eitaa logo
🇮🇷_منجی یاران_🇮🇷
448 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
457 ویدیو
7 فایل
‹بـسم‌رب‌‌المهدی›🌱‌ گروه فرهنگی_جهادی منجی‌یاران شماره ثبت :۴٠٠٧٢١۴١١٩٠٠۴ _ _«صَباحاً اَتَنَفَسُ بِحُبِّ المِهدی» هر صبح به عشق مهدی نفس می کشیم _ ارتباط : @Monji_yar313 کارگروه عفاف و حجابمونِ: @patogh_targoll کارگروه شهدامونِ: @Banat_al_shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پاتوق کتاب📚
-لقمه ای از کتاب دختر شینا 🌱 «... داشتم از پله‌های بلند و بسیاری که از ایوان آغاز می‌شد و به حیاط ختم می‌شد، پایین می‌آمدم که یک‌دفعه پسر جوانی روبه‌رویم ظاهر شد. جا خوردم. زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می‌شنیدم که داشت از سینه‌ام خارج می‌زد. آن‌قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آن‌جا هم یک‌نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن‌ برادرم، خدیجه،‌داشت از چاه آب می‌کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بودم، گفت: «قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟!» کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او بسیار راحت و خودمانی بودم. او از همه‌ زن ‌برادرهایم به من نزدیک‌تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «فکر کردم عقرب تو را زده. پسر ندیده!» * گروه فرهنگی_جهادی منجی‌یاران @kafeh_ketab