eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
✨قصه‌ی دریا 💦در مورد پیامبر مهربان_1☀️ من دریا 🌊 هستم. شنیده بودم که کودکی نورانی‌ متولد شده است. نام مادرش و نام پدرش است. اما قبل از تولد، عبدالله از دنیا رفته بود. مادر و پدر بزرگش، نام او را به امر خداوند ✨محمد✨ گذاشتند. قبل از آن خداوند آمدن ✨محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را به همه‌ی گذشتگان مژده داده بود. چون او قرار بود که مردم را از تاریکی‌ها و گمراهی‌ها نجات دهد👌 او در کنار پدر بزرگ و مادرش زندگی ‌کرد. وقتی شش سالش شد، مادرش را از دست داد. کمی بزرگتر که شد، پدربزرگش عبدالمطلب به رحمت خدا رفت. وقتی عبدالمطلب داشت از دنیا می‌رفت، دست فرزندش ابوطالب را در دستان محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله)☀️ نهاد. به او فرمود: پسرم، من محمدم☀️ را به تو می‌سپارم. همیشه در کنار او باش و او را همراهی کن🌺 جناب ابوطالب ☀️که درود خدا بر ایشان باد، هم به حرف پدرش گوش داد. او محمد را به خانه‌اش برد. به همراه فاطمه بنت‌اسد همسرش، از ✨محمد به خوبی و مهربانی مراقبت کردند. محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم روز به روز بزرگ‌تر می‌شد. او در کنار عموی مهربانش ابوطالب به سفرهای مختلفی می‌رفت. مهربانی محمد☀️ توجه همه را به خودش جلب می‌کرد. اینها را از خورشید خانم 🌞شنیده بودم. چون او آنقدر عاشق❤️ محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله)☀️ بود که تا چشم باز می‌کرد، نگاهش به محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله)☀️ بود. من هم خیلی دوست داشتم او را ببینم☺️ ...
یک هفته در انتظار ماندم تا جمعه یِ دیگری بیاید😇 شاید که از آسمان مکّه آن قاصدِ آخری بیاید😍 من منتظرم جهانِ تاریک روشن شود از وجودِ خورشید☀️ هر لحظه به جانِ ما بتابد آن نورِ صفا و عشق و امّید❤️ من منتظرم سرودِ ایمان در شهر سیاهِ ما بپیچد☺️ همراه صدای دلنشینش بوی خوشِ یاس ها بپیچد🌷 ای کاش بیاید آن مسافر آن قاصدِ سبزِ آسمانی😢 تا در دلِ مردمان بکارد هر لحظه امیدِ زندگانی @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گل زیبای امام زمانی🌸 در زمان غیبتِ امام مهدی علیه السلام ما می‌تونیم یک کارهایی انجام بدیم که قلبِ ایشون 💜رو خوشحال کنیم😍 مثل:👈 زیارت کردن به زیارت امامان و امامزادگان برو و برای فرج امام زمان مهربونمون دعا کن🤲😊 ❣اللهم عجل لولیک الفرج❣ @montazer_koocholo
46.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاران افتاب بچه ها جوون حتما این انیمیشن قشنگ که درباره امام زمان عج هست رو ببینین👌 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون‌ این قسمت: به قول بابام سخت نگیر پیام اخلاقی: اهمیت قول و قرار در ارتباط با دیگران 🍎🍃🍎🍃🍎 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Audio_827302.mp3
8.79M
های حنا جون 📚عنوان: مرغ ماهی خوار توبه کار 🎬قسمت: اول 🎤گوینده: خانم اوسطی 💐گلهای باطراوت😘💖 ♦️🔸امشب با حناجون همراه باشیم تا یکی دیگه از قصه های زیبا که برگرفته از سری قصه های خوب برای بچه های خوب 📖 هست رو با هم بشنویم👂 امیدوارم شما نازنینا خوشتون بیاد😉😄😊 قصه های حنا جون رو دنبال کنید♦️🔸 منتظر نظرات خوبتون هستیم ✅ 📚ما رو به دوستان و عزیزانتون معرفی کنید👇 🌾🌺🌿🌸🌳🌺🌴 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃قاصدک با خودش فکر می‌کرد چه خبر خوشی را از فردا برای تمام قاصدک‌های دنیا دارد.😍 پدر صدا زد: عمه جان، پسرم را نزد من بیاور😘 پدر گفت: پسرم سخن بگو.🗣 قاصدک شنید که پسر، لب به سخن گشود و گفت:…. قاصدک‌ها وقتی به هم می‌رسند و جمعشان جمع می‌شود، برای همدیگر حکایت‌های شنیدنی تعریف می‌کنند و اصلاً قاصدک یعنی همین.😄 🍃قاصدک در جمع قاصدک‌ها، تولد نوزاد نورانی👶 را به آن‌ها خبر داد و همه آن‌ها خوشحال شدند و از قاصدک به خاطر این‌که خبر به این مهمی را برای آن‌ها آورده بود، تشکر کرد. 🍁یکی از قاصدک‌ها از حکایت‌های قاصدک‌های زمان‌های خیلی دور تعریف کرد؛ از مرد مغروری که خود را خدای مردم می‌دانست و مردم فقیر و بیچاره را خیلی اذیت می‌کرد.😑 ⛔️آن مرد مغرور شنید که می‌گویند در آینده‌ای نزدیک پسربچه‌ای👦 به دنیا می‌آید که وقتی بزرگ شد او را نابود می‌کند، به همین خاطر دستور داد هر پسربچه‌ای را که به دنیا می‌آید بکشند.😒 قاصدک‌های آن زمان خیلی ناراحت شدند،😢 چون همین نوزادهای پسر بودند که وقتی بزرگ می‌شدند به صحرا می‌آمدند و قاصدک‌ها را جمع می‌کردند و برای بازی به شهر می‌آوردند و قاصدک‌ها در دست بچه‌ها حسابی تفریح می‌کردند.😌 💯اما قاصدک‌ها موقعی خوشحال شدند که صدای پسربچه‌ای را در شهر شنیدند. وقتی به‌طرف صدا رفتند، خیلی تعجب کردند، بله درست بود، پسربچه‌ای زیبا متولدشده بود و مأموران ستمگر متوجه آن نشده بودند.😉 آن پسربچه زيبا بعد که بزرگ شد، پیامبر خوب خدا شد و مردم را از دست ستمگران و آدم‌های بدجنس نجات داد👌