13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#محرم_مهدوی
🎥 کلیپ زیبای انت حبیبی و نور عینی حسین (عشق من و نور چشمم حسین)🤩
👌فوق العاده زیبا، بچه ها حتما نگاه کنید
حضرت آدم ع(1).mp3
22.69M
#یا_رقیه
#عمو_عباس
#هر_خانه_یک_حسینیه
🌹#حضرت_آدم_ع🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت : #سوره_طارق
🎶تدوین : _
📚منبع :
@montazer_koocholo
#داستان
#محرم_مهدوی
#شب_سوم_محرم
🌿سه ساله کربلا
سلام کوچولو های کربلایی🕌
من ذوالجناحم، اسب سفید 🦄و بسیار زیبایی که همه آرزوی داشتن من، تو سرشون بود.
اما من فقط و فقط دوست داشتم؛ با ارباب ✨حسينم باشم. آخه ایشون خیلی خیلی مهربون بودن.
یه روز که ✨ارباب حسينم می خواستن به مسافرت برون؛ منم حسابی خودم رو آماده کردم که همراهشون باشم.
آخه ميدونيد این مسافرتی بود که بازگشتی نداشت.
ارباب ✨حسین مهربونم این رو می دونستن.
حتما می پرسید از کجا⁉️
خب من می دیدم که فرشته های خداوند✨ پیش ایشون میان و خبرهای مهمی رو بهشون میدن👌 یکی از خبرها این بود.
ارباب حسین مهربونم☀️ باید برون و مردم شهر کوفه رو از دست ظلم و ستم آدم های بد👹👺 نجات بدن چون مردم خیلی نامه به ایشون نوشته📝 بودن تا به کمکشون برن.
به امر خدای توانا بار سفرمون رو بستیم و حرکت کردیم.
ارباب حسينم☀️ خانواده شون رو هم با خودشون به این سفر آورده بودن
دختر کوچولوی ايشون حضرت رقیه(سلام الله عليها)✨ نام داشتند. ایشون سه سالشون بود. توی مسیر خیلی شیرین زبونی می کردند. گاهی روی من سوار می شدن، گاهی تو بغل آقام امام حسین مهربون☀️ بودن گاهی با پاهای قشنگش پیاده می آمدند
خلاصه بچه ها....
رفتیم و رفتیم تا به جایی رسیدیم که بهش می گفتن کربلا.
آدم های بد و ستمگر👹👺 ارباب حسین(علیه السلام)✨ و همراهانشون رو محاصره کردن. اونها👹 می خواستند هیچ کار خوبی تو دنیا نباشه و همیشه کارهای زشت و بد انجام بدن
#ادامه_داستان_در_پست_بعد
#ادامه_داستان_سه_ساله_کربلا
اما امام عزیزمون می خواستن، مردم کارهای خوب و قشنگ 💚 رو یاد بگیرن. برای همین مقابل آدم های بد👹 ایستادن. دونه دونه یارانشان برای مقابله با اون آدم ها رفتند و شهید شدند😔
دیگه کسی نمونده بود کنار آقام حسین مهربون☀️ باشه. من 🦄 بودم و ارباب حسينم
✨ارباب حسينم یه دستی به سر و روی من کشیدن. تنهای تنها بودن. سوار من شدند. وقتی می خواستیم حرکت کنیم،
دختر شیرین زبون✨ امامم اومد جلوی من 🦄 رو گرفت.
گفت: ذوالجناح 🦄 برای چی می خوای بابام و ببری❓
✨ارباب حسينم دخترشون رو در آغوش گرفتند. فرمودند: رقیه جان✨ تو نور چشم من هستی. برای من خیلی سخته که دارم از تو جدا میشم گریه نکن دخترم من باید برم تا همیشه نام و یاد پیامبر مهربان و پدرم امیرالمونین زنده بمونه👌
اون لحظه خیلی سخت بود. انگار تمام عالم رو غم و غصه گرفت. یه خانم مهربونی بود
همه بهشون عمه زینب می گفتن .
عمه زینب اومدن و رقیه سه ساله رو بغل کردن تا ما تونستیم حرکت کنیم و به جنگ آدم های بد بریم. به سمت دشمن رفتیم. ارباب حسین خیلی از آدم های بد رو کشتن. بقیه هم می ترسیدن به ایشون نزدیک بشن .تا اینکه تعداد زیادی از اونا با هم حمله کردند و ارباب حسینم رو به شهادت رسوندن😢
حالا من مونده بودم وقتی رقیه سه ساله رو دیدم چی بگم. فقط با شرمندگی سرم رو پایین انداختم😓
بعد آدم های بعد به طرف خیمه ها حمله کردند . الهی بمیرم، دختر کوچولوی ارباب حسینم خیلی ترسیده بود. دیگه عصر شده و آسمون سرخ سرخ بود ☀️خورشید خانم با ناراحتی داشت می رفت چون دیده بود رقیه سه ساله در غم از دست دادن باباش چقدر گریه کرده بود
🤲الهی به حق حضرت رقیه سلام الله علیها عجل لولیک الفرج🤲
@montazer_koocholo
#محرم_مهدوی
رقیه سه ساله
مامان که مهربونه😊
قصه برام می خونه📋
قصه ی دشت بلا
سه ساله کربلا
دختری دل شکسته💔
با دست و پای بسته😞
زیبا گل یاسمن🌻
اسیر دست دشمن😱
رقیه سه ساله
یه دنیا غصه داره😭
چند روزیه گذشته
باباشو اون ندیده
تنگه دلش یه دنیا ❣
برای روی بابا
اشکای دونه دونش
نشسته روی گونش😭
عمه اونو می بینه
کنار اون می شینه
می گه عزیز دلم😍
آروم بگیر دخترم🤫
بابا که مهربونه
الان تو آسمونه
شهید راه خداست
اما دلش پیش ماست
ای گل زیبای من🌹
بخواب تو آغوش من
آروم بگیر لالایی
دردونه ی بابایی👌
☑️ @montazer_koocholo
28.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بچه_های_بهشت
#انیمیشین_حضرت_مسلم ابن عقیل ✅قسمت پنجم(قسمت پایانی)
🌺
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#محرم_مهدوی
🏴روز سوم محرم: حضرت رقیه سلام الله علیها
@montazer_koocholo
#محرم_مهدوی
صدای طبل و زنجیر🥁
می آید از خیابان
غمی 😞نشسته امشب
به قلب پیر و جوان
صدای واحسینا
پیچیده در هر کجا
زنده شده دوباره
خاطره ی کربلا
گردیده یک عالمی🌑
در سوگ او سیه پوش
مردم همه عزادار
با اشک 😭و غم هم آغوش
آمد محرمُ باز
صدای اشک و ناله
روئیده در کربلا
گل های سرخ🌷 لاله
✍ اکرم خیبری
@montazer_koocholo