eitaa logo
🌹 منتظران ظهور🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
8.9هزار ویدیو
295 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی وَ یُحیِ الاَرض مِن بَعدِ مَوتِها مدیر: @Montazer_zohorr تا امر فرج شود میسّر بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات🌱🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
🌌 نماز اوّل وقت و نماز شب، تأمین کننده ی زندگی ☑️ بهجت العارفین (ره): ✨ بعضی از علما با سفارش به نماز اوّل وقت و یا نماز شب، زندگی آینده ی فرزندانشان را تأمین ‌می‌کردند. ⬅️ در محضر بهجت، جلد ١، صفحه ٨۵ 🏷 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دختر شهید طهرانی‌مقدم: پدرم همیشه می‌گفت ۲۰-۳۰ سال دیگر می‌فهمند من چه کار می‌کنم. برای بیداری وجدانها https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیج اسپانیا زد رو دست بسیج لندن و پاریس... تو استاديوم فوتبال همه یک صدا داد می‌زنن ما نمی‌خواهیم فوتبال ببینیم می‌خواهیم بریم به فلسطین کمک کنیم!😳 https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🎥... من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتم برای ایستادن در مقابل آدم‌کشان است نه برای آدم کشتن.... ⏪کاش دنیا از تو بسیار داشت کاش دنیا از عاطفه قلبت بسیار داشت سردار عزیز نه فراموش می‌شوی و نه تکرار بزرگان امیدوارمان می‌کنند به رجعت و به دوباره آمدنت. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در دل این حماسۀ غزه چه آموزشی به فرزندان‌مان بدهیم خلاصه یاداشت ۱. چرا لیبرال‌دموکراسی غربی به یک رژیم سفّاک در منطقه مانند اسرائیل نیاز دارد؟ چون این نتیجۀ آن تمدن است، این توحّش ولیدۀ تمدن غرب است. این را باید به فرزندان خودمان یاد بدهیم و الّا بچه‌هایمان غربزده می‌شوند و از ظاهر غرب فریفته می‌شوند و این کلّ علمای دین است که دارند تبلیغ می‌کنند و تقصیر کلّ معلمان و پدران و مادران ما خواهد بود. این چیزی که الآن داریم می‌بینیم صرفاً توحّش یک رژیم آپارتاید دینی به نام اسرائیل نیست؛ بلکه این تمام تمدن غرب است که به اصطلاح «شیشۀ عمرش» در اینجا دارد شکسته می‌شود ۲. درس دیگری که می‌توانیم از این حماسه بگیریم این است که کفر به طاغوت پیدا بکنیم؛ چون می‌بینیم که تمدن غرب غیر از این توحّش، تمدنی ناتوان و ضعیف است. دیدید که آسیب خورد؟ علی‌رغم این هیمنه‌ای که برای خودشان درست کردند و تکنولوژی و تجهیزاتی که دارند ببینید چقدر آسیب‌پذیرند! باید ضعف دشمن را به فرزندان نشان بدهیم و دشمن را خیلی بزرگ جلوه ندهیم. نشان بدهیم دشمنان ما ضعیف و آسیب‌پذیر هستند. شاید بچه‌های ما تصور کنند که آنها خیلی قدرت دارند، چون در فیلم‌ها و صفحات مجازی مدام تجهیزات و هواپیماهای خودشان را نشان می‌دهند ۳. درس سوم، شجاعت در برابر زور است و بیان ویژگی‌های ترسوها و افراد شجاع. ترسوها سازش با دشمن را تئوریزه می‌کنند، ترسوها گاهی خیلی وحشی می‌شوند؛ مثل اسرائیلی‌هایی که زنان و کودکان را وحشیانه می‌کشند چون خود را در معرض نابودی می‌بینند. ● حجت‌الاسلام‌ والمسلمین پناهیان ـــ ـ ـ ـــ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 جمله ای کوتاه از یک عضو انصار الله یمن که به درد برخی مسئولین ما می خورد 🔰 محمد البخیتی (عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن): " از دشمن صهیونیستی هراسی نداریم، ولی اگر غزه را یاری نکنیم باید از بترسیم. "/ https://irna.ir/xjP2xg ✍پ.ن: 🔻مومن، باید به وظیفه دینی خود عمل می کند و تنها از خدا بترسد. بنابراین، 👈مسئولین کشور درباره فضای مجازی باید بگویند: از هجمه های رسانه ای و فشار مذهبی های صورتی و لیبرال ها ترسی نداریم؛ اگر جلوی فساد، فحشا و محتوای گمراه کننده موجود در فضای مجازی کشور و جلوی سکوهای دشمن را نگیریم، باید از عذاب خدا بترسیم. 👈 مسئولین کشور درباره حجاب باید بگویند: از داد و فریاد هنجارشکنان، هیاهوی داخلی و خارجی، جنجال سازی و ... ترسی نداریم؛ اگر جلوی بی بند و باری را نگیریم، باید از عذاب خدا بترسیم. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️این صدای رسا و هشـدار ولی امرمان است. آیا مسئولان شنیده اند⁉️یا کرو کورند      https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
شکرانه 43.mp3
6.43M
43 ✍از نگـاه اهل آسمون اوج حقـــــارت یک انسان، زمانهاییه که؛ نعمتهایی که داره رو، اصلاً نمی بینه، و نمیتونه شکر کنه ! یه ســ❓ـؤال ما چقدر به این حقارت، نزدیکیـم https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان واقعی«تجسم شیطان۲» 🎬: روزی سرنوشت ساز بود، هم برای شراره و هم روح الله و فاطمه، آخرین دادگاه آنها که بالاخره تکلیف را مشخص می کرد، روح الله می بایست غرامت ازدواجی را بدهد که حتی یک لحظه هم زیر یک سقف نبودند و تا دلت بخواهد زیر شکنجه های ابلیسی شراره بودند. شراره فکرهای شیطانی زیادی در سرش چرخ چرخ میزد، باید ضربه اصلی را به روح الله میزد، ضربه ای سخت و ماندگار ... این زن که مصداق واقعی «تجسم شیطان» بود، تصمیم خودش را گرفته بود، آب که از سر گذشت چه یک وجب و چه چند وجب، حالا خوب میدانست که با مرگ فاصله چندانی ندارد، پس میبایست آخرین زورش را هم بزند، پس بهترین نقشه را انتخاب کرد، باید داغی به دل این خانواده می گذاشت و سپس جایی خودش را گم و گور می کرد و تا پایان عمر مخفیانه زندگی می کرد، که البته زندگی نبود، بندگی شیطان می کرد. وقت دادگاه ساعت ده صبح داخل یکی از دادسراهای تهران بود، شراره خوب می دانست، فاطمه از ذوقی که دارد شاید ساعتی زودتر از وقت مقرر در آنجا حاضر شود و از علاقه او به بچه هایش خبر داشت و بی شک این جلسه دادگاه را می خواست با حضور بچه ها به جشنی خانوادگی بدل کند. شراره یک ساعت زودتر از وقت موعود، جلوی دادگاه حاضر شد، سروصورتش را آنچنان با شال مشکی و چادری که تنگ گرفته ، پوشیده بود که در لحظه اول شناخته نشود و مطمئنا هیچ کس به ذهنش خطور نمی کرد که این زن نحیف چادری، همان شرارهٔ بی حجب و حیا باشد. شراره اطراف را با دقت از نظر گذراند، اما انگار خبری از آنها نبود، زیر لب گفت: احتمالا توی راهرو دادگاه هستن، اما با یه لشکر بچه که نمی شه رفت اونجا و با زدن این حرف می خواست به طرف در ورودی دادگاه برود که ناگهان متوجه سمند سفید رنگی شد که بدون تردید متعلق به کسی جز روح الله نبود. شراره راه رفته را برگشت و در پناه دیواری دور از دید روح الله ایستاد. با دیدن فاطمه و بچه هایش، سری تکان داد و گفت: درست حدس زده بودم، همه باهم اومدن، کاش یه تفنگ داشتم همه شون را به رگبار میبستم.. شراره تمام وجودش شده بود چشم، او برای ربودن حسین نقشه کشیده بود،نگاه شراره به عباس افتاد، از تعجب دهانش باز ماند و آهسته گفت: این که شده کپی باباش، فقط توی سایز کوچک تر، پسرکی با شانه های پهن که صورتش با روح الله مو نمیزد... روح الله ماشین را پارک کرد و به طرف دادگاه رفت، فاطمه و بچه هایش هم به طرف نیمکت سیمانی آبی رنگی که روی چمن های روبه روی دادگاه گذاشته بودند رفت. زینب و فاطمه روی نیمکت نشستند و حسین با دیدن چمن ها شروع به ورجه ورجه کردن نمود و عباس هم مثل عقابی تیز چشم بالای سر حسین ایستاده بود و مراقبش بود. باید حداقل یک ربع می گذشت تا نقشه اش را عملی می کرد. شراره خیره به حرکات فاطمه بود و دید که گوشی اش را بیرون اورد و انگار شماره ای را گرفت و شراره خوب میدانست که فاطمه شماره روح الله را گرفته تا بفهمد هوویش آمده یا نه؟! شراره خیره به فاطمه که با گوشی صحبت می کرد زهر خندی زد. فاطمه تماس را قطع کرد و حالا نوبت شراره بود، گوشی را بیرون آورد و می خواست شماره روح الله را بگیرد که ناگهان متوجه شد... ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼