♡منجی♡
💢 وجوب فقهی شناخت نشانه های حتمی ظهور #بخش_دوم 🔹در مباحث مهدویت، باید به نکته مهمی توجه کرد و آن ای
💢ایران در عصر ظهور
#بخش_چهارم
🔹یطلبونه الحق فلا یعطونه: مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان؟
و اما مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان چیست؟ حق، معانی و مصادیق متعددی دارد(۱). ازجمله: حق از سنخ حقوق اعتقادی و مذهبی اعم از قیام و تشکیل حکومت و یا هر حقی از حقوق تضیع شده ایرانیان توسط دشمنان غربی و یهود می تواند باشد.
🔹البته اصولا از حق به قیام و انقلاب تعبیر نمیشود بلکه از "خروج و رایۀ" به قیام و انقلاب تعبیر شده است و در واقع عبارت قبلی "کأَنّي بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ" یعنی خروج، قیام و انقلاب بر علیه حکومت ظلم و جور (۲)
🔹از اینرو به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سُيوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم) به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده خویش توسط دشمن، مراد است.
ضمن اینکه بعد از مرحله "سیوف علی العواتق" دشمن مجبور به اعطای حق میشوند اما ایرانی ها قبول نمیکنند (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَه) و همین قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است. زیرا چگونه ممکن است اگر حق به معنای مذهب و از سنخ دین و حق اعتقادی باشد، وقتی دشمن به ایرانی ها می دهند اما از پذیرش آن سرباز بزنند
🔹بنابراین عدم پذیرش حق از طرف ایرانی ها -با اینکه در دو مرحله بر اخذ آن اصرار داشتند-، قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است که دشمن از اعطای آن ممانعت می کند.
🔹مرحله "مطالبه حق"، یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله تلاش برای احقاق حق ایرانیان.
به قرینه جمله بعدی یعنی عبارت "سیوفهم علی عواتقهم"، دانسته میشود که دو مرحله قبلی طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان بوده است (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم) زیرا به قرینه "فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ"، بیانگر این است که ایرانیان درمی یابند که روش دو مرحله قبلی، جوابگو نیست و بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مرحله بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی در مواجهه با دشمن برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد.
🔹کلمه "ثم" در زبان عربی برای تراخی استعمال میشود (۳) و نشانگر این است که طلب حق و مذاکره برای بار دوم بعد از فاصله نسبتا طولانی از مرحله اول رخ میدهد اما در هر دو مرحله، دشمنان حق ایرانیان را به رسمیت نخواهند شناخت.
🔹مرحله "سیوفهم علی عواتقهم": آماده جنگ نظامی با دشمن
ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک میکنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِك)، اینبار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم)؛ لازم به ذکر است عبارت "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال درگیری نظامی محدود با دشمن نیز وجود دارد. بعد از این مرحله، دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانی ها خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) و حاکی از این است که هرچند ممکن است تهدید متقابل و درگیری های پراکنده بین ایران و دشمنان اش و حمله به منافع یکدیگر، رخ دهد اما ضربه نهایی را ایرانی ها بر دشمن وارد خواهند کرد که آنان مجبور به پذیرش حق خواهند شد.
🔹اما سوال مهم این است که اگر عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" یا مرحله "فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ"؟
#ادامه_دارد
پی نوشت ها:
۱. حق در لغت معانی مختلفی دارد از جمله: نقیض باطل، امر ثابت، حکم مطابق واقع، امر واجب، ملک و مال، عدل و داد، حظ و نصیب (ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 49-51.).
۲. پورسیدآقایی، چالش های روایی تشکیل حکومت در عصر غیبت، فصلنامه مشرق موعود، ش 49، ص 390. قبانچی، موجز دائرۀ معارف الغیبۀ، ص 73.
۳.ثَمَّ: للتشريك في الحكم و الترتيب، و التراخي (ابن هشام، مغنی اللبیب، ج 1، ص
@monji265
💢 سوریه در عصر ظهور
#بخش_چهارم
🔹در روایتی از امام علی، مراحل و حوادث سوریه قبل از ظهور و خروج سفیانی چنین نقل شده است:
إِذَا اخْتَلَفَ الرُّمْحَانِ بِالشَّامِ لَمْ تَنْجَلِ إِلَّا عَنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ قِيلَ وَ مَا هِيَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ رَجْفَةٌ تَكُونُ بِالشَّامِ يَهْلِكُ فِيهَا أَكْثَرُ مِنْ مِائَةِ أَلْفٍ يَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِينِ الشُّهْبِ الْمَحْذُوفَةِ وَ الرَّايَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ ... فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْيَةٍ مِنْ دِمَشْقَ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ خَرَجَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ حَتَّى يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ الْمَهْدِي.[6]
🔳چون دو لشکر در منطقه شام و سوریه، درگیر جنگ شوند، یکی از آیات بزرگ الهی ظاهر میشود و آن رجفۀ در منطقه شام وسوریه است که بیش از صد هزار نفر، هلاک میشوند که برای مومنان رحمت و برای کافران عذاب است، بعد در انتظار ورود نیروهای نظامی پرچم های زرد رنگ از غرب سوریه (لبنان) و ادوات و ماشین های جنگی مجهز به پرتاب سلاح، باشید که به سرزمین شام و سوریه وارد خواهند شد ... سپس در انتظار زلزله و خسف منطقه حرستا دمشق در سوریه باشید و بعد از آن منتظر خروج سفیانی، پسر هند جگرخوار، باشید که از وادی یابس (مرز بین اردن و سوریه در استان درعا) خروج میکند تا بر دمشق دست یابد و بعد از آن منتظر قیام امام عصر باشید.
🔳بنابراین، ترتیب "حوادث قبل از ظهور و پیش از خروج سفیانی"، از کتاب الغیبۀ نعمانی به نقل از امام علی و امام باقر، چنین خواهد بود:
1⃣اختلاف و جنگ بین دو پرچم و دو تفکر در منطقه شام و سوریه (اختلف الرمحان بالشام)
2⃣صوت با پیروزی در پایتخت منطقه شام، دمشق (یجیئکم صوت من ناحیۀ دمشق بالفتح) و رجفۀ با رحمت برای مومنین و عذاب برای کافرین در سوریه (رجفۀ تکون بالشام یهلک فیها اکثر من مائۀ الف، یجعلها الله رحمۀ للمومنین و عذابا للکافرین)
3⃣ورود ادوات نظامی پیشرفته به سوریه (اصحاب البراذین الشهب المحذوفۀ)
4⃣ورود پرچم های زرد رنگ از غرب سوریه به این کشور (الرایات الصفر تقبل من المغرب حتی تحل بالشام)
5⃣خسف و زلزله دمشق در محور جابیه- حرستا (تخسف قریۀ من قری الشام تسمی الجابیۀ)
6⃣بخشی های از مسجد اموی دمشق، فرو می ریزد (تسقط طائفۀ من مسجد دمشق الایمن)
7⃣ادعای انفصال کردها از حاکمیت منطقه شام و سوریه (مارقۀ تمرق من ناحیۀ الترک)
8⃣حمله ترک ها به مناطق کردنشین سوریه (سیقبل اخوان الترک حتی ینزلوا الجزیرۀ)
9⃣بعد از این حوادث، منطقه شام و سوریه، واقعا تخریب می شود (اول ارض تخرب، ارض الشام)
🔟غربی ها هرچند در این بین، خود از اختلاف و اضطراب و چه بسا جنگ جهانی، رنج می برند (هرج الروم)
غربی ها در دفاع از یهودیان، وارد رمله، میناء اشدود در فلسطین، می شوند (و ستقبل مارقۀ الروم حتی ینزلوا الرملۀ)
✅بنابراین، اگر حوادث منطقه شام و فعلی سوریه در زمان معاصر، به "ترتیب" ذکر شده در حدیث فوق و به فاصله "زمانی معین"، رخ دهد، به این معنا خواهد بود که وارد "تحولات عصر ظهور" در سوریه، شده ایم. انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا.
#ادامه_دارد
@monji265
✡️ #روایت_یک_انحراف | میلاد موعود
#بخش_چهارم
📃 برشی از کتاب درسنامه دشمن شدید اثر استاد مهدی طائب (دفتر اول)، صفحه ۱۲۷ تا ۱۲۹:
🔸 دوران رنج بنیاسرائیل ۴۰۰ سال به طول انجامید منجمان فرعون را خبر کردند که موعود بنیاسرائیل به زودی متولد خواهد شد فرعون دستور داد پسرانی که در بنیاسرائیل متولد میشوند بکشند.
🔻 قابلههایی مامور شناسایی زنان حامله اسرائیلی شدند و برنامه کشتن پسران اسرائیلی مدتهای مدید اجرا میشد تا جایی که بزرگان قبطی نزد فرعون رفتند و گفتند با ادامه این کار کسی نخواهد ماند که بردگی ما را کند، پس فرعون دستور داد عمل کشتار پسران بنیاسرائیلی یک سال در میان صورت گیرد.
🔻 جالب اینکه هارون برادر موسی، در سالی به دنیا آمد که پسران کشته نمیشدند و موسی در سالی که فرمان قتل پسران اجرا میشد!
🔸 مادر موسی نیز زیر نظر قابله بود. او نمیدانست که چه جنین ارزشمندی را حمل میکنند. موسی به دنیا آمد اما از آنجا که همه ابزارهای عالم به دست خداست محبت وی در دل قابله افتاد و ولادت او را گزارش نکرد و این گونه موسی نجات یافت.
🔹مبارزه آغاز گردید و نخستین ماموریت موسی (ع) دعوت فرعون و فرعونیان به اسلام بود. ... ماموریت دوم موسی نجات بنیاسرائیل از ظلم فرعون بود این ماموریت بسیار دشوارتر از ماموریت اول در دعوت فرعونیان به سوی خدا بود؛ زیرا باید با بنیاسرائیل تشکیل حکومت میداد و مراقب ایمان آنان میبود و با آنان قدس را فتح میکرد؛ درحالی که بنیاسرائیل در حکومت فرعون مردمانی مستضعف بودند که هیچ کاری نمیدانستند.
🔻 بنیاسرائیل نخست باید سازمان مییافتند و در کنار هم زندگی میکردند. آنان تا آن دوره گروههای پراکنده، شکست خورده، وابسته، طفیلی، آلوده و ترسان بودند، نه خانهای از خود داشتند و نه اجتماع و تمرکزی، نه برنامه سازنده معنوی و نه شهامت و شجاعت لازم برای یک انقلاب کوبنده.
🔸 بنابراین موسی و هارون ماموریت یافتند برای بازسازی اجتماع بنیاسرائیل به ویژه از نظر روحی برنامهای در چند ماده اجرا کنند.
🖌 وأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ وَأَخِيهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ «یونس - ۸۷» به موسی و برادرش وحی کردیم که برای قوم خود در مصر خانههای مهیا کنید و خانههای خود را عبادتگاه سازید و نماز گذارید و مومنان را بشارت ده.
📌 خداوند در این آیه توجه بنیاسرائیل را به فرصت جدیدی که برای آنها بعد از شکست فرعون در «یوم الزینه» ایجاد شده است، جلب میکند تا با کم شدن فشار فرعون بر آنها، خود را برای رفتن به سوی سرزمین موعود آماده و سازماندهی کنند. این مهم از طریق موارد زیر محقق میشود:
1️⃣ خانهسازی و جدا کردن مسکن آنها از فرعونیان
2️⃣ ساختن خانهها مقابل یکدیگر و نزدیکتر و نزدیک به هم
3️⃣ اقامه نماز
4️⃣ امید افزایی و تقویت روحی
#ادامه_دارد
@monji265
♡منجی♡
💢ایران در عصر ظهور #بخش_سوم ✅ آیا انقلاب ایران به ظهور وصل خواهد شد؟ از جمله حوادث و رخدادهای قبل
💢ایران در عصر ظهور
#بخش_چهارم
🔹یطلبونه الحق فلا یعطونه: مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان؟
و اما مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان چیست؟ حق، معانی و مصادیق متعددی دارد(۱). ازجمله: حق از سنخ حقوق اعتقادی و مذهبی اعم از قیام و تشکیل حکومت و یا هر حقی از حقوق تضیع شده ایرانیان توسط دشمنان غربی و یهود می تواند باشد.
🔹البته اصولا از حق به قیام و انقلاب تعبیر نمیشود بلکه از "خروج و رایۀ" به قیام و انقلاب تعبیر شده است و در واقع عبارت قبلی "کأَنّي بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ" یعنی خروج، قیام و انقلاب بر علیه حکومت ظلم و جور (۲)
🔹از اینرو به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سُيوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم) به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده خویش توسط دشمن، مراد است.
ضمن اینکه بعد از مرحله "سیوف علی العواتق" دشمن مجبور به اعطای حق میشوند اما ایرانی ها قبول نمیکنند (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَه) و همین قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است. زیرا چگونه ممکن است اگر حق به معنای مذهب و از سنخ دین و حق اعتقادی باشد، وقتی دشمن به ایرانی ها می دهند اما از پذیرش آن سرباز بزنند
🔹بنابراین عدم پذیرش حق از طرف ایرانی ها -با اینکه در دو مرحله بر اخذ آن اصرار داشتند-، قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است که دشمن از اعطای آن ممانعت می کند.
🔹مرحله "مطالبه حق"، یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله تلاش برای احقاق حق ایرانیان.
به قرینه جمله بعدی یعنی عبارت "سیوفهم علی عواتقهم"، دانسته میشود که دو مرحله قبلی طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان بوده است (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم) زیرا به قرینه "فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ"، بیانگر این است که ایرانیان درمی یابند که روش دو مرحله قبلی، جوابگو نیست و بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مرحله بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی در مواجهه با دشمن برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد.
🔹کلمه "ثم" در زبان عربی برای تراخی استعمال میشود (۳) و نشانگر این است که طلب حق و مذاکره برای بار دوم بعد از فاصله نسبتا طولانی از مرحله اول رخ میدهد اما در هر دو مرحله، دشمنان حق ایرانیان را به رسمیت نخواهند شناخت.
🔹مرحله "سیوفهم علی عواتقهم": آماده جنگ نظامی با دشمن
ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک میکنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِك)، اینبار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم)؛ لازم به ذکر است عبارت "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال درگیری نظامی محدود با دشمن نیز وجود دارد. بعد از این مرحله، دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانی ها خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) و حاکی از این است که هرچند ممکن است تهدید متقابل و درگیری های پراکنده بین ایران و دشمنان اش و حمله به منافع یکدیگر، رخ دهد اما ضربه نهایی را ایرانی ها بر دشمن وارد خواهند کرد که آنان مجبور به پذیرش حق خواهند شد.
🔹اما سوال مهم این است که اگر عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" یا مرحله "فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ"؟
#ادامه_دارد
پی نوشت ها:
۱. حق در لغت معانی مختلفی دارد از جمله: نقیض باطل، امر ثابت، حکم مطابق واقع، امر واجب، ملک و مال، عدل و داد، حظ و نصیب (ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 49-51.).
۲. پورسیدآقایی، چالش های روایی تشکیل حکومت در عصر غیبت، فصلنامه مشرق موعود، ش 49، ص 390. قبانچی، موجز دائرۀ معارف الغیبۀ، ص 73.
۳.ثَمَّ: للتشريك في الحكم و الترتيب، و التراخي (ابن هشام، مغنی اللبیب، ج 1، ص ۱۱۷
@monji265
💢سوریه در عصر ظهور/وضعیت سوریه و حاکم آن پیش از ظهور چگونه خواهد بود؟
#بخش_چهارم
فتنه شام، طولانی و تا ظهور ادامه دارد
🔹منطقه شام قبل از ظهور کماکان آبستن حوادث،فتنه و شعله جنگ بوده و این آتش فتنه خاموش نخواهد شد و تا زمان ظهور ادامه خواهد داشت و هرگاه تصور این میرود که بحران شام و جنگ سوریه در حال حل و فصل است، ناگهان شعله های فتنه همچون آتش زیر خاکستر از جایی دیگر خود را آشکار میسازد:
🔹تَكُونُ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ كُلَّمَا سَكَنَتْ مِنْ جَانِبٍ طَمَّتْ مِنْ جَانِبٍ، فَلَا تَتَنَاهَى حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: إِنَّ أَمِيرَكُمْ فُلَانٌ (مقدسی شافعی، عقدالدرر فی اخبار المنتظر، ص 75.)
🔹در منطقه شام، فتنه خواهد بود و هر گاه از گوشهاى آرام گيرد از جانب ديگرى سر برمىآورد و اين فتنه پايان نمىپذيرد مگر آنگاه كه منادى از آسمان ندا مىكند: فرمانروایی شما فلانی (امام مهدی) است
🔹فتنه شام که محل اختلاف بین ترک و روم، عرب و عجم نیز است، راهی برای آن یافت نخواهد شد؛ بنابراین فتنه شام طولانی و تا زمان ظهور ادامه خواهد داشت:
لَا يَظْهَرُ الْقَائِمُ حَتَّى يَشْمَلَ النَّاسَ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ يَطْلُبُونَ الْمَخْرَجَ مِنْهَا فَلَا يَجِدُونَهُ (نعمانی، الغیبۀ، ص 279. شیخ حرعاملی، اثبات الهداۀ، ج 5، ص 368)
🔹قائم ظهور نمیکند تا آنکه فتنهای شام را فراگیرد و اهل شام به دنبال خلاص شدن از آنند؛ امّا راهی برای آن نمییابند
مراحل "فتنه شام قبل از ظهور" طبق احادیث:
از جمله روایاتی که حوادث منطقه شام قبل قیام سفیانی را ترسیم کرده است در روایت موثق از امام علی در کتاب الغیبۀ شیخ طوسی است که به طریق دیگر در کتاب الغیبۀ نعمانی نیز تکرار شده است، مراحل و حوادث قبل از خروج سفیانی در منطقه شام چنین نقل شده است:
🔹إِذَا اخْتَلَفَ رُمْحَانِ بِالشَّامِ فَهُوَ آيَةٌ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ تَعَالَى قِيلَ ثُمَّ مَهْ (ماذا) قَالَ ثُمَّ رَجْفَةٌ تَكُونُ بِالشَّامِ يَهْلِكُ فِيهَا مِائَةُ أَلْفٍ يَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِين فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِينِ الشُّهْبِ وَ الرَّايَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ[شیخ طوسی، الغیبۀ، ص ۴۶۱ ] ... فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْيَةٍ مِنْ دِمَشْقَ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ خَرَجَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ حَتَّى يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ الْمَهْدِي[نعمانی، الغیبۀ، ص ۳۰۵]
🔹وقتی دو نیزه مخالف هم (دو جبهه نظامی) در منطقه شام درگیر شوند، آن نشانه از نشانه های خدا است. گفته شد: سپس چه میشود؟ فرمود: رجفۀ در منطقه شام است که بیش از صد هزار نفر (کنایه از کثرت کشته ها) هلاک میشوند که برای مومنان رحمت و برای کافران عذاب است، سپس در انتظار ورود نیروهای نظامی پرچم های زرد رنگ از مغرب منطقه شام و نیز البراذین الشهب باشید که به تحولات فتنه شام وارد خواهند شد ... سپس در انتظار خسف منطقه حرستا دمشق در سوریه باشید و بعد از آن منتظر خروج سفیانی، پسر هند جگرخوار باشید که از وادی یابس (مرز بین اردن و سوریه در منطقه درعا در جنوب سوریه) خروج میکند تا بر دمشق در سوریه تسلط یابد و بعد از آن منتظر ظهور و قیام امام عصر باشید
🔹اختلاف رمحان:صف آرایی دو جبهه نظامی
اولین واقعهای که در آغاز فتنه شام به وقوع میپیوندد اختلاف میان دو نیزه (دو جبهه مخالف) است.رمح در لغت به معنای نیزه است[ابن منظور، لسان العرب، ج 2، ص 452]و در اینجا معنایی کنایی آن مراد است؛ یعنی دو جبهه نظامی متقابل که در ابتدای فتنه منطقه شام در مقابل هم صف آرایی خواهند کرد. در واقع «رمحان» اشاره به پرچم نظامی ابقع و اصهب (رایۀ الاصهب و رایۀ الابقع)، به عنوان دو جبهه نظامی مخالف در فتنه شام دارد
🔹در منطقه شام قبل از ظهور، سه پرچم نظامی: اصهب (حاکم دمشق)، ابقع (مخالفان حکومت) و در ادامه پرچم نظامی سفیانی، وجود خواهند داشت و در نهایت سفیانی ابتدا ابقع و طرفدارانش و سپس اصهب را شکست داده و به حکومت دمشق میرسد
🔹حاکم دمشق
اصهب، به مرد بلند قامت (رجل طويل) سفید پوست و به سرخی میزند (إن خالطت بياضَه حُمْرَةٌ) که در تحولات فتنه شام مخالف اعراب هست (أعداء العرب) و بر سایرین نیز برتری دارد (تشريفها على سائرِ الإبلِ و فجعلوها خيرَ الإبل)، اطلاق میشود. لازم به ذکر است، زبان روایات در بیان اسامی شخصیت های ظهور، نمادین، رمزآلود، کنایه ای و حاکی از حقایق و واقعیاتی است
حاکم دمشق در نهایت توسط سفیانی شکست می خورد و کشته خواهد شد.
#ادامه_دارد
#سوریه_درعصر_ظهور
@monji265
✡ مغضوبین ارض
#بخش_چهارم
💥 «دختران خوبم و پسران عزیزم»!
1⃣ متأسفانه در یک مبارزهٔ نرم، بسیاری از #القائات_یهود را ناخواسته پذیرفتهایم. بدون اینکه بر زبان آوریم نگرشمان به دادههای قرآن مجید، نگرشی محدود شده است. قرآن عظیم را در صحرای حجاز و در زمان رسول خدا (ص) محبوس ساختهایم.
2⃣ مبادا از ادبیات کوچه بازاریِ جمعی که تا آیهای از آیات الهی را میشنوند، منفعلانه و بدون تأمّل و تفکّر میگویند: «این حرفها به درد زمان رسول خدا (ص) و به درد مکّه و مدینه میخورد»! و یا اینکه: «این حرفها دیگر قدیمی شده، زمان، زمانِ فنآوری و عصر، عصرِ ماهواره و این قبیل چیزهاست»! استفاده کنیم.
3⃣ همهٔ آیات قرآن روحبخش است، و آیاتی که ما به لطف الهی در صدد شرح آن هستیم، بهنوعی روحبخشتر. آیاتی کاربردی که درک آن علاوه بر لذّت معنوی، شما را در مواجهه با #دشمن_یهودی، صاحبِ سلاحی بُرّنده و چند بُعدی میسازد.
💥 «قابل توجّه بعض خواص»
4⃣ از همینرو میگوییم که اگر «الدرّ المنثور» میگوید:
👈 علت اینکه خداوند فرموده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ»، این است که: «عبدالله بن عُمَر» و «زید بن حارث» با مردانی از #یهود دوستی داشتند. خداوند این آیه را نازل فرمود که: ای مؤمنان! با قومی که مورد خشم خدا قرار گرفتهاند مودّت و رفاقت نداشته باشید [ج٨، ص١۴۴].
5⃣ شما این نهی را در همین دو نفر خلاصه نکنید، نهی الهی مقیّد به عبدالله بن عمر و زید بن حارث نشده است، بلکه همهٔ مؤمنان بهویژه خواصِ از مؤمنان در طول زمان مشمول این نهی الهی هستند.
💥 «قابل توجه آحاد مسلمان»
6⃣ و اگر «تقریب القرآن» روایت نقل میکند که:
👈 «أنها نزلت فی بعض فقراء المسلمین»، این آیه و این نهی از #دوستی_با_یهود، در مورد تعدادی از دراویش مسلمان نازل شده که «کانوا یواصلون الیهود لیصیبوا من ثمارهم»، با یهود مرتبط بودند تا نصیبی از آنها برند [ج۵، ص۴٠٠].
7⃣ شما فقرای مسلمان را تا آخرین فرد از افراد مسلمان در نظر بگیرید. هیچ فردی از افراد موجود در دایرهٔ ایمان و در طول زمان، حق ندارد بهخاطر بهرهای ناچیز، همانند فقرای صدر اسلام و یا بهرهای قابل توجه، پا روی نهی «لا تَتَوَلَّوْا» بگذارد و ذلّت و خواری مؤمن در مقابل یهود را به تماشا درآورد.
💥 «قابل توجه اصحاب رسانه»
8⃣ و اگر «الجدید فی تفسیر القرآن المجید» علت نهی از مواصلت و ارتباط با یهود را وجود فقرای مسلمانی میداند که:
👈 «کانوا ینقلون اخبار المسلمین لهم و یستفیدون منهم»، یعنی در نقش #اصحاب_رسانه، جاسوسیِ مسلمانان میکردند و اخبار مسلمانان را به گوش یهودیان میرساندند و البته شکمی از عزا نیز درمیآوردند و احتمالاً به آلاف و اُلوفی هم میرسیدند [ج٧، ص١۴٧]؛
9⃣ شما ننگآور بودن صفت #جاسوسی را محدود به معدود نفرات صدر اسلام نکنید. نهی خدا را به گوش همهٔ مرتبطان با #رسانه - به معنای وسیع آن - برسانید که: «لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ».
✍ علی خلیل اسماعیل
@monji265
💢ایران در عصر ظهور
#بخش_چهارم
🔹یطلبونه الحق فلا یعطونه: مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان؟
و اما مراد از تلاش برای اخذ حق توسط ایرانیان چیست؟ حق، معانی و مصادیق متعددی دارد(۱). ازجمله: حق از سنخ حقوق اعتقادی و مذهبی اعم از قیام و تشکیل حکومت و یا هر حقی از حقوق تضیع شده ایرانیان توسط دشمنان غربی و یهود می تواند باشد.
🔹البته اصولا از حق به قیام و انقلاب تعبیر نمیشود بلکه از "خروج و رایۀ" به قیام و انقلاب تعبیر شده است و در واقع عبارت قبلی "کأَنّي بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ" یعنی خروج، قیام و انقلاب بر علیه حکومت ظلم و جور (۲)
🔹از اینرو به قرینه اینکه حق خویش را از دشمن طلب می کنند و سپس وارد فاز نظامی می شوند (سُيوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم) به معنای طلب حقی از حقوق پایمال شده خویش توسط دشمن، مراد است.
ضمن اینکه بعد از مرحله "سیوف علی العواتق" دشمن مجبور به اعطای حق میشوند اما ایرانی ها قبول نمیکنند (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَه) و همین قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است. زیرا چگونه ممکن است اگر حق به معنای مذهب و از سنخ دین و حق اعتقادی باشد، وقتی دشمن به ایرانی ها می دهند اما از پذیرش آن سرباز بزنند
🔹بنابراین عدم پذیرش حق از طرف ایرانی ها -با اینکه در دو مرحله بر اخذ آن اصرار داشتند-، قرینه بر این است که حق از سنخ حق مذهبی و اعتقادی نیست بلکه حقی از حقوق پایمال شده ایرانیان است که دشمن از اعطای آن ممانعت می کند.
🔹مرحله "مطالبه حق"، یطلبون الحق ثم یطلبون الحق: دو مرحله تلاش برای احقاق حق ایرانیان.
به قرینه جمله بعدی یعنی عبارت "سیوفهم علی عواتقهم"، دانسته میشود که دو مرحله قبلی طلب حق از راه مذاکره و حوار برای احقاق حق از دشمنان بوده است (يَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا يُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم) زیرا به قرینه "فَإِذَا رَأَوْا ذَلِكَ"، بیانگر این است که ایرانیان درمی یابند که روش دو مرحله قبلی، جوابگو نیست و بعد از مایوس شدن از اخذ حق خویش، در مرحله بعدی از روشی متفاوت از دو مرحله قبلی، یعنی قدرت نظامی در مواجهه با دشمن برای اخذ حق خویش استفاده خواهند کرد.
🔹کلمه "ثم" در زبان عربی برای تراخی استعمال میشود (۳) و نشانگر این است که طلب حق و مذاکره برای بار دوم بعد از فاصله نسبتا طولانی از مرحله اول رخ میدهد اما در هر دو مرحله، دشمنان حق ایرانیان را به رسمیت نخواهند شناخت.
🔹مرحله "سیوفهم علی عواتقهم": آماده جنگ نظامی با دشمن
ایرانیان، وقتی ممانعت دشمنان در استیفاء و طلب حق خویش را درک میکنند (فَإِذَا رَأَوْا ذَلِك)، اینبار حق خویش را نه از راه مذاکره بلکه از راه قدرت نظامی طلب خواهند کرد (سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم)؛ لازم به ذکر است عبارت "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" ممکن است اشاره به تهدید دشمن و قدرت نمایی نظامی باشد کما اینکه احتمال درگیری نظامی محدود با دشمن نیز وجود دارد. بعد از این مرحله، دشمن مجبور به پذیرش حق ایرانی ها خواهد شد (فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ) و حاکی از این است که هرچند ممکن است تهدید متقابل و درگیری های پراکنده بین ایران و دشمنان اش و حمله به منافع یکدیگر، رخ دهد اما ضربه نهایی را ایرانی ها بر دشمن وارد خواهند کرد که آنان مجبور به پذیرش حق خواهند شد.
🔹اما سوال مهم این است که اگر عصر، عصر ظهور باشد، الان در کدام مرحله هستیم؟ مرحله "سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِم" یا مرحله "فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ"؟
#ادامه_دارد
پی نوشت ها:
۱. ابن منظور، لسان العرب، ج 10، ص 49-51.
۲. پورسیدآقایی، چالش های روایی تشکیل حکومت در عصر غیبت، فصلنامه مشرق موعود، ش 49، ص 390. قبانچی، موجز دائرۀ معارف الغیبۀ، ص 73.
۳.ابن هشام، مغنی اللبیب، ج 1، ص ۱۱۷
@monji265
#سفیانی
#بخش_چهارم
▪️مراحل گوناگون جنبش سفیانی
🔹بر پایه احادیث،جنبش سفیانی،حرکتی سریع و خشن است، زیرا اوضاع
جهانی به خاطر کشمکش بین ابرقدرتها تا سر حد جنگ، وخیم می شود و سرزمین
شام که فتنه فلسطین آن را همچون آب درون مشک متزلزل ساخته، گرفتار رنج و
افسردگی می گردد. از همین رو، غربیها در صدد انتخاب زمامداری مقتدر برمی آیند تا بتواند مناطق اطراف اسرائیل را برای سلطه این کشور، تحت فرمان درآورد و بتوانند نقش مؤثری در دفاع از اسرائیل و غرب، بر عهده گیرد. به همین جهت غربیها دست او را در جنگ عراق و اشغال آن باز می گذارند همچنانکه دست او را در یاری به حکومت ضعیف حجاز و درهم شکستن جنبش نوینی که نهضت امام مهدی علیه السلام در مکه مکرمه ایجاد میکند، باز می گذارند
🔸این نکات،که در روایات مربوط به جنبش سفیانی بدان اشاره شده بیانگر آن
است که سفیانی برای موفقیت خود نیاز به سرعت عمل و خشونت شدید دارد. از
امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود: سفیانی از نشانههای حتمی ظهور است. خروج او از آغاز تا انجام، پانزده ماه طول میکشد،شش ماه کارزار میکند، همین که بر پنج شهر تسلط یافت نه ماه فرمانروائی میکند بی آنکه یک روز بر آن افزوده شود [۱]
🔹آن پنج شهر عبارتند از: دمشق، اردن، حمص، حلب و قنسرین که مراکز
فرمانروائی منطقه، سوریه،اردن و لبنان است. روایات بر وجود اردن میان آنها
تصریح میکنند، اما لبنان که جزئی از سرزمین شام و تابع پنج شهر به حساب میآید، بعید نیست که در قلمرو حکومت سفیانی قرار گیرد.ولی برخی روایات، گروههایی را از سیطره سفیانی جدا کرده اند چرا که آنان ملازمان حق اند و خداوند آنها را از شر همراهی با سفیانی حفظ میکند، ممکن است مردم لبنان از آن دسته باشند
🔸بعضی روایات زمان جنبش وی را در ماه رجب میدانند،از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود:از نشانههای حتمی ظهور،خروج سفیانی در ماه رجب است [۲] این حوادث نشان میدهد که خروج سفیانی شش ماه قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام است. چرا که حضرت در شب یا روز دهم محرم همان سال در مکه ظهور خواهد کرد. همچنین معلوم میشود که تسلط سفیانی بر منطقه شام و لشکرکشی به عراق و حجاز، قبل از ظهور و با انگیزه پیروزی بر یاران امام و نهضت او انجام می پذیرد
🔹بنابراین جنبش سفیانی در سه مرحله به اجرا در میآید نخست: مرحله تثبیت
سلطه وی در شش ماهه اول، سپس هجوم و پیکار او در عراق و حجاز. و سر انجام عقب نشینی از توسعه طلبی در عراق و حجاز و دفاع در برابر سپاه حضرت
مهدی علیه السلام، جهت حفظ باقیمانده حکومتش در سرزمین شام، اسرائیل و قدس
🔸روایات مربوط به سفیانی، جنگهای شش ماهه اول وی را به اختصار ترسیم می کنند، جنگهای داخلی او با اصهب و ابقع وسپس با نیروهای اسلامی و غیر اسلامی مخالف خود، تا تسلط او بر سرزمین شام.
ولی با توجه به نوع جنبش او، طبیعی است که این شش ماه، مملو از عملیات
متراکم نظامی خواهد بود تا بتواند سیطره خود را استوار و نیروهای زیادی را برای
نبردهای گسترده نه ماه آینده تجهیز و آماده نماید. و ممکن است سفیانی در کنار
جنگهای مهم شش ماهه اول خود، علاوه بر ابقع و اصهب با فرمانروایان اردن و
لبنان و دیگر نیروهای مخالف درگیریهایی داشته باشد.
🔹روایتی، به شدت جنگهای سفیانی با ابقع و اصهب اشاره میکند و آن را موجب نابودی شام میداند. از امام باقر علیه السلام روایت شده که فرمود: از نشانههای ظهور، فرو رفتن یک آبادی به نام جابیه از روستاهای شام، فرود آمدن ترکها در
جزیره و رومیها در رمله و درگیریهای فراوان در سراسر زمین است تا آنکه شام ویران گردد و در روایتی آمده است: نخستین سرزمینی که ویران شود شام است، علت ویرانی شام، اجتماع طرفداران سه پرچم (نیرو) در آنجاست، نیروهای اصهب، ابقع و سفیانی[۳]
🔸اما خرابی دمشق که در کلام امیر مؤمنان علیه السلام بدان اشاره شد که فرمود: دمشق را قطعا تخریب خواهم کرد.. آن را مردی از خاندان من انجام خواهد داد ظاهرا ویرانی ای است که در نبرد بزرگ آزادسازی قدس اتفاق میدافتد. نبردی که میان امام مهدی علیه السلام با
سفیانی، یهودیان و رومیها به وقوع می پیوندد
🔹اما سفیانی در نه ماهه پایانی حکومت خود، دست به نبردهای بزرگی میزند که
مهمترین آنها با ترکها و هوادارانشان در قرقیسیا و سپس نبردهای او در عراق با
ایرانیها است که زمینه سازان ظهوراند طبق برخی روایات یمنیها نیز با ایرانیان
همراهی میکنند. ممکن است سفیانی در مدینه منوره نیز دارای نیروهایی باشد که در کنار نیروهای حکومت حجاز در نبردی که احتمالا توسط حضرت مهدی علیه السلام برای آزادی مدینه انجام می پذیرد وارد پیکار شوند
سفیانی پس از شکست در عراق و حجاز، به شام و فلسطین بازمیگردد تا در بزرگترین نبرد خود با حضرت مهدی یعنی نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد
@monji265