#معرفی_کتاب
-لقمه ای از کتاب دلتنگ نباش 🌱
ساعت حدود هشت صبح بود که حسین هم از راه رسید. تا مهران را دید، با تعجب پرسید: «تو اینجا چه کار می کنی؟
روح الله رو آوردن؟»
مهران نگاه غم آلودش را به حسین دوخت و گفت: «نه، هنوز نیومده، من از ساعت سه اینجام.»
در همین حین آمبولانسی وارد معراج شد.
مهران زد به حسین و گفت: «روح الله این توئه. من مطمئنم. دارم حسش می کنم. »
درست حدس زده بود.
پیکر روح الله و قدیر بود که با آمبولانس وارد معراج شد.....
#کتاب_دلتنگ_نباش
#کتابخوانی
*گروه فرهنگی جهادی منجی یاران
@monji_yaran