🔴 نذارید عادی سازی بشه
بدترین گناه اونی هست که عادی شده باشه و قبحش ریخته شده باشه. برخی مخاطبین و دوستان نسبت به انتشار پیام مخاطبین درباره رواج بیحجابی در جامعه اعتراض کردند. برخی نگرانتر شدند. ما هدفمون فقط اینه که به مخاطبین بگیم نذارید بی حجابی رو براتون عادی سازی کنند .
سنگر حجاب اگه توسط دشمن فتح شد دیگه چیزی برای از دست دادن نداریم . اینجا باید محکم بایستیم حتی اگه مسئولان شل کردن و کوتاه اومدن ،مردم نباید کوتاه بیان ،این انقلاب برای مردم هست و حفظ و تداومش هم فقط با حضور مردم امکانپذیره . مسئولان خطا میکنن و کم کاری میکنن و در دفاع از دین و آرمانها سست میشن ،مردم نباید کوتاه بیان . همیشه محکم و استوار باید پای کار دین و انقلاب بمونیم . نباید بذارید دشمن بیحجابی رو برامون عادی سازی کنه
عذر میخوام اگه با انتشار برخی مطالب درباره رواج کشف حجاب خاطر برخی عزیزان مکدر شد....
پای کار دین و انقلاب بمونیم محکم و استوار
#منتظران_ ظهور
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️حاج سعید قاسمی:
⭕️همه چادرو در آوردن تو نگه دار..
⭕️همه لخت شدن، تو حجابو نگه دار..
«تو مقاومت کن؛ با همین فشاری که حروم لقمهها روی ما گذاشتند تا استخوانمان بشکند و فکر میکنند که شکست میخوریم...»
🌷 #مقاومت_تا_ظهور
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
#ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انیمیشن قانون سوم نیوتن درباره #حجاب
✅ #زن_عفت_افتخار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ چرا دشمن روی ذهن دهه هشتادیها کار میکند
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥 ببینید | نکته ای پیرامون وقایع اخیر که کسی به آن توجه نکرد
🎙#گفتاری از حجتالاسلام و المسلمین #پناهیان در برنامه تلویزیونی #قرار_ما
🇮🇷. اخبار سپاه پاسداران
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه بیاد مادر سادات
میآیند کربلا
مادر التماس دعا
#پنجشنبه
🥀پنجـشنبه است
به رسم کهن،یاد میکنیم
از آنها که وقتـشان
و مکانشان از ما جـداست
یاد میکنیـم از آنها
که دلتـنگشان میـشویم
یاد میکنیـم از آنها
که هنـوز دوستـشان داریم
یاد میکنیم از همه
شهـدا،علمـا و درگذشتـگانمان
🌼با فاتحه و صلواتی
بر محمد و آل محمد🌼
🔴یک داستان فوق العاده🔴
خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...
دردش گفتنی نبود....!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...
امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد...
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته...!
نوشته شده توسط ماهر نیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ مهسا امینی نیروی انتحاری کومله
🔹کارشناس سیاسی در تلویزیون المنار وابسته به حزبالله لبنان، ۱۲ مهر ۱۴۰۱: مهسا امینی از اعضای حزب تروریستی کومله بود که با اسرائیل همکاری میکند
🔹او به صورت انتحاری به مرکز پلیس رفت و آنجا یک قرص سمی را بلعید، امینی خودش را کشت و بذر فتنه را در منطقه کاشت.
🔹 دیگه خودشون دارن میگن😐
🔷معرفت مهدوی🔷
🌹بقیة الله🌹
🌸وقتی آب را از پارچ داخل ﻟﯿﻮﺍﻥ می ریزیم،ﻫﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺏ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﯾﮏ ﮐﻒﻫﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ ﭘﺪﯾﺪ ﻣﯽﺁﯾﺪ.ﻭﻟﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻃﻮﻝ ﻧﻤﯽﮐﺸﺪ ﮐﻪ ﺁﺏ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﮐﻒﻫﺎ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ. ﮐﻒﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ.
🌸ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺁﺏ ﻣﻔﯿﺪ و ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺑﺨﻮﺭ ﺑﺎﺷﺪ،ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ «ﻓَﺄَﻣَّﺎ ﺍﻟﺰَّﺑَﺪُ ﻓَﻴَﺬْﻫَﺐُ ﺟُﻔَﺎﺀً ﻭَﺃَﻣَّﺎ ﻣَﺎ ﻳَﻨﻔَﻊُ ﺍﻟﻨَّﺎﺱَ ﻓَﻴَﻤْﻜُﺚُ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ» (ﺭﻋﺪ/ ۱۷)
🌸ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ به حال مردم ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ و ﻧﺎﻓﻊ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ.ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﺪ.ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﻓﺖ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﺮﻭﺩ؛ ﻓﺮﺩﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﻓﺖ.
🌸ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﻭ ﺑﺮﭘﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ،ﻧﻔﻊ و ﺳﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ.به امام زمان علیه السلام "بقیة الله" گفته می شود؛چون وجود نازنینشان سراسر،خیر و برکت و نفع برای انسان ها و جهان خلقت است.
☘ﻗﺮﺁﻥ می فرماید:ﻣﺎﻝ ﺣﻼﻝ ﻣﺜﻞ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ که می ماند،نه کف روی آب.بنابراین ﺑﻪ ﻣﺎﻝ ﺣﻼﻝ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺑﻘﯿﺔ ﺍﻟﻠﻪ."ﺑَﻘِﻴَّﺖُ ﺍﻟﻠَّـﻪِ ﺧَﻴْﺮٌ ﻟَّﻜُﻢْ ﺇِﻥ ﻛُﻨﺘُﻢ ﻣُّﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ" (ﻫﻮﺩ/ ۸۶) که در قرآن آمده در مورد مال حلال است.ﺷﻌﯿﺐ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺪﯾﻦ ﻣﯽﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﯿﺎﻝﻫﺎ و ﭘﯿﻤﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ،ﺩﺭ ﻣﯿﺰﺍﻥﻫﺎ و ﺗﺮﺍﺯﻭﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼ ﻧﮑﻨﯿﺪ. ﮐﻢ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻧﮑﻨﯿﺪ.
☘ ﻃﺒﻖ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺧﻞ ﺷﻤﺎ ﻣﺎﻧﺪ «ﺑَﻘِﻴَّﺖُ ﺍﻟﻠَّـﻪِ ﺧَﻴْﺮٌ ﻟَّﻜُﻢْ» ﺍﯾﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ. ﺍﯾﻦ ﺧﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﮐﺖ ﺍﺳﺖ. ﺑﻘﯿﻪ ﺍﺵ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺷﺮّ ﻭ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ. ﻣﺎﻝ ﺣﺮﺍﻡ ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﺪ و ﺑﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺩ ﻣﯽﺑﺮﺩ.فقط مال حلال است که باقی می ماند.
☘ ﺣﺎﻻ ﻫﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻘﯿﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ.ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﯽﮔﻮﯾﯿﻢ ﺑﻘﯿﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﭼﻮﻥ ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎ ﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ. ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺸﺮﯾﺖ.
☘واژه ی ﺑﻘﯿﺔ ﺍﻟﻠﻪ فقط ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺍﺋﻤﻪ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﻪﯼ ﺁﻥﻫﺎ ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎ ﺧﯿﺮ ﻭ ﺳﻮﺩ ﻭ ﺻﻼﺡ ﻭ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﻭ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺸﺮ.
#معرفت_امام
سلام
خواندن سوره ی ملك هرشب قبل از خواب نجات دهنده از عذاب قبـــر است بإذن الله تعــالی
ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻤﻠﻚ
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم
ِ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِير🔮
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ🔮
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُور🔮
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْك.َ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ🔮
وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ ۖ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ 🔮
وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ 🔮
إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُور 🔮
تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ ۖ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ 🔮
قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ 🔮
ٌ
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِير🔮
فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ 🔮
ﺇِﻥَّ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻳَﺨْﺸَﻮْﻥَ ﺭَﺑَّﻬُﻢ ﺑِﺎﻟْﻐَﻴْﺐِ ﻟَﻬُﻢ ﻣَّﻐْﻔِﺮَﺓٌ ﻭَﺃَﺟْﺮٌ ﻛَﺒِﻴﺮ🔮
ٌ ﻭَﺃَﺳِﺮُّﻭﺍ ﻗَﻮْﻟَﻜُﻢْ ﺃَﻭِ ﺍﺟْﻬَﺮُﻭﺍ ﺑِﻪِ ﺇِﻧَّﻪُ ﻋَﻠِﻴﻢٌ ﺑِﺬَﺍﺕِ ﺍﻟﺼُّﺪُﻭﺭِ 🔮
ﺃَﻻ ﻳَﻌْﻠَﻢُ ﻣَﻦْ ﺧَﻠَﻖَ ﻭَﻫُﻮَ ﺍﻟﻠَّﻄِﻴﻒُ ﺍﻟْﺨَﺒِﻴﺮُ 🔮
ﻫُﻮَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺟَﻌَﻞَ ﻟَﻜُﻢُ ﺍﻷَﺭْﺽَ ﺫَﻟُﻮﻻ ﻓَﺎﻣْﺸُﻮﺍ ﻓِﻲ ﻣَﻨَﺎﻛِﺒِﻬَﺎ ﻭَﻛُﻠُﻮﺍ ﻣِﻦ ﺭِّﺯْﻗِﻪِ ﻭَﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺍﻟﻨُّﺸُﻮﺭُ 🔮
ﺃَﺃَﻣِﻨﺘُﻢ ﻣَّﻦ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﺀ ﺃَﻥ ﻳَﺨْﺴِﻒَ ﺑِﻜُﻢُ ﺍﻷَﺭْﺽَ ﻓَﺈِﺫَﺍ ﻫِﻲَ ﺗَﻤُﻮﺭُ 🔮
ﺃَﻡْ ﺃَﻣِﻨﺘُﻢ ﻣَّﻦ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﺀ ﺃَﻥ ﻳُﺮْﺳِﻞَ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﺣَﺎﺻِﺒًﺎ ﻓَﺴَﺘَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﻛَﻴْﻒَ ﻧَﺬِﻳﺮِ 🔮
ﻭَﻟَﻘَﺪْ ﻛَﺬَّﺏَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻣِﻦ ﻗَﺒْﻠِﻬِﻢْ ﻓَﻜَﻴْﻒَ ﻛَﺎﻥَ ﻧَﻜِﻴﺮِ 🔮
ﺃَﻭَﻟَﻢْ ﻳَﺮَﻭْﺍ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻄَّﻴْﺮِ ﻓَﻮْﻗَﻬُﻢْ ﺻَﺎﻓَّﺎﺕٍ ﻭَﻳَﻘْﺒِﻀْﻦَ ﻣَﺎ ﻳُﻤْﺴِﻜُﻬُﻦَّ ﺇِﻻَّ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦُ ﺇِﻧَّﻪُ ﺑِﻜُﻞِّ ﺷَﻲْﺀٍ ﺑَﺼِﻴﺮٌ 🔮
أَﻣَّﻦْ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻫُﻮَ ﺟُﻨﺪٌ ﻟَّﻜُﻢْ ﻳَﻨﺼُﺮُﻛُﻢ ﻣِّﻦ ﺩُﻭﻥِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺇِﻥِ ﺍﻟْﻜَﺎﻓِﺮُﻭﻥَ ﺇِﻻَّ ﻓِﻲ ﻏُﺮُﻭﺭٍ 🔮
ﺃَﻣَّﻦْ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻳَﺮْﺯُﻗُﻜُﻢْ ﺇِﻥْ ﺃَﻣْﺴَﻚَ ﺭِﺯْﻗَﻪُ ﺑَﻞ ﻟَّﺠُّﻮﺍ ﻓِﻲ ﻋُﺘُﻮٍّ ﻭَﻧُﻔُﻮﺭ🔮
ٍ ﺃَﻓَﻤَﻦ ﻳَﻤْﺸِﻲ ﻣُﻜِﺒًّﺎ ﻋَﻠَﻰ ﻭَﺟْﻬِﻪِ ﺃَﻫْﺪَﻯ ﺃَﻣَّﻦ ﻳَﻤْﺸِﻲ ﺳَﻮِﻳًّﺎ ﻋَﻠَﻰ ﺻِﺮَﺍﻁٍ ﻣُّﺴْﺘَﻘِﻴﻢٍ 🔮
ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺃَﻧﺸَﺄَﻛُﻢْ ﻭَﺟَﻌَﻞَ ﻟَﻜُﻢُ ﺍﻟﺴَّﻤْﻊَ ﻭَﺍﻷَﺑْﺼَﺎﺭَ ﻭَﺍﻷَﻓْﺌِﺪَﺓَ ﻗَﻠِﻴﻼ ﻣَّﺎ ﺗَﺸْﻜُﺮُﻭﻥَ 🔮
ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺫَﺭَﺃَﻛُﻢْ ﻓِﻲ ﺍﻷَﺭْﺽِ ﻭَﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺗُﺤْﺸَﺮُﻭﻥَ 🔮
ﻭَﻳَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﻣَﺘَﻰ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟْﻮَﻋْﺪُ ﺇِﻥ ﻛُﻨﺘُﻢْ ﺻَﺎﺩِﻗِﻴﻦَ 🔮
ﻗُﻞْ ﺇِﻧَّﻤَﺎ ﺍﻟْﻌِﻠْﻢُ ﻋِﻨﺪَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَﺇِﻧَّﻤَﺎ ﺃَﻧَﺎ ﻧَﺬِﻳﺮٌ ﻣُّﺒِﻴﻦٌ 🔮
ﻓَﻠَﻤَّﺎ ﺭَﺃَﻭْﻩُ ﺯُﻟْﻔَﺔً ﺳِﻴﺌَﺖْ ﻭُﺟُﻮﻩُ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻛَﻔَﺮُﻭﺍ ﻭَﻗِﻴﻞَ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻛُﻨﺘُﻢ ﺑِﻪِ ﺗَﺪَّﻋُﻮﻥَ 🔮
ﻗُﻞْ ﺃَﺭَﺃَﻳْﺘُﻢْ ﺇِﻥْ ﺃَﻫْﻠَﻜَﻨِﻲَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻭَﻣَﻦ ﻣَّﻌِﻲَ ﺃَﻭْ ﺭَﺣِﻤَﻨَﺎ ﻓَﻤَﻦ ﻳُﺠِﻴﺮُ ﺍﻟْﻜَﺎﻓِﺮِﻳﻦَ ْﻣِﻦ ﻋَﺬَﺍﺏٍ ﺃَﻟِﻴﻢٍ 🔮
ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦُ ﺁﻣَﻨَّﺎ ﺑِﻪِ ﻭَﻋَﻠَﻴْﻪِ ﺗَﻮَﻛَّﻠْﻨَﺎ ﻓَﺴَﺘَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﻣَﻦْ ﻫُﻮَ ﻓِﻲ ﺿَﻼﻝٍ ﻣُّﺒِﻴﻦٍ 🔮
ﻗُﻞْ ﺃَﺭَﺃَﻳْﺘُﻢْ ﺇِﻥْ ﺃَﺻْﺒَﺢَ ﻣَﺎﺅُﻛُﻢْ ﻏَﻮْﺭًﺍ ﻓَﻤَﻦ ﻳَﺄْﺗِﻴﻜُﻢ ﺑِﻤَﺎﺀ ﻣَّﻌِﻴٍن🔮
056.Vaqeah.(Maher-al-moayqeli).mp3
1.16M
#سوره_واقعه
🌺 امام محمدباقر علیه السلام فرمودند ؛
هرکس هر شب سوره واقعه را بخواند ، در حالی خداوند را ملاقات کند که مانند شب چهارده میدرخشد .
#امام_زمان
📖 ثواب الاعمال صفحه ۲۵۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙التماس اموات به زنده ها....
#شب_جمعه به یاد #اموات باشیم تا دعای خیرشون بدرقه راهتون باشه..
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
4_5969617521936958884.mp3
7.88M
#سفر_پرماجرا ۵
ملاقات با فرشته ی مرگ
نوزادی که ریه ی سالم ندارد؛
لحظه ی تولد، احساس خفگی می کند!
خاطره ی ملاقات تو با فرشته ی مرگ نیز...
بسته به میزانِ سلامتِ روح توست.
#استاد_شجاعی 🎤
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
✨﷽✨
#هتک_حرمت_کتاب
✍ آیت الله محمد تقی آملی میفرماید:من مدتها میدیدم که مرحوم قاضی دو سه ساعت در وادی السلام مینشینند، با خود میگفتم: «انسان باید زیارت کند و برگردد و به قرائت فاتحهای روح مردگان را شاد کند، کارهای لازم تر هم هست که باید به آنها پرداخت!» این اشکال در دل من بود اما به احدی ابراز نکردم، حتی به صمیمیترین رفیق خود از شاگردان استاد.
مدتها گذشت و من هر روز برای استفاده از محضر استاد به خدمتش میرفتم، تا آن که از نجف اشرف بر مراجعت به ایران عازم شدم، ولیکن در مصلحت بودن این سفر، تردید داشتم.
این نیت هم در ذهن من بود و کسی از آن مطلع نبود. شبی بود میخواستم بخوابم؛ در آن اتاقی که بودم، در تاقچه پائین پای من کتاب بود؛ کتابهای علمی و دینی. در وقت خواب، طبعا پای من به سوی کتابها کشیده میشد، با خود گفتم: برخیزم و جای خواب را تغییر دهم یا لزومی ندارد، چون کتابها درست مقابل پای من نیست و بالاتر قرار گرفته، و این، هتک حرمت کتاب نیست. بالاخره بنا بر آن گذاشتم که هتک حرمت نیست و خوابیدم.
صبح که به محضر استاد، مرحوم قاضی رفتم و سلام کردم: فرمود:
«علیکم السلام! صلاح نیست شما به ایران بروید. و پا دراز کردن به سوی کتاب ها هم هتک احترام است.»
بی اختیار حول زده گفتم: «آقا! شما از کجا فهمیدهاید؟» فرمود: «از وادیالسلام فهمیدهام.»
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
4_5969617521936958890.mp3
7.78M
#سفر_پرماجرا ۶
سَکَرات موت
درست...
در لحظه انتقال به دنیای جدید؛
هم از بُهتِ دنیای روبرو
و هم از تعلّقِ دنیای جدید
گیج و مبهوت خواهی ماند!
تا فرصت هست؛
با دنیای روبرو انس بگیر.
#استاد_شجاعی 🎤
*بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرحیم*
*"دعای کمیل"*
*اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْءٍ وَ خَضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْءٍ وَ ذَلَّ لَهَا كُلُّ شَيْءٍ وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَيْءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي لاَ يَقُومُ لَهَا شَيْءٌ وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتِي مَلَأَتْ كُلَّ شَيْءٍ وَ بِسُلْطَانِكَ الَّذِي عَلاَ كُلَّ شَيْءٍ وَ بِوَجْهِكَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ كُلِّ شَيْءٍ وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذِي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَضَاءَ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلاَءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ خَطِيئَةٍ أَخْطَأْتُهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِذِكْرِكَ وَ أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَى نَفْسِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِجُودِكَ أَنْ تُدْنِيَنِي مِنْ قُرْبِكَ وَ أَنْ تُوزِعَنِي شُكْرَكَ وَ أَنْ تُلْهِمَنِي ذِكْرَكَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ سُؤَالَ خَاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خَاشِعٍ أَنْ تُسَامِحَنِي وَ تَرْحَمَنِي وَ تَجْعَلَنِي بِقِسْمِكَ رَاضِياً قَانِعاً وَ فِي جَمِيعِ الْأَحْوَالِ مُتَوَاضِعاً اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ أَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدَائِدِ حَاجَتَهُ وَ عَظُمَ فِيمَا عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ اللَّهُمَّ عَظُمَ سُلْطَانُكَ وَ عَلاَ مَكَانُكَ وَ خَفِيَ مَكْرُكَ وَ ظَهَرَ أَمْرُكَ وَ غَلَبَ قَهْرُكَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُكَ وَ لاَ يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِكَ اللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِي سَاتِراً وَ لاَ لِشَيْءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي وَ سَكَنْتُ إِلَى قَدِيمِ ذِكْرِكَ لِي وَ مَنِّكَ عَلَيَ اللَّهُمَّ مَوْلاَيَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ وَ كَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَهُ وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ كَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِي وَ أَفْرَطَ بِي سُوءُ حَالِي وَ قَصُرَتْ بِي أَعْمَالِي وَ قَعَدَتْ بِي أَغْلاَلِي وَ حَبَسَنِي عَنْ نَفْعِي بُعْدُ أَمَلِي وَ خَدَعَتْنِي الدُّنْيَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِي بِجِنَايَتِهَا وَ مِطَالِي يَا سَيِّدِي فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لاَ يَحْجُبَ عَنْكَ دُعَائِي سُوءُ عَمَلِي وَ فِعَالِي وَ لاَ تَفْضَحْنِي بِخَفِيِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرِّي وَ لاَ تُعَاجِلْنِي بِالْعُقُوبَةِ عَلَى مَا عَمِلْتُهُ فِي خَلَوَاتِي مِنْ سُوءِ فِعْلِي وَ إِسَاءَتِي وَ دَوَامِ تَفْرِيطِي وَ جَهَالَتِي وَ كَثْرَةِ شَهَوَاتِي وَ غَفْلَتِي وَ كُنِ اللَّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِي فِي كُلِّ الْأَحْوَالِ رَءُوفاً وَ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي وَ النَّظَرَ فِي أَمْرِي إِلَهِي وَ مَوْلاَيَ أَجْرَيْتَ عَلَيَّ حُكْماً اتَّبَعْتُ فِيهِ هَوَى نَفْسِي وَ لَمْ أَحْتَرِسْ فِيهِ مِنْ تَزْيِينِ عَدُوِّي فَغَرَّنِي بِمَا أَهْوَى وَ أَسْعَدَهُ عَلَى ذَلِكَ الْقَضَاءُ فَتَجَاوَزْتُ بِمَا جَرَى عَلَيَّ مِنْ ذَلِكَ بَعْضَ حُدُودِكَ وَ خَالَفْتُ بَعْضَ أَوَامِرِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ ذَلِكَ وَ لاَ حُجَّةَ لِي فِيمَا جَرَى عَلَيَّ فِيهِ قَضَاؤُكَ وَ أَلْزَمَنِي حُكْمُكَ وَ بَلاَؤُكَ وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلاً مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً لاَ أَجِدُ مَفَرّاً مِمَّا كَانَ مِنِّي وَ لاَ مَفْزَعاً أَتَوَجَّهُ إِلَيْهِ فِي أَمْرِي غَيْرَ قَبُولِكَ عُذْرِي وَ إِدْخَالِكَ إِيَّايَ فِي سَعَةِ رَحْمَتِكَ اللَّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْرِي وَ ارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّي وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي يَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِي وَ رِقَّةَ جِلْدِي وَ دِقَّةَ عَظْمِي يَا مَنْ بَدَأَ خَلْقِي وَ ذِكْرِي وَ تَرْبِيَتِي وَ
بِرِّي وَ تَغْذِيَتِي هَبْنِي لاِبْتِدَاءِ كَرَمِكَ وَ سَالِفِ بِرِّكَ بِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ رَبِّيأَتُرَاكَ مُعَذِّبِي بِنَارِكَ بَعْدَ تَوْحِيدِكَ وَ بَعْدَ مَا انْطَوَى عَلَيْهِ قَلْبِي مِنْ مَعْرِفَتِكَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسَانِي مِنْ ذِكْرِكَ وَ اعْتَقَدَهُ ضَمِيرِي مِنْ حُبِّكَ وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِي وَ دُعَائِي خَاضِعاً لِرُبُوبِيَّتِكَ هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ أَوْ تُبْعِدَ مَنْ أَدْنَيْتَهُ أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَيْتَهُ أَوْ تُسَلِّمَ إِلَى الْبَلاَءِ مَنْ كَفَيْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ وَ لَيْتَ شِعْرِي يَا سَيِّدِي وَ إِلَهِي وَ مَوْلاَيَ أَ تُسَلِّطُ النَّارَ عَلَى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِكَ سَاجِدَةً وَ عَلَى أَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحِيدِكَ* *صَادِقَةً وَ بِشُكْرِكَ مَادِحَةً وَ عَلَى قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِإِلَهِيَّتِكَ مُحَقِّقَةً وَ عَلَى ضَمَائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِكَ حَتَّى صَارَتْ خَاشِعَةً وَ عَلَى جَوَارِحَ سَعَتْ إِلَى أَوْطَانِ تَعَبُّدِكَ طَائِعَةً وَ أَشَارَتْ بِاسْتِغْفَارِكَ مُذْعِنَةً مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِكَ وَ لاَ أُخْبِرْنَا بِفَضْلِكَ عَنْكَ يَا كَرِيمُ يَا رَبِ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِي عَنْ قَلِيلٍ مِنْ بَلاَءِ الدُّنْيَا وَ عُقُوبَاتِهَا وَ مَا يَجْرِي فِيهَا مِنَ الْمَكَارِهِ عَلَى أَهْلِهَا عَلَى أَنَّ ذَلِكَ بَلاَءٌ وَ مَكْرُوهٌ قَلِيلٌ مَكْثُهُ يَسِيرٌ بَقَاؤُهُ قَصِيرٌ مُدَّتُهُ فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ وَ لاَ يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ وَ هَذَا مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ لِي وَ أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ الْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ يَا إِلَهِي وَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ لِأَيِّ الْأُمُورِ إِلَيْكَ أَشْكُو وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْكِي لِأَلِيمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِهِ أَمْ لِطُولِ الْبَلاَءِ وَ مُدَّتِهِ فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَهْلِ بَلاَئِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ وَ هَبْنِي يَا إِلَهِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ وَ رَجَائِي عَفْوُكَ فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ أُقْسِمُ صَادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنِي نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا ضَجِيجَ الْآمِلِينَ وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنَادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ* *الْمُسْتَغِيثِينَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ*
*أَفَتُرَاكَ سُبْحَانَكَ يَا إِلَهِي وَ بِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فِيهَا صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ فِيهَا بِمُخَالَفَتِهِ وَ ذَاقَ طَعْمَ عَذَابِهَا بِمَعْصِيَتِهِ وَ حُبِسَ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا بِجُرْمِهِ وَ جَرِيرَتِهِ وَ هُوَ يَضِجُّ إِلَيْكَ ضَجِيجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِكَ وَ يُنَادِيكَ بِلِسَانِ أَهْلِ تَوْحِيدِكَ وَ يَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِرُبُوبِيَّتِكَ يَا مَوْلاَيَ فَكَيْفَ يَبْقَى فِي الْعَذَابِ وَ هُوَ يَرْجُو مَا سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ أَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ وَ هُوَ يَأْمُلُ فَضْلَكَ وَ رَحْمَتَكَ اَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهيبُها أَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهِيبُهَا وَ أَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَرَى مَكَانَهُ أَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفِيرُهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ أَمْ كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ أَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبَانِيَتُهَا وَ هُوَ يُنَادِيكَ يَا رَبَّهْ أَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فِي عِتْقِهِ مِنْهَا فَتَتْرُكُهُ فِيهَا هَيْهَاتَ مَا ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ وَ لاَ الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ وَ لاَ مُشْبِهٌ لِمَا عَامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدِينَ مِنْ بِرِّكَ وَ إِحْسَانِكَ فَبِالْيَقِينِ أَقْطَعُ لَوْ لاَ مَا حَكَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِيبِ جَاحِدِيكَ وَ قَضَيْتَ بِهِ مِنْ إِخْلاَدِ مُعَانِدِيكَ لَجَعَلْتَ النَّارَ كُلَّهَا بَرْداً وَ سَلاَماً وَ مَا كَانَ لِأَحَدٍ فِيهَا مَقَرّاً وَ لاَ مُقَاماً لَكِنَّكَ تَقَدَّسَ
تْ أَسْمَاؤُكَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَهَا مِنَ الْكَافِرِينَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِيهَا الْمُعَانِدِينَ وَ أَنْتَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعَامِ مُتَكَرِّماً اَفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ اِلهى وَ سَيِّدى فَاَسْئَلُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتى قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِيَّةِ الَّتى حَتَمْتَها وَ حَكَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ اَجْرَيْتَها اَنْ تَهَبَ لى فى هذِهِ اللَّيْلَةِ وَ فى هذِهِ السّاعَةِ كُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ قَبِيحٍ اَسْرَرْتُهُ وَ كُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ كَتَمْتُهُ اَوْ اَعْلَنْتُهُ اَخْفَيْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ وَ كُلَّ سَيِّئَةٍ اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبينَ الَّذينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما يَكُونُ مِنّى وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحى وَ كُنْتَ اَنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَراَّئِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِكَ اَخْفَيْتَهُ وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ وَ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّى مِنْ كُلِّ خَيْرٍ اَنْزَلْتَهُ اَوْ اِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍ تَسْتُرُهُ يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ يا اِلهى وَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مالِكَ رِقّى يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى يا خَبيراً بِفَقْرى وَ فاقَتى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْماَّئِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةًوَ اَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً حَتّى تَكُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى كُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً يا سَيِّدى يا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ اِلَيْهِ شَكَوْتُ اَحْوالى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فى خَشْيَتِكَ وَالدَّوامَ فِى الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ حَتّى اَسْرَحَ اِلَيْكَ فى مَيادينِ السّابِقينَ وَ اُسْرِعَ اِلَيْكَ فِى الْبارِزينَ وَ اَشْتاقَ اِلى قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقينَ وَ اَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصينَ وَ اَخافَكَ مَخافَةَ الْمُوقِنينَ وَ اَجْتَمِعَ فى جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنينَ اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ كادَنى فَكِدْهُ وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبيدِكَ نَصيباً عِنْدَكَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ فَاِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ اِلاّ بِفَضْلِكَ وَ جُدْلى بِجُودِكَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِكَ وَاحْفَظْنى بِرَحْمَتِكَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِكْرِكَ لَهِجاً وَ قَلْبى بِحُبِّكَ مُتَيَّماً وَ مُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِكَ وَ اَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى فَاِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِكَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِكَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَةَ فَاِلَيْكَ يا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَ اِلَيْكَ يا رَبِّ مَدَدْتُ يَدى فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَ بَلِّغْنى مُناىَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجاَّئى وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاْنْسِ مِنْ اَعْدآئى يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ اِلا الدُّعاَّءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاَّءُ يا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاَّءٌ وَ طاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاَّءُ وَ سِلاحُهُ الْبُكاَّءُ يا سابِغَ النِّعَمِ يا دافِعَ النِّقَمِ يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِى الظُّلَمِ يا عالِماً لا يُعَلَّمُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى رَسُولِهِ وَالاْئِمَّةِ الْمَيامينَ مِنْ الِهِ وَ سَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً*
التماس دعا
🎙آیت الله حائری شیرازی
📌خدا چگونه به انقلاب اسلامی کمک میکند؟
🔹یکی از مسلمانان شيراز میگفت که در جریان قحطی و بیماری حصبۀ شیراز در سنۀ حدود 1321، در خانۀ ما همه مریض بودند.
با مدیریت آیتالله سید نورالدین شیرازی، دکترها و بازاریها دارو، هندوانه، غذا و غیره تهیه میکردند و با شناسايی قبلی به مريضها میرساندند.
در ابتدا دکتر به خانه میآمد و نسخه مینوشت، اما وقتی حال من و ديگر افراد خانه بهتر شد، دیگر دکتر نيامد و با پای خود به مطب میرفتيم.بهتر كه شديم، دیگر غذا هم ندادند و خودمان برای گرفتن میرفتیم.
🔹میگوید اینجا ربوبیت خدا را شناختم که «هر چه تواناتر شدم از من گرفت»؛
این روش تربیتی خداست!
شما ربوبیت خدا را در کشور خودمان نگاه کنید! آن موقع که هیچ نداشتیم و آمریکا خواست حمله کند، در طبس طوفان شن فرستاد؛ اما در عراق این کار را نکرد. زیرا مقابله با عراق، در توانمان بود.
🔹خدایی که موسای شیرخواره را از دست فرعون خونریز نجات داد، ما را نیز نگه خواهد داشت. اگر دشمن سلاح هستهای دارد و ما نداریم، از جانب این موضوع تهدیدی متوجه ما نخواهد شد؛ زیرا خداوند حل موضوعی را که در توان ما نیست، عنایت خواهد کرد.
🔹پس نباید اینکه خدای تعالی در یک مقطعی با راه سادهای مشکل ما را حل کرده، این بشود رویۀ ما و دیگر به برنامه ریزی و ایجاد تشکیلات و کسب علم و ... توجه نداشته باشیم.
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
16 Mostanade Soti Shonood.mp3
18.28M
🔉#مستند_صوتی_شنود
📣 جلسه پایانی
* جریان بیماری همسرم
* هر چه باخدا در میان گذاشتم رابرایم نوشتند.
* دوست داشتم زندگی من، شبیه امیرالمومنین باشد.
* خدا به چه کسانی بدهکار است؟
* افتخارعمرم این است که پرستار همسرم بودم.
* آخرین باری که همسرم به اتاق عمل رفت
* وقتی مادربزرگم را درخواب دیدم؛ فهمیدم کار تمام است.
* برای اموات باقیات صالحات بفرستید.
* مواظب بدیهیات زندگی ام بودم
* در شیطان،برای ما هیچ خیری نیست مگر با مخالفت با او
* سختی هایی که مبتلا بودم و ابتلائات الهی.
* اثر تقوای چشم
* نباید شیاطین را به زندگی راه داد
* چگونه شیطان را از خود دور کنیم؟
* شکستن نفس، بسیار سخت تر از شکست شیطان.
* غفلت، کار اصلی شیطان
⏰مدت زمان:۴۴:۵۷
📆1401/03/20
#امیر_المومنین
#ابراهیم_هادی
#غفلت
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
AUD-20220815-WA0035.mp3
30.74M
💙سلسله مباحث استادامينی خواه در شرح کتاب سه دقیقه در قیامت
*جلسه ۸۲
🌹 منتظران ظهور 🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 (عشق سرخ)قسمت دهم: یکساعتی کنار عمود۷۱۵توقف کردیم ,تا هم استراحتی کنیم وهم گوشی بابا شارژ بش
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
(عشق سرخ)قسمت یازدهم:
بابا:اقای علوی بود,مثل اینکه گوشیت که پیشش مونده بود, داده به یکی از دوستاش یه جوری راست وریستش کرده,نشانی داد وقتی کربلا رسیدیم بریم موکب علی بن موسی الرضا که مال ایرانیاست,گوشی رابگیریم.از حرف زدنش معلوم بود پسر مؤدبی هست,لهجه اش هم اصفهانی بود,بازم خداراشکر گم شدنتان به خیرگذشت وآدمهایی مثل این آقا هستند که کمک کنند,البته توجاده ی بهشت ,همه برگزیده اندوهرکسی راباچیزی امتحان میکنند,خداکنه ماسربلند از امتحان درآییم...
زهرا:زینب یه سوال خصوصی بپرسم جواب میدی؟
من:بستگی داره چقدخصوصی باشه
زهرا:ببینم ,اگه اقای علوی خدا زد پس سرش وازت خواستگاری کرد,وتو بدانی که دانشگاه نرفته وبیکار وبی پول و...هست جوابت چیه؟؟مثل بقیه خواستگارات بهانه ی درس خوندن میاری?
من: اولا پشت سربچه مردم صفحه نگذار,نه حرفی زده ونه خواهد زد,بیچاره یه کمک کرده هاااا نمیدونست توزود دامادش میکنی بعدش برفرض محال اگه یه چی ته قلبش بود ,توچرا اینقد گیربهش دادی ؟نکنه میخوای مزه زبونم رابدونی که اگه من نخواستم توتورش کنی هااا؟
زهرا:نه باباااا من کجا واین غول تشن کجا,من کمتر از دکتر متخصص نمخوام,درسته خوشگله اما همش مال خودت,حالا نپیچون جوابم رابده...
با گفتن وای تشنمه بحث راعوض کردم,اما فکر کردم دیدم واقعا از عمق وجود مهرش به دلم افتاده,شاید به خاطراینکه توجاده ی بهشت باهاش اشنا شدم واصلا برام اهمیت نداشت,شغلش چی باشه وپولدارباشه و...
میدونم خیلی از دخترا به ظاهر وپول وتحصیلات و..اهمیت میدهند اما ملاک من ایمانش است وحلال اوریش وحلال خوریش یعنی مهم نیست شغلش چی باشه,مهم اینه که پول حلال دربیاره وپول حلال خورده باشه وتوخانواده اصیل وباایمان قدکشیده باشد,وگرنه به قول بزرگان پول مثل چرک کف دسته ,میاد ومیرود.
دوشب دیگه توراه بودیم وعشق کردیم,کم کم بوی نینوا به مشام میرسید,وارد کربلا شدیم وبابا باصدایی که ماهم بشنویم زمزمه میکرد:باربر نهیداینجا کربلاست,آب وخاکش بادل وجان اشناست...
دل توی دلم نبود,باورم نمیشد وارد شهری شدم که مأمن ملایک است,وارد جای مقدسی شدم که قدسیان آسمان برمظلومیت شهدایش اشک میریزند,آه اینجا مشهد ذبح عظیم است ,اینجا جولانگاه صبر زینبی است,اینجا زیارتگاه هر نبی ست,اینجا اوج مظلومیت فرزندان علی ست,نمیدانم طاقت دیدن قتلگاه رادارم؟تاب توقف در تل زینبیه دروجودم است؟
بین الحرمین,, وای من دوراهی عشق که به هرطرفش نگاه کنی عشق است وعشق است وعشق است....
رفتیم ورفتیم بالاخره تلألو گنبد حسین ع را دیدیم ,مادرم به محض دیدن گنبد خود را برخاک انداخت وسجده کرد خاک کربلا را وما هم به تبعیت از مادر برخاک افتادیم...عشق میجوشید...دلتنگی میخوروشید,اشک درتب وتاب وچشمهایمان چشمه ی جوشان بود,کاش تمام عمرم همین لحظه شود ,کاش جان دهم درمسیر جانان,کاش .....
ادامه دارد...
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
(عشق سرخ)قسمت دوازدهم:
بعداز,عرض سلام خدمت ارباب دلها وساقی باوفایش وفرزندان ویاران از جان گذشته اش,به دلیل ازدحام زیاد جمعیت ,نتوانستیم زیارت کنیم,بابا دنبال هتل برای اقامتمان بود,اما هرچی تلاش کرد بی ثمربود ,هتل درجه یک ودو وسه که هیچ مسافرخانه ومیهمان پذیر درپیتی هم...نبود که نبود,همه پربودند وفقط بعضی موکبها جاداشت و درعوض یک خیابان منتهی به حرم ارباب چادرزده بودند,چادرهای سه نفره,چهارنفره و...بابا توانست یکی از چادرهای چهارنفره رابگیرد,داخل چادرشدیم,درسته امکانات زیادی نداشت یعنی فقط یه موکت وچهارتا پتو تمام امکاناتش بود.اما چون نزدیک حرم بود ,وگنبد وگلدسته ها جلوی چشمات میدرخشیدند,دل آدم را اسمانی میکرد.
من ومامان وزهرا داخل چادر خستگی درمیکردیم ولی بابا رفت تا اگه توانست زیارتی کند و...
سه,چهارساعتی بود که بابا رفته بود,کم کم داشتیم نگران میشدیم که صدای بابا امد:یاالله....به به خانواده ی خودم ,عصربه خیر خوب استراحت کردید؟
ویه بسته که داخلش چهارپرس غذا بود داد طرف مامان وگفت:بخورین,انگار اینجا قیامته,شلوغ شلوغ,امشب رامیمونیم برین یه زیارت بکنین که فردا راهی هستیم ودرهمین حین دست کرد داخل جیبش وگوشی من راگرفت طرفم:بگیر بابا,رفتم موکب راپیداکردم وگوشیت رااز اقای علوی گرفتم,عجب آدم نازنینی بود,عجب بچه ی بامعرفت وشریفی بود,به خدا تواین دوره این جوانا جواهرن جواهر,اگه پسرداشتم,دوست داشتم مثل اقای علوی بشه
زهرا درحین خوردن زدبه پهلوم:خخخخ باباهم عاشق علوی جانت شده خخخخ
بابا:این غذاها هم از همون موکب اوردم,کلی هم برای اماده کردن شام کمک علوی سیب پوست گرفتم.
زهرااروم گفت:چوپان گیوه دوز سرآشپز میشود ,این اقا از هر انگشتش یه هنر میباره خخخخ,خیاطیش که خوبه,اشپزیش هم که عالی معلوم بچه داریش چطوره؟؟خخخ
دلم هری ریخت پایین,هم ازاینکه قراربود فردا بریم هم ازاینکه تمام امیدم به دیدن اقای علوی برباد رفت.
زهرا انگاری ذهنم راخوانده باشد اهسته گفت:امید دیدار دود شد رفت برهوا,فعلا به کم قناعت کن وبوی دل انگیز یار رابچسپ,انگاری غذا را بادستهاش برات ریخته,بخور زینبی امیدوارم مزه چرکای دست علوی رابچشی خخخخخ😂
ولی خداییش قورمه سبزیش چسپید شایدبه خاطراینکه گرسنه بودم,شاید هم چون قورمه دوست داشتم اما نه زهراراست میگه به خاطراین بود که بوی یار را ازش میشنیدم.
زهرا:بیا بریم حرم,هم عقده دل واکنیم وهم دیدار یارت راطلب خخخخ😂😂
زهراهست دیگه درهرموقعیتی شوخی میکنه .ولی راست میگفت باید برم حرم سبک بشم.اما بی خبربودم که روزگار چه بازیهای شیرینی برام داره ...
ادامه دارد.....
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
(قسمت سیزدهم عشق سرخ)
وااای که چه حالی شد دلم,بااینکه خیلی خیلی شلوغ بود اما چسپیدهم حرم ارباب دلم طعم بهشت را چشید وهم حرم حضرت عباس ع هوای دلم را ملکوتی کرد,سرداب حرم ساقی کربلا رابرای خانمها باز گذاشته بودند وقتی آب دور قبر را دیدم ,فهمیدم که اب هم تا قیام قیامت خجلت زده از روی عباس ع است ودور حرم میگردد تا واگویه ها وناله هایش را به گوش ساقی برساند وطلب عفو نماید ازساقی تشنه لب....
ازبین الحرمین چه بگویم,کفشهایم همانها که تازه خریده بودم را دراوردم تا به یاد کودکان تشنه لب وپابرهنه کربلا که بارها وبارها بین نعش پدر وعمو این راه را دویده بودند,بدوم اما این دویدن کجا وان دویدن کجا؟!دویدن بین عشاق حسین ع وبرسنگ نرم وصاف مرمر کجا ودویدن بین دشمنان سنگدل برروی خاروسنگ وکلوخ بیابان کجا😭
صبح زود قبل از حرکت زیارت دوره را شروع کردیم,کفین حضرت عباس ع,محل شهادت علی اکبرع وعلی اصغر ع,علقمه,خیمه گاه و...خیلی شلوغ بود اما باز هم سعادت زیارت نصیبمان شد,عصر بود وهوا روبه سردی میرفت که بابا گفت:
انیس جان ,بچه ها کوله بارتان راببندید که برویم ,برویم که خیلی شلوغه وفرصت زیارت به تازه واردها بدهیم.
مامان:اقا محمد ,باچی چه جوری باید بریم؟
بابا :با اقامحمد هماهنگ کردم ,یه اتوبوس از موکبشان به سمت ایران میرن از مرز شلمچه هم باید وارد ایران بشن,برای ما هم جا دارن....
مامان:اقا محمد ,اقامحمد دیگه کیه؟!😊
بابا:خخخخ یادم رفت بگم ,اقای علوی اسمش محمد هست وهمون دیروز باهم قرارگذاشتیم که با جمعی از بچه های موکبشان برگردیم,اخه بعضی هاشون مرخصیشان تمام شد من جمله اقامحمد...
قند تودلم آب میشد,زهرامحکم زد به پهلوم وگفت:راسته که میگن دعا زیر قبه ی امام حسین ع مستجابه,شیطون نگفتی چی گفتی به ارباب که اینجوری دل ودلدار راکنار هم گذاشت؟😂
من:بی مزه من زیر قبه امام ,فقط برای ظهور اقا امام زمان عج دعا کردم وبس....بزرگترین ارزوم ظهور مولاست😭
یکدفعه مامان گفت:این اقای علوی چکاره است که مرخصیش تمومه؟
زهرا:زینبی گوشات راتیزکن مامان زد توخال خخخخ
بابا:نمیدونم والااا اینقد بچه ی مخلص وفروتنی هست که ازش پرسیدم کارت چیه گفت:هیچی یه سرباز کوچک برای اقا امام زمان عج
زهرا:عجب دروتخته باهم جوره ,یکی ارزوی ظهور را داره یکی ادعای سربازی😊
حرکت کردیم تا به سمت موکب بریم,دل تودلم نبود
رعشه گرفته بودم,هیجان سراسر وجودم راگرفته بود وااای خدااا....
ادامه دارد...
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
(عشق سرخ )قسمت چهاردهم:
بالاخره سوار اتوبوس شدیم ،یک احساس دلتنگی عجیبی بهم دست داده بود ،انگار روح رابه زور میخواستند ازقالب تنم درآوردند،تاب دلکندن از بهشت روی زمین، کربلای معلی رانداشتم,چشمم به گنبد وگلدسته های ارباب بود که هرلحظه دورتر ودورتر میشدند,دردلم به ارباب گفتم:اقاجان دلکندن سخت است وجانکاه,تاب خداحافظی راندارم وفقط به امیددیدار میگویم تا دوباره طلبم کنید,ارباب کبوتردلم را درکربلا جا میگذارم تا هرصبح وشب دور حرمت بگردد وطلب دیداری دیگرنماید ,اربابم نرفته دلم تنگ شده,اربابم به خدا سخت است😭 این بیت مصداق حال وهوای من است ارباب:دررفتن جان از بدن,گویند هرنوعی سخن
من خودبه چشم خویشتن,دیدم که جانم میرود
به خدا تواز جانم هم عزیزتری چه بگویم که ازناگفته هایم بخوان ,خواندنیهای دلم را...وشروع به گریه کردم,من وزهرا کنارهم ومامان وبابا هم کنارهم دوتا صندلی جلوتربودند,نگاهی به زهرا کردم دیدم اونم توحال خودشه,دیگه گنبدگلدسته ها تودیدمان نبود,اشکام تندتر میریخت,میخواستم یه نگاه به بابا ومامان کنم که ناگهان,چشمام با نگاه مهربانی برخورد کرد...خدای من علوی بود داشت قوطی اب معدنی پخش میکرد,انگار فهمیده بود حال دلم خراب است,یه قوطی اب داد طرفم وگفت:اگر هرماه هم بیاید زیارت بازم وقت رفتن ,دلکندن سخت است,التماس دعا خانم رحیمی...یه قوطی اب هم داد طرف زهرا وگفت:بفرما همشیره...
تا رفت,زهرا زد زیرخنده وگفت:میبینی من هنوزم همشیره اش هستم خخخخ,چوپان گیوه دوز سرآشپز,ساقی لب تشنگان هم ازکار درامد ,سربازی کوچک وقوی هیکل که ازهر انگشتش یک هنر میبارد...
خدا نکشتت زهرا,از حال وهوای حرم درم آوردی,اخه توکی میخوای آدم بشی؟؟
ولی خداییش دل کندن از کربلا سخت بود اما فک کنم همراهی دراین کاروان ,عنایت ارباب بود تا دل کندن راحت تر باشه.
زهرا:به چه میاندیشی خواهررر؟
من:هیچی توفکرزیارت بودم
زهرا:اره جون خودت,همش نگاهت به رد یار است ,جددددی عجب خوش شانسی,قدما گفتن درسفر باید آدم را شناخت...حالا بهترین استفاده رااز کوتاه ترین سفربکن وهمسفرت رابشناس خخخخ.
داخل اتوبوس همه خدام موکب بودند ودوسه تا خانم وبقیه همشون اقا بودند,ماخانمها اخر اتوبوس نشستیم وهنوزم دوتا صندلی,خالی بود,همه ی مسافران تقریبا جوان بودند وسن بالاهاشون بابا ومامان من بودند,ولی اغراق نباشه از سر وروی همه شان نورانیت ومعنویت میبارید.توهمین افکاربودم که زهراپارازیت انداخت توفکرام وگفت:حیف حیف,گفتم :چی چی را حیف؟
زهرا:حیف که دل ودینت از دست رفتتت وگرنه نگاه کن چه جوانهای مخلصی ,یک جا جم شدند
من:خوب یکی راانتخاب کن زهرا خانوووم
زهرا:اوه من نهههه من بچه ام بعدشم ,چوپان وسرباز وگیوه دوز واشپز نمخوام ,من کمتراز,فوق تخصصص نمخوام
من:خخخح اولا اگه توبچه ای پس چرا من راعروس میکنی خوب من فقط یه سال ازت بزرگترم,بعدشم اون فوق تخصص نبود که متخصص بود ,دم به دم مدرک رامیبری بالاتر؟؟بعدشم ازکجا معلوم که اینا مدرکشون چی هست؟
زهرا:از وجناتشون پیداست کلهم مال حوزه علمیه هستند اگه کمی بهشون ارتقا بدهم میشن مثل,علوی جانت یه سرباز کوچک....
همینجور که زهرا هی فک میزد,اتوبوس ایستاد...
ادامه دارد....
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹