46.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدیو #کلیپ
#استاد_عالی
❌شیطـان یه موجـود سمبلیـک و مجـازی نیست! یه موجـود واقعیـه که لشگریـان داره، با ما شوخـی نداره، با تمـام قـوا خصـوص آخرالزمـان، طـرح و نقشـههاش رو اجـرا میڪنـه❗️
اینها یه شعـار اقتصـادی ندادن ڪه دلمـون خوش بشـه ڪه شڪمشـون گرسنـه است، دنبـال آغـوش رایگان بودن❗️
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
🔴 اشعار تکاندهنده حضرت امام هادی(ع) در بزم شاهانه خلیفه عباسی
🔹متوکل یک شب بیخبر و بدون سابقه، عدهای از دژخیمان خود را فرستاد به خانه امام هادی علیه السلام که خانهاش را تفتیش و خود امام را هم حاضر نمایند. متوکل این تصمیم را در حالی گرفت که بزمی تشکیل داده مشغول میگساری بود. مأمورین سرزده وارد خانه امام شدند و امام را به حضور متوکل بردند.
🔹وقتی که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول میگساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: «به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار».
🔹متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده». فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر، از اشعار گذشتگان حفظ دارم». متوکل گفت: «چارهای نیست، حتما باید شعر بخوانی».
🔹امام شروع کرد به خواندن اشعاری که مضمونش این است:
👈 «قلههای بلند را برای خود منزلگاه کردند، و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی میکردند، ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد».
👈 «آخرالامر از دامن آن قلههای منیع و از داخل آن حصنهای محکم و مستحکم به داخل گودالهای قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودالها فرود آمدند!».
👈 «در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که: کجا رفت آن زینتها و آن تاجها و هیمنهها و شکوه و جلالها؟».
👈 «کجا رفت آن چهرههای پرورده نعمتها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پردههای الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه میداشت؟».
👈 «قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهرههای نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرمهای زمین شد که بر روی آنها حرکت میکنند!».
👈 «زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همانها که خورنده همه چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شدهاند!».
🔹نشئه شراب از سر میگساران پرید. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشکهایش مثل باران جاری شد. به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، ولو برای مدتی کوتاه، از یک قلب پرقساوت بزداید.
📝 استاد شهید مطهری، داستان راستان، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۳ (با تلخیص)
🏴 سالروز #شهادت حضرت امام #هادی علیه السلام تسلیت باد!
🏴❁➖❁🏴❁➖❁🏴❁➖❁🏴
✍
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 معجزه امام هادی (ع) در بین شیرها
🌹 منتظران ظهور 🌹
سلام خواندن سوره ی ملك هرشب قبل از خواب نجات دهنده از عذاب قبـــر است بإذن الله تعــالی ﺳ
سلام
خواندن سوره ی ملك هرشب قبل از خواب نجات دهنده از عذاب قبـــر است بإذن الله تعــالی
ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﻤﻠﻚ
أعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم
ِ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِير🔮
الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ🔮
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَا تَرَىٰ فِي خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِنْ تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُور🔮
ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْك.َ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ🔮
وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ ۖ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ 🔮
وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ 🔮
إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُور 🔮
تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ ۖ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ 🔮
قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ 🔮
ٌ
وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِير🔮
فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ 🔮
ﺇِﻥَّ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻳَﺨْﺸَﻮْﻥَ ﺭَﺑَّﻬُﻢ ﺑِﺎﻟْﻐَﻴْﺐِ ﻟَﻬُﻢ ﻣَّﻐْﻔِﺮَﺓٌ ﻭَﺃَﺟْﺮٌ ﻛَﺒِﻴﺮ🔮
ٌ ﻭَﺃَﺳِﺮُّﻭﺍ ﻗَﻮْﻟَﻜُﻢْ ﺃَﻭِ ﺍﺟْﻬَﺮُﻭﺍ ﺑِﻪِ ﺇِﻧَّﻪُ ﻋَﻠِﻴﻢٌ ﺑِﺬَﺍﺕِ ﺍﻟﺼُّﺪُﻭﺭِ 🔮
ﺃَﻻ ﻳَﻌْﻠَﻢُ ﻣَﻦْ ﺧَﻠَﻖَ ﻭَﻫُﻮَ ﺍﻟﻠَّﻄِﻴﻒُ ﺍﻟْﺨَﺒِﻴﺮُ 🔮
ﻫُﻮَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺟَﻌَﻞَ ﻟَﻜُﻢُ ﺍﻷَﺭْﺽَ ﺫَﻟُﻮﻻ ﻓَﺎﻣْﺸُﻮﺍ ﻓِﻲ ﻣَﻨَﺎﻛِﺒِﻬَﺎ ﻭَﻛُﻠُﻮﺍ ﻣِﻦ ﺭِّﺯْﻗِﻪِ ﻭَﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺍﻟﻨُّﺸُﻮﺭُ 🔮
ﺃَﺃَﻣِﻨﺘُﻢ ﻣَّﻦ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﺀ ﺃَﻥ ﻳَﺨْﺴِﻒَ ﺑِﻜُﻢُ ﺍﻷَﺭْﺽَ ﻓَﺈِﺫَﺍ ﻫِﻲَ ﺗَﻤُﻮﺭُ 🔮
ﺃَﻡْ ﺃَﻣِﻨﺘُﻢ ﻣَّﻦ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﺀ ﺃَﻥ ﻳُﺮْﺳِﻞَ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﺣَﺎﺻِﺒًﺎ ﻓَﺴَﺘَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﻛَﻴْﻒَ ﻧَﺬِﻳﺮِ 🔮
ﻭَﻟَﻘَﺪْ ﻛَﺬَّﺏَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻣِﻦ ﻗَﺒْﻠِﻬِﻢْ ﻓَﻜَﻴْﻒَ ﻛَﺎﻥَ ﻧَﻜِﻴﺮِ 🔮
ﺃَﻭَﻟَﻢْ ﻳَﺮَﻭْﺍ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻄَّﻴْﺮِ ﻓَﻮْﻗَﻬُﻢْ ﺻَﺎﻓَّﺎﺕٍ ﻭَﻳَﻘْﺒِﻀْﻦَ ﻣَﺎ ﻳُﻤْﺴِﻜُﻬُﻦَّ ﺇِﻻَّ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦُ ﺇِﻧَّﻪُ ﺑِﻜُﻞِّ ﺷَﻲْﺀٍ ﺑَﺼِﻴﺮٌ 🔮
أَﻣَّﻦْ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻫُﻮَ ﺟُﻨﺪٌ ﻟَّﻜُﻢْ ﻳَﻨﺼُﺮُﻛُﻢ ﻣِّﻦ ﺩُﻭﻥِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺇِﻥِ ﺍﻟْﻜَﺎﻓِﺮُﻭﻥَ ﺇِﻻَّ ﻓِﻲ ﻏُﺮُﻭﺭٍ 🔮
ﺃَﻣَّﻦْ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻳَﺮْﺯُﻗُﻜُﻢْ ﺇِﻥْ ﺃَﻣْﺴَﻚَ ﺭِﺯْﻗَﻪُ ﺑَﻞ ﻟَّﺠُّﻮﺍ ﻓِﻲ ﻋُﺘُﻮٍّ ﻭَﻧُﻔُﻮﺭ🔮
ٍ ﺃَﻓَﻤَﻦ ﻳَﻤْﺸِﻲ ﻣُﻜِﺒًّﺎ ﻋَﻠَﻰ ﻭَﺟْﻬِﻪِ ﺃَﻫْﺪَﻯ ﺃَﻣَّﻦ ﻳَﻤْﺸِﻲ ﺳَﻮِﻳًّﺎ ﻋَﻠَﻰ ﺻِﺮَﺍﻁٍ ﻣُّﺴْﺘَﻘِﻴﻢٍ 🔮
ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺃَﻧﺸَﺄَﻛُﻢْ ﻭَﺟَﻌَﻞَ ﻟَﻜُﻢُ ﺍﻟﺴَّﻤْﻊَ ﻭَﺍﻷَﺑْﺼَﺎﺭَ ﻭَﺍﻷَﻓْﺌِﺪَﺓَ ﻗَﻠِﻴﻼ ﻣَّﺎ ﺗَﺸْﻜُﺮُﻭﻥَ 🔮
ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺫَﺭَﺃَﻛُﻢْ ﻓِﻲ ﺍﻷَﺭْﺽِ ﻭَﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺗُﺤْﺸَﺮُﻭﻥَ 🔮
ﻭَﻳَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﻣَﺘَﻰ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟْﻮَﻋْﺪُ ﺇِﻥ ﻛُﻨﺘُﻢْ ﺻَﺎﺩِﻗِﻴﻦَ 🔮
ﻗُﻞْ ﺇِﻧَّﻤَﺎ ﺍﻟْﻌِﻠْﻢُ ﻋِﻨﺪَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَﺇِﻧَّﻤَﺎ ﺃَﻧَﺎ ﻧَﺬِﻳﺮٌ ﻣُّﺒِﻴﻦٌ 🔮
ﻓَﻠَﻤَّﺎ ﺭَﺃَﻭْﻩُ ﺯُﻟْﻔَﺔً ﺳِﻴﺌَﺖْ ﻭُﺟُﻮﻩُ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻛَﻔَﺮُﻭﺍ ﻭَﻗِﻴﻞَ ﻫَﺬَﺍ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﻛُﻨﺘُﻢ ﺑِﻪِ ﺗَﺪَّﻋُﻮﻥَ 🔮
ﻗُﻞْ ﺃَﺭَﺃَﻳْﺘُﻢْ ﺇِﻥْ ﺃَﻫْﻠَﻜَﻨِﻲَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻭَﻣَﻦ ﻣَّﻌِﻲَ ﺃَﻭْ ﺭَﺣِﻤَﻨَﺎ ﻓَﻤَﻦ ﻳُﺠِﻴﺮُ ﺍﻟْﻜَﺎﻓِﺮِﻳﻦَ ْﻣِﻦ ﻋَﺬَﺍﺏٍ ﺃَﻟِﻴﻢٍ 🔮
ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦُ ﺁﻣَﻨَّﺎ ﺑِﻪِ ﻭَﻋَﻠَﻴْﻪِ ﺗَﻮَﻛَّﻠْﻨَﺎ ﻓَﺴَﺘَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﻣَﻦْ ﻫُﻮَ ﻓِﻲ ﺿَﻼﻝٍ ﻣُّﺒِﻴﻦٍ 🔮
ﻗُﻞْ ﺃَﺭَﺃَﻳْﺘُﻢْ ﺇِﻥْ ﺃَﺻْﺒَﺢَ ﻣَﺎﺅُﻛُﻢْ ﻏَﻮْﺭًﺍ ﻓَﻤَﻦ ﻳَﺄْﺗِﻴﻜُﻢ ﺑِﻤَﺎﺀ ﻣَّﻌِﻴٍن🔮
056.Vaqeah.(Maher-al-moayqeli).mp3
1.16M
#سوره_واقعه
🌺 امام محمدباقر علیه السلام فرمودند ؛
هرکس هر شب سوره واقعه را بخواند ، در حالی خداوند را ملاقات کند که مانند شب چهارده میدرخشد .
#امام_زمان
📖 ثواب الاعمال صفحه ۲۵۱
🌷 منتظران ظهور🌷
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
قرار شبانه مون یادمون نره 🌟🌟🌟
خوندن سوره واقعه هر شب قبل از خواب ✅
وضو یادمون نره وقتی خواستیم بخوابیم☺️
🌷 منتظران ظهور🌷
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
به نام خدا
رمان انلاین: زن، زندگی، آزادی
قسمت: اول📜
سحر برای چندمین بار گوشی را در دستانش چرخاند و خیره به پیجی شد که انگار فیلتر شده بود، زیر لب فحشی داد و بی هدف از جا برخواست...
چند دور طول اتاق را پیمود و زیر لب گفت: همین روزا باید بهم خبر میدادن... آخه چقد من بدشانسم، درست همین روزی که قراره ستاره بخت من بدرخشه باید اینطوری بشه، اما... اما اونا شماره منو دارن، باید تماس میگرفتن دیگه...
سحر اوفی کرد و دوباره برگشت سر جای قبلیش، روی صندلی چرخان پشت میز چوبی با رویه شیشه ای نشست، خیره به میز شد و یاد اونروزی افتاد که بابلش با شوق و ذوق و بنا به اصرار سحر این میز و صندلی را گرفته بود، سحر تازه کلاس زبان انگلیسی توی مؤسیه میرفت و جز برترین های مؤسسه بود و سحر اینو مدیثن استعداد و علاقه اش به زبان انگلیسی میدونست.
درست چند ترم بعد از آموزش زبان، پیشرفت سحر اعجاب انگیز شد و سحر توی نت دنبال هم صحبت های خارجی میگشت که همونموقع از شانس خوبش توی یه پیج خارجی با جولیا آشنا شد، یه زن مهربون و خونگرم که از همون اول رفاقت با سحر، با دل سحر راه میمود و این همصحبتی از هفته ای یک بار رسید به روزی یک بار...
سحر از آرزوهاش با جولیا صحبت کرد و گفت که دوست داره دنیا را ببینه اما با درآمد کمی که پدرش داشت و از طرفی تعصب کور کورانه مذهبی که خانواده اش دلشتند، رفتن به بلاد خارجه آرزویی دست نیافتنی برای سحر بود، اما جولیا قول داده بود این ارزو را به همین زودی برای سحر برآورده کند، بدون اینکه کوچکترین هزینه ای کند، اما... اما..
سحر توی دریای فکر و خیالش غرق بود که صدای مادرش بلند شد...
مامان امروز نمیری مؤسسه؟؟
سحر که تازه یادش افتاده بود با بچه ها قرار داره صداش را بالابرد و گفت: چرااا، باید برم
مادرش در اتاق را باز کرد و گفت: مامان تو این شلوغی و بلبشویی که زنهای ولگرد راه انداختن بیا و نرو من میترسم... میترسم تو هم مثل سعید تو جوونی...
سحر که می دونست ادامه حرف مادرش به کجا می رسه اوفی کرد و گفت: مامان تورو خدا دست بردار، سعید دث سال پیش تو تصادف از دست رفت و بعد نزذیک میز شد و دستی به روی قاب عکس برادرش کشید و با اه کوتاهی ادامه داد: گرچه هنوز مرگش را باور نکردم، اما....
مامان از پشت شانه های دختر را توی بغلش گرفت و گفت: سحر جان، میدونی تو این دنیا غیر از تو و بابات و خواهرت نرگس که همراه شوهرش رفته اون سر ایران را گرفته کسی را ندارم، بیا امروز را نرو... من نمی دونم توی این اغتشاشات که همه جا تعطیل شده، اون موسیه شما چطوری کلاساش هنوز پابرجاست؟
سحر اروم دست مادرش را شانه اش کند و همانطور که به سمت کمد لباساش میرفت گفت: ما چکار به اغتشاشات داریم، کار خودمون میکنیم...
مادر روی صندلی نشست و به حرکات دخترش خیره شد..
ادامه دارد...
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
khanevade asemani 92 02 19_194.mp3
7.02M
#شيطان_شناسی ۲۲
🎧آنچه خواهید شنید؛👇
🔻ترس🔻
انگیزه تلاش، را از انسان می گیرد!
عموما انسانهای ترسو؛
در زمينه های گوناگون زندگی،
رشد کمتری دارند!
با ترس هايمان چه کنیم؟👇
مهارتهای کلامی_22.mp3
10.02M
#مهارتهای_کلامی ۲۲
حتماً حتماً حتماً ؛
در طول زندگی شما، افراد حسود، سخنچین، دو رو، منافق و دوبهمزن ورود میکنند...
تا میدانی باشد برای آنکه شما، به بزرگترین مهارت زندگیتان دست یابید؛
🔥 مهارت کنترلِ آتشی که از وجود این افراد صادر میشود!
این آتشها را چگونه باید مهار کرد؟
#استاد_شجاعی 🎤
Part03_فقط غلام حسین باش.mp3
9.15M
📚کتاب صوتی
#فقط_غلام_حسین_باش
قسمت 3⃣
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─