5.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر
واژه ای به استواریِ ستون هایِ محکمِ یک خانه...
نعمتی؛ قیمتی، باارزش و جبران نشدنی.
با رفتنش، گویی عمود خیمه کشیده میشود.
در تحییرِ از دست دادنِ پدر بزرگ بودم که ناخودآگاهِ ذهنم مرا به روزگاری بود که دختری سه ساله، پدرش را مقابلِ چشمانش شهید کردند.
داغِ عمو عباس و پدر و برادران با زخم های بدنش عجین شده بود...
حالا برای غریبیِ دُردانه ی ابی عبد الله میگریم، باشد که پدربزرگم از این اشک ها بهره مند شود.
🖤ای به فدای جدّ غریبم حسین(ع)
#پدربزرگ
#اللهمَّصلعلیمحمدوآلِمحمدوعجلفرجهم