eitaa logo
ندای مُنْتَظَر
1.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
5.6هزار ویدیو
122 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوى كجاست آنكه پيشوا و صدرنشين آفريدگان و اهل نيكوكارى و تقوى است یا مهدی ادرکنی عجل علی ظهورک ↔️ کپی صلواتی ☑️ ارتباط با ادمین @Montazar59
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - shoor - fatemieh avval 1400 - javad moghaddam.mp3
6.59M
🔳 🌴ماورای هر باوره 🌴قسم دم آخره 🎤 👌فوق زیبا 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
11.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ـ ❤️ عنایت امام حسین علیه السلام به پیرغلامشان در هنگام احتضار 🎤 علیه السلام 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
من حسینم! می‌خواهم با یزید دلت مبارزه کنم... امام حسین(علیه السلام) به کوفیان فرمود: «می‌خواهم شما را از یزید نجات دهم» اما آنها مقابلش ایستادند و نگذاشتند حسین(علیه السلام) کارش را انجام دهد. همین داستان عاشورا، در دل تک تک ما هم اتفاق می‌افتد. علیه السلام 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
YEKNET.IR - shoor 5 - fatemieh avval 1400 - nariman panahi.mp3
9.38M
احساسی روضه ای 🍃رفتی و بدون تو 🍃بیچاره شدم حسین 🎤 👌بسیار دلنشین 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ـ ارزش عمل ۱۲ 🥀🌹 چرا اجازه می‌دهیم بازی‌های بچه‌های ما را صهیونیست‌ها طراحی کنند و بدون فکر و آگاهی، به خوردِ بچه‌های ما بدهند؟! همچنین طراحی بقیه قسمت‌های زندگی را هم به آنها می‌سپاریم. حالا این رفتارها، ذهن و روح بچه را خراب و نابود کرده است، آن‌وقت می گوییم: «می‌خواهم بچه ام مذهبی بشود!» دیگر چیزی از او باقی نمانده که معارف دینی را به او یاد بدهیم! الان چه باید کرد؟ آیا باید بچه را در اختیار صهیونیست‌ها بگذاریم تا روح و ذهنش-با سبک زندگی و رفتارهایی که آنها طراحی کرده‌اند-خراب شود! آیا بعداً ظرفیت فکری و روحی لازم را خواهد داشت که ما بخواهیم برایش از ایمان و معرفت دینی حرف بزنیم؟! 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
YEKNET.IR - shoor 2 - fatemieh avva 1400 - moghaddam.mp3
3.92M
احساسی 🍃نبض شبم کرببلا 🍃خواب شبم کرببلا 🎤 👌فوق زیبا 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ـ 🖌 شماره ۴۱ ⚜ کنترل زبان یکی از مهم‌ترین راه‌های کنترل ذهن است. 🔰 آدم با قدرت کنترل ذهن، در سطح اعلای موفقیت قرار می‌گیرد. دین هم اهتمامش را برای کنترل ذهن ما گذاشته است؛ اصلی‌ترین برنامه‌ها و دستورهای دین (مثل نماز) در خدمت کنترل ذهن ما قرار دارد. ⚠️ کنترل زبان-که دین خیلی بر آن تأکید می‌کند- یکی از مهم‌ترین راه‌های کنترل ذهن است. ‼️ حرف‌زدن راحت‌ترین فعل است؛ تا چیزی به ذهن آدم خطور می‌کند، بلافاصله می‌تواند به‌زبان بیاورد و خودش را نشان بدهد. لذا اگر زبانت را کنترل کنی، در واقع ذهنت را کنترل کرده‌ای؛ انگار به ذهنت مهار زده‌ای! 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
YEKNET.IR - zamine - fatemieh avva 1400 - moghaddam.mp3
6.04M
🔳 🌴این روزا نیستی فاطمه 🌴حیدر رو باورش کنی 🎤 👌بسیار دلنشین 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
ندای مُنْتَظَر
🌿بسم رب الشهداء و الصدیقین🌿 ۱۰ ســـفـــر کربـــــلا ▫️حسابي به مشكل خورده بودم. اعمال خوبم به خاطر شوخي‌هاي بيش از حد و صحبتهاي پشت سر مردم و غيبتها و... نابود ميشد و اعمال زشت من باقي ميماند. ▫️ البته وقتي يك كار خالصانه انجام داده بودم، همان عمل باعث پاك شدن كارهاي زشت ميشد. چرا كه در قرآن آمده بود: 🌱... إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ... هود، ۱۱۴ 🌱... كارهاي خوب، گناهان را پاك ميكند... ▫️ زيارتهاي اهل بيت علیهم السلام بسيار در نامهٔ اعمال من تأثير مثبت داشت. البته زيارتهاي بامعرفتي که با گناه آلوده نشده بود. ▫️ اما خيلي سخت بود. هر روز ما، دقيق بررسي و حسابرسي ميشد. كوچكترين اعمال مورد بررسي قرار ميگرفت. همينطور كه اعمال روزانه‌ام بررسي ميشد، به يكي از روزهاي دوران جواني رسيديم. اواسط دهه هشتاد. ▫️ يكباره جوان پشت ميز گفت: به دستور آقا ابا عبدالله علیه السلام پنج سال از اعمال شما را بخشيديم. اين پنج سال بدون حساب طي ميشود. ▫️ باتعجب گفتم: يعني چي!؟ گفت: يعني پنج سال گناهان شما بخشيده شده و اعمال خوبتان باقي ميماند. ▫️ نميدانيد چقدر خوشحال شدم.اگر در آن شرايط بوديد، لذتي كه من از شنيدن اين خبر پيدا كردم را حس ميكرديد. پنج سال بدون حساب و كتاب؟! ▫️ گفتم: اين دستور آقا به چه علت بود؟ همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند. در دهه هشتاد و بعد از نابودي صدام، بنده چندين بار توفيق يافتم كه به سفر كربلا بروم. ▫️ در يكي از اين سفرها، يك پيرمرد كر ولال در كاروان ما بود. مدير كاروان به من گفت: ميتواني اين پيرمرد را مراقبت كني و همراه او باشي؟ من هم مثل خيلي‌هاي ديگر دوست داشتم تنها به حرم بروم و با مولاي خودم خلوت داشته باشم، اما با اكراه قبول كردم. ▫️ كار از آنچه فكر ميكردم سخت‌تر بود. اين پيرمرد هوش و حواس درست و حسابي نداشت. او را بايد كاملا مراقبت ميكردم. اگر لحظه‌اي او را رها ميكردم گم ميشد. ▫️ خلاصه تمام سفر كربلاي من تحت الشعاع حضور اين پيرمرد شد. اين پيرمرد هر روز با من به حرم مي‌آمد و برمي‌گشت. ▫️ حضور قلب من كم شده بود. چون بايد مراقب اين پيرمرد مي‌بودم. ▫️ روز آخر قصد خريد يك لباس داشت. فروشنده وقتي فهميد كه او متوجه نميشود، قيمت را چند برابر گفت. من جلو آمدم و گفتم: چي داري ميگي؟ اين آقا زائر مولاست. چرا اينطوري قيمت ميدي؟ اين لباس قيمتش خيلي كمتره. خلاصه اينكه من لباس را خيلي ارزانتر براي اين پيرمرد خريدم. ▫️ با هم از مغازه بيرون آمديم. من عصباني و پيرمرد خوشحال بود. با خودم گفتم: عجب دردسري براي ما درست شد. اين دفعه كربلا اصلا به ما حال نداد. ▫️ يكباره ديدم پيرمرد ايستاد. رو به حرم كرد و با انگشت دست، مرا به آقا نشان داد و با همان زبان بي‌زباني براي من دعا كرد. ▫️ جوان پشت ميز گفت: به دعاي اين پيرمرد، آقا امام حسين علیه السلام شفاعت كردند و گناهان پنج سال تورا بخشيدند. ▫️ بايد در آن شرايط قرار ميگرفتيد تا بفهميد چقدر از اين اتفاق خوشحال شدم. صدها برگه در كتاب اعمال من جلو رفت. اعمال خوب اين سالها همگي ثبت شد و گناهانش محو شده بود. ✔️ ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59