هدایت شده از ོ شَبیهِ اَبر...
بعد عاشورا به زبانش فقط حسینم میآمد، شنیده بود در کربلا برای عباسش مادری کرده زهرا...🖤
@shabih_abr
میشع ی دعایی واسع من بکنید کع تیزهوشان قبول شم؟ مرسی :)
.
اگر به صلاحتون هست ان شاءالله که موفق میشید
یه توسلی هم به حضرت امالبنین و عمو عباس هم این روزا داشته باشید . .:)
چشم دعا میکنیم
---------
میشه لینک کانال های که رمان خوندید رو بدید یا اگه پی دی آف داره که چه بهتر منظورم با بنت الحسین بود لطفا بدید من خیلی دنبال گشتم ولی پیدا نکردم
.
بلی بلی
خـــــب😌
ناحله
https://eitaa.com/dochar_m/3422
مسیحای عشق
https://eitaa.com/dochar_m/11528
تنها میان داعش
https://eitaa.com/dochar_m/12269
و اینم رایحهے محراب
@ayeh_hayeh_jonon
----------
https://eitaa.com/moniiib/10184 جووون بگو همه ممبراتو رفیقات بیان خبببببب @Nana1995
.
منم دارم این ڪانالُ♥️🤓
˼مُنیب ⸀
میشع ی دعایی واسع من بکنید کع تیزهوشان قبول شم؟ مرسی :) . اگر به صلاحتون هست ان شاءالله که موفق میشی
@romanshohada
.
این ڪانال هم رمانهایِ خوبی داره🤝💛
البته مدیریت زمان داشته باشیداااا😐
نشه اینجوری همش بخونید درسته هرچی گفتم قشنگ بود و خودم یه درسی گرفتم
ولی مشخص کنید روزی اینقدر باید بخونم
برنامه ریزی داشته باشید واسش
˼مُنیب ⸀
- فـاطمـه امالبنیـن کیست؟؟
✨نامش فاطمه بود.
از آن دخترهایی که شمشیرزنی و نیزه داری را به خوبی می دانست و در جنگآوری، هم پای پسران قبیله بود.
اولین مربی شمشیر زنی و تیراندازی پسرش ابالفضل عباس (علیه السلام) و برادرانش هم خود او بود!
نه اینڪہ تنها او اینچنین باشد،
تمام قبیلهاش در شجاعت و دلیری زبانزد بودند؛
اما چیزی که او را متمایز میڪرد، حجب و حیای مثال زدنی و زیبایی و ملاحت خاص زنانه بود که در کنار جنگآوری، او را به یک دختر کم نظیر تبدیل کرده بود.
ڪمتر مردی جرأت خواستگاری از او را داشت و آنهایی هم که پا پیش میگذاشتند،
همگی از بزرگان و اشخاص مطرح بودند؛ اما جز جواب رد چیزی حاصلشان نمیشد.
وقتی از او میپرسیدند که چرا ازدواج نمیکنی؟
می گفت: «مردی نمیبینم، اگر مردی به خواستگاریام بیاید، ازدواج میکنم!»
معاویه از خواستگاران پر و پا قرصش بود، ولی هربار دست خالی باز میگشت.
تا اینکه یڪ شب خوابی دید.
صبح فردا، وقتی «عقیل»، برادر و فرستادهی علی بن ابیطالب (علیه السلام)، که مردی نسب شناس بود، برای خواستگاری آمد،
فاطمه لبخند معنا داری زد؛
فهمید که رویایش صادقه بوده است (:
از فرط شادمانی و رضایت، گریست و گفت:
«خدا را سپاس!
من به «مرد» راضی بودم
ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد.»
و بی درنگ، پس از موافقت پدر و مادرش، موافقت خود را اعلام کرد
و شد همسر علی بن ابیطالب (ع)، جانشین رسول خدا . .
بارزترین ویژگی اش، ادب بود.
به جا و به موقع حرف می زد.
حـــــد خودش را میدانست
و رفتارش، هرگز نشانی از خطا نداشت.
روزی که پا در خانهی امیرالمومنین(ع) گذاشت،
اولین جملهاش به فرزندان ایشان این بود:
نیامدهام جای مادرتان را بگیرم،
من ڪجا و فرزندان زهرا(س) کجا؟
من آمدهام تا ڪنیزتان باشم.
و به حق نشان داد که راست میگفت؛
همان روز اول، حسن و حسین بیمار بودند.
فاطمه، بلافاصلہ به بالین آنها رفت
و با محبت تمام، به آنها رسیدگی کرد
و چند روز اول زندگی مشترکش، به پرستاری از فرزندان زهرا (سلام الله علیها) گذشت؛
ڪاری که آن را افتخاری برای خود میدانست.
می گویند تا وقتی که فرزندان امام علی(ع) خردسال بودند، بچه دار نشد تا مبادا به خاطر مادر شدن، در حق آنها ڪوتاهی کند.
-از امام(ع) هم خواسته بود تا او را «فاطمه» خطاب نڪند تا مبادا دل بچهها از شنیدن نام مادرشان در خانه، بشکند.
وقتی عباس(علیه السلام)،
نوزاد شیرین ام البنین به دنیا آمد،
بچه های زهرا(س) را جمع کرد
آنها را نزدیڪ به هم نشاند و نوزاد یک روزهاش را در آغوش گرفت؛ بلند شد
و عباسش را دور سر فرزندان فاطمه(س) چرخاند
تا به همه بگوید که فرزندان امالبنین، بلاگردان فرزندان فاطمه(س) اند.
همیشه و همه جا به فرزندانش یادآوری میکرد که:
«مبادا حسن و حسین را برادر و همتای خود بدانید آنها تافتهی جدا بافتهاند، آسمانیاند،
نوادگان پیامبر(ص) اند.»
و همین تربیت بود ڪه نتیجهاش را در کربلا نشان داد...!
او همان مادری است که وقتی کاروان کربلا را راهی می کرد،
با وجود اینکه چهار جوان خودش همراه کاروان بودند،
به تمام کاروان اینطور سفارش میکرد:
چشم و دل مولایم امام حسین و فرمان بردار او باشید.
ام البنین، از حضرت علی صاحب چهار ستارهی نورانی به نامهای عباس، عبدالله،جعفر و عثمان
شد که همگی در کربلا به شهادت رسیدند.
اقا ی چیزی....
یه سریا میگن مگه شما مرجع تقلیدین ڪه اینا رو میگید
نه رفیق ما نه مرجع تقلیدیم نه طلبه ایم و نه.....
ولی یه خورده صبر ڪن
یڪم تامل ڪافیه
ما از خودمون حرف نمیزنیما🖐🏻
اگر حرفی باشه ڪه راجبش اطلاعات نداشته باشیم حتما پرس و جو میکنیم
دوما اگر بلد باشیم یه چیزیو بازم پرس و جو میکنیم ڪه اشتباه اطلاعات ندیم
ما اگر ڪانال زدیم همه هدفمون این بوده ڪه چیزایی ڪه میدونیمو به اشتراڪ بزاریم
حتے اگر دیدین ما یه چیزیو اشتباه گفتیم تو ناشناس بگید پس ما ناشناسو واس چی گذاشتیم؟!
بعضی دوستان واقعا میخوان همه چیزو به حاشیه بڪشن و من دلیل ڪارشونو نمیدونم واقعااآ:)!