#حاشیه_بر_کلام_استاد
با دقت در کلام استاد می توان به چند نکته تفطن یافت؛
1- پرسشهایی که ناظر بر "واقعیت" می توان طرح کرد، چند دسته می باشند: الف- پرسشهایی که از "اصل هستی و چراییهای آن" می پرسند؛ آیا واقعیتی هست؟ ب- پرسشهایی که از "چیستی" می پرسند؛ واقعیت چیست؟ این دو دسته پرسش، قابل تأملند و نیازمند به پاسخ. و فلسفه اسلامی برای پاسخ تفصیلی به آنها سامان یافته است.
2- شکل گیری فلسفه اسلامی (سینوی، اشراقی و صدرایی) پیرامون آن دو پرسش، مانع از آن نیست که پرسش دیگری نیز طرح گردد و آن پرسش از "چگونگی" است؛ آیا متن واقعیت دارای "چگونگی" است؟ دامنه "چگونگی" تا کجاست، آیا تمام مراتب واقعیت را شامل می شود؟ قواعد و قوانین چگونگی واقعیت چیست؟ و اینگونه است که، #فلسفه_چگونگی_اسلامی بنیان گذاشته می شود و استاد علامه حسینی در مقام پاسخ به آن پرسشها برمی آیند.
3- حال سؤال این است که، آیا این سه دسته پرسش، هیچ ارتباطی با هم ندارند؟ به نظر می رسد، وجود ربط میان آنها غیرقابل انکار است، فلذا باید سعی نمود نسبت میان آنها را به دست آورد. دستیابی به نسبت میان سه پرسش (هستی و چرایی، چیستی، چگونگی) ما را به نسبت میان فلسفه اسلامی و فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی منتقل می سازد.
4- همینجاست که، استاد حسینی چنین پاسخ می دهند که؛ #فلسفهچگونگیتکاملفلسفهوجوداست. این نظریه یکی از مهمترین #گزارههایفلسفی است که می تواند #تاریختکاملیفلسفهاسلامی را به گونه ای دیگر بنگارد. تفصیل این ماجرای فلسفی در زمانی دیگر ان شاءالله.
@monir_ol_din