eitaa logo
منتظران ظهور
2.1هزار دنبال‌کننده
18هزار عکس
16.1هزار ویدیو
275 فایل
اطلاعات دینی و روایت ها و حدیث ها از کتاب های : *احسن الحدیث از کلام حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی * مفاتیح *قرآن کریم . کپی ازاد برای ارتباط با ادمین و نظرات:👇 @khadem_2 https://eitaa.com/joinchat/1270022221C2d661b3536
مشاهده در ایتا
دانلود
26.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️می‌دونی آرزوی چیه؟ منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️بپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
📛 فتنه چیست؟ ✅ امام رضا (ع): 🔸 «آنچه گردنهایتان را در انتظار آن دراز می‌کنید واقع نخواهد شد، مگر بعد از آنکه آزمایش شوید و امتحان شوید و از بوته امتحان جز افراد بسیار کم پیروزمندانه بیرون نمی‌آیند، چنانکه خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: ✨ [الف، لام، میم. آیا مردم پنداشته‌اند که با گفتن اینکه ایمان آورده‌ایم فروگذار می‌شوند و مورد فتنه و آزمایش قرار نمی‌گیرند] (۱) ▫️ آنگاه به یکی از اصحاب به نام «معمّر بن خلّاد» خطاب کرده فرمود: 🔸 فتنه چیست؟ ▫️ گفت: 🔹 جانم به فدای تو شود، آنچه ما می‌دانیم اینست که امتحانی در دین واقع شود. ▫️ فرمود: 🔸 «چون طلا گداخته می‌شوید، و مانند طلای ناب از ناخالصی‌ها پاک می‌شوید» (۲) 📜 «لا یکون ما تمدّون إلیه أعناقکم حتّی تمیّزوا و تمحّصوا فلا یبقی منکم إلّا القلیل، مصداقا لقوله تعالی: [الم، أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ؟] ثمّ قال لصاحبه المذکور: ما الفتنه؟. قال: جعلت فداک، الّذی عندنا أنّ الفتنه فی الدّین. فقال: یفتنون کما یفتن الذّهب. یخلصون کما یخلص الذّهب!». ⬅️ روزگار رهایی، جلد ۱، صفحه: ۳۹۰ (۱). عنکبوت: ۱. (۲). غیبت نعمانی صفحه ۱۰۷، ارشاد مفید صفحه ۳۳۹، الزام النّاصب صفحه ۷۹ و ۱۷۷ و ۱۸۴، و ... 🏷 منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️بپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
توصیه‌های گرانقدر امام رضا علیه السلام به استفاده از فرصت طلایی آخرین روزهای ماه شعبان ✅ اباصلت روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان خدمت امام رضا علیه السّلام رسیدم. حضرت فرمودند: 🔸 ای اباصلت! بیشترِ ماه شعبان رفت و این جمعه، جمعه‌ی آخر آن است پس کوتاهی‌های روزهای گذشته را با این کارها جبران کن: 1⃣ به کارهایی بپرداز که به تو مربوط است. 2⃣ اموری را که به تو مربوط نیست رها کن. 3⃣ زیاد دعا کن. 4⃣ فراوان استغفار کن. 5⃣ قرآن بسیار تلاوت کن. 6⃣ از گناهانت به درگاه خداوند توبه کن تا وقتی ماه رمضان می‌آید خالص برای خدا باشی. 7⃣ هر قرض و بدهی داری، بپرداز. 8⃣ هر کینه ای از مؤمنی در دلت داری بیرون بریز. 9⃣ و هر گناهی که به آن مبتلایی را ترک کن. 🔟 تقوای الهی را رعایت کن. 1⃣1⃣ در پیدا و پنهان زندگی‌ات به خداوند توکل کن و [بدان که] هر که به خداوند توکل کند؛ خدا برای او کافی است... 2⃣1⃣ در باقی مانده‌ی این ماه، این جمله را فراوان بگو: 🤲🏼 اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَىٰ مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ 📃 خدایا اگر ما را در این روزهایی که از شعبان رفت نیامرزیده ای، پس ما را در روزهای باقی مانده ی آن بیامرز. 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱، بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳ 🏷   منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
پنجره فولاد رضا دل منو شفا میده 🌟 گریه کنای جدّشو برات کربلا میده علیه السلام منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
@Elteja_tales | کانال قصّه‌های مهدوی4_5915693120908956160.mp3
زمان: حجم: 4.14M
🔸با طی الارض زائر مشهد شد! 🎧حکایت عجیب تشرف یکی از دلباختگان حریم رضوی به مشهدالرضا منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
🔻فرازی از دعای امام رضا برای حضرت مهدی علیهماالسلام 🔸خداوندا! به دستان حضرت مهدی علیه‌السلام آنچه از دین و احکامت محو شده و تغییر یافته، تازه کن! 🔹اللّٰهُمَّ ...وَجَدِّدْ بِهِ مَا امْتَحَىٰ مِنْ دِينِكَ، وَبُدِّلَ مِنْ حُكْمِكَ 📚 مفاتیح الجنان منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
حامد زمانی, عبد الرضا هلالیکبوترم، هوایی شدم.mp3
زمان: حجم: 6.01M
🎧 کبوترم، هوایی شدم 🎤 حامد زمانی, عبد الرضا هلالی 🏷 منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
کمک گرفتن از نام‌های نیکوی خداوند ✅ امام رضا (علیه السلام) می‌فرمایند: 🔸 هرگاه گرفتاری به شما روی آورد، پس به واسطه ما از خداوند کمک بجویید و این همان معنای سخن خداوند است که می‌فرماید: 🔶 خداوند را نام‌هایی نیکو است، پس او را به آن نام‌ها بخوانید. 📚 مستدرک الوسائل، ج۵، ص۲۲۹ 🏷 منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
مهدی رسولیenc_16855205611033445752995.mp3
زمان: حجم: 3.12M
❤️ امشب از عشق تو لبریزم 🎉 ولادت امام رضا (ع) 🎤 مهدی رسولی 🏷 علیه السلام منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
🔘 تشرف در راه مانده ای از زائران امام رضا (ع) (تشرّف شیخ حسین خادم مسجد سهله) 🔰 شیخ آقا بزرگ تهرانی از شیخ حسین، خادم مسجد سهله، نقل می‌کند: 🕌 در سفر اوّلی که با جناب شیخ اعظم، شیخ محمّد طه اعلی اللّه مقامه به مشهد مقدّس مشرّف شدیم؛ نزدیک مشهد یعنی میامی رسیدیم من بر حیوان سواری خود طیّ مسافت می‌کردم. چیزی از راه را طیّ نکرده بودیم که آن حیوان از حرکت باز ماند و کم‌کم عقب افتادم بطوری‌که اثری از قافله دیده نمی‌شد. پیاده شدم و قدری پیاده با حیوان راه رفتم؛ ولی حیوان به‌خاطر ورمی که در دستش پیدا شده بود، نمی‌توانست راه برود و من هم از حرکت عاجز شدم. در این‌جا بارم را فرود آورده و فرشم را بر زمین پهن نمودم و در وسط صحرا مثل این‌که در خانه‌ام باشم، نشستم و مدّت مدیدی در فکر بودم و به حضرت رضا علیه السّلام خطاب می‌نمودم و عرایضی را عرض می‌کردم و می‌گفتم: 🔹 مولاجان من زائر شمایم و از کاروان عقب افتاده‌ام و دست حیوانم شل شده است. ▫️ و امثال این مطالب را ذکر می‌کردم. ناگاه دیدم شخص عجمی که بر حیوان قویّ سفیدی سوار است، از راه می‌آید. گفتم: 🔹 لابد این شخص از زوّار است. ▫️ وقتی رسید، سلام کرد. جواب سلامش را دادم. خیال کردم که او هم به واسطه امری از کاروان عقب‌ افتاده است. بعد از جواب سلام، ایشان به فارسی مشغول صحبت شد و من هم فارسی بلد بودم. مرا به اسم نام برد و گفت: 🔸 ای شیخ حسین، طوری نشسته‌ای مثل این‌که در خانه خودت نشسته باشی آیا نمی‌دانی این‌جا چه جایی است؟ ▫️ گفتم: 🔹 بلی؛ امّا قضیه من چنین و چنان است. ▫️ گفت: 🔸 برخیز بارت را روی حیوانت می‌گذاریم و می‌رویم شاید خداوند ما را به قافله برساند. ▫️ گفتم: 🔹 آیا نمی‌بینی که دستش چه شده و نمی‌تواند راه برود؟ ▫️ اصرار کرد. گفتم: 🔹 لا حول و لا قوّه الّا باللّه ▫️ و برخاستم. بار بر روی حیوان قرار گرفت من هم به اجبار او، حیوان را می‌راندم و ایشان نیز کم‌کم راه می‌رفت. در بین راه گفت: 🔸 ای شیخ حسین، بار من سبک‌تر از بار تو است؛ بارت را روی حیوان خودم می‌گذارم و بار خودم را روی حیوان تو. ▫️ گفتم: 🔹 میل خودتان. ▫️ بار مرا گرفت و روی حیوان خودش گذاشت و بار خودش را روی حیوان من و به همین کیفیّت می‌رفتیم. گفت: 🔸 ای شیخ حسین، نمی‌خواهی حیوان خودت را با حیوان من مبادله کنی تا سربه‌سر شود؟ ▫️ گفتم: 🔹 ای برادر، تو عجمی و من عرب؛ گمان می‌کنی من نمی‌فهمم که مرا مسخره می‌کنی! حیوان شما ده برابر حیوان من می‌ارزد؛ با این‌که من در این صحرا در معرض هلاکتم و چاره‌ای ندارم جز این‌که مال و بارم را بگذارم و بروم تا خود را از هلاکت خلاص کنم. معلوم است که این حرف تو جز برای مسخره کردن من نیست. ▫️ گفت: 🔸 از استهزاء کردن، به خدا پناه می‌برم. تو چه کار داری، من می‌خواهم حیوانم را با حیوان تو معاوضه کنم. ▫️ هرچه می‌گفتم: 🔹 ای برادر مرا مسخره نکن، ▫️اصرار می‌کرد، تا اصرارش بحدّی رسید که قبول کردم. گفت: 🔸 پس سوار شو. ▫️ من بر حیوان او سوار شدم دیدم انگار مثل مرغی می‌پرد. آن مرد گفت: 🔸 تو به قافله ملحق شو من هم ان شاء اللّه تعالی ملحق می‌شوم. ▫️ زمان کمی گذشت که دیدم به قافله رسیده‌ام. آن هم در نزدیکی منزل و مثل آن‌که از آن مرد غافل شدم. همین‌که به منزل رسیدم، پیاده شده و مشغول رسیدگی به حیوان گردیدم و وقتی کارم تمام شد برای خوردن قهوه خدمت شیخ محمّد طه رسیدم. وقتی داخل شدم، سلام کردم. فرمود: 🔸 شیخ حسین، چرا امروز در راه با ما نبودی؟ ▫️ چون بنای من بر این بود که هر روز حیوانم را جلوی محمل شیخ یک ساعت یا بیشتر راه می‌بردم و ایشان برای من حکایاتی را نقل می‌فرمودند. عرض کردم: 🔹 شیخنا قضیّه من این بود ▫️ و جریان را نقل کردم. فرمود: 🔸 آن مرد کجا است؟ ▫️ عرض کردم: 🔹 خودش را به ما می‌رساند؛ ولی هنوز نرسیده است. ▫️ فرمودند: 🔸 بلکه او قبل از تو رسیده است؛ آیا گمان می‌کنی که این‌طور کارها را در چنین مکانی کسی غیر از ائمّه معصومین علیهم السّلام انجام می‌دهد؟ ▫️ بعد شیخ به‌خاطر این جریان قصیده‌ای در مدح حضرت رضا علیه السّلام انشاء نموده و قضیه را در آن درج نمود. ♦️ جناب شیخ آقا بزرگ تهرانی فرمودند: ▪️ شیخ حسین بعضی از ابیات آن قصیده را برای من خواند؛ ولی من فراموش نموده‌ام. و گفت: ▫️ آن شخص را هم دیگر ابدا ندیدم و با آن حیوان تا تهران برگشتم. در آن‌جا مریض شدم و آن را به قیمت گزافی فروختم و در معالجه مرض و مراجعتم، مصرف کردم. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ۲۰۳ 🏷 منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
✨﷽✨ 🏴نگاهی متفاوت به ماجرای ضامن آهو ✍داستان ضامن آهو آنگونه که بین عموم مردم مشهور شده در منابع قدیم تا حدی متفاوت و جالبتر است. روایت اصلی این داستان را شیخ صدوق(ره) بیش از هزارسال پیش در کتاب «عیون اخبار الرضا (ع)» آورده است. وی تنها با دو واسطه از ابومنصور محمد بن عبدالرزاق (متولی شاهنامه ابومنصوری) که از قدرتمندان و زورمندان روزگار بوده نقل می کند: در جوانی برای اهالی مشهدِ رضا (ع) و زائرانی که با آنجا می رفتند مزاحمت ایجاد می کردم و تا اینکه یکبار که با یک یوزپلنگِ (آموزش دیده) برای شکار آهو به آن حوالی رفته بودم یوز شکاری ام ، را دنبال آهویی فرستادم و آهو تا نزدیک دیوار محوطه زیارتگاه رضا (ع) رفت ولی یکباره هر دو در مقابل آن ایستادند. گاهی که آهو به سوی دیگری می رفت ، یوز به دنبالش می دوید ولی وقتی به محوطه زیارتگاه پناه می برد ، یوز از دنبال کردنش دست بر می داشت. بالاخره آهو به یکی از اتاقهای زیارتگاه وارد شد و هنگامی که به دنبالش رفتم آن را نیافتم. از ابونصر مقری (که در محوطه بود) پرسیدم: آهویی که وارد محوطه شده بود کجاست؟ گفت: من ندیده ام. از آن روز نذر کردم که دیگر زائران رضا (ع) را آزار ندهم و راهشان را نبندم. همچنین از آن به بعد هرگاه حاجتی داشتم به زیارتش می آمدم و حاجتم روا می شد. یکبار از خدا خواستم که فرزند پسری به من ببخشد که چنین شد. هنگامی که پسرم به بلوغ رسید و کشته شد ، مجددا به مشهد الرضا (ع) رفتم و باز هم فرزند پسری از خدا خواستم که خداوند برای بار دوم پسری به من داد و هیچ حاجتی را در آنجا از خدا نخواسته ام مگر اینکه روا شده است. 📚منابع: عیون اخبار الرضا (ع) ، تالیف شیخ صدوق ره ، ج2 ، ص286 منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای طلسم شیخ بهایی در ساخت حرم منتظران ظهور🍃🌹🍃🌹 ↙️به مابپیوندید↙️ ╭━━❀🕊❀🌼❀🍃❀━━╮ @montazer_313_mhdi ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯