eitaa logo
پسرفاطمه(عج)
6.4هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
15.1هزار ویدیو
82 فایل
﷽ ❤ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ‍ ⚠️ تبادل فقط باکانالهای مذهبی وآموزشی بالای 2 کا ادمین نظرات ، پیشنهادات و تبادل ⬅️ @SeydAli_Alavi تبلیغات ارزان ⬅️ @tabtarefe
مشاهده در ایتا
دانلود
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۹۹ اين حرف ما نيست. قرآن مي گويد شهدا زنده اند. شهدا شاهدان اين عالمند !و به
۱۰۰ در دوران دفاع مقدس با همسرم راهي جبهه شديم. شوهرم در گروه شهيد .اندرزگو و من امدادگر بيمارستان گيان غرب بودم ابراهيم هــادي را اولين بار در آنجا ديدم. يکبار که پيکر چند شــهيد را به بيمارســتان آوردند، برادر هادي آمد و گفت: شــما خانم ها جلو نيائيد! پيکر .شهدا متاشي شده و بايد آن ها را شناسائي کنم .بعدها چند بار نواي ملکوتي ايشــان را شــنيدم. صداي بسيار زيبائي داشت .وقتي مشغول دعا مي شد، حال و هواي همه تغيير مي کرد من ديده بودم که بسيجي ها عاشق ابراهيم بودند و هميشه در اطراف او پر از .نيروهاي رزمنده بود .تا اينکه در اواخر سال 1360 آن ها به جنوب رفتند و من هم به تهران برگشتم چند سال بعد داشتيم از خيابان 17 شهريور عبور مي کرديم که يکباره تصوير !آقاابراهيم را روي ديوار ديدم! من نمي دانســتم که ايشــان شهيد و مفقود شده از آن زمان، هر شــب جمعه به نيت ايشــان و ديگر شــهدا دو رکعت نماز .مي خوانم تا اينکه در سال 1388 و در ايام ماجراي فتنه، يک شب اتفاق عجيبي افتاد. در عالم رويا ديدم که آقا ابراهيم با چهره اي بسيار نوراني و زيبا، روي يک تپه سر .سبز ايستاده! پشت سر او هم درختاني زيبا قرار داشت بعد متوجه شــدم که دو نفر از دوستان ايشان که آن ها را هم مي شناختم، در !پائين تپه مشغول دست و پا زدن در يک باتاق هستند آن ها مي خواســتند به جائي بروند، اما هرچه دســت و پا مي زدند بيشتر در :باتاق فرو مي رفتنــد! ابراهيم رو به آن ها کرد و فرياد زد و اين آيه را خواند !تَذهَبوُن )به کجا مي رويد(؟! اما آن ها اعتنائي نکردند !روز بعد خيلي به اين ماجرا فکر کردم. اين خواب چه تعبيري داشت؟ :پسرم از دانشــگاه به خانه آمد. بعد با خوشحالي به سمت من آمد و گفت !مادر، يک هديه برايت گرفته ام بعد هم کتابي را در دست گرفت و گفت: کتاب شهيد ابراهيم هادي چاپ ... شده !به محض اينکه عكس جلد کتاب را ديدم رنگ از صورتم پريد !پسرم ترسيد و گفت: مادر چي شد؟ من فکر مي کردم خوشحال مي شي؟ ...جلو آمدم و گفتم: ببينم اين کتاب رو من دقيقاً همين صحنه روي جلد را ديشب ديده بودم! ابراهيم را درست در !همين حالت ديدم بعد مشــغول مطالعه کتاب شدم. وقتي که فهميدم خواب من روياي صادقه بوده، از طريق همسرم به يکي از بسيجيان آن سال ها زنگ زديم. از او پرسيديم كه از آن دو نفر كه من در خواب ديده بودم خبري داري؟ ،خاصه بعد از تحقيق فهميدم که آن دو نفر، با همه ي سابقه جبهه و مجاهدت !از حاميان ســران فتنه شــده و در مقابــل رهبر انقاب موضع گيــري دارند هرچند خواب ديدن حجت شــرعي نيســت، اما وظيفه دانستم که با آن ها .تماس بگيرم و ماجراي آن خواب را تعريف کنم خدا را شــکر، همين رويا اثربخش بود. ابراهيم، بار ديگر، هادي دوستانش شد.. 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۱۰۰ در دوران دفاع مقدس با همسرم راهي جبهه شديم. شوهرم در گروه شهيد .اندرزگو
خواهر شهید .بعد از ابراهيم حال و روز خودم را نمي فهميدم. ابراهيم همه زندگي من بود .خيلي به او دلبسته بوديم. او نه تنها يک برادر، که مربي ما نيز بود بارهــا با من در مورد حجــاب صحبت مي کرد و مي گفــت: چادر يادگار حضرت زهرا اســت، ايمان يک زن، وقتي کامل مي شود که حجاب را ...کامل رعايت کند و وقتي مي خواستيم از خانه بيرون برويم يا به مهماني دعوت داشتيم، به ما در ...مورد نحوه برخورد با نامحرم توصيه مي کرد و اما هيچگاه امر و نهي نمي کرد! ابراهيم اصول تربيتي را در نصيحت کردن .رعايت مي نمود در مورد نماز هم بارها ديده بودم که با شوخي و خنده، ما را براي نمازصبح »صدا مي زد و مي گفت: »نماز، فقط اول وقت و جماعت هميشــه به دوستانش در مورد اذان گفتن نصيحت مي کرد. مي گفت: هرجا هستيد تا صداي اذان را شنيديد، حتي اگر سوار موتور هستيد توقف کنيد و با .صداي بلند، پروردگار را صدا کنيد و اذان بگوئيد زماني که ابراهيم مجروح بود و به خانه آمد از يک طرف ناراحت بوديم و !از يک طرف خوشحال .ناراحت براي زخمي شدن و خوشحال که بيشتر مي توانستيم او را ببينيم خــوب به ياد دارم که دوســتانش به ديدنش آمدند. ابراهيم هم شــروع به :خواندن اشعاري کرد که فکر کنم خودش سروده بود اگر عالم همه با ما ســتيزند اگر شــويند با خون پيکرم را اگر با آتش و خون خو بگيرم اگر با تيغ، خونم را بريزند اگر گيرند از پيکر سرم را ز خط سرخ رهبر بر نگردم بارها شنيده بودم كه ابراهيم، از اين حرف که برخي مي گفتند: فقط مي ريم !جبهه براي شهيد شدن و... اصاً خوشش نمي آمد به دوستانش مي گفت: هميشه بگيد ما تا لحظه آخر، تا جائي که نفس داريم براي اسام و انقاب خدمت مي کنيم، اگر خدا خواست و نمره ما بيست شد .آن وقت شهيد شويم .ولي تا اون لحظه اي که نيرو داريم بايد براي اسام مبارزه کنيم مي گفــت بايد اينقدر با اين بدن کار کنيم، اينقدر در راه خدا فعاليت کنيم .که وقتي خودش صاح ديد، پاي کارنامه ما را امضا کند و شهيد شويم اما ممکن هم هســت که لياقت شهيد شدن، با رفتار يا کردار بد از ما گرفته .شود ٭٭٭ ســال ها از شهادت ابراهيم گذشــت. هيچکس نمي توانست تصور کند که ...فقدان او چه بر سر خانواده ي ما آورد. مادر ما از فقدان ابراهيم از پا افتاد و ،تا اينکه در ســال 1390 شــنيدم که قرار است سنگ يادبودي براي ابراهيم .روي قبر يکي از شهداي گمنام در بهشت زهرا ساخته شود ابراهيم عاشق گمنامي بود. حالا هم مزار يادبود او روي قبر يکي از شهداي .گمنام ساخته مي شد در واقع يکي از شــهداي گمنام به واسطه ابراهيم تکريم مي شد. اين ماجرا .گذشت تا اينكه به كنار مزار يادبود او رفتم روزي که براي اولين بار در مقابل ســنگ مزار ابراهيم قرار گرفتم، يکباره !بدنم لرزيد! رنگم پريد و باتعجب به اطراف نگاه کردم چند نفر از بســتگان ما هم همين حال را داشتند! ما به ياد يک ماجرا افتاديم !که سي سال قبل در همين نقطه اتفاق افتاده بود درســت بعد از عمليات آزادي خرمشهر، پســرعموي مادرم، شهيد حسن .سراجيان به شهادت رسيد آن زمــان ابراهيــم مجروح بود و با عصا راه مي رفت. اما به خاطر شــهادت .ايشان به بهشت زهرا آمد ،وقتي حسن را دفن کردند، ابراهيم جلو آمد و گفت: خوش به حالت حسن چه جاي خوبي هستي! قطعه26 و كنار خيابان اصلي. هرکي از اينجا رد بشه يه .فاتحه برات مي خونه و تو رو ياد مي کنه بعد ادامه داد: من هم بايد بيام پيش تو! دعا کن من هم بيام همينجا، بعد هم !با عصاي خودش به زمين زد و چند قبر آن طرف تر از حسن را نشان داد چند ســال بعد، درست همان جائي که ابراهيم نشــان داده بود، يک شهيد .گمنام دفن شد و بعد به طرز عجيبي ســنگ يادبــود ابراهيم در همان مــکان که خودش !!دوست داشت قرار گرفت 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
💠 #مرحوم_دولابی: ♦️یک وقت نگویید مجبوریم. لفظ(مجبوریم)نداریم مگر در طاعت خدا. در آنجا عیب ندارد، خدایا من بیچاره ام، کاری از من بر نمی آید، نمی توانم تو را عبادت کنم. خدا اینها را دوست دارد. 💕join ➣ @montazar 🔹#نشر_صدقه_جاریست 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین پنجشنبه‌ی پاییزی و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 🌺 🌿 🌺 🌿 🌺 🌿 🌺 میگویند خیرات برای رفتگان😔 مثال نسیم خنکی ست که🌸 در هوای داغ به صورت انسانی می وزد🌸 به همین لذت ‌بخشی🌸 و به همین لطافت🌸 پنجشنبه است😔 خیرات رفتگان فاتحه و صلوات🌸🙏🌸 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
🌴دفن شدن حضرت رقیه (س) با غل و زنجیرهای اسارت... در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی و نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال ۱۲۸۰ هجری، نقل شده است؛ جناب ملا سید هاشم بعد از نبش قبر ایشان، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون او را به هوش می‌آورند، قضیه زنجیر را به مردم می‌گفت و می‌فرمود؛ بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود، همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. 📚اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 📚منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 📚مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. 📚تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳ 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
📌داستان 🍃🌺 💬مرحوم حاج اسماعیل دولابی ره: در جوانی اسبی داشتم 🐎 وقتی سوار آن میشدم و از کنار دیواری عبور میکـرد و سایه ی آن به دیوار می افتاد، اسبم به آن نگاه میکرد و خیال مـیکـرد اسـب دیگری است، لذا خرناس میکشید و سعی میکرد از آن جلو بزند، و چون هر چه تند میرفـت، میدید هنوز از سایه اش جلو نیفتاده است، 🐎 باز هم به سرعتش اضافه میکرد تا حدی که اگر این جریان ادامه مییافت، مرا به کشتن میداد. اما دیوار تمام شد و سایه اش از بین رفت و آرام گرفت. 📌در دنیا وقتی به دیگران نگاه کنی، بدنت که مرکب توست، میخواهد در جنبه هـای دنیوي از آنها جلو بزند و اگر از چشم و همچشمی با دیگـران بـازش نـداری، تـو را بـه نابودی میکشد. 📚از بیانات مرحوم دولابی 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
💠مرحوم دولابی رحمة الله علیه میفرماید: ♦️چرا همیشه گریه بعد از یک سال یا چند سال می‌رویم زیارت فقط گریه هایمان را برای حضرت می بریم انصاف داشته باشید گریه های تان را کنار بگذارید و خنده هایتان را بیاورید اجتماع جای خنده است دنیا جای خنده است. 💕join ➣ @montazar 🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
💠 : 🦋«ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب». بغیر حساب سه معنی دارد: 1) آنچه را می‌دهد، به این حساب نبوده که در قبال حسناتی باشد که انجام داده‌ای. 2) از آنچه داده حساب نمی‌کشد. 3) بی اندازه و بی حساب و زیاد می‌دهد. 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهی به جهان مثل تو آوازه ندارد🖤 مثل حَرَمت هیچ کجا، سازه ندارد🖤 ارباب منی جان منی،شاه شهیدان🖤 مجنون توام،عشق من اَندازه ندارد🖤 فرارسیدن تسلیت باد🏴 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
10.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵 داری روی سرم سایه #حاج_حسین_سیب_سرخی 💕join ➣ @montazar 🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
چهار عامل ما را 🔥‍ جهنـمی 🔥‍ کرد در قیامت بارها میان اهل بهشت و جهنم گفت و گو رخ می دهد ٬ که قرآن ترسیمی از آن گفت و گوها را بیان فرموده است٬ یکی از آن صحنه ها که در سوره مدثر آمده این است که: اهل بهشت از مجرمان می پرسند: چه عاملی شما را به روانه کرد؟ ⚫️ آنها می گویند : ۴ عامل : ۱ - « لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلّینَ » ٬ پای بند به نبودیم . ۲ - « لَمْ نَکُ نُطْعِمُ المِسْکینَ » به اعتنا نمی کردیم. ۳ - « کُنّا نَخوُضُ مَعَ الْخائِضینَ » ٬ ما در جامعه هضم شدیم . ۴ - « کُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّین » ٬ را هم نمی پذیرفتیم. 📚 قصص الصلاة - ص ۱۸۹. 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆
آخرین پنجشنبه ماه صفر و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🙏 التماس دعا 🙏 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🔸یاد بگیریم، از محبت دیشب پدر نگوییم در حضور کسی که پدرش در آغوش خاک آرمیده است😔 🔸یاد بگیریم، از آغوش گرم مادر نگوییم در حضور کسی که مادرش را فقط در خواب می‌تواند ببیند😢 🌸✨در آخرین پنجشنبه ماه صفر یاد کنیم از پدران و مادران آسمانی با ذکر فاتحه و صلوات🌸🙏 روحشون قرین رحمت الهی 🙏 💕join ➣ @montazar 🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹 ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣👆