💠🌐💠
🌐💠
💠
#زندگی_به_سبک_نهج_البلاغه
🔰 *درس دوم* 🔰
⏪ *آیا ما در عصر جاهلیت ثانی زیست می کنیم*⁉️
گاهی فکر می کنیم، *جاهلیت* فقط در زمان قبل از بعثت پیامبر و در اوایل بعثت بود در حالی که حقیقت اینگونه نیست.
باورها، ارزشها، آداب و رسوم مشرکانه، هوس مدارانه و عاری از اخلاق و انسانیت نه زمان می شناسد و نه مکان!
بعنوان نمونه خداوند حکیم در قرآن کریم خودنمایی و نمایش زینت و تبرّج زنان به نامحرمان در زمان پیامبر را امتداد فساد *جاهلیت اولی* می داند " *ولاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی"* ( احزاب/ ۳۳)
امیرالمومنین علیه السلام در خطبه ۲ #نهج_البلاغه بند ۳ گوشه ای از خصوصیات دوران *جاهلیت* را برمیشمارد که
مع الاسف بشر امروز علیرغم توسعه علمی و... در همان حال و هوا سیر می کند بلکه بدتر از آن.
" مردمان در فتنه هايى گرفتار بودند،... هركس به چيزى كه خودش اصل مى پنداشت چنگ زده بود. كارها پراكنده و درهم،
خدا را گناه مى كردند و شيطان را يار و ياور بودند. ايمان خوار و ذليل بود، ستونهايش از هم گسيخته و نشانه هايش دگرگون و راههايش ويران و جاده هايش محو و ناپديد.
همگان در راه شيطان گام مى زدند و از آبشخور او مى نوشيدند. به يارى اين قوم بود كه شيطان پرچم پيروزى برافراشت و فتنه ها برانگيخت ... آنان، در آن حال، حيرت زده و نادان و فريب خورده بودند و بهترين خانه ها را بدترين همسايه.
شبها خواب به چشمانشان نمى رفت و سرمه ديدگانشان سرشك خونين بود. آنجا سرزمينى بود كه بر دانايش چون ستوران لگام مى زدند و نادانش را بر اورنگ عزت مى نشاندند."
✅ امروز دوران *جاهلیت مدرن* است سلبریتی ها جای عالمان نشسته اند و دین فروشی سکه بازار شده است
خوشا بحال آنانکه دین را بدون ویرایش نفس اماره می پذیرند.
✍ادامه دارد...
💠؛
🌐💠؛
💠🌐💠؛
💠🌐💠
🌐💠
💠
#زندگی_به_سبک_نهج_البلاغه
✅ درس سوم: *مصلحت اندیشی؛ عقلانیت است یا ضعف؟*
بارها و بارها در مسائل مختلف از جمله سیاسی و مدیریتی این جمله را _حتی از برخی خوبان_ شنیده ام که " *ای بابا! شما انقلابیها با چوب مصلحت،هر ضعف و کاستی و فساد و خرابی را توجیه می کنید* !"
چرا فلانی که مغز فتنه ۸۸ و از سران اصلی آن بود، تا آخر عمرش رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود؟
چرا فلان کس را از مسئولیت عزل نمی کنند با وجود اینکه عدم صلاحیتش اظهر من الشمس است؟
چرا حضرت آقا در فلان مساله قاطعیت نشان نداد و مماشات کرد؟
چرا.....❓❓
وقتی هم که پاسخ می دهی متهم میشی که تا کی قراره عدالت و حق، قربانی این مصلحت اندیشی ها بشه و به چه قیمتی؟
بدتر از تحقیر مصلحت اندیشی، مظلوم و دست بسته دانستن مقام معظم رهبری است!!! این نگرش به خیال آنکه با این تحلیل، رهبری عزیز را از تقصیر تبرئه می کند، در واقع ایشان را ناتوان و منفعل جلوه می دهد و لکن لایشعرون.
🔹🔸نهج البلاغه به ما می فهماند که مصلحت اندیشی اگر بجا و براساس درک درست شرایط و تسلط بر اصول و مبانی توحیدی و اسلامی باشد نه تنها عیب نیست؛ بلکه مایه فخر و مباهات است. نه تنها انفعال و ضعف نیست؛ بلکه نوعی پیشدستی و چیره شدن بر تهدید هاست.
در خطبه ۳ نهج البلاغه حضرت در خصوص علت سکوت و عدم قیام و اقدام علیه سقیفه می فرمایند:
"آگاه باشيد! به خدا سوگند فلانی جامه خلافت را بر تن کرد، در حالیکه می دانست جايگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحوَر آسياب است به آسياب، که دور آن حرکت می کند...
پس من رِدای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره گيری کردم و در اين انديشه بودم که آيا با دست خالی برای گرفتن حقِّ خود به پاخيزم؟ يا در اين محيط خفقان زا و تاريکی که به وجود آوردند، صبر پيشه سازم؟ ... *پس از ارزيابی درست صبر و بردباری را خِرَدمندانه تر ديدم.* پس صبرکردم در حالیکه گويا خار در چشم و استخوان درگلوی من مانده بود ..."
نمونه ای از برکات این مصلحت اندیشی خردمندانه را در خطبه ۵ می بینیم. آنجا که ابوسفیان_ پدر شیطان بزرگ_ با نیّت سوءاستفاده از شرایط آشفته جامعه در همان روز تشکیل سقیفه با همراه کردن عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله به درِ خانه امیرالمومنین علیه السلام آمده و با اظهار تعجب و دلسوزی از جفایی که در حق حضرت شده اعلام می کند که شما قیام کن ما حمایتت می کنیم.
اما حضرت با درک توطئه ابوسفیان برای متشنج کردن بیشتر اوضاع و ماهی گرفتن از آب گل آلود، دست رد بر سینه او زده و در عبارتی مملو از تیزهوشی و عقلانیت می فرمایند:
" *آن کس که ميوه را کال و نارس بچيند، مانند کشاورزی است که در زمينِ شخصِ ديگری بکارد* ."
✍🏻 ادامه دارد...
🌹حمید رضا مهدوی ارفع
💠؛
🌐💠؛
💠🌐💠؛
#زندگی_به_سبک_نهج_البلاغه
✅ درس چهارم
❎ چگونه چشم بصیرتمان باز می شود؟
حتما شما هم بارها و بارها درباره چشم باطن و افرادی که می توانند باطن و سریرت افراد و اعمال را شهود کنند، چیزهایی شنیده اید.
فارغ از زشتی نیت و شخصیت کسانی که با نیت های پَست و نازل دنبال دستیابی به چنین قدرتی هستند تا برای خود وجهه و مرید و... کسب کنند. (کسانی که شاید در گام نخست هم غرض سویی نداشته اند ولی در ادامه با درک ظرفیت های محیرالعقول اطلاع از ماوراء و از سوی دیگر سادگی و جهل دیگران به مداخله در زندگی دیگران، کسب درآمد و... اقدام می کنند)
اصل روشن ضمیری و عبور از ظاهر ( ناسوت و مُلکِ عالَم) و دیدن باطن و ملکوت اشیاء نه تنها مُحال نیست بلّکه آنقدر مهم و لازم است که حضرت سجاد علیه السلام به خداوند ستارالعیوب و علامُ الغیوب عرضه می دارند :" *اللهم اَرِنی الاشیاءَ کما هِیَ"* خداوندا! همه چیز را آنگونه که اصل و حقیقت آن است به من نشان بده! ( صحیفه سجادیه)
همچنین قرآن کریم راز استقامت حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام در ۳۰ آزمون سخت و بزرگ توحید ( از رفتن در آتش تا سربریدن فرزند) را اینگونه افشا می نماید که " *و کذلک نُری ابراهیمَ ملکوت السماوات و الارض و لیکون من الموقنین* " و اینگونه ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم و برای آنکه او از اهل یقین بشود. (انعام/ ۷۵)
اکنون سوال اصلی اینجاست: برای بازشدن چشم بصیرت و رویت ماوراء ، نهج البلاغه چه راهی را پیشنهاد می کند؟
پاسخ: صفای باطن
در خطبه ۴ حضرت خطاب به مردم بصره پس از جنگ جمل میفرمایند:" *من همواره منتظر حیله گری شما بودم و نشانه های فریب خوردگی را در شما می نگریستم. تظاهر به دین داری شما، پرده ای میان ما و شما کشید ولی صدق نیت و صفای باطن، درون شما را به من نشان می داد.*
پس مومن به امیرالمومنین بجای آنکه بدنبال افراد مدعی و علوم غریبه و راههای مشکوک و پرخطر برود، کافی است به اصلاح نفس و نیت بپردازد تا خداوند باطن افراد و افکار و اشیاء را هرجا نیاز باشد به او بنمایاند.
🌹 حمیدرضا مهدوی ارفع
💠
🌐💠
💠🌐💠
💠🌐💠
🌐💠
💠
#زندگی_به_سبک_نهج_البلاغه
🔰 *درس ششم* 🔰
⏪ پیشگیری بهتر از درمان است.
قدرت بازدارندگی
بهترین دفاع، حمله است
و ...
تا بحال این تعابیر را شنیده اید؟
◀️ چه در حوزه بهداشت و سلامت، چه در عرصه تولید سلاح و تجهیز قوای نظامی و چه در عرصه جنگ رسانه ای و سایبرنتیک، همواره دست پیش برای کسی است که از قبل خود را آماده و قوی کرده و همیشه در حال آماده باش و هشیاری است.
یکی از تفاوتهای عاقل با نادان ( یا بقول *نهج البلاغه*، احمق) این است که عاقل، همواره هوشیار و آگاه زندگی می کند؛ چون می داند هر لحظه و هرجا اِبلیس و جنودش با همکاری نفس اَمّاره مترصّد فرصت هستند تا از غفلت انسان استفاده کنند و ضربه خود را بزنند.
مولای ما در نامه ۶۲ می نویسند:" *مَن نامَ لَم یُنَم عنه* " یعنی هرآنکس که به خواب رود ، دشمنِ او نخواهدخوابید! (غافل نمیشود )
اما احمق ( که در #نهج_البلاغه ، به او منافق همگفته شده) مثل کبک یا کَفتاری است که در زمستان سرش را زیر برف می کند تا خیال کند دشمنی تهدیدش نمی کند.
منافقان احمق که غالبا خودشان را حلقه عُقلا می دانند،همواره عاقلان حقیقی ومومنان هشیاررا متهم به *توهّم توطئه* میکنند. و با بَزک کردن چهره دشمن، سعی می کنند اکثریت را با خود همراه کنند تا وجدان خود را از این طریق، فریب بدهند.
◀️حضرت در خطبه ۶ درباره طلحه و زبیر و فتنه جمل فرمودند:
*" بخدا سوگند! از آگاهی لازم برخوردارم و هرگز غافلگیر نمی شوم که دشمنان ناگهان *مرا محاصره کنند و با نیرنگ دستگیرم نمایم* ."
در زندگی شخصی خانوادگی و اجتماعی مراقب نفوذ افکار، تمایلات ، جریانات و افراد دشمن باشیم.✅
🔗ادامه دارد....
✍حمیدرضا ارفع
💠؛
🌐💠؛
💠🌐💠؛
💠🌐💠
🌐💠
💠
#زندگی_به_سبک_نهج_البلاغه
🔰 *درس هفتم*🔰
⏪ *اولین اشتباه، آخرین اشتباه❗*
💠 یادش بخیر در دوران دفاع مقدس یکی از آموزش های جذابی که به ما _رزمندگان_ داده میشد ، آموزش تخریب بود.
↩️ تخریب در واقع شناخت انواع مین ها و روش خنثی سازی یا کارگذاشتن آنهاست.
تقریباً تمام مربیان درس تخریب، اولین جمله ای که روی تخته سیاه کلاس می نوشتند این بود:" *اولین اشتباه، آخرین اشتباه* !" یعنی در خنثی سازی میدان مین اگر اولین خطا از تو سر بزند ممکن است چنان انفجاری رخ بدهد که دیگر در این دنیا نباشی پس همان خطا آخرین خطایت هم خواهد بود.
⚠️ *در مبارزه با نفس اماره و ابلیس و سربازانش هم، واقعیت چنین است. آنقدر ابلیس دام و چاله و مین و تله انفجاری در مسیر سعادت ما تعبیه کرده و آنقدر وسوسه ها و دسیسه های شیطان، ظریف و پیچیده و حساس است که گاهی تن دادن به یکی از این وسوسه ها تو را تا آخر شقاوت و بدبختی می کشاند.*
در خطبه هفتم، حضرت درباره علت سقوط طلحه و زبیر بعد از آن همه سوابق خدمت و جانبازی در راه اسلام را " ملاک قرار دادن شیطان در مواجهه با عدالت حضرت علی علیه السلام " می دانند و اینگونه می فرمایند:⬇️
◀️ " *منحرفان شیطان را ملاک کار خود گرفتند.*
( در مقابل ببین شیطان چه بلاهایی سرشان آورد):‼️
⬇️⬇️
🔸۱. شیطان آنها را دام خود قرار داد ( یعنی از طریق آنها دیگران را هم فریب داد و به جنگ با اميرالمؤمنين علیه السلام ) کشاند.
🔸۲.در دلهای آنان تخم گذاشت ( یعنی آن به آن بر غرور و تکبر آنها و بغض و کینه شان نسبت به مولا افزود.)
🔸۳.جوجه های خود را در دامانشان پروراند.
🔸۴. با چشم های آنان نگریست.
🔸۵. با زبان آنان سخن گفت.
🔸۶. با یاری آنها بر مرکب گمراهی سوار شد.
🔸۷. کارهای زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد."
*همسنگر عزیز❗* در مقابل مؤمنین قوی که منطقشان در مقابل دشمن این است که " دوران بزن دررو تمام شد، دشمن می داند که اگر یکی بزند، ده تا میخورد ❗ *مواظب باش یک قدم سمت شیطان نروی و الا ده قدم تو را بسوی گناه سوق میدهد.* ⚠️
🔗ادامه دارد....
✍حجة الاسلام مهدوی ارفع
💠
🌐💠
💠🌐💠
💠🌐💠
🌐💠
💠
#زندگی_به_سبک_نهج_البلاغه
🔰 *درس هشتم*🔰
_دفاع منطقی از حق_
💠 پسر عمه امیرالمؤمنین بود؛ از نوجوانی دوش به دوش پسردایی اش در رکاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم جنگید و استقامت کرد.
🔸بارها تا آستانه شهادت رفت.
🔸 در سه دوره خلافت ناحق بعد از پیامبر، بیعت نمی کرد تا آقایش علی علیه السلام امر نکرده بود.
🔸 در شورای شش نفره تعیین خلیفه سوم حضور داشت و تنها کسی بود که به حضرت علی علیه السلام رأی مثبت داد.
🔸 در ماجرای شورش عمومی علیه ظلم خلیفه سوم، از سردمداران اصلی قیام مردم بود.
🔸 او و رفیقش طلحه بودند که پس از قتل خلیفه سوم، مردم را تشویق به بیعت با اميرالمؤمنين علیه السلام کردند.
⚠️ *همه چیز خوب بود تا اینکه....*
🔻🔻🔻
◾برای حب قدرت و سهم خواهی از حکومت، اولین فتنه و جنگ را علیه حضرت علی علیه السلام، او به راه انداخت.❌
💠 آری زبیر که حضرت در وصف او در حکمت ۴۵۳ فرموده اند:
*"ما زالَ الزبیرُ رجلاً منّا اهلُ البیت*
دائماً زبیر مردی از ما اهل بیت بود، "
⤵️
⚠️ بخاطر آقازاده اش، حب قدرت و کسب مال میلیاردی از طریق نامشروع، بیعت شکست و ادعا کرد که از اول هم قلباً بیعت نکرده و فقط صوری بیعت کرده است."
✅ حضرت از همین ادعای او در خطبه هشتم استفاده می کنند و او را محکوم می کنند.
👈 *ما باید از روش حضرت الگو بگیریم؛ در برابر مدعیان پیمان شکن در انقلاب اسلامی*👉
حضرت می فرمایند:⬇️
زبير، می پندارد با دست بيعت کرد نه با دل، پس به بيعت با من اقرار کرده، ولی مدّعیِ انکار بيعت با قلب است.
⚠️ *بر او لازم است بر اين ادّعا دليل روشنی بياورد، يا به بيعتِ گذشته اش بازگردد.*
(خطبه ٨ نهج البلاغه)
🔗ادامه دارد....
✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع
💠
🌐💠
💠🌐💠
💠🌐💠
🌐💠
💠
#زندگی_به_سبک_نهج_البلاغه
🔰 *درس نهم*🔰
⏪ به عمل کار برآید....
✅ یکی از نشانه های عقلانیت، غلبه عمل بر ادعاست❗
عاقل بیش از آنکه به زبان ادعا داشته باشد، در صحنه عمل، خود را اثبات می کند.
❌ در نقطه مقابل، جاهل بیش از آنکه کار کند، ادعا می کند و هیاهو راه می اندازد.
↩️ از نمونه های این تفاوت، *زیاد سخن گفتن جاهل است و کم سخنگفتن عاقل.*
🔸 در حکمت ۷۱ می خوانیم: " هرگاه عقل کامل شود، سخن کم می شود."
🔸 همچنین مولای ما در انتهای خطبه ۱۷۵ درباره ضرورت عمل قبل از امر و نهی دیگران می فرماید:" ⬇️
💎 *مردم ❗بخدا سوگند من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر آنکه پیش از آن خودم عمل کرده ام و از هیچ معصیتی بازنمی دارم مگر آنکه پیش از آن خودم، دوری جسته ام."*
👌اما درس امروز ما مربوط می شود به کل کل کردنها.
💠 در ماجرای جنگ جمل، طلحه و زبیر خیلی کُری می خواندند و کَل کَل می کردند.
حضرت پس از پایان پیروزمندانه جنگ جمل ،در بیان تفاوت بین اصحاب حق و اصحاب باطل فرمودند:⬇️
↩️" *( فتنه گران جمل) چون رعد خروشیدند و چون برق درخشیدند ولی کاری از پیش نبردند و سرانجام سست شدند اما ما اینگونه نیستیم؛ تا عمل نکنیم، رعد و برقی نداریم و تا نباریم، سیل جاری نمی سازیم* ."
( خطبه ۹، نهج البلاغه)
🔗ادامه دارد....
✍️حجةالاسلام مهدوی ارفع
💠
🌐💠
💠🌐💠