eitaa logo
♡منجی♡
114 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1 فایل
تبلیغ نداریم😎 تحقیق واخبار مربوط به ظهور منجی❤️ حوادث و علائم ظهور منجی طبق روایات ائمه🌹 اتفاقات مربوط به منطقه 🧐 ارتباط با ادمین @ejaz14
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام . بیست و پنجم شوال سال ۱۴۸هجری قمری مطابق با بیست و ششم آذر سال ۱۴۴هجری شمسی شیخ الأئمه امام جعفر صادق علیه السلام توسط منصور دوانقی خبیث با انگوری زهرآلود مسموم گشته و در ۶۵سالگی شهید گشتند. درسخت ترین و حساسترین دوران شیعه بوده اند. عصر امامتشان درظلم وفساد و اواخر بنی امیه وابتدای حکومت ملعون بود. حضرت در دوران حکومت غاصبانه هشام بن عبدالملک، وليد بن يزيد وپسرانش ومروان حمار از بنى اميه و ومنصور دوانيقى از علیهم لعائن الله بودند. قیام حضرت زید علیه السلام واولاد امام حسن علیهم السلام وشهادت آنان وظلم وجنایات برسادات وشیعیان نیزدر این زمان واقع شده است. مناقب ج۴ص۲۸۰ بااین حال بسیاری از روایات شیعه از علیه السلام صادرشد وشیعه را بانام مبارک ایشان نامیدند. یکی ازخانه هایی که از علیهم السلام توسط وستمگران به آتش کشیده شده خانه مقدس امام صادق علیه السلام است. دستورداد به حاکم مدینه، تاخانه امام صادق عليه السلام را بسوزانند. نیز به منزل حضرت حمله کرد وخانه را به آتش افكند. امام صادق عليه السلام به درون آتش رفتند و فرمود "أناابن أعْراقِ الثَّری أناابن إبراهیمَ خلیلِ الله" من پسر ریشه های در خاکم، من فرزند ابراهيم خليل الله هستم. كافى ج۱ص۴۳۷ روزبعد يكى ازشيعيان به محضر حضرت رسید وایشان را گریان دید. عرض کرد: چرا ناراحت هستید؟ امام فرمودند: دیروز وقتى آتش در زبانه كشيد. بااينكه من درخانه بودم، اماديدم وبچه ها شيون کنان، ازين سو به آن سو میروند. بياد پریشانی اهلبيت جدم سیدالشهداء افتادم كه دشمن به خيمه هاى آنها آورد، درحالى كه فرياد میزدند خانه ظالمان رابسوزانيد... شبی به وزیرش ربیع دستورداد که امام صادق را بیاورد. نیز حضرت را درنیمه شب باسر وپای برهنه وبدون عبا و با جسارتهای زیاد به دربار او آورد. منصور باوقاحت وبی ادبی گفت: اباجعفر تو شرم نمیکنی که خواهان خلافت هستی وفتنه وآشوب بپامیکنی؟ خدا مرابکشد اگرتو رانکشم... امام فرمودند: آنکس که چنین خبری بتو داده دروغگوست... شمشیرکشید تاامام رابکشد. ناگاه پیامبر رادر برابرخود باشمشیر برهنه دید که فرمودند قدم ازقدم برداری تورا خواهم کشت. این اتفاق تاسه بار تکرارشد ومنصور ازترس منصرف کشتن امام شد. اعلام الوری ص۵۲۶ @monji265
🔶 اول صفر ورود اسرای علیهم السلام به 🔶 🔸  وارد کردن سر مطهّر علیه السلام به شام این روز را به خاطر ورود سر مطهّر امام حسین علیه السلام به شام قرار دادند. 📚 توضیح المقاصد ص۵ 🔸 ورود علیهم السلام به شام با رسیدن خبر نزدیک شدن علیهم السلام به ، دستوراتی صادر کرد : ۱. جواهر نشان و تختی مرصَّع به سنگهای قیمتی آماده کنند. ۲. بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبایی نمایند. ۳. تمام اهل شهر بپوشند و خود را بیارایند. ٤. همگی در معابر رفت و آمد نموده، به یکدیگر بگویند. ۵. پس از آمادگی کامل با و به استقبال بروند. ۶. جارچیان در شهر جار بزنند : سرهای بریده و زنان و اطفالِ کسانی بر شهر وارد می شوند که به قصد بر اندازی حکومت عازم بوده اند، ولی عامل یعنی آنها را کشته است. هر کس خلیفه را دوست دارد امروز نماید. 📚 معالی السبطین ج۲ ص۱٤۰ شامیانِ پست نیز کوتاهی نکرده بر فراز بام ها بیرق های رنگارنگ بر افراشتند و در هر گذری بساط پهن کردند. نغمه و بلند بود، و مردم دسته دسته به سوی دروازه در دمشق می رفتند و عدّه ای از شهر خارج شده بودند. این در حالی بود که اهل بیت مصیبت زده و داغدار صلّی الله علیه و آله را ـ که امین پاسبان حریم محترمشان بود ـ همراه با نیزه داران به دست و بی رحم وارد کردند. آن نابخردانِ پست همینکه جمع نورانی اُسرا را دیدند زبان به و گشودند. در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه کردند قلم را یارای نوشتنش نیست. 📚 الوقایع و الحوادث ج۵ ص۳۰ 🔸 شروع پس از بی نتیجه ماندن نامه ها و موعظه های امیر المؤمنین علیه السلام به در ماه محرّم، در روز چهارشنبه اوّل صفر سال ۳۸هجری لشکر علیه السلام در مقابل لشکر شام صف کشیدند ؛ لشکر حضرت ۹۰هزار نفر و لشکر معاویه ۸۵هزار نفر بودند. 📚توضیح المقاصد ص۵  ؛  تتمة المنتهی ص۲۳ لشکر کفر، را بر لشکر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بستند، ولی پس از گرفتن و باز نمودن آب توسط علیه السلام لشکر حضرت مانع از رسیدن آب به لشکر معاویه نشدند. 📚 بحار الأنوار ج٤٤ ص۲۶۶ حضرت پس از تعدادی از اصحابشان یکباره با ده هزار نفر از طائفه به لشکر معاویه حمله کردند و صفوف آنان را بر هم ریختند و تا قبّه معاویه رسیدند و فرمودند : ای معاویه، برای چه مردم را به کشتن می دهی ؟ بیا با من مبارزه کن تا هر کدام از ما کشته شود از دیگری باشد ! به معاویه گفت : علی با تو به انصاف سخن گفت. معاویه گفت : امّا تو در این مشورت انصاف ندادی، چه اینکه هر کس به مصاف او بیرون رود به سلامت باز نگردد ! از اینجا بود که معاویه را به اجبار به جنگ حضرت فرستاد. حضرت همینکه او را شناخت را بلند کرد تا او را به درک بفرستند، ولی عمرو عاص حیله کرد و خود را مکشوف ساخت. آن حضرت رو از آن بی حیا بر گردانید و آن خبیث فرار کرد. سر انجام با حیله چند برگ از بر سر نیزه کردند، و ماجرای پیش آمد. 📚 بحار الأنوار ج۳۲ ص۵۱۲ اللهم_عجل_لولیک_الفرج @monji265