eitaa logo
ندای مُنْتَظَر
1.3هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
115 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوى كجاست آنكه پيشوا و صدرنشين آفريدگان و اهل نيكوكارى و تقوى است یا مهدی ادرکنی عجل علی ظهورک ↔️ کپی صلواتی ☑️ ارتباط با ادمین @Montazar59
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 نجات از نابودی آسان است 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ـ ❇️ خانم ها نه نیاز به "جهاد" دارند و نه به "شهادت" که به مقامات عالیه برسند بلکه با همان "نقش پنهان در دین" به همه مقامات می رسند در قیامت معلوم می شود که یک خانم خانه دار که به ظاهر هیچ کاری نکرده چه مقامی دارد. 💕 در قیامت معلوم می شود که عالم را خانم های خانه دار می چرخاندند... سلامﷲعلیها 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
YEKNET.IR - shoor - hafteghi - 1400.09.04 - sarvar.mp3
4.94M
احساسی 🍃سالفتی نحیب 🍃 و دموعی ظعن 🎤 👌فوق زیبا 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🖌 شماره ۲۲ 👌 برای کنترل ذهن، باید تمرین کنی؛ منتظر یک معجزه از آسمان نباش! 👈 از آیت‌الله بهجت(ره) پرسیدند: برای تمرکز فکر و حضور قلب در نماز، چه‌کار باید کنیم؟ ایشان فرمود: «در آنی(لحظه‌ای) که متوجه شدید، اختیاراً منصرف نشوید» (به‌سوی محبوب/ص۶۳) ⭕️ شما اختیاراً به چیز دیگری فکر نکن و عمداً حواس خودت را پرت نکن. 🤨 البته برخی افکار، بی‌اختیار وارد ذهن می‌شود، در این صورت هرلحظه متوجه شدی، برگرد و توجهت را به نماز برگردان.😌 😯 بعضی‌ها هستند که سرِ نماز صد مرتبه برمی‌گردند؛ اینها خیلی کم گیر می‌آیند! چون اکثراً وقتی حواس‌شان پرت می‌شود، بعد از نماز متوجّه می‌شوند!😶 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ـ 🔹 رفیق نباید كوتاهىِ ديگران را به رُخِ انسان بكشد و توقّف در مسیر حق و يا انحرافِ برخى را از مسیر صحیح، به عنوان يك حُكمِ عام، شاملِ همۀ افراد سازد. 🔸۳🔸 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ ۲۵ چون راه را نیز تاریکی فرا گرفته بود، هادی جلو جلو می رفت و من به تقلید او می رفتم. گفتم: گویا راه را گم کرده ایم، چون با آن سفارش هایی که درباره ما شده بود نمی بایست صدمه ای بخوریم. گفت: راه غلط نشده، کمتر کسی است که حسد باطنی، کم یا زیاد اظهار نکرده باشد و اگر تفضیلات اولیای امور و خوشنودی حضرت زهراعلیها السلام درباره شما نبود، حال شما شاید کمتر از این گرفتاران نبود. بسیاری از این گرفتاران دیر یا زود خلاص خواهند شد و اهل رحمت خواهند بود. چون هوا گرم و متعفّن و توبره پشتی هم سنگینی می نمود، به سرعت حرکت می نمودیم که از این زمین پُر بلا زودتر خلاص شویم و از رسیدن سیاه - اگر هلاک نشده باشد - نیز وحشت داشتم. کف عرق بوناک، از زیر لباس ها به ظاهر لباس بیرون شده بود و ساق های پا از خستگی درد می کرد، تا آنکه به هزار مشقّت از آن سرزمین خلاص شدیم. نسیم خنک وزیدن گرفت، هوا لطیف گردید، چمن و چشمه سار ها پیدا شد، اشجار (درختان) کوهی در میان درّه و سر کوه های سبز و خرّم نمایان بود، ساعتی به روی چشمه ای نشستیم و خستگی خود را گرفتیم. از هادی پرسیدم: گویا سیاهک در زیر چرخ موتورها هلاک شد. گفت: او فانی نمی شود، ولی در این سرزمین به تو نخواهد رسید، زیرا که از اراضی برهوت بسیار دور شده ایم و چون تکبّر و منائی (خودخواهی) نداشته ای، آن صحرا و گرفتاران را نخواهیم دید، چیزی از راه نمانده است که به حومه عاصمه (پایتخت) وادی السلام برسیم. هرچه می رفتیم آثار خوشی و خرّمی و چمن و گل و ریاحین و درختان میوه دار بیشتر می شد، تا آنکه کوه های سبز و باغات زیاد و آبشار های صاف و نظیف زیادی پیدا شد و در دامنه کوه ها و قلّه آنها خیام (خیمه ها) زیادی از حریر سفید نمایان شد. هادی گفت: اینجا حومه شهر است و اهالی آن در این خیام سکنی دارند. ولی ستون ها و میخ های آن خیام از طلا بود و طنابها از نقره خام بود. مقداری که از خیمه ها گذشتیم، هادی گفت: صبر کن تا من بروم، خیمه تو را تعیین کنم. گفتم: اسم این سرزمین چیست که بسیار خوش آب و هوا و با روح است؟ من دلم می خواهد چند روزی در اینجا بمانم! گفت: این زمین وادی ایمنی و ارض مقدّسه است، و لابد باید چند روزی در اینجا بمانی. پاکتی از خورجین که هدیه حضرت زهراعلیها السلام در آن بود بیرون آورد و به طرف خیمه ای که در قلّه کوهی دیده می شد، رفت. من نگاه می کردم، وقتی که هادی به آن خیمه رسید و کاغذ خوانده شد، دیدم که دختران و پسران از خیمه بیرون شدند وبه طرف من دویدند. هادی نیز از عقب رسید و پاکتی دیگر از پلّه خورجین بیرون آورد و گفت: تو با اینها برو به خیمه و چندی استراحت کن تا من از عاصمه برگردم، من می روم که منزلی برای تو تهیه کنم. گفتم: هادی! کجا مرا غریب و بی مونس ترک می کنی؟ گفت: برای مصالح تو تعقیب دارم و اینجا وطن توست و در آن خیمه، تو مونس خواهی داشت. 🌱 «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الخِیامِ، لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلا جآنٌّ» (الرحمن/۷۲و ۷۴) 🌱 حوریانی پرده نشین در دل خیمه ها، دست هیچ انس و جنّی پیش از ایشان به آنها نرسیده است. هادی این را گفت و پرواز نمود و من با آن خدم و حشم به خیمه آمدم. حوریه ای در آنجا به روی تخت نشسته بود، برخاست و از من استقبال نمود، غلامی همچون خورشید درخشان با ابریق (کوزه لوله دار) و لگنی از نقره خام وارد شد و سر و صورت مرا شستشو داد، و از آن آب، بوی مشک و گلاب ساطع بود. پس از آن صورت خودرا در آینه دیدم در جمال و جلال دوچندان، آن حوریه ای بودم که در دفتر الهی معقوده (همسر) من بود، سروری و بزرگواری من بر او محقّق شده، که: 🌱«اَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّسآءِ» (نساء/۳۴)؛ مردان سرپرست زنانند. هر دو بر روی آن تخت نشستیم. آن خیمه پنج ستون داشت که ستون وُسطی از طلا و جواهر نشان و بزرگ تر از دیگر ستون ها بود. برای امتحان ذکاوت آن حوریه پرسیدم: چرا این خیمه ستون دارد؟ گفت:... ... ادامه دارد 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ (فرازی‌از‌زیارت‌آل‌یس) 🌼 سلام بر شما ای بجا ماندهٔ خدا در زمینش.(فدایتان گردم) 🌷 سلام علیکم 🙂 صبحتون بخیر 🌷 یا علی مدد. 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 🍁🍁🍁✨﷽✨ 🍁🍁 🍁 ❌ نکوهش عیب جویی خوب دیدن شرطِ انسان بودن است عیــب را در ایـــن و آن پـــیـــدا مکن ⚠️ إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ. نور/۱۹ ⚠️ کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است؛ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید! 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ارزش عمل ١ 🥀🌹 کم‌توجهی به ارزش عمل در مقایسه با آگاهی، ایمان، محبت و اندیشۀ انسان، یک خلأ بزرگ فرهنگی، به‌ویژه در فرهنگ دینی ماست. ما فکر می‌کنیم که عمل، میوه و نتیجۀ آگاهی و ایمان است و باید مدام آگاهی و ایمان خودمان را افزایش دهیم تا این میوه را به ما بدهد، اما این اشتباه است که مدام بر افزایش ایمان و علائق معنوی تأکید کنیم تا به عمل برسیم. 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥‏اقدام جسورانه سرباز وظیفه در برخورد با یک دزد مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته است 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
دلاکی حمّام 💠 از یعقوب بن اسحاق نوبختی روایت شده؛ 🔻 حضرت رضا (علیه السّلام) در شهر نیشابور به گونه ای وارد حمام شدند که کسی از حاضران متوجه ایشان نشد. 😯 یکی از کسانی که حاضر بود و ایشان را نمی شناخت از ان حضرت خواست تا بر تنش کیسه بکشند. 🔷 حضرت درخواست او را پذیرفتند و مشغول شدند. 🔶 برخی که امام را می شناختند آن مرد را آگاه کردند و او شروع به عذرخواهی کرد با این حال امام به او آرامش دادند و به دلاکی او ادامه دادند. 📚 آل ابی طالب، ج ۲ 〰〰〰〰〰 📖 امام صادق علیه السلام مى فرمایند: 🍃 هنگامى که روز قیامت مى شود، خداوند آن چنان رحمتش را مى گستراند که حتى ابلیس در رحمت او طمع مى کند.(بحارالانوار،ج۷) 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ـ 🔹رفیق باید به مواردِ مثبت نظر بيندازد و جرياناتِ دلگرم‌كننده و اميد‌دهنده در راه حق را هميشه مطرح نمايد. 🔸۴🔸 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ـ 🖌 شماره ۲۳ 🤔 ما اگر تمرکز داشته باشیم می‌توانیم نظر خدا را برگردانیم. 👌 خدا از ما همین قدرت را می‌خواهد. اصلاً خدا ما را ساخته که قوی بشویم و خدا به قوی‌ها احترام می‌گذارد. ⁉️ حالا ممکن است بپرسید: مگر بنا نیست ما پیش خدا ضعیف بشویم؟ بله؛ در ادعیه می‌خوانیم «إرحَم عَبدَکَ الضَّعیف» ❌ اما اشتباه نشود که فکر کنی خدا از آدم ضعیف خوشش می‌آید! نه، خدا می‌گوید: پیشِ من باید ضعیف باشی و شاخ و شانه نکشی اما خودت باید قوی باشی؛ آن‌قدر باید قوی باشی که عالَم نتوانند از پسِ تو بربیایند. ⁉️ از امیرالمؤمنین(علیه السّلام) پرسیدند: شما چگونه دشمنان قدرتمند خود را به خاک می‌کشید و مغلوب می‌کنید؟ روش شما چگونه است؟ ✅ می‌فرمودند: من اول با ابهّت خودم آنها را می‌زدم، همین‌که جا می‌خورد، با شمشیرم او را می‌زدم. (وَ قِیلَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع بِمَ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ قَالَ بِتَمَکُّنِ هَیْبَتِی فِی قُلُوبِهِمْ؛ مناقب آل‌أبی‌طالب/۲/ ۱۱۶) ✅ همچنین علی(علیه السّلام) فرمودند: من درِ خیبر را با قدرت روحی خودم بلند کردم نه با قدرت جسم (...أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکُوتِیَّةٍ؛ امالی‌صدوق/۵۱۴) 🌼 علی امام من است و منم غلام علی 🌼 هــزار جـــان گــرامی فـدای نام علی 🌹السلام علیک یا امیر المؤمنین🌹 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ـ قسمت اولقسمت دومقسمت سوم قسمت چهارمقسمت پنجمقسمت ششمقسمت هفتمقسمت هشتمقسمت نهمقسمت دهمقسمت یازدهمقسمت دوازدهمقسمت سیزدهمقسمت چهاردهمقسمت پانزدهمقسمت شانزدهمقسمت هفدهمقسمت هجدهمقسمت نوزدهمقسمت بیستمقسمت بیست و یکمقسمت بیست و دومقسمت بیست و سومقسمت بیست و چهارمقسمت بیست و پنجمقسمت بیست و ششمقسمت بیست و هفتمقسمت بیست و هشتمقسمت بیست و نهمقسمت سی‌امقسمت سی و یکمقسمت سی و دومقسمت سی و سومقسمت سی و چهارمقسمت سی و پنجمقسمت سی و ششمقسمت سی و هفتمقسمت سی و هشتمقسمت سی و نهمقسمت چهلمقسمت چهل و یکمقسمت چهل و دومقسمت چهل و سومقسمت چهل و چهارمقسمت چهل و پنجمقسمت چهل و ششمقسمت چهل و هفتمقسمت چهل و هشتمقسمت چهل و نهمقسمت پنجاهمقسمت پنجاه و یکمقسمت پنجاه و دومقسمت پنجاه و سومقسمت پنجاه و چهارمقسمت پنجاه و پنجم 👈 برای مطالعه هر قسمت روی آن بزنید. 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ـ ۲۶ من و حوریه هر دو بر روی آن تخت نشستیم. آن خیمه پنج ستون داشت که ستون وُسطی از طلا و جواهر نشان و بزرگ تر از دیگر ستون ها بود. برای امتحان ذکاوت آن حوریه پرسیدم: چرا این خیمه ستون دارد؟ گفت: تمام این خیام که در این قُلَلِ (قلّه ها) جبال دیده می شود، پنج ستون دارد؛ زیرا: «اسلام بر پنج پایه استوار گردیده است: نماز و روزه و زکات و حجّ و ولایت، و از میان اینها، به ولایت سفارش ویژه ای شده است». و این ستون وُسطی ستون ولایت است که از همه بزرگ تر است و خیمه بر او قائم است. گفتم: من چنین میپنداشتم که هر یک به اسم یکی از آل پیغمبر علیهم السلام است. گفت: آنها اصول هستند و آنچه در اینجاست، فروع و سایه های آن انوارند، تمام عوالم وجود و آنچه در آنهاست، همه مطابق یکدیگر و یک فرم و کپیه یکدیگرند و تفاوتشان به شدّت وضعف و اصل و فرع و نور و شعاع است و انسان نیز در همه عوالم راه دارد و می تواند به همه مراتب برسد و سرسلسله همه عوالم و متن مختصر این مشروح گردد و وجود جامع و مظهر اسم اللَّه و خلیفه اللَّه باشد. هر چه در عالم کبیر بود شرح احوال تو به توی من است جلوه ای کرد رخش دید ملک عشق نداشت خیمه در مزرعه آب و گِل آدم زد و چون این قوّه و توانایی به حسب فطرت اولی در آدم بود و خود را نشناخته، گفته شد: 🌱 «إِنَّ الإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ» (عصر/۲)؛ به راستی که انسان دستخوش زیان است. و چون دیگران او را نشناختند، گفته شد: 🌱 «کانَ ظَلُوماً جَهُولاً» (احزاب/۷۲)؛ و بسیار ستمگر و نادان بود. «یعنی انسان مظلوم و ارزشش ناشناخته بود.» گفتم: شما در کدام مدرسه، معارف آموخته اید که این همه سخنوری دارید؟ گفت: تعلیمات من در مدینه شریفه بوده است و این کوه های سبز و خرّم و با روح و ریحان، از ییلاقات پَست آنجاست. «قال رسول اللَّه صلی الله علیه وآله – ابو فاطمه علیها السلام -: «من شهر علم هستم و علی علیه السلام دروازه آن». من مربّای (پرورش یافته) دست فاطمه علیها السلام، دختر پیغمبرم که او نیز چون پدرش «شهر حکمت و عصمت، و علی علیه السلام درِ آن» است و اوست لیله مبارکه و لیله القدر و اوست بهتر از هزار شهر (ماه) و اوست که علوم قرآن بر او نازل شده است که: 🌱«فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» (دخان/۴)؛ در آن شب تمام امور استوار و محکم تدبیر و جدا می گردند. و اوست شجره زیتونه 🌱 «لا شَرْقِیَّهٍ وَلا غَرْبِیَّهٍ یَکادُ زَیْتُها یُضِی ءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ، نُورٌ عَلی نُورٍ» (نور/۳۵) 🌱 نه شرقی است و نه غربی، به گونه ای که نزدیک است بدون تماس با آتش شعله ور شود، و بدین سان نور علی نور است. 🌱 و اوست که: «تَنَزَّلُ المَلآئِکَهُ وَالرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ» (قدر/۴) 🌱 فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) تمام امور نازل می شوند. و این نوشته زهرا علیها السلام است که هادی به من میرسانید، به این مضمون که یکی از اولاد من به تو وارد می شود، از او پذیرایی کن که او صاحب تو است. معلوم می شود، که من کشت و کار توام، ولو حق رویانیده و به کمال رسانیده، که: 🌱 «أَفَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ ءَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ» (واقعه/۶۳) 🌱 پس آیا آنچه را کشت می کنید دیده اید، آیا شما آن را می رویانید یا ما می رویانیم؟ و من حمد می کنم خدا را که همهٔ حمد از اوست و راجع به اوست «وَآخِرُ دَعْویهُمْ أَنِ الحَمْدُ للَّهِ ِ رَبِّ العالَمِینَ» (اعراف/۵۴)؛ و آخرین سخنشان این است: حمد مخصوص پروردگار عالمیان است. پرسیدم: آن شعری که خواندید از غزلیات خواجه حافظ بود، تو از کجا فرا گرفتی؟ گفت: وقتی خواجه به این مقام رسید، اهالی اینجا خواهش نمودند که بیش از آنکه می بایست اینجا بماند، اقامت کند تا غزل های مرغوب او را فراگیرند و همین طور هم شد و از آن وقت در تمام این خیام، در سروده های خود غزل های او را می خوانند، ویژه آنهایی که مبنی بر وصال است و چون و چرایی با او نمودند، که افشای بعضی اسرار بود و در بین عامّه جا نداشت. پس از اظهار کمالات صوری و معنوی، که مرا مستِ لا یشعر (ناآگاه) ساخته بود، سرود آغاز نمود:... ...ادامه دارد 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا