لینک کانال شماره نمایندگان
👇👇👇👇👇
می تونید روی هر کمیسیون ، یا هر استان بزنید و به سادگی پیامک گروهی به نمایندگان بفرستید
https://eitaa.com/joinchat/3241869625C7e12ab9f0e
لینک کانال شماره نمایندگان🌹🌹🌹🌹
سلام علیکم
شماره دفتر آقا تهرانی
گفتند اگر پیشنهاد و نقدی نسبت به لایحه حجاب و عفاف دارید به این شماره بفرستید
[نام] دفتر آقا تهرانی
0912 252 0430 [موبايل]
💠 امام خامنهای (مدظلهالعالی):
«به من نامه مىنويسند؛ بعضى هم تلفن مىكنند و مىگويند: «ما نهى از منكر مىكنيم. اما مأمورين رسمى، طرف ما را نمىگيرند. طرف مقابل را مىگيرند!»
من عرض مىكنم كه مأمورين رسمى - چه مأمورين انتظامى و چه مأمورين قضايى - حق ندارند از مجرم دفاع كنند. بايد از آمر و ناهى شرعى دفاع كنند.
همهى دستگاه حكومت ما بايد از آمر به معروف و ناهى از منكر دفاع كند.اين، وظيفه است.اگر كسى نماز بخواند و كس ديگرى به نمازگزار حمله كند، دستگاههاى ما از كداميك بايد دفاع كنند؟ از نمازگزار يا از آن كسى كه سجاده را از زير پاى نمازگزار مىكشد؟ امر به معروف و نهى از منكر نيز همينطور است.
امر به معروف هم مثل نماز، واجب است.
در نهجالبلاغه مىفرمايد: «و ما اعمال البر كلها و الجهاد فى سبيلاللَّه عند الامر بالمعروف و النهى عن المنكر الا كنفثة فى بحر لجى.» يعنى امر به معروف و نهى از منكر، در مقياس وسيع و عمومى خود، حتى از جهاد بالاتر است؛ چون پايهى دين را محكم مىكند. اساس جهاد را امر به معروف و نهى از منكر استوار مىكند.
مگر مأمورين و مسؤولين ما مىتوانند آمر به معروف و ناهى از منكر را با ديگران مساوى قرار دهند؛ چه رسد به اينكه نقطهى مقابل او را تأييد كنند!؟»
بیانات در دیدار فرماندهان گردانهاى عاشوراى نيروهاى مقاومت بسيج در سالروز شهادت امام سجّاد (علیهالسلام)
۱۳۷۱/۰۴/۲۲
پیشنهادات مردمی 24 برای بروزرسانی قوانین عفاف و حجاب- با سربرگ - 1402.pdf
1.26M
طرح پیشنهادی قرارگاه مردمی جبهه همت، ویرایش ۲۴، برای بروزرسانی قوانین عفاف و حجاب، ۱۴۰۲
🔹💠🔸 مروری بر اعمال عصر جمعه 🔸💠🔹
1⃣ صلوات ضراب اصفهانی
2⃣ دعای غیبت
3⃣ صد مرتبه سوره قدر
4⃣ صلواتی جهت دفع بلا در عصر جمعه
5⃣ دلیل دلگیرهای عصرهای جمعه
6⃣ دعای سمات
7⃣ زمان استجابت دعا در عصر جمعه
🔹🔸💠🔸🔹💠🔹🔸
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🔴 صلواتی در جهت دفع بلا و مصیبت در عصر روز جمعه
🔹 این دعا از مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی به نقل از مرحوم امام خمینی که به شاگردان خویش به جهت دفع بلا و مصیبت توصیه میفرمودند:
🔺 عصر و غروب جمعه، به نیابت از تمام شیعیان عالم ده مرتبه بگوئید:
🔹 اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ أدْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیرٌ
🔸 خدایا صلوات فرست بر محمد و آل محمد و دفع بنما از ما بلائی را که حتمی شده است از آسمان، همانا تو بر هر امری قادر و توانائی.
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🔴 دعا برای فرج در غروب روز جمعه در ساعت استجابت دعا
🔵 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
🌕 من از پیغمبر شنیدم که فرمودند در روز جمعه ساعتی است که هر کس آن را مراقبت کند و در آن لحظه دعا کند دعایش مستجاب میشود و آن زمانی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد.
📚 معانی الاخبار ص ۳۹۹
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
سینه زنی سنگین .mp3
8.51M
مداحی مقدم
😭😭😭
بیا بنشین وببین حالمو ◦♪◦ که بی تو هنوزم یه بی چارمو ◦♪◦
4_5839358675747079853.mp3
10.04M
#راضی_به_رضای_تو ۲۲
عرضشو داشته باش؛
وقتی خـــدا؛
تصمیمی مخالف تصمیم خودت برات میگیره
پذیرا و تسلیمِ تصمیمِ خدا باشی!
خـــدا رو در تمــام کارهات وکیل بگیر!
تا از حرص و جوش تدبیر کردن راحت بشی...
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 تو رو به اضطرار زینب، آقا بیا...🤲
#امام_زمان #محرم
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 کلیپ استاد #رائفی_پور
📁 «اهمیت شناخت امام»
#امام_زمان #امام_حسین
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌹 منتظران ظهور 🌹
داستان«ماه آفتاب سوخته» #قسمت_بیست_هفتم🎬: کودکان که میفهمند راه آب را بسته اند، انگار که هُرم آفتاب
داستان«ماه آفتاب سوخته»
#قسمت_بیست_هشتم🎬:
شب هشتم محرم است، هوا کاملا تاریک شده، علی اصغر بدجور بی تابی می کند و رباب که خوب میداند چون آبی ننوشیده، شیر هم ندارد و این کودک هم گرسنه و هم تشنه است.
نگاهی به مشک خالی گوشهٔ خیمه می کند، سکینه که گوشه ای نشسته و ذکر و دعا بر لب دارد را صدا میزند و علی اصغر را به او میسپرد و می گوید: برادرت خیلی بی تابی می کند، میروم تا ببینم داخل خیمهٔ مشک ها، جرعه آبی پیدا میشود تا لب این طفل را ترکنم...
سکینه که ساعتی قبل خود به آنجا رفته و دیده اثری از آب نیست، اما روی آن را ندارد که مادر را با کلامش ناامید کند، علی اصغر را در آغوش می گیرد.
رباب در تاریکی شب راه می افتد و خود را به خیمه مشکها میرساند.
پرده خیمه را بالا میزند، تاریک است و چیزی دیده نمی شود، می خواهد جلوتر برود که حرکت جنبنده ای را روی زمین حس میکند، با ترس خود را عقب می کشد و میگوید نکند مارِ بیابان داخل خیمه شده، به زمین چشم میدوزد، نه این نمی تواند مار باشد انگار لباس سفید برتن دارد..خم میشود و خوب نگاه میکند...خدای من! این کودکی از اهل کاروان است، پیراهنش را بالازده و شکم بر خاک مرطوب خیمه نهاده تا...
رباب اشک چشمش جاری می شود و میفهمد آنچه را که باید بداند..
رباب سرگردان به دور خود میچرخد، نمی داند چه کند که ناگاه در روشنایی مشعل، قامت مردانهٔ عباس را میبیند که از خیمه مولایش حسین بیرون می آید و رو به جمعی که جلوی خیمه ایستاده اند می گوید: مولایم اجازه داد تا به سمت شریعه فرات برویم و برای اهل کاروان آب بیاریم،بیست مشک بزرگ بردارید و حرکت کنیم.
بار دیگر اشک شوق از دیده رباب جاری می شود، چرا که می داند عباس دلاور، این شیر بیشهٔ خاندان حیدر، دست خالی بر نمیگردد.
آن جمع سوار بر اسب حرکت می کنند و رباب با نگاهش آنها را بدرقه می کند.
دقایق به کندی میگذرد...اما میگذرد و بالاخره از دور قامت رعنای قمربنی هاشم،زیر نور مهتاب میدرخشد...عباس و همراهانش با دست پر می آیند و رباب با مشکی پر ازآب به سمت علی اصغر می رود...و انگار که راه نمی رود و پرواز می کند، می خواهد کودکش زودتر لبهایش به خنکای آب برسد...
رباب می رود و میگوید: چه خوب است که حسین، برادری چون عباس دارد...
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤