریافت کند.
زندگی سراسر فخر این حکیم الهی در آن اربعین گیری های او، در آن روزه های متصل و مرتبط ماه رجب و شعبان و رمضان او، در آن سحرخیزی های ممتد او، در آن ناله ها و گریه های او که گفت: «تا جان به لب نرسید جام به لب نرسید» گذشت. از این کارها زیاد داشت، از این ناله ها زیاد داشت، از این گریه ها زیاد داشت، از این شب زنده داری ها زیاد داشت، از این تعلیم و تربیت های خالصانه زیاد داشت؛ شاگردانی تربیت کرد که هم اکنون به فیض الهی از اساتید سرآمد حوزه ها هستند و موفق اند و کتابهای گراسنگی چه کتابهای درسی، چه کتابهای مرجعی، یا تالیف کرد یا تصنیف کرد یا تحقیق کرد و آثار گذشتگان را احیا کرد. هم در عرفان، هم در فلسفه، هم در نجوم، هم در ریاضیات، هم در تفسیر، هم در حدیث، انسان جامعی شد که توانست انسانهایی تربیت کند، توانست آثاری به یادگار بگذارد، شاگردانی تربیت کند و دوستانی را بپروراند که از محضر او فیض و از مکتب او فوز، از بنان او فیض و از بیان او فوز دریافت کنند، لذا ارتحال آن بزرگوار بسیار غمبار است.
امیدوارم ذات اقدس الهی به عنوان عطیه ای الهی، این سانحه و این سوگ سنگین را بر همگان آسان کند که بتوانند تحمل کنند و این بار سنگین را بکشند، روح پرفتوح آن حکیم الهی، آن منجم، آن ریاضیدان، آن عارف، آن فقیه، آن مفسر و آن محدث را با انبیای الهی محشور کند و صبر جمیل به عموم بازماندگان، شاگردان، کسانی که از کتابهای او فیضی بردند و می برند و از محضر و مکتبشان استفاده کرده اند، خصوصا مردم بزرگ و بزرگوار آمل که متاسفانه وضع حالم مساعد نیست که در مراسم تشییع و در مراسم بزرگداشت این حکیم در کنار آنها شرکت کنم، عنایت فرماید. به طایفه محترم ایشان به دوستان ایشان به شاگردان ایشان و به بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم، علوّ منزلت آن حکیم راحل را از خدا مسئلت می کنم و صبر جمیل و اجر جزیل عموم بازماندگان را از ذات اقدس الهی مسئلت می کنم؛ امیدواریم خدای سبحان حشرشان را با انبیا و اولیا قرار بدهد و دلهای داغدیده ها را تسلی بخشد.
غفر الله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
گزیده ای از سخنان علامه جوادی آملی حفظه الله
💠 اختیار در مقدّرات
🔹 در مسئله «أجل» که در اول سوره مبارکه «انعام» بود، گذشت که دو تا اجل هست: یک اجل مقضی است و یک اجل «مسمّیٰ»؛ تمام کارها برابر اجل «مسمّی» است که در لوح محفوظ تثبیت شده است؛ ولی مقدّرات در #اختیار خود آدم است. ذات اقدس الهی فرمود: اگر این شخص، #بهداشت را رعایت کند، #صله_رحم را رعایت کند، غذایش را مواظب باشد، #صدقه بدهد و #دعا را فراموش نکند، عمری طولانی و پربرکت دارد؛ اگر صله رحم نکند و دعاها و عبادت ها و نیایش ها را فراموش کند، عمر کمتری دارد که این تقدیر است و تغییرپذیر می باشد؛ اما کدام راه را انتخاب می کند و با اختیار خودش کدام راه را می پذیرد یا نمی پذیرد، این «لدی الله» معلوم است و چون «لدی الله» معلوم است، در لوح محفوظ اجل مُسمای او نوشته شده است که این شخص شصت سال عمر می کند.
🔹 نتیجه این که هم انسان #مختار است و هم خدا عالِم است، برای انسان دو تا راه مشخص کرده است؛ اگر راه بهداشت ظاهری و طبابت باطنی را طی کند، عمری طولانی دارد و اگر رعایت نکند، عمر کوتاهی دارد، این می شود قضا: ﴿ قَضی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾[1] که برابر با آیه سوره «نحل»، این ﴿عِنْدَه﴾ در اول سوره مبارکه «انعام» معنا می شود که ﴿ما عِنْدَكُمْ ینْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق﴾.[2] پس ﴿قَضی أَجَلاً﴾ که آغاز سوره مبارکه «انعام» است؛ ﴿وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾ که برابرِ ﴿ما عِنْدَكُمْ ینْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باق﴾ می باشد؛ پس اجلِ مسمّا باقی است. برای هر کسی دو راه است؛ اما این شخص کدام راه را انتخاب میکند و پایانش چیست؟ الله می داند. این شخص با اختیار خود راه خوب را انتخاب کرد و عمری طولانی یافت، با اختیار خود راه بد را طی کرد و عمری کم یافت، چون ذات اقدس الهی پایان راه و اختیار این شخص را می داند و در لوح محفوظ تثبیت کرده است که این شخص بیش از هفتاد یا هشتاد سال یا کمتر و بیشتر عمر ندارد، این می شود ﴿وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَه﴾ و این اجل مقضی جمع بندی شده آن به صورت اجل «مسمّی» است. غرض این است که دو تعبیر در قرآن کریم است که با تعبیراتی که فلان شخص اگر ملاقات کرد، نه زودتر می آید و نه دیرتر و هیچ کدام محال نیست، با آن خیلی فرق دارد.
[1] . سوره انعام، آیه2.
[2] . سوره نحل، آیه96.
📚 سوره مبارکه غافر جلسه 34
تاریخ: 1393/12/19
جرعه ای از کلام علامه بزرگ حضرت آیت الله جوادی آملی
💠 محبّت به اهل بیت علیهم السلام
▪️ ﴿رَضِی اللَّهُ عَنْهُ وَ رَضُوا عَنْهُ﴾؛[1] یعنی به تمام #قضا_و_قدر الهی راضی است و تمام كارهای او هم مرضی خداست؛ اما چطور می شود انسان به اینجا برسد؟ اگر كسی به غیر خدا دل نبسته است این گرایش خودش را به كجا گِره زده؟ به هر حال انسان دارای یك محبّت و گرایشی هست به كجا گِره زده؟ انسان همان طوری كه ترس دارد, رجا و امید دارد, عداوت و محبّت هم دارد، این محبّتش به كجا گِره خورده؟ آنها را كه دوست ندارد كسی كه ﴿حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ﴾[2] دوستی اش را به كجا گره زده؟ حالا اگر كسی تمام دوستی خود را به یك جا گره زده كلّ دوستی خود را به یك جا گره زده، آن وقت چیزی نمی ماند كه به دیگری بدهد. اگر كسی تمام سرمایه خود را به زید داد، دیگر چیزی ندارد به عمرو بدهد.
▪️ در سوره مباركه «شوریٰ» آنجا مشخص شد كه #مؤمن آن است كه تمام دوستی خودش را یكجا بده به #اهل_بیت، نه اینكه آنها را دوست داشته باشد آنها را خیلیها دوست دارند. شما كسی را در ایران می شناسید كه #حسین_بن_علی_سلام_الله_علیهما را بشناسد, قمر بنی هاشم را بشناسد و به او علاقه نداشته باشد؟ اینكه چنین آدمی پیدا نمی شود و این كافی نیست! آیه 23 سوره مباركه «شوریٰ» كه قبلاً ملاحظه فرمودید این بود: ﴿ذلِكَ الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾ من همین را می خواهم! اكثری ماها عمل ما چه بدانیم چه ندانیم برابر این است كه این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ را مفعول واسطه می گیریم برای مودّت ﴿إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾, ﴿فِی الْقُرْبَی﴾، «فاء» حرف جرّ, «الْقُرْبَی» مجرور, این جار و مجرور متعلّق است به «المودة» تا ظرف, ظرف لغو باشد. این كفِ محبت است، این را خیلی ها دارند این مشكل را حلّ نمی كند؛ آن كه مشكل را حلّ میكند این است كه ما این ظرف را ظرف لغو نداریم #ظرف_مستقر بدانیم. اگر از ما سؤال كردند این آیه را تركیب بكن باید رویمان بشود که بگوییم این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق به «المودّة» نیست این ظرف, ظرف لغو نیست:
هر ظرف که آن حال، صفت یا خبر است ٭٭٭ البته مدان لغو که او مستقر است
▪️ این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق است به «المستقرة»؛ «الاّ المودة المستقرّة فی القربی» اگر تمام مودّت ما به #اهل_بیت وابسته شد دیگر ما چیزی نداریم به دیگری بدهیم، این را از ما می خواهند! با دیگری رفت و آمد داریم، ما با كفار خرید و فروش داریم؛ اما ذرّه ای علاقه نداریم مگر علاقه لازم است؟ پول می دهیم جنس میگیریم, جنس می دهیم پول می گیریم. اگر ما یكجا همه علاقه را دادیم به #خاندان_پیغمبر، آن وقت چیزی نداریم به دیگری بدهیم. اگر «المستقرّ» را ما پذیرفتیم كه صفت باشد برای مودّت و این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق به «المستقرّة» باشد، كلّ مودّت ما یكسره برای اینهاست «الا المودة المستقرّة فی القربی» که این نتایج فراوانی دارد حالا گوشه ای از آن در [راهپیمایی] بیست میلیونی #اربعین و فلان از آنجا ظهور می كند، این جنگ هشت ساله را هم پیش برده است.
[1]. سوره مجادله، آیه22.
[2]. همان.
📚 سوره مبارکه مجادله جلسه 21
تاریخ: 1396/12/05
💠 حدیث روز 💠
💎 وعده بهشتی به آتش نشانان
🔻پیامبر صلی الله علیه و آله:
🔻من رَدَّ عَن قَومٍ مِنَ المُسلِمینَ عادِیَةَ ماءٍ أو نارٍ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ
❇️ کسی که دسته ای از مسلمانان را از خطر سیل یا آتش سوزی نجات دهد، بهشت بر او واجب می شود.
📚 الکافی، ج ۵، ص ۵۵
استاد طباطبایی دام عزه:
از جناب سید السالکین و اسوة العارفین ، قهرمان توحید آیت الحق مرحوم آقا سید علی قاضی قدس الله نفسه الزکیة این کلمه عرشی نقل شده است که:« محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد.» و «سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیش کار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس علیه السلام است ».
بر این اساس وجود مبارک سیدالشهدا علیه السلام، معیار توحید قرآنی و میزان عرفان واقعی است. و هر مسلک عرفانی و روش سیر و سلوکی در مسیر توحیدی از مصباح هدایت حسین بن علی علیهماالسلام استضاء نکند انحراف و تاریکی است، چه این که از حکیم متأله عارف عظیمالشأن مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه نقل شده است: حضرت حسین بن علی علیهماالسلام برای رفع حجاب و موانع سیرالی الله نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم دارند.
توسل به آن حضرت خصوصاً به وسیله زیارت عاشورا مورد توجه اهل معرفت بوده است
جرعه ای از کلام نور
سخنان علامه جوادی آملی حفظه الله
💠 عزیز بی جهت
🔹 اصرار قرآن كریم این است كه خدا نام دارد, ذكر دارد و این كتاب ﴿ذِی الذِّكْرِ﴾[1] است، شما را می خواهد #نامدار كند ﴿إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ﴾؛[2] در قبال این افكار نورانی, كسانی هستند كه دو مشكل جدّی دارند: یكی اینكه عزّت و اعتلا و استكبار و مقام خواهی دارند و دیگر اینكه سعی می كنند خود را از دیگران جدا كنند؛ این #خود_برتر_بینی، این غرور و این #كبریا_طلبی باعث می شود كه وحدت اسلامی را «شَق» كند و داعیه ای داشته باشد؛ این دو چیز كه یكی محصول دیگری است، درد خانمان برانداز این #مستكبران است. عزّت اینها #عزت_ دروغین است.
🔹 در سوره مباركه «بقره» بحث آن گذشت كه فرمود: ﴿وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾؛[3] وقتی یك آمر به معروف و یك ناهی از منكر به اینها می گویند از خدا بپرهیزید، اینها #عزیز_بی_جهت هستند ﴿أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾ در اثر «اثم» و گناه و معصیت خود را عزیز و نفوذناپذیر كردند؛ این گروه كه عزیز بی جهت هستند #ذلیل_با_جهت می باشند.
اگر یك فرد یا ملتی عزّتش دروغین و بی جهت بود، ذلّتش راستین است و با جهت، چون دیگر معنا ندارد كه هم این دروغ باشد و هم آن دروغ, این یك اصل و اصل دوم اینکه قیامت هم #ظرف_ظهور_حق است، هر چه حق است در ﴿ذلِكَ الْیوْمُ الْحَقُّ﴾[4] ظاهر می شود, چون عزّت اینها دروغ بود و ذلّت اینها راست بود در قیامت ذلّت و «هوان» و «هون» و خواری و رسوایی اینها روشن می شود این هم اصل سوم.
🔹 این رسوایی كه ذلّت است، #ذلت_صادق است و آن عزّتی كه در دنیا داشتند، #عزت_كاذب بود كه ﴿إِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ﴾ و اینها چون در عزّت كاذب هستند سعی می كنند كه صف خودشان را از جامعه جدا كنند؛ جامعه را اولاً «مُنشق» می كنند به دو شِق مثل درّه، سیل كه می آید این بستر یكسان كوه را به دو قسمت تقسیم می كند و درّه درست می كند؛ در یك جهت خودشان و مستكبران دیگر قرار دارند و در جهتی توده مردم قرار دارند. فرمود: ﴿ص وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّكْرِ ٭ بَلِ الَّذینَ كَفَرُوا﴾ اینها ﴿فی عِزَّةٍ﴾ هستند یك, آن عزّت بیجهت باعث شقاق اینهاست دو؛ به اینها اعلام كن که بسیاری از افراد به همین عزّت دروغین و «شِقاق» مبتلا بودند و ما آنها را به دست عذاب سپردیم.[5]
[1]. سوره ص, آیه1.
[2]. سوره زخرف, آیه44.
[3]. سوره بقره, آیه206.
[4]. سوره نبأ, آیه39.
[5]. سوره ص, آیه3
📚 سوره مبارکه ص جلسه یک
تاریخ: 1393/02/14
روایتی که تن انسان را میلرزاند
امام موسی کاظم(علیه السلام)
در گلایه از شیعیان فرمودند:
لَوْ مَيَّزتُ شِيعَتِی لَمْ أَجِدهُمْ إلَّا وَاصِفَةٌ وَ لَوْ اِمْتَحَنتُهُمْ لَما وَجَدتُهُمْ إِلَّا مُرْتَدِّين وَ لَوْ تَمَحَّصْتُهُمْ لَما خَلَصَ مِنَ الْاَلفِ وَاحِدٍ وَ لَوْ غَرْبَلتُهُمْ غَرْبَلَةً لَمْ يَبْقَ مِنهُمْ إلَّا مَا كَانَ لِی، إنَّهُمْ طَالَ مَا اتَّكَوا عَلَى الْأرَائِِک، فَقَالُوا نَحْنُ شِيعَةُ عَلِيٍّ عَلَیْهِ السِّلَام، إنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ عَلَیْهِ السَّلَام مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُه.
♦️اگر شيعيان خود را جدا و مشخص کنم، در میان آنان جز حراف نیابم. اگر آنان را امتحان کنم،همگی مرتد از کار در آیند.اگر آنان را در بوته آزمایش گذارم،از هزار نفر يک نفر خالص پیدا نشود.
♦️اگر آنان را غربال كنم،جز آنچه نزد من است، در غربال نماند. آنان مدت هاست، بر اریکهها لمیدهاند،و میگویند؛ ما شيعه على علیه السلام هستيم.
♦️ درصورتی که شيعه على علیه السلام فقط كسى ست،كه اعمال او گفتارش را تصديق كند.
📚الكافی، ج ۸، ص ۲۲۸
💠 زهد و نصیحت در بیانات حکیم متاله حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله
🔹این دعاها واقعاً نورانی است، یك وقت انسان #دعا را می خواند برای ثواب، البته همه ما این كار را می كنیم، اما #اساس_دعا فهم است؛ از یك خارج و فقه و اصول خیلی سنگین تر است! اصرار این دعاها این است كه آدم را #آبرومند كند؛ یعنی طوری انسان را می پروراند كه در صحنه نبرد مبارزه با ابلیس پیروز در بیاید. یك بیان نورانی از امام عسکری (سلام الله علیه) است که فرمود هر كاری كه بالأخره پایانش بی آبرویی است نكن! «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ»[1] یك چیزی كه پایانش بی آبرویی است هوس آن كار را نداشته باشید، سخن از جهنم و اینها بعد است «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ» یك وقت است انسان هوس یك كاری را دارد كه پایانش بی آبرویی است؛ یعنی در آن كار باید با آن رقیب درگیر شود موفق نمی شود بی آبرو می شود. این #دعای_ندبه این همه سفارش تنها برای ثواب است یا اینها واقعاً علم است؟ می بینید ما به ائمه(علیهم السلام) #اقتدا می كنیم، در چه اقتدا می كنیم؟ در آغاز همین دعایی است كه «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هٰذِهِ الدُّنْیا»[2] ما به كسی سر سپرده ایم كه خدای سبحان اگر خواست به آنها مقام دهد چه اینكه داد اولین شرط آن #زهد است «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هٰذِهِ الدُّنْیا».
🔹 این دعای نورانی امام زمان (سلام الله علیه) را كه غالب روزها می خوانیم «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ» دارد «عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ».[3] زاهد یعنی بی رغبت، آدم وقتی رغبت نداشت اگر چیزی نبود، نبود و دیگر دنبال آن نمی رود تا شود «مسلوب الحیثیة». اینها فهمیدند كه میدان جنگ كجاست و اصرار اینها هم این است كه یك چیزی كه آبروریزی به دنبال دارد نرو، زیرا آنجا پیروزی شیطان را به همراه دارد، این را می گویند علم؛ یعنی یك چیزی كه انسان با تجربه و بحث های فلسفی و كلام و اینها به دست آدم نمی آید، با آبروی آدم به دست می آید که محل ابتلای خود ما هم هست؛ این را به صورت دعا بیان كردند، به صورت حدیث بیان كردند که می گویند شما هر كاری كه می خواهید انجام دهید بالأخره ببینید كه می توانید یا نمی توانید یا یك هوس بی جاست؟ اگر هوس بی جاست «مسلوب الحیثیة» بودن به جا را به همراه دارد، كسی كه بی جا كار می كند آبروریزی بهجا به دنبال او هست «مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ». شما به اینها مقام خواستید بدهید؟ بله، دیگر شرط كه نكردید. فرمود مسئله #جهاد و #دفاع و رعایت #حقوق_محرومان و اینها سر جایش محفوظ است، مگر امام مسئولیت او همین زاهد بودن است؟ این همه وظایف او را در كتابهای كلامی می گوید برای امام هست که همه آنها دارا هستند، اما آن وظیفه محوری كه در #دعای_ندبه و امثال ندبه آمده این است كه «بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجاتِ هٰذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیةِ» نفرمود «بعد ان شرطت علیهم الجاه، بعد ان شرطت علیهم الاقتصاد» اینها مسائل عادی است كه خود بشر عادی هم می فهمد. آن چیزی كه آدم را بی آبرو می كند رغبت بی جاست و همین را هم وجود مبارك #ولی_عصر (ارواحنا فداه) در آن دعای «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ» می رسد به جایی كه می فرماید: «عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ».
🔹 حالا یك دعای كوتاه چند جملهای هم هست بعد از این دعایی كه در كتاب مفاتیح می خوانیم، آن دیگر البته برای همه هست مخصوصاً برای مسئولین، ببینید با یك ناله ای امام زمان دعا می كنند: خدایا تو را به حق قدرتت به فقرا برس! این یك دعای اقتصادی است برای تأمین رفع نیاز مردم که آن خیلی چیز خوبی است، الهی به حق قدرتت و به حق چه و به حق «مَنْ نَاجَاكَ»[4] خدایا به حق همه انبیا كه با تو مناجات كردند مشكل مالی مردم را حل كن! فقر را برطرف كن! این یك دعای خوبی است؛ این یك دعای چند سطری است كه بعد از آن دعای «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ» است كه آن هم همه ما مخصوصاً مسئولین ما «حفظهم الله» هم بخوانیم هم عمل بكنیم كه مشكل اقتصادی مردم حل شود، گرانی حل شود. ناله #امام_زمان این است كه خدایا به حق همه كسانی كه با تو مناجات كردند فقر مردم را حل كن! این دعای خوبی است که مهم است و لازم هم هست، اما آن دعای كلیدی كه با همه ما هست در همه شئون، این است که فرمود: «عَلَی عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ» ـ ان شاء الله ـ امیدواریم حوزه ها بر محور #زهد_و_نصیحت اداره بشود.
[1]. تحف العقول, ص489.
[2]. الاقبال (ط ـ الحدیثه)، ج1، ص504.
[3]. البلد الأمین، ص349.
[4]. المصباح(کفعمی)، ص306.
📚 درس خارج فقه قبض ـ جلسه 9
تاریخ: ۹۲/۱۱/۹
🔻 #خاطره_تبلیغ
💧 تأثیر سعه صدر
🔰 روزی با شهید محمدرضا کامیاب، پیاده به طرف منزلشان که در خیابان گاز بود، می رفتیم.
چند نفر از بچه های نوجوان (که گویا از سوی افراد دیگری تحریک شده بودند)، اطراف ایشان را گرفتند و علیه روحانیت شعارهای #زشتی دادند.
من به ایشان گفتم: «اجازه دهید با آن ها برخورد کنم؛» ولی «شهید کامیاب» خیلی آرام و بامتانت گفتند: «کاری با آن ها نداشته باشید. خودشان می روند.»
👈 آن ها همچنان شعار می دادند تا اینکه خسته شدند و رفتند. تقریباً سه یا چهار روز بعد که داشتیم از همان مسیر می آمدیم، همان بچه های نوجوان نزد شهید کامیاب آمدند و با احوالپرسی از ایشان، ابراز پشیمانی کردند.
🌹شهید کامیاب همانجا خم شدند، آن ها را در آغوش گرفتند، بوسیدند و به من گفتند: «اگر آن روز عصبانی می شدید و با آن ها رفتار بدی می کردید، امروز نمی آمدند و اینگونه رفتارشان عوض نمی شد.»
⚡️منبع: مهدی منصوریان، سیره تبلیغی شهدای روحانی، ص ۶۸.