🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌷
☀️عشق از سرای این دل من پا نمیشود
مجنون دلش بجز سوی لیلا نمیشود
☀️بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود
☀️این زندگی بدون تو تلخ است و بی ثمر
بی روی یار آب گوارا نمیشود
☀️سایه کجا و دیدن تشریف آفتاب
میخواستم ببینمت اما نمیشود
☀️بر من مگیر خُرده که درد فراق دوست
جز با نگاه دوست مداوا نمیشود
☀️هر راه بجز راه تو کج خواهد شد
بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
☀️ما منتظران اگر بخواهیم همه ...
امسال همان سال فرج خواهد شد!
🌹#السلام علیک یا بقیةالله
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
*⭕معنای «افْضَلُ الأَعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ»*
*♦️بعضى خيال مى كنند اينكه افضل اعمال انتظار فرج است، به اين معناست كه :*
*انتظار داشته باشيم امام زمان (عجّل اللَّه تعالى فرجه) با عده اى كه خواص اصحابشان هستنديعنى سيصد و سيزده نفر و عده اى غير خواص ظهور كنند،بعد دشمنان اسلام را از روى زمين بردارند،امنيت و رفاه و آزادى كامل را برقرار كنند، آن وقت به ما بگويند بفرماييد!*
*ما انتظار چنين فرجى را داريم و مى گوييم افضل اعمال هم انتظار فرج است!*
*(يعنى بگير و ببند، بده به دست من پهلوان!)*
*♦️نه، انتظار فرج داشتن يعنى انتظار در ركاب امام بودن و جنگيدن و احياناً شهيد شدن، يعنى آرزوى واقعى و حقيقى مجاهد بودن در راه حق،*
*نه آرزوى اينكه تو برو كارها را انجام بده، بعد كه همه كارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گيرى شد آن وقت من مى آيم!*
*♦️انتظار فرج داشتن يعنى واقعاً در نيت ما اين باشد كه :*
*در ركاب امام زمان و در خدمت ايشان دنيا را اصلاح كنيم.*
*♦️در زيارت ابا عبد اللَّه عليه السلام مى گوييم:*
*«يا لَيْتَنا كُنّا مَعَكَ فَنَفوزَ فَوْزاً عَظيماً» (كه براى ما يك ورد شده و به معناى آن هم توجه نمى كنيم)*
*يا ابا عبد اللَّه! اى كاش ما با تو بوديم و رستگارى عظيم پيدا مى كرديم.*
*♦️معنايش اين است كه اى كاش ما در خدمت تو بوديم و شهيد مى شديم و از راه شهادت، رستگارى عظيم پيدا مى كرديم.*
*آيا اين ادعاى ما از روى حقيقت است؟*
*♦️افرادى هستند كه از روى حقيقت ادعا مى كنند ولى اكثر ما كه در زيارتنامه ها مى خوانيم، لقلقه زبان است.*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آزادى معنوى)،*
https://chat.whatsapp.com/J8DreLmznKs6xwCr9oSiT0
•┈┈••••✾🕊🦋﷽🦋🕊✾•••┈┈•
👈 این #صدقه دادن های اول صبح...
🌹امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:
🔹« هیچ چیز نزد خدا از صرف نمودن مال برای امام علیه السلام محبوب تر نیست و بدرستی که خداوند در عوض یک درهم که مؤمن از مال خود به مصرف امام برساند به اندازه کوه احد در بهشت به او عطا می فرماید.»
📚(کافی/ج۱/ص۵۳۸)
👈این صدقه دادن های اول صبحتون ، به نیت سلامتی امام زمانتون(اگر چه مبلغ اندکی باشد)خیلی اوضاع و احوال زندگی شما را سر و سامان می دهد، مطمئن باشید مولای کریم و سخی، بدهکار شما و من نمی مانند و چیزی را پیش خود نگه نمیدارد بلکه به حکم آیه قرآن با بهتر از آن برایمان جبران می کند.
🌹امتحان کنید برداشتن قدمی برای امام زمانتون را...
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
🌷🍃🌷🍃🌷
*بسمه تعالی*
*خیرین بزرگوار لطفا صدقات، خیرات و کمک های خداپسندانه خودتان را به شماره کارتِ خیریه واریز بفرمائید تا ان شاءالله گره ای از کار گرفتاران باز شود*
*اجرتان با مولای مهربان حضرت مهدی(عج)*
*شماره کارت خیریه مجموعه منتظران ظهور .*
6037997474678860
*سرگذشتارواحدرعالمبرزخ🔥*
(قسمتبیستونهمـ)
سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت۲۹‼️)
*↓خادِم: یاداعـــۍَالله³¹³✍🏻...↓*
*اِعجازِآسِماݩـ💌ــ*
••••••••••••••••••••••••
*ورودبہقیـــــــامت....!*
*فاڪتورهاۍِتصویرۍِقیامت،درقرآن!!!*
🌺مومنان با شنیدن این امان نامه جزع و فزع را از خود دور کرده(نمل۹)
دل به رحمت بی انتهای الهی میسپارند.
💥لحظاتی بعد صدایی میرسد که:
امروز سلطنت از آن کیست؟
و بی درنگ خود پاسخ میدهد: برای خداوند قهار است(مومن۱۶)
🔘نمیدانم چه میشود که ناگهان تمام اهل محشر به حرکت در آمده سراسیمه به یک سمت شروع به دویدن میکنند،
✔️چنانچه گویی علامت مخصوصی را هدف قرار داده و میخواهند هرچه زودتر به آن برسند.(معارج ۴۲)
⚠️شاید همه به طرف دادگاه الهی هجوم میبرند تا بلکه زودتر تکلیفشان مشخص شود،
چرا که گروهی از همین جمعیت کارشان به جایی میرسد که با دیدن پدر یا مادر و یا برادر،راه را کج کرده،فرار را بر قرار ترجیح میدهند.(عبس ۳۴)
🔆هرچند در آن روز،حکم خدا حاکم است و هیچ راه گریزی وجود ندارد.(ولایمکن الفرار من حکومتک،دعای کمیل)
🔥ستمگران وقتی دادگاه الهی را جدی میبینند،شروع به عذرخواهی میکنند،اما در آن روز عذر هیچ ظالمی پذیرفته نیست.(غافر۵۲)
💥آه خدایا در این دادگاه چه خواهد گذشت که همه ی انسانها از خوب و بد در آتش حسرت و پشیمانی فرو میروند(مریم۳۹)
🌹آنها دارای اعمال نیک هستند میگویند کاش بیشتر انجام میدادیم،
🔥و آنها که گناهکارند آرزوی داشتن عمل صالح میکنند.(المیزان ج۱۰ ص۱۳۲)
🍂همین گروهی که در دنیا معاد را انکار میکردند،در آنجا وقتی با حقیقت روبه رو میشوند
شرمگینانه سربه زیر فرو برده میگویند: ماقیامت را دیدیم و پذیرفتیم،حالا گوشمان باز شده.
⚡️آنگاه با التماس از خدا میخواهند که به دنیا برگشته و اعمال صالح و پسندیده انجام دهند.(سجده ۱۲)
هرچه بیشتر التماس میکنند کمتر نتیجه میگیرند.
🌸خداوند حتی یک کلمه هم با آنها حرف نمیزند.(بقره ۱۷۴)
و این خود عذابی☄ است که هر انسانی در این دنیا،آنرا درک نمیکند.
🛑در پایان خداوند از روی خشم در جواب آنها می فرماید:
سخن من پابرجاست و آن این است که جهنم را از جن و آدمی پر خواهم ساخت.(سجده۱۳)
✅دادگاه الهی که کارش رسیدگی به ۵۰مورد میباشد سرانجام بدون اینکه به کسی ظلم شود(کهف۴۹)
در حالی به کار خود پایان می دهد که هریک از شاکیان و شاهدان قیامت،نظر خود را اعلام کرده اند.
❇️عده ای در همان لحظات اول راحت میشوند
و گروهی برای هر مورد گاهی تا ۱۰۰۰ سال معطلی میکشند که این خود عذابی دیگر برای آنهاست.
🔰درپایان کار رسیدگی به پرونده ی اعمال انسانها، نامه ی اعمال عده ای را به دست راستشان میدهند.
🌷 اینان که با این کار پی به سعادت خویش برده اند، ذوق زده در میان اهل محشر میدوند و فریاد زنان میگویند:
ای اهل محشر نامه ی عمل مرا بخوانید،ببینید به چه مقامی رسیدم؟!
✨من میدانستم که روز حسابی هم در کار است(الحاقه۱۹-۲۰)
🍁در مقابل هر از گاهی فریاد کسی بلند می شود که:
ای وای بر من ، نامه عمل مرا به دست چپم دادند،ای کاش نمیدادند.
ای کاش از اعمالم بی خبر بودم،ای کاش با مرگ همه چیز تمام میشد و حساب و کتابی در کار نبود..(الحاقه ۲۶-۲۸)
*ادامهـــدارد....✍🏻*
https://chat.whatsapp.com/GKcw3FHpmt1AzfKkvR87CT
AUD-20220218-WA0092.
6.68M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
🔇 جلسه بیستم
🔮🔮🔮👆
*❓مـــراد از بــابـــ الله چیستـــ؟*
✍ بر اساس روایات وارد شده " بابالله " لقبی است برای پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام. از این رو یکی از القاب حضرت مهدی علیه السلام نیز «بابُ الله» است. در زیارت آل یاسین می خوانیم: « اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا بابَ اللَّهِ و َدَیّانَ دینِهِ ».
💥امام صادق(عليهالسلام) فرمود:
*كان أميرالمؤمنين(عليهالسلام) باب الله الذي لايؤتي إلاّ منه وسبيله الذي من سلك بغيره هلك، وكذلك يجري الأئمّة الهدي واحداً بعد واحد جعلهم الله أركان الأرض أن تميد بأهلها وحجّته البالغة علي من فوق الأرض ومن تحت الثّري»*
✍هر دو بُعد عالم تحت ولايت ائمّه(عليهمالسلام) است، و همانگونه كه كوه مانع اضطراب و لرزش زمين است ؛ ( وجعلنا في الأرض رواسي أن تميد بهم )
وجود مبارك امام معصوم(عليهالسلام) نيز مانع اضطراب زمين و اهل آن ؛ « جعلهم الله أركان الأرض أن تميد بهم:»
و مانع متلاشي شدن زمين است؛ «لو بقيت الأرض يوماً بلا إمامٍ منّا لساخت بأهلها»
در دعای ندبه هم نسبت به امام زمان (عج ا...) می خوانیم:
« اَیْنَ بابُ اللَّهِ الَّذی مِنْهُ یُؤْتی ؟»؛ کجاست آن باب اللهی که از طریق او می توان به خدا رسید.
✨همان گونه که باب و در وسیله ارتباط است که هر کسی بخواهد به طور صحیح وارد خانه ای شود، باید از در وارد گردد، این خاندان هم باب هستند و هر کس می خواهد به خدا برسد و بهره ای از کمالات ربانی ببرد، باید از طریق این خاندان قدم بردارد.
✨ در هر عصری و زمانی خدا دری گشود و بابی برای هدایت و وصول خلق باز نمود تا این که سرانجام، مقام باب اللهی به آن وجود مقدس رسید. هر چند عصر غیبت است اما باب الله برای اهل الله همواره مفتوح است.
*📒 تفسیر برهان، ج1، ص19.*
*📒جوادی آملی، تسنیم، ج6، ص525*
https://chat.whatsapp.com/GKcw3FHpmt1AzfKkvR87CT
AUD-20220218-WA0107.mp3
11.2M
#انسان_شناسی ۲۵
#استاد_شجاعی
آنچه که میبینی،
آنچه که میشنوی،
آنچه که بدان میاندیشی،
آنجا که زندگی میکنی،
آنجا که کار میکنی،
آنجا که سفر میکنی، و ......
🧩 شبیه تکّههای پازل، در حال شاکلهسازی تواَند!
یعنی؛ باطنِ شما درنهایت، محصولِ همهی ارتباطات، افکار و رفتار تو خواهند بود!
👈 حال یک سؤال؛
برگرد و جستجویی کن در سؤالات بالا!
اوضاع باطنِ شما چگونه است؟
🦋روایات پدرانه؛
قال السجاد عليه السّلام :
وَ اَمّا حَقُّ أبيكَ فَتَعلَمُ اَنَّهُ أصلُكَ وَ اَنَّهُ لَولاهُ لَم تَكُن، فَمَهما رَأيتَ فِی نَفسِكَ ما يُعجِبُكَ فَاعلَم أنَّ اَباكَ أصلُ النِّعمَةِ عَلَيكَ فيهِ...
🍃🌸🍃
امام سجاد(ع):
حق پدرت بر تو اين است كه بدانی او اصل و ريشه توست؛ زيرا اگر او نبود تو نيز نبودی؛ پس هر چه [ ازمواهب الهی ] در وجودت، تو را به شگفتی و خشنودی وا می دارد، بدان كه پدرت منشا و اساسِ آن نعمت است،..
بحار الانوار، ج 74، ص 6
قال الرضا عليه السّلام :
عَلَیکَ بِطاعَةِ الاَبِ وَ بِرِّه وَ التَّواضُعِ وَ الخُضُوعِ وَ الإعظامِ وَ الإکرامِ لَهُ وَ حَفضِ الصَّوتِ بِحَضرَتِةِ.
🍃🌸🍃
امام رضا(ع):
برتو باد که نسبت به پدرت فرمانبردار باشی و به او نیکی کنی ؛ دربرابرش افتادگی و فروتنی و بزرگداشت و تکریم داشته باشی و صدایت را در حضور او پایین بیاوری.
فقه الرضا عليه السّلام، ص 334
قال الکاظم عليه السّلام :
سُئِلَ رَسُولُ اللهِ - صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِه -: ما حَقُّ الوالِدِ عَلي الوَلَدِ ؟ قالَ : لا يُسَمِّيهِ بِاِسمِه، وَ لا يَمشِي بَينَ يَدَيهِ وَ لايَجلِسُ قَبلَهُ وَ لا يَستَسِبُّ لَهُ.
🍃🌸🍃
امام کاظم (ع):
مردی از پيامبر خدا(ص) سؤال كرد: حقّ پدر بر فرزند چيست؟ حضرت فرمودند: این است که پدر را با نام صدا نكند؛ جلوترازاو راه نرود؛ قبل از او ننشيند و كاری انجام ندهد كه مردم پدرش را لعنت كرده و دشنام دهند.
مشکاه الانوار، ج۱، ص۱۵۸
قال رسول الله صلّي الله عليه و آله :
دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ کَدُعاءِ النَّبیِّ لِأُمَّتِهِ.
🍃🌸🍃
پیامبراکرم(ص):
دعایى که پدر براى فرزندش کند، مانند دعایی است که پیامبر براى امّت خود می کند.
مشکوه الانوار، ص۲۸۲
قال علي عليه السّلام :
فَحَقُّ الوالِدِ عَلَى الوَلَدِ أَن يُطيعَهُ في كُلِِّ شَيءٍِ إِلَّا في مَعصيَةِ اللهِ سُبحانَهُ ...
🍃🌸🍃
امام علی(ع):
حقّ پدر بر فرزند آن است كه فرزند در هر چيز -جز درآنچه که معصيت و نافرمانی خداوند سبحان است - او را اطاعت كند..
نهج البلاغه، حکمت 391
قال على عليه السّلام :
قُم عَن مَجلِسِكَ لِأبيكَ وَ مُعَلِّمِكَ وَ إن كُنتَ أميرا.
🍃🌸🍃
امام علی(ع):
به احترام پدر و معلّمت از جاى برخيز، گرچه فرمانروا باشى.
غررالحكم و دررالكلم، ح 2341
قال الصادق عليه السّلام :
بَرُّوا آبائَكُم يَبَرَّكُم أبنَائُكُم .
🍃🌸🍃
امام صادق(ع):
به پدرانتان نيكى كنيد تا فرزندانتان به شما نيكى كنند .
تحف العقول ، ص 359
https://chat.whatsapp.com/GKcw3FHpmt1AzfKkvR87CT
4_5803226554699875590.mp3
8.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه اول
در منتظران ظهور ایتا
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌸🍃🌸🍃
امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام) مقدار پنج وَسَق خرما[حدود ۵ بار] برای مردی فرستادند.
آن مرد #شخصی_آبرومند بود و از کسی تقاضای کمک نمیکرد.
شخصی در آنجا بود، به حالت اعتراض به علی(علیه السلام) گفت: "آن مرد که تقاضای کمک نکرد چرا برای او خرما فرستادی؟ به علاوه یک وَسَق برای او کافی بود...!"
امیر مؤمنان علی(علیه السلام) به او فرمود: "خداوند امثال تو را در جامعه ما زیاد نکند! من میدهم تو بخل میورزی؟"
اگر من آنچه را که مورد حاجت اوست پس از درخواست و سؤال او به او بدهم در حقیقت چیزی به او ندادهام، بلکه قیمت آبرویی را که به من داده به او دادهام، زیرا اگر صبر کنم تا او درخواست کند در حقیقت او را وادار کرده ام که آبرویش را به من بدهد، آن رویی را که در هنگام عبادت و پرستش خدای خود و خدایِ من به خاک می ساید...
وسائل الشیعه
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # خطبه ۲۹ # جلسه ۷۳ # بخش ۳
یک وقت کسی از جنگ برای گشورگشایی کناره می گیرد و اظهار انزجار می کند ، ولی یک وقت کسی در دفاع کوتاه می آید و دفاع نمی کند ؛ لذا حضرت در جمله بعد می فرمایند ↙️
✨مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ وَ لاَ اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ ✨
🔸ترجمه : کسی که شما را فراخوان می کند ، توفیق نمی یابد و کسی که بر شما فشار آورد ، دلش آرام نمی گیرد و استراحت پیدا نمی کند .
🔸معنی واژگان :
¤ عزّت : غلبه ، موفقیت
⭕️ توضیحات تکمیلی :
یعنی اگر کسی بیاید با شما مردم کوفه سخن بگوید و شما را به جنگ با دشمنتان دعوت کند ، فایده ای ندارد ( شما پاسخ مثبت نمی دهید) و اگر کسی بخواهد به زور شما را به میدان بفرستد ، آن هم سودی نمی بخشد.
حضرت امیر علیهالسلام می دانستند که این مردم را می شود به شکل خاصی اصلاح کرد و آن سه حالت بود 👇👇👇
حالت اول ⏪ مردم را دعوت کنند به دفاع از خودشان در برابر دشمنشان ( بی پاسخ می ماندند)
حالت دوم ⏪ مردم را تهدید کنند ( مثلاً اگر به میدان نروید سهمه شما از بیت المال قطع می شود) شاید با این کار مردم به میدان می رفتند ؛ ولی احتمال یک خطر ⚠️ بود 👈 چون از این طرف تهدید مالی شده بودند ، ممکن بود معاویه از آنطرف آنان را بفریبد و به سمت خود بکشاند .( برای همین می فرمایند کسی که به زور شما را بفرستد ، قلبش آرام نمی گیرد)
حالت سوم ⏪ اگر کسی اطاعت نمی کرد گردنش را می زدند ؛ به دلیل تخلف از فرمان فرمانده کل قوا و برای هرکسی را هم که به میدان می رفت جاسوسی قرار می دادند (این کار حتماً جواب می داد که حضرت اهل این کار نبودند ) بله جواب می داد ولی مقام ولایت ، رحمت و انسانیت از بین می رفت .
📌چنانچه جای دیگر در خطبه ۶۹ نهج البلاغه ، امیرالمؤمنین می فرمایند : ( انّی لَعالِم بما یصلحکم و یقیم اوَدکم وَ لَكِنِّي لَا أَرَى إِصْلَاحَكُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِي ) من می دانم که چه چیز شما را اصلاح می کند و این کژی را راست کنم.( باشمشیر ) ولی نظر من این نیست که شما را اصلاح کنم و خودم را خراب کنم .
🔻مگر ابن زیاد اینکار را نکرد⁉️ او وقتی وارد بصره شد در ماجرای عاشورا ، یک تعدادی از همراهانش را بیرون مسجد گذاشت و تعدادی را با خودش داخل مسجد برد و به آنها گفت وقتی من حرفهایم را زدم و مردم مخالفت کردند ؛ به محض اینکه اشاره کردم به جان مردم افتاده و آنها را بکشید و اگر کسی خواست بگریزد بیرون مسجد سر از بدنش جدا کنید . با این کار مردم بصره مطیع محض شدند .
🎇🌿🌹🌿🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # خطبه ۲۹ # جلسه ۷۳ # بخش ۴
✨أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ وَ سَأَلْتُمُونِي التَّطْوِيلَ دِفَاعَ ذِي الدَّيْنِ الْمَطُولِ. ✨
🔸ترجمه : امور واهی را بهانه می کنید ( آماده دفاع از کیان خود نمی شوید ) و همچون بدهکاری که در ادای دِین خود سستی کرده و عذر می آورد ، از من برای جهاد مهلت می طلبید .
🔸معنی واژگان :
¤ اعالیل : جمع اُعلوله یعنی اموری که انسان بیهوده بهانه می کند / عذرآوری های بیهوده
¤ اضالیل : جمع اُضلوله یعنی اموری که سبب انحراف و گمراهی می شود .
¤ تطویل : مهلت خواستن
¤ ذی الدین : بدهکار
¤ مطول : کسی که بدهی اش را به طول انداخته
⭕️ توضیحات تکمیلی :
بهانه جویی می کنید . می گویید سرد است نمی شود ، گرم است نمی شود ، الآن خسته ایم تازه از جنگ آمده ایم و ...
📖 قرآن کریم خطاب به منافقان زمان پیامبر و کسانی که در جنگ سستی می کردند ، در سوره مبارکه توبه می فرماید :
💢يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ ۚ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ ۚ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ 💢 ( توبه : ۳۸)
(در این آیه قرآن علت سستی مردم در جهاد معلوم شده است )
ای کسانی که اظهار ایمان می کنید ، درد شما چیست ؟! وقتی به شما می گویند کوچ کنید برای جهاد ، بدنتان سنگینی می کند ( به زمین می چسبید) نکند دلتان زندگی دنیا را می خواهد ؟ دنیای نقد را می طلبید و آخرت را نمی طلبید ؟! متاع دنیا در برابر متاع آخرت قلیل است.
📌کسی که دنیا را نقد بداند و آخرت را نسیه ، پس به دنبال دنیا می رود . چون قابل دسترسی است . انسان چیزی که نقد است را می خواهد ؛ چون چیزی که نسیه است دسترسی به آن دشوار است .
چکارکنیمکهدنیارابرآخرتترجیحندهیم ❓
رمز آن این است که آخرت را هم نقد بدانیم .
(توجه شود) 👆👆👆
کسی به دنبال آخرت می رود که آن را نقد بداند وحتی نقد بودن آن را ببیند . دریافت های آن را احساس کند ( در آخرت چیزی بدست آورد) نه اینکه فقط بشنود که می گویند در نامه عملت نوشته می شود . انسان وقتی برای آخرت فعالی
ت می کند ، بوی بهشت به مشامش می رسد . وقتی این احساس بر ما دست دهد ، به راحتی دنیا را کنار می زنیم . آن کسی که برای آخرت کار می کند زودتر و نقد تر از دنیا جواب می گیرد . فقط باید خوب توجه کرد . این دریافت ها از سنخ دیگری است . جنس آن با اجناس دنیا فرق دارد . اگر بخواهیم تشبیه کنیم باید بگوییم دریافت های اخروی از جنس علم است که هرچه علم بیاموزیم چیزی در ظاهر دیده نمی شود و در جای دیگری ذخیره می شود که فقط خودمان آن احساس لذت بخش را دریافت می کنیم و تاثیرات ظاهری اش نور آن است .
📌در این باره جمله ای زیبا از امام حسین علیه السلام نقل شده است ↙️
⭐️امام حسین علیهالسلام وقتی به کربلا رسیدند به یارانشان نگریستند و این جمله را فرمودند :
«الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون» 👈(📗 تحف العقول / ص۲۴۵)
مردم بنده دنیا هستند و دین لایه نازک لیسیده ای است روی زبان آنها . اطراف دین می چرخند تا وقتی که زندگی شان تأمین باشد . وقتی پای آزمایش پیش می آید دین داران خیلی کم هستند .
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # قسمت دوم خطبه ۲۹ # جلسه ۷۴ # بخش ۱
🔶 رسیدیم به نیمی از خطبه تا جائیکه عرض شد امیرالمؤمنین علیه السلام آن را بعد از اولین غارتی که از جانب لشکریان معاویه تحت فرماندهی شخصی به نام ضحاک بن قیس انجام گرفت ، ایراد فرمودند .
دراین خطبه به نوعی مردم کوفه مورد سرزنش قرار گرفتند که چرا همدل و هم داستان در دفاع از کیان خود و سرزمینشان و در مبارزه با ظلم و ستم نیستند .
در قسمت اول خطبه حضرت خطاب به مردم کوفه می فرمودند تا چه اندازه سستی می ورزید و در مجالس می نشینید و از هر دری سخن می گویید و خیال می کنید با حرف می توان کاری از پیش برد .
در نیمه دوم خطبه حضرت می فرمایند :
🍃لاَ يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ وَ لاَ يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلاَّ بِالْجِدِّ أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ الْمَغْرُورُ وَ اللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اللَّهِ بِالسَّهْمِ الْأَخْيَبِ وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ. أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ لاَ أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ وَ لاَ أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ وَ لاَ أُوعِدُ الْعَدُوَّ بِكُمْ مَا بَالُكُمْ مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ الْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ أَ قَوْلاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ.🍃
✨لاَ يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ وَ لاَ يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلاَّ بِالْجِدِّ✨
🔸ترجمه : شخص ذلیل مانع ظلم نیست و حق را جز به کوشش نتوان دریافت .
🔸معنی واژگان :
¤ ضَیم : ظلم ( ظلمی که همراه با قهر و غلبه باشد)
⭕️ توضیحات تکمیلی :
شخصی ذلیل ، کسی که از عزت نفس بهره مند نیست ، نمی تواند از ظلم جلوگیری کند . یعنی گویی خواری و ذلت و عدم بهره مندی از کرامت نفس خود زمینه ساز ظلم می شود و برای مبارزه با ظلم و ستم کافیست انسان از خود ارزشمندی یا عزت نفس برخوردار باشد .
بر اساس آیات قرآن کریم ، عزت از ویژگی های بهشتیان است .
خداوند در سوره مبارکه یونس آیه ۲۶ می فرماید :
💢 لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنَىٰ وَزِيَادَةٌ ۖ وَلَا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَلَا ذِلَّةٌ ۚ أُولَٰٓئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
برای كسانی كه نیكی كردند، [بهترین] پاداش و افزون [بر آن] است؛ و چهره آنان را سیاهی و خواری نمیپوشاند؛ آنان اهل بهشتاند [و] در آن جاودانهاند.💢
پس عزت از ویژگی بهشتیان است و در مقابل ذلت عاقبتی است که دوزخیان به آن مبتلا می شوند . این که انسان از عزت نفس یا کرامت نفس بهره مند باشد تفاوت دارد با این که کسی دچار خود بزرگ بینی و غرور باشد . ( غرور در معنای فارسی همان تکبر است و در زبان عربی به معنای فریب است . ) علتش این است که منشأ عزت نفس خداست .
می فرماید : ¤ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا ۚ¤
عزت تماماً از آن خداست .
پس کسی که در خود عزتی می یابد ، به جهت وابستگی اش به خداست . چون خدا خواسته او عزیز باشد خود را صاحب عزت می یابد و برای خویشتن ارزشی قائل است . در حالی که منشأ تکبر و غرور شیطان است و اصلاً تکبر منشأ و پشتوانه ای ندارد ؛ در حالی که عزت پشتوانه الهی دارد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام می فرمایند : اگر کسی از عزت بهره مند نباشد ، خود را ارزشمند نشمارد و ذلیل باشد ، نمی تواند در برابر ظلم قرار بگیرد و از حقوق خود دفاع کند . (لاَ يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ ) 👉 این خود به عنوان یک کلمه قصار می تواند مورد استفاده و تعلیم قرار بگیرد .
(وَ لاَ يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلاَّ بِالْجِدِّ) کسی نمی تواند حق را درک کند ، جز با تلاش و کوشش . اگر این حق در اینجا به معنای حقوق اجتماعی باشد . این جمله معنایش همان چیزی است که امروزه اصطلاحاً گفته می شود : "حق گرفتنی است "
حضرت می فرمایند 👈 حق را بدون کوشش نتوان دریافت . یعنی برای اینکه حقوق ما ایفاء شود باید خودمان به دنبال آن برویم. نباید منتظر باشیم تا دیگران حق ما را بگیرند و به ما برگردانند .
👌 اما باید توجه داشت که در این عبارت حضرت ممکن است حق به معنای حقیقت هم باشد . یعنی اعم از آنچه ما حقوق اجتماعی می نامیم . اینکه امام فرموده اند : حق جز با کوشش دریافت نمی شود ، یعنی هیچ کس نمی تواند به حقیقت دسترسی پیدا کند ، جز با تلاش و کوشش .
📌امیرالمؤمنین با بیان این عبارت در واقع به یک سنت الهی اشاره دارند. سنتی که می گوید اگر خواهان دستیابی به حقیقت هستید ( چه در ابعاد معرفتی ، چه در ابعاد عملی و اجتماعی ) باید تلاش نمود . با سستی و گوشه گیری حق به شما نمی رسد . برای اینکه بدانید حقیقت در این عالم چیست و اگر بخواهید حق خود را دریافت کنید ( هردو) نیازمند کوشش جدی است .
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # قسمت دوم خطبه ۲۹ # جلسه ۷۴ # بخش ۲
در ادامه امیرالمؤمنین علیه السلام جمله ای دارند که برخی از شارحان نهج البلاغه ، این جمله را تأییدی بر حُبّ الوطن ( امروزه وطن پرستی می گویند) گرفته اند : ↙️ ↙️ ↙️
✨ أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ✨
🔸ترجمه : پس از سقوط دیار خود ، از کدامین وطن پاسداری خواهید کرد ( ای کوفیان )؟! وبعد از من در پی کدامین پیشوا خواهید جنگید ؟!
⭕️ توضیحات تکمیلی :
شما از کدام دیار می خواهید دفاع کنید ؟ اگر کوفه و عراق سقوط کرد ، دیگر چیزی برایتان باقی نمی ماند . وطن و شهر و دیارتان از دستتان می رود . الآن زمان تلاش است و شما به آینده می سپارید . وقتی شهرتان سقوط کرد ، در آینده چه چیزی را می خواهید جبران کنید؟! ( در اینجا امام ضمن نکوهش کوفیان به سبب سستی شان ، در حقیقت نوعی تأیید است بر این که دفاع از وطن امری مطلوب و پسندیده است )
آیا واقعاً وطن پرستی نوعی اصل محسوب می شود⁉️ در این مورد روایتی معروف وجود دارد که می گوید : 《حب الوطن من الایمان》
علاقه به وطن ، یک علاقه طبیعی در انسان ها است .
🏜وطن یعنی یک محیط جغرافیایی که انسان در آن متولد می شود ، پرورش می یابد ، با محیط خو می گیرد ، از محیط تأثیر می پذیرد ، بستگان و خویشاوندانی در آن محیط دارد و تعلق خاطری از جهت تاریخی به آن محیط پیدا کرده است .
🏞 وطن ، صِرف زادگاه نیست ؛ چون ممکن است شخصی در جایی متولد شود و بلافاصله به جایی دیگر منتقل شود .
به طور طبیعی انسان ها به وطن خود علاقمند هستند . این علاقه در دین اسلام تقبیح نشده است . البته تقدیس هم نشده است . تا اندازه ای مورد تأیید قرار گرفته است ؛ یعنی تا اندازه ای که عقل اجازه می دهد . یعنی عقل تأیید می کند علاقه انسان را به وطن و شهر و دیار خود . این مقدار مورد تأیید دین هم قرار گرفته است .
🕌حضور یک فرد با ایمان در یک محیطی می تواند بیانگر این باشد که آن محیط بستر مناسبی برای تقویت ایمان و خداپرستی است ؛ وگرنه او آنجا را ترک نموده و به محیط دیگری هجرت می کرد ؛ لذا می فرماید :
《حُبّ الوَطَن مِنَ الایمانِ》 👈 ( 📗 أعیان الشیعة، ج 1، ص 301 )
اگر شما ( افراد باایمان ) به محیط جغرافیایی خاصی وابسته هستید ، این وابستگی تا اندازه ای مطلوب است . در خودش بهره ای از ایمان دارد . برای اینکه لابد فرد با ایمان جایی را به عنوان وطن خویش برگزیده که در آن وطن بتواند آزادانه به پرستش خدا بپردازد و به وظایف دینی خود عمل کند . ( سرکشی به خویشان ، خدمت به مردم و...)
فقط باید توجه داشت که عشق به وطن بر عشق به خداوند نباید ترجیح داده شود که در آن صورت دیگر نشانه ایمان نیست ❌
بنابراین کسانی که با تکیه بر حبّ الوطن ، نفی دین می کنند ، معقول نبوده و حتی در مواردی این افراد به کشور خود خیانت هم می کنند . اشخاصی هستند که خود را ایرانی می دانند و اسلام را متعلق به اعراب می دانند آنها معتقدند اسلام با حمله اعراب بر ایرانیان وارد و تحمیل شده و پدرانشان بر آیین زرتشت بوده اند ؛ پس خود را به همان آیین متعلق می دانند . این تفکرِ امروز و دیروز هم نیست و سالهاست که اینگونه تبلیغلات در جامعه بوده است .
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
📚 سخنان نورانی حضرت فاطمه (س)
🔹 حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند :
« إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَنْ احَبَّ عَلیّا فى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ »
( همانا حقیقت و واقعیّت تمام سعادتها و رستگاری ها برای کسی است که دوست بدارد علىّ علیه السلام را ، هم در زمان حیات و هم پس از رحلتش )
( شرح نهجالبلاغه ابن أبی الحدید ، ج۲ ، ص۴۴۹ )
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # قسمت دوم خطبه ۲۹ # جلسه ۷۴ # بخش ۳
باید توجه داشت که
اولاً ⬅️ دین اسلام ملی نبوده و فقط متعلق به اعراب نیست . مثل آیین یهود قومی نیست ، بلکه دینی جهانی است . اعراب فقط واسطه ورود این دین به ایران شدند ؛ وگرنه ایران بعدها مستقل شد از نفوذ عربها .
ثانیاً ⬅️ دین زرتشت هم دینی نبوده که از ابتدای امر در کشور ما وجود داشته باشد . اگر قرار باشد ایرانیان بخواهند به دین پدران خود باقی بمانند ، باید دیو پرست باشند ؛ چون قبل از پیدایش دین زرتشت ، ایرانیان دیوپرست بوده اند و زرتشت آمد و آنان را به خداپرستی( مزداپرستی) دعوت کرد .
ثالثاً ⬅️ اگر قرار باشد ایرانیِ آزاد مَنِشی باشیم که ضمن حفظ و حراست از وطن خود ، در اندیشه ، آزاد و تابع بهترین تفکرات باشیم ، همچنان که پدران ما از آیین دیو پرستی به آیین زرتشت و از آیین زرتشت به مسیحیت( در زمان ساسانیان) و از آن به آیین اسلام گرایش پیدا کردند ، ما هم در این جهت از آنان تبعیت می کنیم .
📚 برای اطلاعات بیشتر جناب استاد توصیه می فرمایند به مطالعه کتابهایی چون ↙️
📕 خدمات متقابل اسلام و ایران / مرحوم استاد مطهری ( مطالعه این کتاب اکیداً توصیه می شود)
📘ایران در زمان ساسانیان / آرتور کریستنسن
روایت دیگری هم از امیرالمؤمنين علیهالسلام که فرمودند :
《عَمُرَتِ البُلدانُ بِحُبِّ الأوطانِ 》
کشورها با میهن دوستی آباد شده اند .
👈 ( 📙 بحارالانوار : ۵۰ / ۴۵ / ۷۸ )
امیرالمؤمنین علیهالسلام مردم کوفه را تقبیح می کنند که چرا شما از وطن خویش دفاع نمی کنید ؟ (وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ) بعد از من با کدام پیشوا همراه خواهید شد و با دشمن خود خواهید جنگید ؟
دیدید که پس از امیرالمؤمنین ، مردم کوفه نه با امام حسن و نه با امام حسین علیهم السلام و نه با هیچ آزادیخواه دیگری همراهی نکردند .
✨الْمَغْرُورُ وَ اللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اللَّهِ بِالسَّهْمِ الْأَخْيَبِ✨
🔸ترجمه : به خدا گول خورده کسی است که فریب شما بخورد و آنکه شما را برگ برنده خود قرار دهد با تیرَکی بی نصیب قرعه انداخته است .
🔸معنی واژگان :
¤ مغرور : در زبان عربی به معنی فریب خورده است .
¤ من فاز بکم : کسی که بخواهد با کمک شما رستگار و بَرَنده بشود .
¤ سهم : تیر
¤ اخیب : خَیب یعنی ناامیدی ، بی بهره شدن . اخیب یعنی کسی که از قرعه بهره مند نباشد .
⭕️ توضیحات تکمیلی :
ماجرای قُرعه در میان اعراب👇👇👇
جریان از این قرار بود که میان عرب نوعی قرعه کشی برگزار می شد ( گاهی جنبه تفریح داشت ) به این ترتیب که ۱۰ نفر جمع می شدند و شتری را خریداری می کردند ؛ سپس ۱۰ کاغذ یا تیرک انتخاب می کردند و ۷ تای آن را شماره گذاری می کردند به عنوان ۷ تا سهم . این ۷ تا به علاوه ۳ تیرک باقیمانده را داخل کیسه ای می ریختند و بعد هر کدام یکی یکی دست در کیسه می کردند و یک تیرک را برمی داشتند . سپس آن شتر را به ۲۸ سهم تقسیم می کردند ( چون جمع آن ۷ عدد ۲۸ می شد) . مثلاً آن کسی که تیرک شماره ۵ را برمی داشت ۵ سهم از آن ۲۸ سهم شتر می بُرد و به همین ترتیب و آن سه نفری که تیرک بدون نوشته نصیبشان می شد ، باید کل بهای شتر را می پرداختند 🐪💰 و شتر را نحر می کردند و گوشت آن بین آن ۷ نفر به اندازه سهمشان تقسیم می شد . ( این بین اعراب مرسوم بود) گاهی بعضی از آنان سهم خود را بین فقرا تقسیم می کردند . ما کاری به جهات شرعی آن نداریم .
اینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام به این مسأله اشاره می کنند فقط قصد تشبیه دارند . اینکه همانگونه که در چنین بخت آزمایی هایی فرد دستش را درون کیسه می کند و تیرکی بیرون می آورد که هیچ شماره ای روی آن نوشته نشده است که نه فقط هیچ بهره ای از گوشت شتر ندارد ، بلکه باید بهای آن را هم بپردازد . (ایشان مردم کوفه را با یادآوری این مسأله توجه می دهند به اینکه شما برای من که فرمانده تان هستم به مثابه چنین تیرَکی هستید .) می فرمایند شما هم نه فقط کمک نمی کنید ، بلکه دردسر آفرین و مزاحم هم هستید و مانع حمایت افراد غیرتمند هم می شوید .
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
💠 نهج البلاغه و شرح آن # خطبه ۳۰ و ۳۱ # جلسه ۷۵ # بخش ۱
🔶خطبه ۳۰
🔘 مقدمه (تاریخچه قتل عثمان) :
این خطبه بخشی از یک خطبه مفصل یا نامه ای از امیرالمؤمنين علیه السلام ، درباره قتل عثمان است .
عثمان خلیفه سوم دوازده سال بر مسند خلافت تکیه زد که اگر مدت حکومت او را به دو نیمه تقسیم کنیم ، می بینیم که به خاطر عملکرد غلط او در نیمه اول ، نیمه دوم خلافتش هم با مشکلات و مسائل و آشوب هایی همراه بود . کاری که او از همان ابتدا آغاز کرد ، این بود که با نادیده گرفتن شایستگی های افراد و کنار زدن صحابه سابقین ، خویشاوندان خود یعنی بنی امیه را که حتی برخی از آنها مطرود و منفور پیامبر بودند و بعد از اسلام مرتد شده بودند را به خود نزدیک کرد و به هرکدام منصب هایی داد و استانداری شهرهای بزرگ اسلامی به آنها واگذار شد . این جریان همراه بود با فتوحاتی که برای مسلمانان پیش آمد و غنائم فراوانی که از آن فتوحات حاصل می شد که عثمان در این خصوص نیز بیشتر غنائم را به خویشاوندان نزدیک خود( بنی امیه) اختصاص می داد .
از طرفی دیگر با کسانی که به کاراو خرده می گرفتند و او را مورد اعتراض قرار می دادند ، به شدت برخورد می کرد ( آنها را کتک می زد ، تبعید می کرد) که همین اذیت و آزارها منجر به تبعید ابوذر به بیابان ربذه و شهادتش و آسیب دیدن برخی از صحابه پیامبر از جمله عماریاسر و عبدالله بن مسعود شد . حتی در یکی از اعتراضات امرالمؤمنین گویی چوب دستی خود را به روی آن حضرت نیز بلند می کند . به هر حال بعداز آن همه بی عدالتی که پیامد غصب خلافت بود ( نباید فراموش شود که مشکل عمده عثمان غصب خلافت است ) کم کم صدا و ندای اعتراض از گوشه وکنار کشور پهناور اسلامی بلند شد و مردم چاره را جز این ندیدند که خود از بلاد مختلف به مدینه آمده و کار عثمان را یکسره کنند . از این رو عده ای از مصر ، عده ای از کوفه ، عده ای از بصره و از دیگر شهرها به آنان پیوستند . وقتی معترضین در مدینه اطراف خانه عثمان تجمع نموده و خانه اش را محاصره کردند از عثمان درخواست کردند که دست بنی امیه را از مناصب مختلف کوتاه کند و کارها را به اهل آن واگذار نماید و در امور اداره کشوربا افراد شایسته مشورت کند .
عثمان که موقعیت خود را در خطر دید ، نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام رفت و از آن حضرت کمک خواست . حضرت به او فرمودند تو تعهدی نداری و پای بند به قول و قرار خودت نیستی .
درخواست عثمان این بود که حضرت علی میان او و مخالفان وساطت کنند تا آنها به شهر و دیار خودشان بازگردند و اوضاع مدینه آرام شود .
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: باید قول بدهی در امور ، آنچه به صلاح آنهاست انجام می دهی و ضمناً باید از گذشته خود توبه کنی ! عثمان پذیرفت و به مسجد آمد و به بالای منبر رفت و سخنانی حاکی از ندامت خود نسبت به گذشته ابراز داشت و به مردم وعده داد که از آن به بعد با آنها به نیکی و عدالت رفتار کند . هنگامی که عثمان به خانه خود بازگشت ، عده ای از بنی امیه از جمله مروان( داماد عثمان) که عامل عمده در نارضایتی مردم بود ، بر در خانه او تجمع کرده بودند و به او اعتراض کردند که چرا چنان سخنانی گفته و اظهار ندامت کرده و به مردم وعده های خوب داده .
عثمان خود نیز پشیمان شد .
از آنطرف امیرالمؤمنین از کسانی که از شهرهای دور آمده بودند ، خواستند که به شهر خود بازگردند تا عثمان فرصت پیدا کند و گذشته هارا جبران کند . هنگامی که مردم مصر که حدود دو هزار نفر می شدند راهی مصر شدند ، خبر پشیمانی دوباره عثمان و عهدشکنی اش به گوش آنان رسید ؛ نگران شدند و به سوی مدینه بازگشتند . در میان راه غلام عثمان را دیدند که به سمت مصر می رفت ؛ او را تفتیش کرده و از او نامه ای✉️ بدست آوردند با مُهر عثمان ، که در آن نامه ، مخفیانه عثمان به حاکم مصر نوشته بود هنگامی که این معترضین به مصر بازگشتند ، تعدادی از آنان را به دار می آویزی و بقیه را تنبیه می کنی .
این نامه کار را یکسره کرد و معترضین مصری بسیار خشمگین شدند و به مدینه بازگشتند ؛ به عثمان گفتند ، تو چطور چنین نامه ای نوشتی؟! او انکار کرد و گفت احتمالاً این کار مروان بوده است و او مهر مرا پای نامه زده است . به هر حال اعتراضات علیه عثمان بالا گرفت . معترضین خانه عثمان را محاصره کردند و عثمان مدت ۴۹ روز در خانه خود محصور بود ؛ تا اینکه بالاخره مردم حمله بردند به داخل خانه و بعد از درگیری مختصری که با اطرفیان او داشتند ، او به قتل رسید . البته کسی که او را کشت دقیقاً مشخص نیست ( بین چندنفر مردد است)
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇
🔶 نهج البلاغه و شرح آن # خطبه ۳۰ و ۳۱ # جلسه ۷۵ # بخش ۲
🔶 ادامه تاریخچه قتل عثمان
بعد از قتل عثمان ، گویی آرامش خاصی بر مدینه حاکم شد؛ همه به خانه های خود بازگشتند و جالب اینجاست که هیچ کس حاضر نمی شد عثمانِ مقتول را به خاک بسپارد و خود بنی امیه هم جرأت چنین کاری
را نداشتند . چنان تنفر عمومی نسبت به عثمان در مدینه حاکم بود که حتی از روی ترحم نیز حاضر نبودند جسد وی را دفن کنند . جنازه عثمان سه روز بر زمین ماند. حتی جرأت نکردند او را در بقیع دفن کنند ؛ در قطعه زمینی که در کنار بقیع بود ، او را به خاک سپردند . بعدها معاویه آن قسمت را ملحق به بقیع کرد. امروزه نیز در توسعه مسجدالنبی قبر عثمان از بین رفته است .
👈چیزی که لازم است بدانیم این است که بالاخره پس از شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام ، حکومت اسلامی دست بنی امیه افتاد و بنی امیه که نسبت به عثمان خود را مسئول و متعهد می دیدند ، باید تلاش می کردند تا جبران مافات کنند و ذهنیت مردم را نسبت به عثمان تغییر دهند . هزار ماه تلاش و کوشش کردند ؛ تا اینکه بالاخره تاریخ را تغییر دادند و تحولاتی در متون تاریخی ایجاد کردند ( آنها روایات فراوانی ساختند )
آن چیزی که در ذهن مردم مانده و قابل جبران نبود ، آن بود که در میان مخالفین عثمان عده زیادی از صحابه وجود داشتند و می دانید که اهل سنت برای صحابه اهمیت قائل اند ؛ لذا تلاش فراوان کردند که بگویند مخالفین عثمان کسانی بودند که از شهرهای دور به مدینه آمده بودند و نه از صحابه پیامبر . در حالیکه این خلاف واقع است .
مرحوم علامه امینی رضوان اللهتعالیعلیه ، در 📗الغدیر نام ۸۰ نفر از صحابه و سخنان آنان را علیه عثمان ذکر می کنند ؛ که این نشان می دهد عمده مخالفین عثمان از صحابه بودند . کسانی که از شهرهای دیگر آمده بودند ، جمعیتشان نسبت به جمعیت مدینه اندک بود و مردم مدینه عمدتاً صحابی بودند و آنها یا مخالف عثمان بودند یا بی تفاوت ( یعنی از او دفاع نکردند)
بعضی مثل : عمار ، سعدابی وقاص ، ابوذر و عبدالله بن مسعود و عده دیگر به شدت مخالف بودند . خود عایشه اولین ندای قتل عثمان را سر داد .
در زمان عمر ، عایشه که سهم ویژه ای از بیت المال می گرفت و عثمان آن دریافتی عایشه از بیت المال را قطع کرد . از آن زمان عایشه نیز در شمار مخالفین عثمان به شمار می رفت . مکرراً با او درگیری لفظی داشت و نهایتاً با گفتن این جمله : " اقتلوا نَعثلاً* فقد کفر" مدینه را ترک کرد و به مکه رفت .
👤*نعثل ، نام پیرمرد یهودی بود که ریش پهنی داشت و چون عثمان شباهت ظاهری به او داشت ، عایشه برای عثمان چنین تعبیری نمود .
👈موضع عایشه نسبت به عثمان آنقدر آشکار بود که طرفداران عثمان می گفتند دست کم یک سوم خون عثمان بر گردن عایشه است .
از جمله خودِ طلحه ( در خطبه بعد خواهیم دید) از جمله کسانی بود که اجازه نمی داد کسی وارد خانه عثمان شود . او حتی از ورود آب و غذا به خانه عثمان ممانعت می نمود . 🤔همین طلحه بعداً به خونخواهی عثمان قیام کرد !!!👉
📌به هر حال عده زیادی از صحابه در شمار مخالفین عثمان بوده اند .
مقصود از بیان این مطالب ، صِرفِ بازگشت به گذشته و مرور تاریخ نیست . امروزه با همین مسائل مواجهیم . یکی از نگاههایی که به شیعه می شود ، این است که می گویند : برخی از قاتلین عثمان از طرفداران امیرالمؤمنین علیهالسلام بودند .
در واقع باید موضع خود حضرت را دانست . در این خطبه با موضع حضرت بیشتر آشنا می شویم .
📝 قتل عثمان بازخورد وسیعی در تاریخ داشت . تا سالها بعد از شیعه و حتی مردم مدینه به خاطر قتل عثمان انتقام می گرفتند . 👇👇👇
سپاهی که یزید بعد از واقعه عاشورا به مدینه فرستاد که آمدند و مردم مدینه را قتل عام کردند ، حرفشان این بود که شما مردم مدینه عثمان را کشتید .
امیرالمؤمنین علیهالسلام در جای جای نهج البلاغه به این مسأله اشاره ای داشتند که امروزه نیز همچنان محل بحث است .
👈 امام گذشته از نصایح فراوانی که به عثمان کردند و حتی وساطتی که بین او با مخالفینش داشتند ، از هیچ گونه اقدام انسانی در زمانی که عثمان محصور بود فروگذار نکردند .
عثمان در خانه خود چاه آبی داشت که قابل شُرب نبود و برای آشامیدن باید از بیرون آب می آوردند . در مدت محاصره ، اجازه ورود آب به خانه او را نمی دادند ؛ تا او را تحت فشار قرار دهند . تنها امیرالمؤمنین علیهالسلام بودند که حسنین علیهمالسلام را با ظرف آب فرستادند به خانه عثمان ، تا بلکه مردم حیاء کنند از این دو آقا زاده پیامبر و اجازه آبرسانی به عثمان بدهند .
🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇