eitaa logo
امتداد حکمت‌ و فلسفه
853 دنبال‌کننده
401 عکس
22 ویدیو
128 فایل
#اِمتدادِحِکمت‌وَفَلسَفِه، از ضرورت جریان یافتن اعتقادات تا عمل در مقیاس جامعه، بحث می‌کند. همان دغدغه‌ای که فَقیه‌ِحَکیم‌ِحاکمِ‌انقلاب از اهالی فلسفه مطالبه می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔊صوت ▫️صوت جلسات: درسگفتار «طبیعیات» در ده جلسه ▫️از کتاب: الاشارات و التنبیهات ابن سینا (نمط اول) ▫️با ارائه: حجةالاسلام حسین منسومی ▫️برگزار کننده: کارگروه فلسفه فیزیک فرهنگستان علوم اسلامی قم ▫️مخاطبین: طلاب علاقمند به مبحث طبیعیات، دانشجویان رشته فلسفه فیزیک 👇👇👇 @monir_ol_din
14010605 j1 Tabieiat Sina.MP3
39.98M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه اول: مقدمات و فصل اول 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010606 j2 Tabieiat Sina.MP3
23.35M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه دوم: فصل ۲ تا ۵ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010607 j3 Tabieiat Sina.MP3
24.03M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه سوم: فصل۶ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010608 j4 Tabieiat Sina.MP3
22.75M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه چهارم: فصل ۷ تا۱۰ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010609 j5 Tabieiat Sina.MP3
22.57M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه پنجم: فصل ۱۱ تا ۱۳ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010612 j6 Tabieiat Sina.MP3
27.79M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه ششم: فصل ۱۴ تا ۱۸ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010613 j7 Tabieiat Sina.MP3
19.71M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه هفتم: فصل ۱۹ تا ۲۲ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010613 j8 Tabieiat Sina.MP3
23.39M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه هشتم: فصل ۲۳ تا ۲۷ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010614 j9 Tabieiat Sina.MP3
27.42M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه نهم: فصل ۲۸ تا ۳۱ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
14010614 j10 Tabieiat Sina.MP3
12.03M
🔊صوت 🔹عنوان درسگفتار: طبیعیات از کتاب «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا (نمط اول) 🔹موضوع جلسه دهم: فصل ۳۲تا ۳۵ 🔹ارائه کننده: حجة الاسلام حسین منسومی @monir_ol_din
دوره طبیعیات (الاشارات و التنبیهات) بعد از برگزاری در ده جلسه، به اتمام رسید.
سلسله نشست علمی جلسه دوم.pdf
472K
🔹نشست‌علمی امتداد‌حکمت ▫جلسه دوم: با حضور اساتید شریفی و سبحانی ▫زمان:۲۳/ ۳/ ۱۴۰۱ ▫مکان: فرهنگستان علوم اسلامی قم @monir_ol_din
🔹مدرسه آزاد فرهنگستان علوم اسلامی برگزار می کند: دوره تفصیلی فلسفه نظام فاعلیت ⚡️مکان: قم.بلوارالغدیر.کوچه10.ساختمان مفید.فرهنگستان علوم اسلامی به صورت حضوری و مجازی 📅 مهلت ثبت نام: 31شهریور الی 11 مهرماه 🔸شرایط ثبت نام: حداقل مدرک: طلاب سطح 3 دانشجویان کارشناسی و رشته مرتبط با فلسفه قبولی در مصاحبه 🔸آیدی ثبت نام : مشخصات فردی-شماره موبایل و شماره شبکه مجازی- مدرک تحصیلی @Amozeshfarhangestan 🔸آیدی کسب اطلاعات بیشتر : @farhangestan_edu @monir_ol_din
❇️احوال مدینه خسیسة 🔹فارابی، در السیاسة المدنیة، در احصاء انحاء مدینه جاهلة، از مدینه خسة یاد کرده و آن را اینگونه تعریف می کند: «ج- و مدينة الخسة و الاجتماع الخسيس هو الذي به يتعاونون على التمتع باللذة من المحسوس أو باللذة من المتخيل من اللعب و الهزل أو هما جميعا، و كذلك التمتع للذة من المأكول و المشروب و المنكوح، و اختيار الألذ من هذه طلبا للذة لا طلبا لما به قوام البدن و لا ما ينفع البدن بوجه بل ما يلذ منه فقط، و كذلك من اللعب و الهزل. و هذه المدينة هي المدينة السعيدة و المغبوطة عن أهل الجاهلة لأن غرض هذه المدينة إنما يمكنهم بلوغه بعد تحصيل الضروري و بعد تحصيل اليسار، و بالنفقات الكثيرة. و أفضلهم و أسعدهم و أغبطهم من تأتته أسباب اللعب أكثر و نال الأسباب الملذة أكثر.» «مدینه خسة و اجتماع خسیس، آن اجتماعی است که باهمدیگر همکاری می کنند برای بهره برداری از لذت محسوس یا لذت متخیل. لذتی که ناشی از لعب و هزل یا هر دو باهم است. و همچنین همکاری دارند برای تمتع به لذت خوردنی و آشامیدنی و نکاح. و آنها لذیذترین از این موارد را اختیار میکنند، آن هم به طلب لذت نه به طلب اینکه قوام بدنشان به آن باشد یا نفعی به بدنشان برسد. این مدینه، همان مدینه سعادتمند و مورد غبطه اهل جاهلیت است، زیرا دستیابی به غرض این مدینه، بعد از جمع آوری ضروریات، چپاول دیگران و با هزینه های بسیار به دست می آید. و بافضیلت ترین، خوش بخت ترین، شادترین ایشان، کسی است که به اسباب لعب بیشتری و اسباب لذت بیشتری دست یابد.» 📙كتاب السياسة المدنية، ص: ۱۰۱ @monir_ol_din
❇️وارونگی در تبیین امر ملّی 🔹آقای سیدجوادطباطبائی، به مناسبت حوادثی که در کشور واقع شده، پیرامون این حوادث در کانال تلگرامی خود مطالبی را نگاشته است. به قول او، جنبش کنونی، در حقیقت «انقلاب ملی» است، زیرا به دنبال حقوق از دست رفته ملت است. 1⃣موضوع مورد تأکید او و متعلق انقلاب در کلام او، «امر ملی» است. مهمترین ویژگی امر ملی، تجلی «ایرانیت» در آن است. یعنی امر ملی، در کشوری مثل ایران، باید متجلی کننده همه ایران باشد. مقصود از همه ایران، جغرافیای آن نیست، بلکه انسانهایی هستند که ذیل ملیت ایرانی، قرار دارند. در کشوری مثل ایران که از اقوام و طوائف مختلفی تشکیل شده، اگر همه این اقوام، «ایرانیت» را به مثابه «هویت اجتماعی» خود پذیرفته باشند، «ملت ایرانی» شکل می‌گیرد. و براساس همین معیار است که برخی از کشورهای منطقه، هنوز نتوانسته اند ملت باشند ولی در ایران، این امر صورت تحقق پذیرفته است. با این وصف، زمانی امر ملی، به منصه ظهور می رسد که «همگی» ملت در وراء آن قرار بگیرد. یعنی بار آن را همه ملت بردارد نه فقط قوم و طائفه خاصی. و همه ملت، مسئله‌ای مشترک و دردی همگانی پیدا کنند. و در غیر این صورت، آن مسئله و درد به یک استان و یک قوم تقلیل پیدا می‌کند. 2⃣حال، این سؤال مطرح می شود که آیا شورشی که صورت گرفت یا به تعبیر آقای طباطبائی، "جنبش کنونی"، اساساً ملی است؟ آیا «ایران» در این جنبش به حرکت درآمده است؟ به نظر می رسد پاسخ منفی باشد. چرا که، مهمترین شاخصه حسی و ملموس امر ملی، اثر خارجی و عینی آن است که برجای می‌گذارد. بنابراینکه امر ملی، گستره ای وسیع در تمام لایه ها و ابعاد حیات یک ملت دارد، پس زمانی «حادثه ملی» واقع می‌شود که، همه لایه ها را درگیر خود‌ سازد. و درست در این زمان است که، «انقلاب ملی» واقع می شود و هیچ سازمان نظامی و انتظامی نمی تواند در برابر آن مقاومت کند. و برهمین اساس، انقلاب ۵۷ یک انقلاب کاملاً ملی بود. اما اگر، یک حادثه‌ای، بخشی از جامعه را به جنبش درآورد، توان مقاومت و ایستایی نخواهد داشت. 3⃣درست، برخلاف آقای طباطبائی، به نظر می رسد که آنچه در حال وقوع است، شورشی «بخشی» است. و چون بخشی است و نتوانسته است «اراده‌ملی» را به حرکت درآورد، توان ایستایی هم ندارد و شکست می‌خورد. اساساً اگر اراده ملی، در وراء حرکت اجتماعی قرار نگیرد، محال است انقلابی صورت بگیرد و چون محال است انقلابی اتفاق افتد، پس هیچ «شجاعت و جسارت» انقلابی هم شکل نمی‌گیرد که اساس و بنیان انقلاب، همین جسارت انقلابی است. 4⃣و آنچه که در این جنبش دیده نشد، مختصات انقلاب ملی بود: اراده ملی، رهبری ملی، جسارت انقلابی و تظاهرات (به معنای خاص کلمه). این حادثه، نتوانست در درون زندگی انسانها جای بگیرد و چون چنین بود نتوانست همه را با خود درگیر کند و به عمق احساسات و عواطف آنها گره بخورد و تظاهرات میلیونی رقم بزند. و از این روی است که، میتوان گفت: در این حادثه، امر ملی، محسوس و ملموس نبود. که اگر چنین بود، قطعاً انقلاب ملی واقع می‌شد. و در خاتمه: امثال او، درنیافته‌اند که ملیت ایرانی، در بستر تاریخی با هویت اسلامی گره خورده است و این هویت ترکیبی ایرانی- اسلامی، هرگز بستر شورش‌های لیبرالی قرار نمی‌گیرد. پس، بهتر آن است که آقای طباطبائی، انقلاب ملی مورد نظر خود را در فرانسه پیگیری نماید تا در ایران. @monir_ol_din
❇️روزگار نویسنده متوسط 🔹آقای سیدجواد طباطبائی در این متن پیرامون امامت نزد تشیع چنین نوشته است: «شیعیان اعتقاد داشتند که خداوند به «لطف» به پیامبر دستور داده است که امامی را به عنوان جانشین نصب کند.» 🔹گویا، این نویسنده متوسط، به قاعده کلامی معروفی نظر دارد که خواجه نصیرالدین طوسی در تجریدالاعتقاد آورده است: «وجوده لطف و تصرفه آخر و عدمه منا» واضح است که مقصود خواجه طوسی، اصل وجود و خلقت امام توسط خداوند متعال است که لطف محسوب می‌گردد. 🔹این تلقی از آن قاعده، حکایت از نهایت بضاعت علمی کسی دارد که پروپاگاندای سرمایه داری ایرانی، سعی دارد او را در قامت فیلسوف سیاست عرضه کند، در حالیکه عاجز از فهم ابتدایی برخی متون و قواعد است. و این روزها، مشغول نگارش در تمجید از «شورش مجازی» علیه انقلاب اسلامی است، که در یادداشتی به قصور فهم او در درک معنای «امر ملی» هم اشاره کردم. @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰نشست تخصصی تحلیل نظریه پردازانه وقایع اخیر ایران - ۱۲ مهر ماه ۱۴۰۱ - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 🔴شبکه یک سیما ۱۵ مهر ماه ۱۴۰۱ ✅دکتر موسی نجفی ؛ نقد به دکتر جواد طباطبایی نظریه پرداز اندیشه ایرانشهری و نویسنده کتاب زوال اندیشه سیاسی در ایران که اخیرا گفته است یک انقلاب ملی در مقابل بنیادگرایی مذهبی شکل گرفته است http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi
🔹جناب آقای دکتر موسی نجفی نیز نوشته طباطبائی درباره شورش‌های خیابانی و تلقی اینکه، یک انقلاب ملی در جریان است را نقد می‌کند.
📢 وقتی بزرگان علوم انسانی غربی و سیاست‌مداران غرب - که تابعِ اندیشکده‌ها موضع می‌گیرند - و همچنین عده‌ای از روشن‌فکران سکولار ایرانی، تحلیل‌های ضعیف و غیرواقعی درباره انقلاب اسلامی و حوادث اخیر ارائه می‌دهند و شکست می‌خورند، معنایش این است که دستگاه محاسباتی دشمن ازجمله علومِ شناختی آن‌ها شکست‌ خورده است و این عامل خوشحالی است. 🔵 آیت‌الله میرباقری: این‌که چند سلبریتی و ورزشکار، در حوادث اخیر "خطای محاسباتی" انجام دهند برای ما اهمیتی ندارد؛ ولی وقتی بزرگان علوم انسانی غربی و سیاست‌مداران غرب - که تابعِ جمع‌بندی اندیشکده‌ها موضع می‌گیرند - و همچنین عده‌ای از روشن‌فکران سکولار ایرانی، تحلیل‌های ضعیف و غیرواقعی درباره انقلاب اسلامی و حوادث اخیر ارائه می‌دهند و شکست می‌خورند، معنایش این است که دستگاه محاسباتی دشمن ازجمله علومِ شناختی آن‌ها شکست‌ خورده است و این عامل خوشحالی است و باید از آن استقبال کرد. این اتفاق بدان معناست که انقلاب اسلامی کُلّ دستگاه محاسباتی دشمن را به‌ هم‌ ریخته و دیگر نمی‌توانند حرکت عظیم انقلاب اسلامی را به‌صورت واقعی "تحلیل، پیش‌بینی و کنترل" کنند. ☑️ @mirbaqeri_ir
❇️نشست علمی «چالش های فرارو» 1⃣ارائه اول: حجة الاسلام سیدحمید رفیعی طبباطبائی (مدیر میز نظریه تربیت فرهنگستان علوم اسلامی) موضوع ارائه: چالش تربیتی «مدرسه» 2⃣ارائه دوم: حجة الاسلام حسین مهدیزاده (مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی) موضوع ارائه: جنگ «تصاویر آینده» در آشوبهای پسا88 🔹دبیر علمی: دکتر حمید ابدی (مدیر دفتر مطالعات پیشرفت) 📆زمان: پنج شنبه، ۲۸/ ۷/ ۱۴۰۱- ساعت ۱۰ تا ۱۲ مکان: بلوار الغدیر، کوچه ۱۰، فرهنگستان علوم اسلامی قوم، سالن جلسات لینک مجازی جلسه: https://gharar.ir/r/057ba157 @monir_ol_din
🔰 موسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) برگزار می کند: 📕 اندیشه سیاسی (ره) 🎙با ارئه: حجت الاسلام محمد متقیان تبریزی (عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی) 🗓 چهارشنبه ها، ساعت 10 تا 11 ▫️شروع دوره: از هفته اول آبان 1401 🔹 دوره به صورت و ☑️ با ارئه گواهی معتبر شرکت در دوره 📝 ثبت نام از طریق ارتباط با: @vosoughzadeh 💠 مؤسسۀ آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) 🆔 @irsichannel ➖➖➖➖➖➖ @monir_ol_din
14010728چالشهای فرارو.MP3
45.62M
❇️نشست علمی «چالش‌های فرارو» 1⃣ارائه اول: حجة الاسلام سیدحمید رفیعی طباطبائی (مدیر میز نظریه تربیت فرهنگستان علوم اسلامی) موضوع ارائه: چالش تربیتی «مدرسه» 2⃣ارائه دوم: حجة الاسلام حسین مهدیزاده (مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی) موضوع ارائه: جنگ «تصاویر آینده» در آشوبهای پسا88 🔹دبیر علمی: دکتر حمید ابدی (مدیر دفتر مطالعات پیشرفت) ▫️زمان: پنج شنبه، ۲۸/ ۷/ ۱۴۰۱- ساعت ۱۰ تا ۱۲ مکان: فرهنگستان علوم اسلامی قم @monir_ol_din
❇️در ورای خشونت موجود، علوم انسانی مدرن ایستاده است. 🔹آنچه که امروز، جامعه ما از اعتراض و از خشونت درون آن، از سخافت اعتراض که در رفتارها و گفتارهای جنسی جلوه کرده، می‌بیند و از آن متعجب می‌شود، محصول «بستر تربیتی» خاصی است که این جوانان در درون آن قد کشیده‌اند و هویت خود را با آن ساخته‌اند. شاید به ذهن برسد که مقصود از بستر تربیتی اشاره به ساختارهای آموزشی است که قطعاً آنها دخیلند، لیکن عطف توجه میدهم به سویی که کمتر بدان پرداخته می‌شود. 🔹عامل مخرب شخصیت جوان مسلمان ایرانی، آن نظام فکری و دستگاه تحلیلی است که، انقلاب بر تاریخ نشسته مردم ایران در سال ۵۷ را «اضمحلال» معنا کرده و در تمام این سالها، توفیقات ایشان را تمسخر و زمین خوردنهایشان را به «شکست» ترجمه نموده است. آن دستگاه فکری که، معروف را منکر و منکر را معروف تفسیر کرد. ارزشها را بدل به ضد ارزش نمود. و متأسفانه در نظام آموزشی کشور، جای گرفته و عنان تعلیم و تربیت را در اختیار گرفت. 🔹آنانی که امروز باید پاسخگوی این خشونتها باشند، جامعه‌شناسانی هستند که، صدای «فروپاشی» بلند کرده و مکرر از «افسردگی» جوان ایرانی گفتند. اگر، به اسلام علاقمند نبودند، حتی پیروزی ایران را هم نمی‌خواستند، تا به «ناسیونالیسم» متهم نشوند. و اساساً «هویت» شکل گرفته در درون ایران اسلامی برایشان مهم نبوده و به دنبال هضم در «جامعه جهانی» بودند. و چون ایران «مستقل» ماند، با انواع تحلیلهای صدمن یه غاز، به جنگ با «شخصیت ایران» رفتند و بهمنی از یأس و ناامیدی بر سر و ذهن جوان ایرانی آوار کرده و نتیجه را در کف خیابان برداشت کردند. 🔹کسانی که داعیه «ایرانشهری» داشتند، کور بودند از دیدن آنکه، ایرانِ بعد از انقلاب ۵۷، یک وجب از خاکش کم نشد و ایران، همچنان «ایران» ماند. از ایرانی تخیلی، مانده در درون کتابها سخن راندند و ایرانِ پایدار بر صحنه جهانی را ندیدند. ندیدند که، همه این آشوبها حکایت از آن دارد که؛ ایران، «موضوع جهانی» است نه فقط ملی یا منطقه‌ای. و جهان، ناچار است به «ایران» بیاندیشد. 🔹خشونت و رذالت موجود در اعتراض امروز جوان ایرانی را باید در تربیت و هویت شکل گرفته آن، پیگیری نمود. و در این «تشکّل شخصیت» نیز نباید نقش علوم انسانی مدرن را دست کم گرفت. همین فیلسوف قدکوتاه ایرانشهری که از «انقلاب حقوق از دست رفته» سخن می‌گوید، باید پاسخگوی اعتراضِ دونِ جنسیتی در محیط دانشگاهی باشد. اگر او بفهمد که از چه چیز حمایت کرده و برای چه اعتراضی فلسفه میبافد، باید از خود سلب حیات نماید. آنچه این تئوریسین خشونت و شهوت، در یادداشتهای خود نوشت، در کف دانشگاه با انگشت... نشان داده شد. و این، تمام بضاعت ایرانشهری سیدجواد طباطبائی است. با ایرانِ خمینی کبیر درافتاد و نتوانست استقلال شخصیت برای جوان ایرانی بسازد و او را در اغتشاش هویت دنیای مدرن رها نمود. پرواضح است که او دیگر «تمام» شده است، و سخن از طباطبائی، سخن از اضمحلال اندیشه است. @monir_ol_din
✳️ استبداد جامعه‌شناسی مدرن 🔹چندی پیش آقای آرش حیدری به عنوان جامعه‌شناس، مصاحبه‌ای با روزنامه هم میهن انجام داده و بخشی از آن مصاحبه، در قالب یک فایل تصویری، پخش گسترده‌ای پیدا کرد. مصاحبه ایشان، با این روزنامه را میتوانید در این لینک مطالعه نمایید. بعد از مطالعه متن مصاحبه، آن را مملو از «تشتت» یافتم، که به نظرم رسید حتی گوینده خود نیز در درون انبان کلمات خویش، رها شده و ملتفت به گستره تناقضاتی که می‌گوید نیست. در این یادداشت، به بخشی از آن تناقضات اشاره می‌کنم: 1⃣به نظر ایشان، مسئله اصلی جریان اخیر «زندگی» است و ایشان نام این جریان را «جریان ضد محتسب» می‌گذارند که آشکارا در برابر محتسب گری سخن گفته می‌شود. مسئله‌ای که از مشروطه به این طرف، بارها فریاد زده شد. اینکه، مسئله اصلی معترضین، «زندگی» باشد بسیار امید آفرین و آینده‌ساز است. و جامعه در بستر توجه به زندگی است که میتواند ضعف‌ها و کاستی‌های خود را جبران نماید. لیکن، تمام سخن درباره «معنای زندگی» است. چیزی که حتی خود آقای حیدری نیز نتوانست از آن کناره بکشد و متعرض آن نگردد. او در ادامه،از «بدن‌مندی زندگی» می‌گوید: «زندگی غیربدن‌مند اساساً اسمش زندگی نیست» و بدن را نیز اینگونه معنا میکند: «مسئله بر سر بدن متحرک طبیعی است نه بدن تحریک کننده». بدن متحرک طبیعی در کلام او یک بار - با استشهاد به کلام اسپینوزا- در برابر «ذهن» قرار می‌گیرد و سپس در دوگانه «جسم و روح» ظاهر می‌شود. به نظر میرسد، اولین معارضت با زندگی در همین دیدگاه ایشان نهفته است؛ دوگانه‌سازی میان جسم و روح، و اصالت بخشیدن به بعد جسمانی و بدنی، و نفی بعد روحانی. چنین انکارهای افراطی، ریشه در ندیدن تمام واقعیت انسانی دارد. اگر، تمام اوصاف زندگی انسان _به تعبیر ایشان- مانند اندیشیدن، خوردن، خوابیدن، مقاومت کردن، صفت «بدن» است، پس چرا این اوصاف در انسان مرده نیست؟ در حالیکه، مرده هم دارای بدنی مشابه با بدن زنده است؟ چه تفاوتی میان مرده و زنده وجود دارد که، او نمی‌اندیشد اما انسان زنده می‌اندیشد؟ آیا عاقلی وجود دارد که آن اوصاف پیش گفته را از «بدن مرده» توقع داشته باشد؟ و اگر چنین نیست، پس چه عنصری در «بدن زنده» وجود دارد که، می‌تواند حامل آن اوصاف باشد؟ قطعاً عاملی است غیر از بدن. او با این شیوه تبیین مسئله زندگی، خود به یک «شکاف» دیگری دامن زده و نادانسته، از بستر «نفی» به «خشونت» گراییده است؛ شکاف میان روح و جسم. این شکاف، برآمده از متن اندیشه غربی، با نفی روحانیت انسان و اصالت بخشیدن به جسمانیت او، به مبارزه خشن با روح پرداخت. آیا، راه اصلاح جامعه از دوگانه‌سازی غلطِ فلسفی و نفی دیگری حقیقی (روح) و خشونت با آن، عبور می‌کند؟ یا اینکه، همانگونه که باید صدای «بدن» را شنید، باید صدای «جان» را هم شنید؟ جان (روح)، همان مشخصه متمایز کننده بدن مرده از بدن زنده است. برخلاف فکر مدرن، در اندیشه اسلامی، از چنین دوگانه‌ای خبر نیست. بلکه اساساً در نگرش اسلامی، بدن امتداد روح و جان انسان است، نه ضد آن. و انسان، ترکیبی حقیقی است از بدن و جان. و اسلام برخلاف مدرنیته، تضاد نمی‌آفریند، بلکه از درون ترکیب، تعالی می‌رویاند. او به خوبی مسئله زندگی را بر دست گرفت، اما با طرح آن بر بنیان دوگانه جسم و روح، و نفی خشونت‌وار جان انسان در برابر بدن، بر حجم خشونت دمید. و این، همان سخنی است که پیشتر نوشته بودم: در ورای خشونت موجود، علوم انسانی مدرن ایستاده است. 2⃣ برخلاف منحط اندیشان علوم انسانی مدرن که بلندگوی «فروپاشی» برداشته‌اند، به خوبی از «پویایی جامعه» از سال ۹۶ به بعد و «حق زندگی» انسانی سخن می‌گوید. در همین مقام، پرسشهایی قابل طرح است: مقصود از «حق زندگی» چیست؟ بنا بر اینکه، زندگی را به بدن، تفسیر کرد، پس مقصود از حق زندگی، «حق بدن» است. و از آنجا که، بدن، مشترک میان زنده و مرده است، پس مقصود از حق زندگی، «حق زنده بودن بدن» است. یعنی تمام آن چیزی را که، یک مرده ندارد، می خواهد داشته باشد. آیا این است تمام ادعای یک جامعه پویا؟ با این تفسیری که از حق زندگی روا داشته شد، جامعه در مرز زوال و نابودی قرار نمی‌گیرد؟ او با تقلیل معنای زندگی، انسانها را در مرز میان مردن و زنده بودن، تعریف کرده است و چگونه می‌توان از چنین انسان و جامعه ای، انتظار پویایی داشت؟ ادامه در فرسته بعدی 👇👇👇